به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، اوایل آبانماه بود که «پایگاه خبری- تحلیلی دبکافایل» - مأمور عملیات روانی از طرف نهادهای امنیتی رژیم صهیونیستی- خبر انتصاب اوّلین فرمانده دروزی در «تیپ نخبه گولانی اسرائیل» را روی خروجیاش برد. بلافاصله اغلب رسانههای سرشناس این رژیم، از جمله «یدیعوت آحرونوت»، «هاآرتص»، «معاریو»، «تایمز اسرائیل» و «عاروتص شوا» - کانال 7 اسرائیل- طیّ گزارشهایی؛ این انتصاب جدیدِ «بنی گانتز» (رئیس ستاد ارتش صهیونیستی) را مورد توجّه قرار دادند. فکر میکنیم که این انتصاب ارتباط بسیار تنگاتنگی با عملیاتهای «حزب ا... لبنان» در سوریه و بخصوص در «جولان اشغالی» داشته باشد؛ اینجا این فرضیه بحث خواهد شد.
«دبکا» در خبرش نوشته بود: «پنج شنبه، ژنرال «بنی گانتز» - رئیس ستاد ارتش- سرهنگ «غسّان علیان» را بعنوان اوّلین فرمانده دروزی بر «تیپ نخبه گولانی»، منصوب کرد. سرهنگ «علیان» تا به حال معاون فرمانده «لشگر 36 اُم جولان» بوده است». همچنین «پایگاه اطّلاع رسانی روزنامه عبری زبان معاریو» نوشت: «این افسر اکثر خدمت نظامی خود را در «تیپ گولانی» ایفاء کرده است و فرماندهی «گردان 51» این تیپ و همچنین فرمانده گردان گشتی و شناسایی این گردان و همچنین معاون فرمانده تیپ را بر عهده داشت.»
خبر دبکافایل از انتصاب یک دروزی به فرماندهی تیپ- این مسئله در تاریخ رژیم صهیونیستی بیسابقه بود
«یدیعوت آحرونوت» در گزارشی تأکید میکند: ««علیان» یکی از شهروندان شهر شمالی «شفارام» است که تا به حال در پُستهای ارشد در «جولان» خدمت کرده است. وی بعنوان معاون فرمانده «لشگر جولان»، مسئول ارتقاء حصار مرزی در مرز اسرائیل- سوریه، شامل تقویت حصارها، توسعه اقدامات اطّلاعاتی و تقویت پُستهای امنیتی در امتداد حصار بود. «علیان»، قبل از خدمت بعنوان «معاون فرمانده لشگر جولان»، «فرمانده لشگر منطقه منشه» بود که مسئولیت ناحیه «جنین» را به عهده دارد. با توجّه به «فرماندهی مرکزی نیروهای دفاعی اسرائیل (IDF)»، با وجود اینکه منطقه «جنین» بسیار حسّاس است؛ مسئولیت «علیان»، مدیریت برای حفظ صلح از طریق هماهنگی با همتایان فلسطینیاش بود... این انتصاب «بنی گانتز»، بخشی از چند انتصاب مقامات ارشد بود... انتصابات، احتیاج به تصویب «وزیر دفاع» دارد. «علیان» دومین افسر دروزی خواهد بود که به فرماندهی یک تیپ پیاده نظام ارتش میرسد، اوّلین آنها «عماد فارِس» بود که «رئیس تیپ گیواتی» شد.»
یدیعوت آحرونوت: فرمانده دروزی تیپ گولانی، مسئول تقویت اقدامات اطّلاعاتی در مرز جولان بوده است
«پایگاه خبری- تحلیلی تایمز اسرائیل» نیز بخش دیگری از واقعیت را عیان میکند: «120000 شهروند عرب زبان دروزی اسرائیل، که به یک فرقه مذهبی متعلّق هستند که در قرن 11 با انشعاب از اسلام شیعی تأسیس شد، تنها اقلّیت عرب زبانی هستند که برای خدمت در «نیروهای دفاعی اسرائیل» (IDF) در کنار اکثریت یهودی، انتخاب میشوند. «تیپ گولانی» در سال 1948 م. شکل گرفت، با افتخار در تمامی جنگهای اسرائیل جنگید؛ و افسران و گردانهای این تیپ، بارها و بارها بالاترین افتخارات نظامی اسرائیل را دریافت کردند. دو فرمانده قبلی «گولانی»، «گابی اشکنازی» و «مردخای موتّاگور» بودند که تا ریاست «ستاد ارتش» افزایش جایگاه یافتند.»
