به گزارش گروه فضای مجازی« خبرگزاری دانشجو»؛ یکی از تفاوت های عمده هالیوود با سینمای ایران در زمان شناسی است. درحالی که سینمای کشور ما معمولا نسبت به وقایع روز و مسائل اجتماعی جاری بی تفاوت است، سینمای آمریکا حساسیت خاصی به شرایط روز دارد. البته آنچه در هالیوود اولویت دارد، منافع حاکمیت ایالات متحده است و نه مردم آمریکا. مثلا در این دوران که ایران هراسی به رأس هرم سیاست های کاخ سفید آمده، هالیوود نیز به طور مکرر اقدام به ساخت آثاری با همین رویکرد نموده است.
نمونه فیلم هایی که در راستای سیاست های رژیم غالب بر آمریکا ساخته شده، فیلم «شبکه اجتماعی» است که نوعی تبلیغ برای فیس بوک و همچنین ستایشی از مبتکر آن محسوب می شود.شیوع شبکه های اجتماعی در جامعه امروز بشری موضوعی است که «دیوید فینچر» فیلمساز آمریکایی را بر آن داشت تا با دستمایه قرار دادن این پدیده مجازی فیلمی را بسازد. نکته قابل توجه این است روزنامه گاردین چاپ انگلیس، سال گذشته فهرستی از فیلم سازان مرتبط با سازمان سیا را منتشر کرد. نام دیوید فینچر، کارگردان فیلم «شبکه اجتماعی» نیز در این فهرست مشاهده می شود.
فیلم «شبکه اجتماعی» روایت یکی از دانشجوهای دانشگاه هاروارد آمریکاست که دوست دخترش با او نامهربانی می کند و این جوان هم برای تلافی کردن بدعهدی های آن دختر، اطلاعات شخصی وی را در اینترنت منتشر می کند. این اقدام زمینه را برای انتشار اطلاعات شخصی دختران دانشگاه و قابلیت رأی دادن دانشجوها به آنها در فضای اینترنت فراهم می کند، اما این آغاز ماجراست و همین رفتار سبکسرانه و غیرمنطقی باعث می شود که این دانشجو به همراه تعدادی دیگر از دوستان همسن و سال خود یک شبکه اجتماعی را در اینترنت راه اندازی کند. این دانشجو فردی نیست جز «مارک زوکربرگ» و پدیده به وجود آمده توسط او هم همان شبکه «فیس بوک» است؛ شبکه ای که به زعم فیلم، هم اکنون بیش از 500 میلیون نفر عضو دارد و رئیس آن جوان ترین بلیونر جهان محسوب می شود.
واقعیت امر این است که فیلم «شبکه اجتماعی» از نظر هنری و تکنیکی حرفی برای گفتن ندارد. داستان فیلم که واقعی است؛ افت و خیز و بار دراماتیک چندان قابل توجهی در آن نیست. بخش اعظم فیلم را دیالوگ ها و بگومگوهای طولانی و کش دار تشکیل داده و تنها ویژگی بارز و قابل توجه آن، ریتم تند و ظاهر خوش ساخت و شیک آن است و به جز این، فیلم مذکور، ویژگی بارز دیگری ندارد. با این حال این فیلم هم در مراسم اسکار، تحویل گرفته شد و قدر دید. آنچه موجب ستایش دم و دستگاه فرهنگی-سیاسی آمریکا از فیلم «شبکه اجتماعی» شد این بود که یک فیلم ، یک اثر تبلیغاتی و پروپاگاندای سیاسی و ایدئولوژیک محسوب می شود. کافی است به جایگاه شبکه های اجتماعی در رویدادهای اجتماعی جوامع امروزی توجه کرد. ازجمله ماجراها و حوادث سال 1388 در ایران که فیس بوک در نقش یکی از ابزارهای اطلاع رسانی در اردوکشی خیابانی برای کودتا علیه رأی مردم کاربرد یافت. از قضا فیلم «شبکه اجتماعی» هم درست در شرایطی ساخته شد که شبکه فیس بوک در ایران مشغول سرویس دهی به میلیشیای کودتا بود.
همچنین در اکتبر سال 2009، روزنامه یهودی «لومگزین دی یسرائیل» با انتشار اسنادی فاش کرد که فیس بوک یک سایت استخباراتی صهیونیستی است که برای جذب مزدور و جاسوس به نفع رژیم صهیونیستی مأموریت دارد.
در یک فیلم مستند، یکی از کاربران فیس بوک اعتراف کرده بود که: «...من مدت یک سال و نیم است که برای فیس بوک کار می کنم و برای آژانس های جاسوسی، اطلاعاتی را که از من می خواهند دریافت کرده و به آنها می فروشم ...» (به نقل از مجموعه مستند «راز آرماگدون 4: پروژه اشباح» به کارگردانی سعید مستغاثی، پخش از شبکه خبر سیما.)
