گروه اندیشه «خبرگزاری دانشجو»؛ در دوره قاجاریه علما بجای اینکه تمام تلاش خود را بگذارند که شعائر دینی و عزاداری امام حسین (ع) حفظ شود و گسترش پیدا کند، به بحث عدم حقانیت حاکمان عصر غیبت هم ورود جدی پیدا کردند، ولی در دوره صفویه، با اینکه مردم و علما عقیده داشتند باید امام معصوم و یا نایب او حاکم باشد، ولی در آن زمان بر جنبه سیاسی ماجرا پافشاری نمیکردند.
تفاوت عزاداری سیدالشهدا در دوره قاجاریه و صفویه
در واقع علما در آن برهه زمانی تلاش کردند شعائر و نمادهای شیعه را که مهمترین این شعائر عزاداری برای سیدالشهدا (ع) بود، حفظ کنند و گسترش دهند.
صفویه، حکومتی بود که بعد از مدتها توانسته بود شیعیان را از حالت تقیه خارج کند و آزادی اجتماعی را به آنان هدیه دهد، اما در دوره قاجاریه، بجای اینکه علما تمام تلاش خود را بگذارند که شعائر دینی و عزاداری امام حسین (ع) حفظ شود و گسترش پیدا کند، به بحث عدم حقانیت حاکمان عصر غیبت هم ورود جدی پیدا کردند. البته در این دوره هم حاکمان قاجاری (ولو به ظاهر) خود را شیعه و محب اهل بیت(ع) معرفی میکردند.
در این مجال قصد داریم به این مسئله بپردازیم که حاکمان قاجار چه روشی را برای مواجه خود با عزاداری سیدالشهدا (ع) اتخاذ کردند، همچنین در طول حکومت آنان برگزاری عزاداری با چه تغییراتی همراه بوده و آیا در آن تغییرات، شاهان قاجاری تأثیر قابل ملاحظهای گذاشتهاند یا خیر.
تسلط افاغنه بر ایران و از رونق افتادن عزاداری
در زمانی که افاغنه بر ایران مسلط شدند، از رونق عزاداری کاسته شد و شیعیان با سختی و مشقت مواجه شدند؛ این مشقت در دوره نادرشاه نیز به جهت سیاستهای مذهبی خاص او ادامه یافت تا اینکه با ظهور سلسله قاجار در ایران عزاداری، شکوه و اهمیت خود را بازیافت.
رجحان یافتن جنبه تعلیمی عاشورا
در دوره قاجاریه، عزاداری مورد حمایت و توجه حکومت قرار گرفت و با بهرهگیری از تجربیات گذشته و یک دستی جامعه ایران از نظر مذهبی، مراسم عزاداری و عاشورا گسترش بیشتری پیدا کرد.
در این دوره با فعالتر شدن نقش وعاظ و خطبا، جنبه تعلیمی و علمی حادثه عاشورا بر جنبه حماسی آن رجحان یافت، اما دهه اول محرم بویژه روز و شب عاشورا جنبه حماسی و هیجانی خود را حفظ کرد. (فروغی ابری، 1383، ص 34)
کسروی در کتاب «شیعیگری»، توضیحی جالب (هرچند با لحن و نگرش منفی) از سنت عزاداری در بین ایرانیان، بخصوص در دوره قاجار ارائه میدهد و مینویسد: «چون به زمان قاجاریان میرسیم که نوشتههای جهانگردان اروپایی در دست است، میبینیم دستگاه بزرگی در میان میبوده و در ایران و هندوستان و قفقاز و دیگر جاها در 12 روز محرم روضهخوانیها بسیار میشده و سینهزنی و قمه زنی و شاه حسینی از همان زمان شناخته میبوده، هرچه هست در زمان ما روضهخوانی و نمایشهای محرم بی اندازه پهناور بوده ... در سراسر سال روضهخوانیها رفتی. اگر کسی درگذشتی و یا از سر آمدی و یا عروسی کردی، روضه خوانانیدی . . . » (کسروی، 1322، ص 44).
«گاسپار دروویل» که در زمان فتحعلی شاه به ایران آمده و مراسم عزاداری محرم را از نزدیک مشاهده کرده بود، در مورد تأثیر این مراسم در ایجاد شور و هیجان در میان مردم مینویسد: «این مراسم اشکهایی را که از سر اندوه واقعی سرچشمه میگیرد، سرازیر میکند و پیروان غیور علی (ع) که بر آن ناظر هستند را شدیداً به هیجان میآورد» (فروغی، 1382، ص 68).
