به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، امیرحسین ثابتی در وبلاگ دستنوشتههای یک دانشجو آورده است:
یکی از نقدهای مهمی که طی 4 ماه گذشته به عملکرد دولت یازدهم وارد شده است، اولویت دادن به عرصه دیپلماسی جهت بهبود اوضاع اقتصاد داخلی است؛ مسئلهای که منجر شده تا محمد جواد ظریف و بیژن زنگنه در عمل به پرکار ترین وزرای دولت یازدهم تبدیل شوند و اولی با تعلیق موقت بخشی از تحریمها و دومی با فروش نفت بیشتر، مسیر اداره دولت توسط رئیس جمهور را راحتتر سازند.
اما در این باره آنچه که میتواند به عنوان یک «زنگ خطر» و هشدار برای اقتصاد کشور مطرح باشد، تلاش ناخواسته جهت آسیب پذیر کردن اقتصاد ایران در برابر بازارهای جهانی و بویژه تحریمهاست چرا که این روند در عمل منجر به وابستگی بیشتر اقتصاد تک محصولی ایران به نفت خواهد شد و نتیجه این رویکرد خطرناک میتواند با اعمال تحریمهای جدید توسط غرب چه در زمینه تحریمهای نفتی و چه در دیگر زمینههای مرتبط، خود را نشان دهد.
در این باره دکتر روحانی رئیس جمهور روز یکشنبه در مجلس در دفاع از این رویکرد (افزایش صادرات نفت) و نگاه دولت جدید به بودجه سال 93 گفت: «محدود شدن صادرات نفت نیز که باعث کاهش درآمد دولت (گذشته) شد از دیگر عوامل ایجاد تورم در کشور بود ... روند نزولی بودجه به قیمتهای ثابت به ویژه در حوزه سرمایهگذاری نیازمند تغییر است بر همین اساس تلاش کردیم تا منابع بودجه عمومی افزایش پیدا کند که در این راستا افزایش درآمدهای نفت و مالیات را در دستور کار قرار دادیم. با افزایش درآمدهای نفت و مالیات حجم بودجه عمومی دولت در سال آینده به بیش از 195 هزار میلیارد تومان رسیده است و این یعنی حدود 50 درصد افزایش نسبت به عملکرد امسال... تحرک فعالیتها در بخش نفت و گاز قابل توجه است و نوید خوبی را برای سال آینده میدهد.»
این در حالی است که هفته گذشته نیز بیژن زنگنه وزیر نفت، در گفتگو با نشریه امریکایی فایننشال تایمز بر رویکرد دولت جدید مبنی بر افزایش فروش نفت برای اداره کشور تحت هر شرایطی تأکید کرده بود.
در این باره فایننشال تایمز نوشت: «ایران تهدید به ایجاد جنگی نفتی کرده و گفته است که قصد افزایش تولید نفت بدون توجه به انچه اوپک میگوید، را دارد»؛ زنگنه گفت: «تحت هر شرایطی ما به 4 میلیون بشکه در روز میرسیم، حتی اگر قیمت نفت به زیر 20 دلار برسد.»
به گفته بسیاری از کارشناسان اقتصادی، یکی از علل آسیب پذیری اقتصاد ایران در سالهای اخیر از تحریمها، تک محصولی بودن صادرات ایران و تکیه بیش از اندازه به فروش نفت و کسب در آمد برای دولت جهت اداره کشور بوده است، موضوعی که منجر شد تا با اعمال تحریمهای نفتی و بانک مرکزی غرب علیه ایران در دولت گذشته، بخشی از درآمد دولت با مشکل مواجه شود و به تبع آن، ثبات اقتصاد کشور تا حدی قابل توجهی از بین برود.
این موضوعی است که البته نزدیک به دو دهه قبل نیز مورد هشدار رهبر معظم انقلاب به مسئولان وقت قرار گرفته بوده است. حضرت آیت الله خامنه ای در نخستین روز سال 92 در جمع زوار حرم رضوی علیه السلام در این باره فرمودند: «تحریمها بالاخره اثر گذاشت؛ این هم یک اشکال اساسی در خود ما است. اقتصاد ما دچار این اشکال است که وابسته به نفت است. ما باید اقتصاد خودمان را از نفت جدا کنیم؛ دولتهای ما در برنامههای اساسیِ خودشان این را بگنجانند. من هفده هجده سال قبل به دولتی که در آن زمان سر کار بود و به مسئولان گفتم کاری کنید که ما هر وقت اراده کردیم، بتوانیم درِ چاههای نفت را ببندیم. آقایانِ به قول خودشان «تکنوکرات» لبخند انکار زدند که مگر میشود؟! بله، میشود؛ باید دنبال کرد، باید اقدام کرد، باید برنامهریزی کرد. وقتی برنامه اقتصادی یک کشور به یک نقطه خاص متصل و وابسته باشد، دشمنان روی آن نقطهی خاص تمرکز پیدا میکنند. بله، تحریمها اثر گذاشت، منتها نه آن اثری را که دشمن میخواست؛ که من حالا این مسئله را شرح خواهم داد. این در مورد کار اقتصادی بود.»
نکته جالب آنکه تعبیر «تکنوکراتها» که در این باره توسط رهبر معظم انقلاب بکار رفته است، به دورهای اشاره دارد که دولت سازندگی و در رأس آن هاشمی رفسنجانی اداره کشور را بر عهده دارد و اساساً بسیاری از نیروهای اقتصادی بکار گرفته شده در دولت فعلی نیز سابقه مدیریت کلان اقتصادی در همان دولت را دارند، از جمله بیژن زنگنه وزیر نفت دولت حسن روحانی و محمد خاتمی که در دولت هاشمی نیز عهده دار تصدی وزارت نیرو بود.
گفتنی است، چندی قبل روزنامه اعتماد که از رسانههای اصلی حامی دولت جدید است، با انتشار ویژه نامهای تحت عنوان «دولت نوپای تکنوکراتها» به حمایت از کابینه حسن روحانی پرداخته بود.
در مجموع آنچه که بیش از همه حایز اهمیت است، نگرانی از تکرار تجربه تلخ دورهای است که «تکنوکراتها» با وابستگی بیش از اندازه اقتصاد ایران به نفت و آسیب پذیر کردن آن نسبت به تحریمها و تحولات عرصه بین الملل، منجر شدند تا نزدیک به دو دهه بعد زمانی که غرب به تشدید سیاستهای خصمانه و تحریمهای اقتصادی علیه ایران روی آورد، بیش از همیشه مردم اقتصاد داخلی از این موضوع متضرر شود.
حال باید بار دیگر به نظاره نشست و دید اشتباه بزرگ اقتصادی تکنوکراتها در دهه 70 تکرار خواهد شد و مردم ایران در سالهای آینده اثرات مضر آن را حس خواهند کرد یا از این تجربه بزرگ درس عبرت گرفته میشود و در کنار روند عادی صادرات نفت، فکری به حال تقویت افزایش صادرات غیر نفتی و تلاش برای کاهش پیوند بودجه سالانه و فروش نفت میشود یا خیر؟