به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»،در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، رزمندگانی از نیروهای ارتش و سپاه و نیروهای مردمی به جبهههای حق علیه باطل شتافتند و به شهادت رسیدند. نیروهای ارتش بعث عراق نیز در این نبرد کشته شدند. شرح حال فرزند یکی از کشتهشدگان عراقی در این جنگ نابرابر را بعد از سالها به روایت یکی از نیروهای تفحص در سرزمین عراق میخوانیم.
در خاک عراق مشغول تفحص بودیم که یک سرباز جوان عراقی از بقیه فاصله گرفت. او در کانالها بالای سر بچههای تفحص میرفت، مینشست و با خودش نجوا میکرد.
شهدا را بعد از تفحص کنار گذاشتیم تا لباسهای خیسشان خشک شود. این سرباز عراقی بالای سر تعدادی از شهدای ما رسید، نوحه سرایی کرد و حالتی محزون داشت.
تعجب کردم و گفتم: «چه داری میگویی؟ اینها که شهدای ایران هستند؟!»
جوان عراقی گفت: «بله میدانم اینها شهدای ایران هستند. به ظاهر به من میگویند فرزند شهید، اما من کجا و اینها کجا؟»
گفتم: «چطور؟!»
سرباز عراقی گفت: «پدر من در جنگ با اینها کشته شد و به ما در عراق میگویند خانواده شهدا، اما من هرچه حساب میکنم و مقایسه میکنم میبینم که هر شهیدی از شما پیدا میشود، همراهشان مهر و تسبیح و سجاده و کتاب دعا و قرآن جیبی و وسایل عبادت و عکس امام خمینی و سربند یاحسین و یازهرا و یامهدی است؛ اما در آن طرف میبینم هیچ خبری از این مسائل نیست. خود شماها که در تفحص کار میکنید را هم که میبینم همهتان اهل نماز و دعا و ذکر و توجه هستید و آن سمت را هم میبینم که آدمهای لاابالی و بعضاً شاربالخمر هستند. با خودم میگویم نمیشود که هم اینها شهید باشند و هم آنها!»
سرباز جوان عراقی در ادامه گفت: «من نمیخواهم فرزند شهید باشم. اگر پدران ما آنها هستند، من نمیخواهم فرزند شهید باشم.»
منبع: قائم آنلاین