اوج شکوفایی تعزیه در دوره قاجار
در این دوره تعزیه که در دوره صفویه و زندیه بوجود آمده بود، به اوج شکوفایی خود میرسد، البته حکم معروف مرحوم میرزای قمی در زمان آغا محمدخان در خصوص بلامانع بودن اجرای تعزیه از لحاظ شرعی موجب ترویج این شکل از عزاداری شد.
در دوران فتحعلی شاه بر شکوه عزاداری و تعزیه افزوده شد و تکیههای ثابت برپا گشت. خود فتحعلی شاه قاجار در بعضی از شبهای جمعه، بخصوص در ماههای محرم و صفر، مجلس روضهخوانی برپا میکرد. همچنین، در دوره او بود که تعداد زیادی تکیه در تهران برپا شد.
در رابطه با برگزاری عزاداری، جهانگیر میرزا در محرم 1242(ه. ق) گزارش میدهد: «ایران درگیر جنگهای دور دوم با روسیه بود، در اردوگاههای جنگی واقع در قفقاز تکایا بسته شد و مراسم عزاداری برگزار شد و لشگریان ایران تحت تأثیر حماسه عاشورا آماده جانبازی شدند.» (جهانگیر میرزا، 1327، ص 29)
در زمان محمد شاه نیز به علت علاقه و اعتقاد شاه و حاج میرزا آقاسی، مراسم عزاداری بویژه اجرای تعزیه رونق گرفت، همچنین ساختن تکایا نیز در این دوره رو به فزونی گشت.
کنت دوسرسی، سفیر فرانسه که در سال 1255(ه. ق) و در زمان محمد شاه به ایران آمده بود، به رغم برداشتی سطحی که از آداب و رسوم ایرانیان داشت، راجع به محرم میگوید: «(ایرانیان) ایام عزاداری ماه محرم را با تشریفات رسمی و زیاد انجام میدهند.» (دوسرسی، 1362، ص 157)
افزایش کمی تکایا و تعزیه در دوره ناصرالدین شاه
بر اساس آمار موجود در سال 1268(ه. ق) یعنی اوایل سلطنت ناصرالدین شاه، تهران دارای 54 تکیه و 107 مسجد، بعلاوه 5 امامزاده بود که در ایام عزاداری و مراسم مذهبی مردم در آنها تجمع میکردند (6). این تعداد تکایا و مساجد بخوبی بیانگر روح مذهبی حاکم بر تهران در سالهای اولیه سلطنت ناصرالدین شاه است. البته به این تعداد باید روضهخوانیهای منازل هم اضافه شود.
در دوره ناصرالدین شاه، همراهی حکومت و اهتمام علما و علاقه مردم به اهل بیت پیامبر باعث شد عزاداری رونق بیشتری پیدا کند.
نگاهی به منابع عصر ناصری بیانگر گسترش مراسم مذهبی در این دوره است، علاوه بر این شرکت شاه در مراسم روضهخوانی، تعزیه، برنامههای تکیه دولت و ... نشان میدهد که در این دوره شاه به برگزاری مراسم عزاداری سیدالشهدا (ع) توجه خاصی داشت.
در دوره مظفرالدین شاه بخاطر اینکه هوا معتدل شده بود، مجالس روضه خوانی و عزاداری هم افزایش پیدا کرده بود: «از هر کوچه بگذری اقلاً چهار، پنج چادر زدهاند. در گذرها و سقاخانهها و مساجد که الی ماشاالله . . . دسته امسال زیاد است؛ اما حکم شده از محله خود بجای دیگر نروند مگر با فراش» (حقانی، 1381، ص 56).
رجحان محرم به عید نوروز در عصر مظفری
در سال 1322(ه. ق) و در عصر مظفری، اول نوروز مصادف شد با سوم محرم. به همین خاطر «در ایران عید موافق سنوات قبل نگرفتند و شاه نیز سلام ننشست و عیدی نداد و حرمت محرم را بپا داشت» (نوایی، 1360، ص 57). البته این سال به جهت آغاز ناآرامیهایی که منجر به نهضت مشروطیت شد، ویژگیهای خاصی داشت و برپایی ماه محرم فرصت خوبی برای افشای نفوذ خارجیان در کشور بود.
