در این میان اما مَحبت زندانبانی به نام کریستو برند باعث شد تا ماندلا او را هیچ وقت فراموش نکند. 33 سال قبل وینی مادیکیزلا دومین همسر ماندلا در یک روز بارانی به دیدن شوهرش رفت نوه کوچکشان هم همراهشان بود. ماندلا زولکا را پس از به دنیا آمدنش هیچ وقت ندیده بود و وقتی فهمید او را در اتاق انتظار نگه داشتهاند از کریستو برند خواست که به او اجازه دهد چند دقیقهای کنار نوه 4 ماهاش باشد.
این زندانبان با ترس از دست دادن شغلش این درخواست را در ابتدا قبول نکرد اما وقتی ناراحتی ماندلا را دید به اتاق انتظار رفت و زولکلا را مخفیانه به محل ملاقات برد. هیچکس در آن زمان متوجه این کار نشد و تا پایان رژیم آپارتاید این مسئله مانند رازی میان ماندلا و زندانبانش ماند. کریستو برند میگوید وقتی ماندلا نوهاش را در آغوش گرفت من قطرههای اشک را در چشمهایش دیدم.
ماندلا به همراه نوهاش زوکلا سالها بعد از زندان
او مرتب زولکا را میبوسید تا مجبور شدیم آنها را از هم جدا کنیم. سالها بعد وقتی ماندلا به عنوان اولین رئیس جمهوری سیاهپوست آفریقای جنوبی انتخاب شد مَحبت زندانبان خود را فراموش نکرد. او در حالی که مورد توجه همه جهان بود کریستو برند را به همراه خانوادهاش به مهمانی در کاخ ریاست جمهوری دعوت کرد و به او شغلی در شورای قانون اساسی پیشنهاد کرد. نام کریستو برند همیشه در فهرست دعوت شدگان به جشنهای تولد ماندلا قرار داشت.
منبع: مهر