این دومین بار در تاریخ است که یک دروزی به پست فرماندهی یک تیپ میرسد غیر از دروزها، هیچ عرب زبان دیگری، حقّ خدمت در ارتش رژیم اسرائیل را ندارند
دروزیه، فرقهای منشعب شده از «فرقه اسماعیلیه» - 411 ه. ق: قرن 11 م. - است که به الوهیت یکی از «حکّام فاطمی» در مصر اعتقاد دارد. این فرقه بر اصل پنهان کاریِ اعتقادی، رشد و نمو یافته و برخی، آنها را از فرقههای باطنیه فرض میکنند که عقایدشان از ترکیب با فلسفه افلاطونی و برخی از روشهای هند و مصر باستان؛ نضج گرفته است. تردیدها درباره کیفیت عقاید دروزیها از آن جهت که اصل پنهان کاری در آنها رواج دارد، به هر حال سخت است. امّا آنچه در اینجا اهمّیت دارد، این است که دروزیها، رفته رفته به جامعهای بسته تبدیل شدهاند که بطور ویژه در سوریه، لبنان، فلسطین و اراضی اشغالی سکنی گزیدهاند و برخی روشهای رایج در بین آنها، با روشهای باطنی یهود و صهیونیسم شباهت دارد.
دروزیها، تنها قوم عرب زبانی هستند که رژیم صهیونیستی اجازه میدهد، برای خدمت وارد ارتش این رژیم شوند. این اقلّیت طیّ سالها در اراضی اشغالی، در حالی به خدمت ارتش رژیم غاصب در میآمدند که به تبعیضها در جهت عدم راهیابی آنها به پُستهای کلیدی بالاتر؛ معترض بودند. در واقع، این انتصاب «ستاد کلّ ارتش صهیونیستی» در درجه اوّل پیام مثبتی است به تمام دروزیهایی که در اراضی اشغالی به اسرائیل خدمت میکنند، و داشتن روحیه بالا بین آنها؛ درست وقتی که رژیم صهیونیستی بزرگترین بحرانهای امنیتی در سوریه، لبنان، مصر و فلسطین را پشت سر میگذرد، بسیار اهمّیت دارد
این انتصاب همچنین، پالس مثبتی است به دروزیهایی که در سوریه، لبنان و فلسطین پخش شدهاند، پیامی که میخواهد بگوید؛ روابط رژیم غاصب با این قوم در حال بهبود بیشتر است و بیتردید، چنینی پیامی میتواند آثار مهمّی به نفع این رژیم در بدنه دروزیهای منطقه داشته باشد.
ولی نتایج چنین انتصابی فقط به این حدّ ختم نمیشود، اواسط بهار بود که «نیروی هوایی اسرائیل» (IAF)، طیّ یک عملیات هوایی بر فراز حریم هوایی سوریه، سه نقطه استراتژیک در حومه دمشق را مورد اصابت چندین موشک قرار داد. آن زمان، یکی از اهداف، «جبل قاسیون» بود که یگانهای توپخانهای ارتش سوریه از آنجا در حال تقویت محاصره تروریستها در «القُصیر» بودند؛ کارشناسان اثبات میکردند که این حمله جنگندههای رژیم صهیونیست برای کمک به تروریستهای تحت محاصره بوده است.
با این وجود، این حمله نتیجهای برای اسرائیلیها نداشت، چون در نهایت ارتش سوریه توانست «القُصیر» را فتح کند و ضمن گرفتن تلفات بسیار زیاد از تروریستها، آنها را در مناطق دیگر پخش کند و به عبارتی؛ یکی از بزگترین فتوحات نظامی «اسد» بعد از شروع جنگ داخلی سوریه رقم خورد. این، یک نقطه عطف میدانی برای متّحدین سوریه به شمار میآمد و توانست روحیه از دست رفته سربازان و افسران ارتش سوریه را بار دیگر تقویت کند.
