عاقبت عبرتآموز اعتماد به آمریکا (4)
به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، صدام حسین در سخنان و ژستهای سیاسی خود به عنوان یک چهره سوسیالیست پانعرب همواره ادعاهای ضد آمریکایی داشت. اما در عمل هم برای حمله به ایران و هم برای حمله به کویت چراغ سبز آمریکاییها را دریافت کرده بود.
وی البته در جریان حمله به ایران حمایتهای قابل توجهی از آمریکاییها دریافت کرد. صدام به هواپیماهای میراژی دست یافت که بدون موافقت آمریکا محال بود فرانسویها آنها را به عراق بفروشند.
اما در خصوص کویت ماجرا فرق داشت. واشنگتن عمدا با گفتن جملهای به صدام به نوعی اجازه داد که وی به کویت حمله کند. این جمله روشن و صریح از زبان وزیر امور خارجه آمریکا بیان شد و سفارتخانههای آمریکا در خاورمیانه نیز آن را تعمیم دادند، از جمله سفیر وقت آمریکا در عراق، «اوریل گلاسپی» وقتی صدام را دید، به او همین جمله را گفت، و آن جمله چنین بود: «واشنگتن خود را درگیر موضوعی نمیکند که از عمیقترین قضایای دو جانبه تنها مختص به عراق و کویت است.»
این ابراز نظر در شرایطی انجام میشد که تعداد نیروهای عراقی در مرزهای کویت هر روز بیشتر میشد و شکایتهای عراق از نفتدزدی شیوخ کویتی کاملا بوی جنگ میداد.
اما بلافاصله پس از تجاوز نظامی عراق به کویت، واشنگتن ثابت کرد که به هیچ وجه مساله را مسالهای بین عراق و کویت نمیداند. شورای امنیت با تمام توان وارد میدان شد و قطعنامه پشت قطعنامه علیه عراق صادر کرد. سرانجام نیز در عملیات طوفان صحرا که به رهبری ارتش آمریکا انجام شد، ارتش عراق تقریبا متلاشی شد و ظرف تنها 100 ساعت آخر این عملیات کویت آزاد گردید.
بسیاری از سربازان آمریکایی آن روز انتظار داشتند که تا بغداد پیش بروند اما واشنگتن آن زمان قصد سرنگونی صدام حسین را نداشت. صدام باید میماند تا عنصر موازنهساز در برابر ایران و محور مقاومت شیعی باشد.
در سال 2003 با حضور نومحافظهکاران آمریکایی در دولت، محاسبات سران کاخ سفید تغییر کرد و در نتیجه هم عراق اشغال شد و هم حکومت صدام سرنگون شد. صدام حسین سرانجام در یک مخفیگاه زیرزمینی به دام نیروهای آمریکایی افتاد و سپس توسط دولت جدید عراق اعدام شد.
منبع: مشرق