به گزارش خبرنگار «خبرگزاری دانشجو» همایش روز ملی فلسفه صبح امروز با حضور تنی چند از علما و اندیشمندان در موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد.
همتی بااشاره به اینکه در خصوص متافیزیک پزشکی بحث می کند گفت: متافیزیک در اینجا بحث های در باب ماهیت است این سوال مطرح است که معنای بیماری و سلامت چیست آیا بیماری های جزء انواع طبیعی هستند یا قراردادهای هستند که پزشکان برای خود می سازند.
وی افزود: مباحثی نیز بر فلسفه مطرح می شود که ربط مشخصی به پزشکی ندارد اما باید به آنها نیز توجه کرد مثلا مرگ و ماهیت آن چیست؟ یا برخی از مباحث علیت جزو مباحث ماهیت هستند.
این پزشک و فیلسوف ایرانی بیان داشت: نگاه کسی که رئالیست است به بیماری و سلامت یک نوع است و کسی که نگاه او به بیماری قراردادی است با کسی که نگاه عینی به بیماری دارد متفاوت است.
وی در خصوص ماهیت سلامتی گفت: در این حوزه دو اردوگاه وجوددارد برخی هنجارگرایان هستند که به دو دسته تقسیم می شوند تعدادی از آنها نگاه تکاملی و تعدادی دیگر نگاه آماری به پزشکی دارند و می گویند بیماری چیزی است که از محدود نورمال خارج شده باشد مثلا فشارخون را 130 روی 80 تعریف می کنیم و هر کس از این محدود خارج باشد غیرمتعادل است حال سوال این است که چگونه چنین چیزی را به تمام انسان ها و نوع انسان تأمین می دهیم.
همتی مقدم با بیان این نکته که این مسئله محل نزاع فلسفی است خاطرنشان کرد: ما با روش های آماری سعی می کنیم این مسئله را بهینه کنیم اما این روش ها هم نمی توانند بگویند نوع انسان این گونه است باید این نگاه را از حالت پزشکی خارج کرد زیرا انسان موجودی است که ابعاد دیگری هم دارد و این ابعاد روی تکنولوژی بدن او تأثیر می گذارد حتی ممکن است ویژگی های روان شناختی و دینی نیز روی این مسئله موثر باشد.
وی اردوگاه دیگر در حوزه ماهیت سلامتی را هنجارگرایان دانست و گفت: هنجارگرایان معتقدند باید ارزش های جامعه در تعریف سلامتی مشخص شود مثلا کسی که دچار سکته قلبی شده فقط مکانیسم بدن او آسیب ندیده بلکه خانه نشین شده و در اجتماع نیز عملکرد او کاهش یافته است.
وی دیدگاه دیگر هنجارناگرایان را دیدگاه تکاملی دانست و گفت: این نگاه سعی دارد به تک تک بیماری ها به صورت تکاملی نگاه کند و بر این اساس درمان آنها راه حل ارائه دهد در تعریف سلامتی جنبه های مختلف هویت انسان باید در نظر گرفته شود.
وی افزود: من معتقدم رابطه تقدمی بین بیماری و سلامت برقرار نیست و به همین دلیل باید دو نظریه متفاوت از سلامت و بیماری داشته باشیم و برای ارائه این نظریه باید الگوهای تبیینی ارائه دهیم که بدن ما چگونه کار می کند آیا ما باید نظریه ای برای تک تک انسان ها ارائه دهیم ما ناچاریم به نوع مراجعه کنیم و کاراکتر را که ابعاد روانی آدمی است باید در نظر بگیریم. انسان دارای ابعادی است که این ابعاد روی روان و بیولوژی او اثر می گذارند. انسان باید به مثابه یک کل نگریسته شود و ابعاد و خصوصیات او لحاظ شود و کیس به کیس باید افراد را درمان کرد اما یکی از مشکلات جامعه پزشکی ما این است که این مورد وجود ندارد جامعه بیمارستانی ما سالم نیست و انسان ها مانند ارگان های هستند که دچار مشکل شده اند و به ویژگی ها و پارامترهای روحی آنها توجه نمی شود.