علیرغم انتظار رژیم صهیونیستی، «بشّار اسد» دستور درگیری مستقیم با اسرائیل در «جولان» را نداد و تعجّب استراتژیستهای رژیم صهیونیستی را به بار آورد؛ زیرا آنها انتظار داشتند، «اسد» ارتشی که برای جنگ با اسرائیل پرورش داده را خیلی زود وارد درگیری با این رژیم کند و ارتش سوریه بخاطر جنگ در دو جبهه به نقطه صفر دمشق - شکست کامل- نزدیک شود. بنابر این دوستان سوریه، راه دیگری یافتند، آنها نقشه جدیدی را پیش روی محور مقاومت اسلامی منطقه و پیش روی رژیم صهیونیستی باز کردند: اجازه سوریه به «حزب الله لبنان» برای ورود به سوریه و تشکیل حزب الله جولان.
این پاسخ «دمشق» از شلّیک چندین موشک به اراضی اشغالی با ارزشتر بود، فرماندهان نظامی اسرائیل این را فهمیدند و وارد یک کابوس جدید شدند. و الآن کابوسها در حال تأویل هستند، کابوسهای دیروز فرماندهان نظامی این رژیم، امروز در حال تبدیل شدن به بحرانهای نظامی هستند.
بگذارید با هم به یک مفاهمه برسیم، اینکه برترین اندیشکدههای آمریکایی و اسرائیلی و رسانههای معتبر آنها، طیّ سه الی چهار ماهه گذشته، نسبت به حضور موفّقیت آمیز «حزب الله لبنان» در سوریه؛ هشدارهایی محکمی دادهاند. یکی از نشانههای این هشدارها، حمله انتحاری به «سفارت جمهوری اسلامی ایران» در «بیروت» بود که عاملان آن رسماً اعلان نمودند؛ تا زمانیکه «حزب الله» در سوریه بماند، عملیاتها در لبنان ادامه خواهند داشت. این خطّ خبری بخوبی توسّط رسانههای صهیونیستی نیز پیگیری شد، لذا «پایگاه اطّلاع رسانی روزنامه هآرتص» برای مقالهاش در اینباره، تیترِ: «افجار بیروت: حزب الله در سوریه میجنگد؛ لبنان هزینه میدهد» را برگزید.
منابع خبری بخصوص در اراضی اشغالی طیّ سه ماهه گذشته از تقویت استحکامات مرزی توسّط ارتش صهیونیستی در «مرز جولان» بمنظور تحت نظر گرفتن تحرّکات «حزب ا...» خبر داده بودند. همچنین، منابع صهیونیستی از تلاش ارتش رژیم غاصب برای ایجاد پنج لشگر جدید برای حفاظت از «بلندیهای جولان» با توجّه به افزایش اقدامات «حزب الله» خبر دادند.
بارها و بارها، بزرگترین و سرشناسترین فرماندهان و تحلیل گران نظامی صهیونیست، از خاطرات حضور ارتش این رژیم در جنوب لبنان به کابوس تعبیر کرده بودند، آنها بطور مشخّصی از ایجاد یک کابوس دیگر - علاوه بر جنوب لبنان- در جبهه شمال شرق (جولان) اباء دارند. اکنون، آبها از سر گذشته و نتیجه حمله نابخردانه رژیم صهیونیستی به «حومه دمشق»، ساخت جبهه جدید «جولان» آن هم بدست «حزب الله» بوده است. شاید انتصاب یک فرمانده دروزی بر «تیپ نخبه گولانی» که مسئول حسّاسترین عملیاتهای برون مرزی است، کمک کند دروزیهای منطقه بخصوص در لبنان یک مجموعه تدافعی علیه «حزب الله» تشکیل دهند؛ مجموعهای که تلاش میکند، «حزب الله» و «جمهوری اسلامی» را از ماندن در «جولان» منصرف کند.
محور مقاومت آماده است تا بار دیگر با صهیونیستها مُچ بیاندازد و زورآزمایی کند، تاریخ خواهد گفت که چه کسی و برای چه مجبور به کوتاه آمدن در «جولان» میشود. بعد از «جنگ 33 روزه»، «جنگ 22 روزه»، «جنگ سوریه»، جبهه چهارم باز شده، این ما نبودیم که زمینه تأسیس یک جبهه جدید را بوجود آوردیم؛ این اسرائیلیها بودند که چنین فرصتی را در سینی طلا به سوریه و ایران هدیه کردند، الحَمدُ الله الّذی جَعلَ اَعدائَنا مِن الحُمَقاء.
منبع: مشرق