در این سال دولت، راه انداختن دسته عزاداری را ممنوع اعلام کرد و سربازان مأمور بودند شب و روز گردش کنند و مانع از برگزاری مراسم عزاداری در شهر شوند، به همین خاطر اعلانات زیادی علیه عین الدوله و موسیو نوز در شهر پخش کردند.
جریانهای غربگرا، عاملی برای کاهش رونق عزاداری
البته ذکر این نکته ضروری است که در دوره مظفرالدین شاه رشد جریانهای غربگرا در ایران و غلبه آنها بر جریانهای اصولگرای مشروطیت، موجب کاهش رونق عزاداری در ایران شد.
همچنین گسترش فعالیت منورالفکران غربگرا و فرق ضاله، تأثیراتی بر تحولات ایران در سالهای بعد گذاشت، ولی در برگزاری مراسم عزاداری تأثیر عینی و ملموسی نگذاشت.
البته در این سال شاه در تکیه دولت که تازه تعمیر شده بود، مراسم عزاداری برپا داشت و در پایان دهه هم چندین هزار تومان به واعظین و ذاکران انعام داد؛ ناآرامی در اوضاع سیاسی کشور باعث شده بود در روز عاشورا تزئینات تکیه دولت از ترس بروز بلوا و غارت اشیاء نفیس، جمع شود. در این سال بدین خاطر که تکیه دولت تعمیر شده بود، آن را با بلورآلات تزئین کرده بودند (حقانی، 1381، ص 63).
در محرم 1324ه. ق علما در حرم حضرت عبدالعظیم تحصن کرده بودند و از شاه برقراری حکومت قانون را خواستند که مورد موافقت شاه قرار گرفت. تحصن علمای گیلان نیز در پنجم محرم همین سال با پذیرش شرایط آنها توسط حاکم گیلان خاتمه یافت. در این سال به دستور شاه مراسم تعزیه در تکیه دولت برگزار شد و عینالدوله هم در دهه اول محرم روضهخوانی برگزار کرد.
تاثیر اختلافات مشروطهخواهان با شاه بر عزاداری
در محرم سال 1326(ه. ق) بخاطر شدید شدن اختلافات مشروطهخواهان با شاه، عزاداری چندان رونق نداشت، البته به رغم این بی رونقی که شاید معلول ناامنی اجتماعی و تبلیغات سوء بود، حرکت دستههای عزاداری در روز عاشورا قابل توجه بود.
در این خصوص عین الدوله مینویسد: «پنج شنبه 10 محرم 1326 مسجد شیخ [عبدالحسین] جا نبود. تمام بازار پر از زن و مرد بود. دستههای سینه زن متصل میگذشت» (حقانی، 1381، ص 84).
محرم سال 1327(ه. ق) همزمان با دوران استبداد صغیر بود و اوضاع شهر تهران و دیگر شهرها آشفته به نظر میرسید، علاوه بر اینها سرما هم مزید بر علت شده و به همین خاطر مراسم روضهخوانی و عزاداری عاشورا کم شده بود.
البته شاه در دربار خود چادر زده بود و تعزیه برگزار میکرد، ولی ورود مردها ممنوع بود و زنان نیز در صورتی که از خانواده قاجار بودند میتوانستند به این مجلس بروند. در این سال در روز عاشورا بدین خاطر که شاه حرکت دستههای عزاداری را ممنوع کرده بود، اتفاق خاصی نیفتاد (حقانی، 1381، ص 88).
عزاداری بهانهای برای بیان گله و اعتراض به عمال خارجی بود
بعد از مشروطه و تا حدود سال 1331(ه. ق) در مراسم عزاداری و روضه خوانی، ذکر مصیبت کم بود و بیشتر به فحش دادن به عمال خارجی و تعریف و تمجید از افراد میگذشت. برای مثال در محرم همین سال که مراسم عزاداری در شهرهای ایران برپا بود، زنان به علت خرابی وضعیت توزیع نان در تهران در 5 محرم، به بازار رفتند و «فحشهای زیادی به کاسبها داده بودند که شماها رفتید سفارت پلو خوردید و ما را به این روز سیاه نشاندید» (حقانی، 1381، ص 96).
