به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، مرسی پس از یک فرآیند نسبتا طولانی، پس از حسنی مبارک و بهعنوان اولین رئیسجمهور منتخب ملت مصر، قدرت را در این کشور در دست گرفت. به مرسی بهعنوان اولین دولتمرد برآمده از انقلابهای عربی و یک مبارز صاحبنام در اخوانالمسلمین امیدهای فراوانی بسته شده بود که البته سیاستهای او همه را بر باد داد.
مرسی البته در بخشی از سیاستهای مبارک تجدید نظرهایی به عمل آورد که از آن جمله باید به تعدیل در محاصره نوار غزه اشاره کرد اما در کلیات، وی مصر را از حالت اتحاد با آمریکا خارج نکرد.
مرسی نیازمند کمکهای آمریکا بود بنابراین جرات دست زدن به کمپدیوید را نداشت. وی همچنین برای کمکهای مالی مجبور بود روی شیوخ عرب حاشیه خلیج فارس حساب کند و بنابراین نمیتوانست در سیاستهای کلان کشورش تغییر جدی ایجاد کند.
مرسی اگرچه یک مبارز انقلابی بود اما با پا گذاشتن به اریکه قدرت بهغایت محافظهکار شد. شاید تنها جایی که وی باز هم موضع تند انقلابی از خود نشان داد، فتنه سوریه بود. علت این موضع وی هم روشن بود. این موضع به اصطلاح انقلابی به مذاق واشنگتن و ریاض و دوحه خوش میآمد و نیازی نبود که مرسی در آن محافظهکاری نشان دهد.
مرسی چنان حافظ کمپدیوید ماند که شاید مبارک هم به خوبی او نمیتوانست از این پیمان دفاع کند. با این حال، به هنگام کودتای نظامی و عزل مرسی از قدرت و سرنگونی دولت قانونی او، آمریکاییها به کمک مرسی نیامدند.
واشنگتن حتی حاضر نشد که اقدام ارتش مصر را کودتا بنامد تا مجبور به قطع کمکهای مالی خود به دولت برآمده از کودتا نشود. اوباما اگرچه در ظاهر از سرنگونی مرسی خشنود نیست اما خشنودی تلآویو برای سکوت او کافی است.
منبع: مشرق