نمونه مستند دیگر درباره نقش و جایگاه شبکه «فیس بوک» را سایت بی بی سی چندی پیش فاش کرد. بر اساس این گزارش، مسئولان امنیتی آلمان رسماً از کارمندان دولتی خواستند از شبکه فیس بوک استفاده نکنند. مقامات امنیتی آلمان معتقدند شبکه به ظاهر اجتماعی فیس بوک، احتمالاً اطلاعات دولتی را روانه سرورهای آمریکایی میکند. مقامات آلمانی می گویند، شرکت فیس بوک با جمع آوری اطلاعات از کاربران، قوانین اتحادیه اروپا و آلمان را نقض می کند. این مقامات به کارمندان دولتی توصیه کردند که صفحات خود را در شبکه اجتماعی فیس بوک تعطیل کنند و گزینه لایک آن را هم از وب سایت شخصی خود بردارند. البته این هم گفتنی است که برخی شبکه های به ظاهر اجتماعی، در جریان آشوب های بی سابقه لندن به سیستم امنیتی انگلیس در شناسایی و بازداشت معترضان کمک کردند.
به همین دلایل، فیلم «شبکه اجتماعی» را باید مصداق بارز یک فیلم تبلیغاتی و توجیه گر برای نظام سرمایه داری جهانی دانست. همچنان که این سایت، یکی از مهم ترین ابزارهای حاکمان جنگ طلب و سلطه گر برای پیشبرد اهداف و منافع آنها بوده است.
ویژگی دیگر فیلم «شبکه اجتماعی» علاوه بر معرفی خود این ابزار رسانه ای امپریالیستی، معرفی یک شخصیت واقعی به نام «مارک زوکربرگ» است. این هم نوعی الگوسازی است، آن هم الگوسازی و معرفی فردی که یک سرمایه دار صهیونیست است. مرور اطلاعات درباره این شخصیت که به عنوان قهرمان یک فیلم هالیوودی ترسیم شده، خالی از لطف نیست. از جمله این که «زوکربرگ» در هنگامه در گرفتن جنگ رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه، برای قتل هر فلسطینی جایزه تعیین کرد، تا آنجا که «میکائیل ران»، از نمایندگان پارلمان رژیم اشغالگر قدس به صراحت گفته بود: «... باید از مارک زوکر برگ تقدیر کرد که با افتخار اعلام می کند در مقابل کشتن هر فلسطینی در غزه، صد سکه طلا به سربازان اسرائیل هدیه می دهد...»
«شبکه اجتماعی» نیز مانند بسیاری از فیلم های هالیوودی، مروج نوع خاصی از زندگی است. ترویج سبک زندگی آمریکایی در جوامع مختلف یکی از ابزارهای رژیمهای حاکم بر غرب برای توسعه منافع سیاسی و اقتصادی آنهاست. به ویژه که در اینجا، بخشی از زندگی خصوصی یک جوان به ظاهر موفق آمریکایی به نمایش درآمده است؛ فردی که قرار است سرمشق جوانان سایر ملت ها باشد. او دارای روابط آزاد و بی قید و بند است، دائم مشروبات الکلی می نوشد- ایده پایه گذاری فیس بوک هم در حالت مستی به او الهام شد!- اوقات فراغت خود را در دیسکو می گذراند و ... . این ها همه روی مخاطب جوان این فیلم تأثیر می گذارد. کافی است یک جوان خام و سطحی نگر جهان سومی، وضعیت زوکربرگ و دوستان او را در آمریکا با شرایط محیط پیرامون خود مقایسه کند. یکی از نتایج محتوم چنین قیاسی، علاقه مندی وی به آمریکا و اتخاذ روش زندگی به سبک قهرمان های پوشالی و خیالی هالیوودی است.
در همین جا می توان تفاوت نوع بازنمود تصویر جوانان در سینمای آمریکا و ایران را درک کرد. اینکه در سینمای آمریکا این چنین تصویری مثبت و نابغه از جوانان خود نشان می دهند، اما در سینمای ما توانمندی ها و خلاقیتهای جوانان مان که امروز وضعیتی بی نظیر در جهان دارند، نادیده گرفته می شود.
فیلم «شبکه اجتماعی» ستایش جوانان آمریکایی و معرفی آنها به عنوان نابغه و الگوی شخصیتی و علمی به جهان است؛ بی آنکه فیلم به طور مشخص چنین ادعایی را داشته باشد.
منبع: کیهان