در زمان احمد شاه و در سال 1335 (ه. ق) مردم نفس راحتی کشیدند و مراسم عزاداری را مانند گذشته بر پا کردند و خود احمد شاه هم در حیاط کریمخانی جلسه روضه برپا کرد.
عزیز السلطان که در آن دوران در تبریز به سر میبرد، گزارش مفصلی از عزاداری دهه محرم در آن شهر ارائه میدهد که بیانگر برگزاری باشکوه عزاداری در آن سال در تبریز است. در محرم سال بعد هم عزاداری شهدای کربلا در ایران برپا شد که احمد کسروی هم با وجود کینهای که از تشیع و بخصوص شعائر آن دارد، خبر از برپایی مجالس روضه میدهد.
تاثیر عزاداری محرم بر لغو قرارداد 1919
در آستانه محرم سال 1338ه. ق که ایران در تب و تاب قرارداد 1919 بود، علما خواستند که مساجد را سیاهپوش کنند و عموم مردم را به قیام علیه قرارداد ترغیب و دعوت کنند. عدهای از وعاظ هم در مجالس روضهخوانی و عزاداری در مسجد عبدالحسین علیه قرارداد سخنرانی کردند و بالاخره هم این کارها و اقدامات علما و مردم باعث شکست قرار داد 1919 شد.
پس از این کار حکومت که زیر نظر انگلیس بود، با ورود ارتش هند برای برقراری نظم در ایران موافقت کرد. ارتش هند هم برای ایجاد نظم چند پیشنهاد داده بود که یکی از آنها این بود که بساط عزاداری که خود بزرگترین وسیله برای خنثی نمودن سیاست استعماری انگلیس بود، برهم بخورد و جمع شود.
در دوره قاجار قرائتهای احساسی و عاطفی از حادثه عاشورا صورت میگرفت
بطور خلاصه اگر بخواهیم اوضاع برپایی عزاداری در این دوره را بیان کنیم باید بگوییم عزاداری در این دوره با همراهی شاهان صورت میگرفت و در سالهایی هم که عزاداری از رونق میافتاد، به این دلیل بود که مردم با این کار اعتراضشان را به حکومت میگفتند.
در اصل در این دوره عزاداری با حمایت شاهان برگزار میشد؛ به طوری که خود شاهان در تکیه دولت به برپایی عزاداری اقدام میکردند، البته در این دوره جنبه حماسی عاشورا کمرنگتر از دوره صفویه بود و بیشتر قرائتهای احساسی – عاطفی از حادثه عاشورا صورت میگرفت.
به طوری که در دوره قاجار در قصه و داستانی کردن حوادث عاشورا چنان افراط میشد که اعتراض علما را به همراه داشت.
بروز و پیشرفت چشمگیر تعزیه هم شاهدی بر این مدعا است که در این دوره از حادثه عاشورا جنبه احساسی آن بر جنبه سیاسی آن غلبه داشت، البته در زمان قرارداد 1919 قرائت سیاسی از حادثه عاشورا توانست به مردم کمک کند.
علت برتر بودن جنبه عاطفی عزاداری در دوره قاجار
در کل به نظر میرسد یکی از عواملی که سبب شد در دوران قاجار قرائت عاطفی بر دیگر جنبههای عزاداری غلبه کند، همسویی با سیاستها، رفتارها و عملکرد شاهان قاجار بود؛ چون این دیدگاه تنها به بعد مصائب و بلاهایی که بر امام حسین (ع) و اهل بیت حضرت آمده است، میپردازد و چندان توجهی به علل این واقعه ندارد.
شاید به همین خاطر است که شاهان قاجار که تنها در ظاهر ادعای شیعه بودن و پیروی از امامان را داشتند، از چنین دید و قرائتی استقبال میکردند و با آن هیچ گونه ناسازگاری و چالشی نداشتند و تنها در قضیه قرارداد 1919 بود که قرائت سیاسی بر جنبه عاطفی غلبه کرد و شاه و دولت استعمارگر وارد عمل شدند تا بساط عزاداری را برچینند.
منابع:
کتب:
- اسپناقچی پاشازاده، محمد عارف. انقلاب الاسلام بین الخواص والعوام، بکوشش رسول جعفریان، انتشارات دلیل، 1379.
- باستانی، محمد ابراهیم. از سیر تا پیاز، تهران: نشر علم، 1367.
- بصیرتمنش، حمید. تاریخ معاصر از دیدگاه امام خمینی، بکوشش سید مهدی هاشمی، تهران: معاونت پژوهشی موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1378.
- جهانگیر میرزا. تاریخ نو، به اهتمام عباس اقبال، تهران: انتشارات علمی، 1327.
- خان سپر، عبدالحسین. مرآت الوقایع مظفری و یادداشتهای ملک المورخین، به اهتمام عبدالحسین نوایی، تهران: انتشارات زرین، 1360.
- دلاوله، پیتر. سفرنامه پیتر دلاوله، ترجمه دکتر شجاع الدین شفا، جلد دوم، تهرات: انتشارات علمی و فرهنگی، 1370.
- دوسرسی، کنت. ایران در 1839-13840، ترجمه احسان اشراقی، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، 1362.
- رجبی، محمد حسین. زندگی سیاسی امام خمینی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، 1378.
- شریعتی، علی. تشیع علوی و تشیع صفوی، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، 1352.
- عمید، حسن. فرهنگ فارسی عمید، چاپ چهل و نهم، تهران: انتشارات امیرکبیر، 1379.
- فلسفی، نصرالله. زندگانی شاه عباس اول، جلد سوم و پنجم، انتشارات علمی، 1339.
- کسروی، احمد. شیعیگری، تهران: چاپخانه پیمان، 1322.
- مقدمی، محمود. (1387). چگونه پایان نامه بنویسیم. قم. انتشارات جامعه القرآن الکریم.
- منشی، اسکندر بیک. عالم آرای عباسی، تصحیح محمد اسماعیل رضوانی، جلد دوم، انتشارات دنیای کتاب، 1377.
مقالات:
- پوراحمدی، حسین. (زمستان 1383). «سرچشمههای عزاداری شیعه پس از واقعه کربلا». فصلنامه حصون. شماره دوم.
- حقانی، موسی. (تابستان 1381). «محرم از نگاه تاریخ و تصویر». مجله تاریخ معاصر. شماره بیست و یکم.
- رمضان نرگس؛رضا. (زمستان 1385). «عزاداری امام حسین در دوره پهلوی اول». مجله پانزده خرداد. شماره دهم.
- علوی، سیدرسول. (زمستان 1388). «عزاداری، رسانه پایدار شیعه». مجله فرهنگی کوثر. شماره هشتادم.
- فرزین فر، لاله. (بهار 1387). «محرم در آیینه اسناد». مجله مطالعات تاریخی. شماره بیستم.
- فروغی ابری، اصغر. (پاییز 1381). «کارکرد مراسم عزاداری در انقلاب مشروطه ایران». مجله مشکوه. شماره هفتاد و ششم.
- فروغی ابری، اصغر. (زمستان 1383). «تحقیقی درباره سبک عزاداری از دوره صفویه تا قاجار». مجله فرهنگ اصفهان. شماره بیست و نهم
- فروغی، اصغر. (زمستان 1382). «کارکرد مراسم سوگواری عاشورا در رسمی شدن مذهب شیعه در زمان صفویه». مجله مشکوه. شماره هشتاد و یکم
- فروغی، اصغر. (زمستان 1383). «نگاهی به پیشینه عزاداری در اسلام». مجله مشکوه. شماره هشتاد و چهارم.
- کالمار، ژان. (زمستان1379). «آیین و اقتدار تشیع». ترجمه یداله آقا عباسی. فصلنامه هنر. شماره بیست و چهارم.
- لطیفی، محمود. ( بهار1382). «عاشورا، محورسازماندهی سیاسی». مجله حکومت اسلامی. شماره بیست و هفتم.
- محرمی، غلامحسن. (پاییز 1382). «تاریخ عزاداری برای امام حسین (ع)». مجله تاریخ در آیینه پژوهش. شماره سوم.
- مفتخری، حسین. (زمستان 1387). «رویکردعاطفی- احساسی به واقعه عاشورا در ایران (ازصفویه تا مشروطه)». مجله شیعه شناسی. شماره بیست و چهارم.
- نجفی، محب. (اردیبهشت1377). «سیرتاریخی عزاداری». مجله فرهنگی کوثر. شماره صد و چهلم.