به گزارش خبرنگار اندیشه «خبرگزاری دانشجو»، شانزدهمین نشست از سلسله نشستهای تخصصی مرکز تحقیقات امام علی (ع) با عنوان «امام علی و چالش حکومتداری و تقوامداری و اخلاق محوری» عصر دیروز در پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و علوم انسانی برگزار شد و دکتر حمیدرضا آیتاللهی، رئیس این پژوهشگاه به ارائه سخنانی پرداخت.
آیتاللهی با اشاره به اینکه در بحث حکومت داری دو نوع نگاه متفاوت در میان تشیع و اهل سنت وجود دارد، اظهار داشت: در تاریخ ائمه به غیر از پنج سال حکومتداری حضرت علی (ع) زمان دیگری نبود که شیعه حکومت را در دست داشته باشد. در حکومتداری با مسائلی مواجه میشویم که میبینیم ائمه نسبت به این مسائل دیدگاهی متفاوت با دیگران داشتند.
وی افزود: در موزه نظامی مصر تاریخ فتوحات اسلامی را نوشته اند و نقشه آن را نیز تهیه کرده اند. در سفری که به مصر داشتم این نقشه را دیدم. در این نقشه فتوحات نظامی زمان پیامبر (ص) بسیار مختصر است. زمان ابوبکر این فتوحات بیشتر میشود، زمان عمر به اوج میرسد و در زمان عثمان نیز این فتوحات ادامه دارد اما در دوره حضرت علی مملکت گشایی صورت نگرفت. در اینجا این سوال مطرح میشود که وجه ممیزه حکومتداری علی (ع) با حکومتداری در سایر طرز تفکرها چیست؟
رئیس پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و علوم انسانی خاطرنشان کرد: علی (ع) فرمود اگر تقوی نباشد من از همه جدیتر و فهمیدهتر و باهوشتر هستم و میتوانم برنامهریزیهای دقیقتری داشته باشم. برنامهریزیهای معاویه دقیق بود. او ارتباط بسیار خوبی با مسیحیان برقرار کرده بود و حتی یکی از مسیحیان پزشک او بود، یعنی برای روابط خارجی جامعه اسلامی برنامهریزی داشت. او حتی با زیرکی در مردم نفرت نسبت به حضرت علی ایجاد میکرد. مثلا ابتدای بهار به خانواده هایی که بچه داشتند یک بره هدیه میداد و بعد از گذشته 2 هفته که آن بچه با بره انس میگرفت فرد خشنی را میفرستاد تا بره را از آنها بگیرد و در پاسخ به گریهها و التماسهای بچه میگفت: علی گفته که این بره را از شما بگیرم. به این ترتیب، نفرت از علی (ع) را از همان بچگی در دل بچهها ایجاد میکرد.
وی در ادامه اظهار داشت: آیا علی (ع) نمیتوانست در مقابل برنامهریزیهای معاویه برنامه تبلیغی داشته باشد تا افراد با حقایق آشنا شوند؟ جواب این است که میشد اما به چه قیمتی؟ ما باید ببینیم اصل چیست؟ اصل، تقوا و اخلاق است یا داشتن حکومت؟ هنگامی که ابومسلم خراسانی نزد امام صادق (ع) آمد به ایشان گفت: ما اهالی خراسان همه حاضر و پا در رکاب هستیم تا حکومت را از دست حاکمان بگیریم و به شما بسپاریم، اما امام صادق قبول نکردند. در جنگ صفین نیز وقتی علی (ع) به آب دسترسی پیدا کرد علیرغم این که لشکر معاویه قبلا راه آب را بر امام بسته بود، اما راه آب را بر آنان نبست.
آیتاللهی با بیان این مطلب که نفس حکومتداری بدون تقوا و اخلاق مهم نیست بیان داشت: در حکومتداری افراد باید از لحاظ تقوا و اخلاق رشد کنند که این وجه تمایز شیعه و اهل سنت است. در میان اهل سنت، حکومت بالاخره باید برپا شود حتی با حضور افرادی که به کمال ایمان هم نرسیده اند اما در شیعه چنین نیست و حتی شرط داشتن ویژگی «عدل» برای فردی مثل امام جماعت نیز بی دلیل نیست.
رئیس پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و علوم انسانی گفت: چه میشود که حضرت علی به این طرز تفکر میرسد اما ابوبکر و عمر که زاهد هم بودند این طرز تفکر را نداشتند؟ حضرت علی از کجا به این مساله رسیده است؟ ایشان در وصیت خود خطاب به امام حسن (ع) میفرماید: من در زندگی خیلی سختی کشیدم و تجربیات مهمی دارم. علاوه بر این، میدانم که آخرت هم پیش رویم است. از تمام اینها به این نتیجه رسیدم که فقط به فکر خودم و مسئولیت شخصیام در مقابل خدا باشم. خدا میگوید جلوی منافقان بایست، یاور مظلومان باش و بر ظالمان بتاز و مسئولیت شخصی من این است که از خداوند اطاعت کنم.
آیتاللهی ضمن اشاره به این نکته که علی (ع) به فکر خودش بود اظهار داشت: علی (ع) به گونهای عمل میکرد که روز قیامت نزد خداوند آبرو داشته باشد. پس تنها مسایل اجتماعی برای او مهم نبود بلکه این مساله نیز اهمیت داشت که با خداوند راز و نیاز و مناجات داشته باشد. در زمانی که قرار بود جانشین خلیفه مشخص شود به ایشان گفتند که رویه شیخین را مورد توجه قرار بده اما ایشان پاسخ منفی داد زیرا میگفت من باید جواب خدا را بدهم.
رئیس پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و علوم انسانی با ذکر خاطرهای از امام (ره) تصریح کرد: به یاد دارم که امام (ره) از روز اول ماه رمضان تمام ملاقاتهای خصوصی خود را تعطیل میکردند تا بتوانند به عباداتشان برسند. پس اولویت حکومت به خاطر تقوا و اخلاق است. رویکرد شیعه به حکومت فقط این نیست که مصالح جامعه اسلامی را در نظر گیرد بلکه مصالح جامعه اسلامی که بر مدار تقوا میگردد مهم است. تمام زندگی علی (ع) و روشهای او ریشه در مسایل اخلاقی دارد. اگر در حکومتداری تقوا مطرح نباشد حضرت علی آن حکومت را نمیخواهد. نسبت علی (ع) با آخرت اهمیت دارد که میفرماید باید ببینم روز قیامت چگونه هستم.
آیتاللهی با بیان این که برای امام علی یک لحظه آرامش معنا نداشت اما برای معاویه رسیدن به آرامش در دنیا مهم بود تصریح کرد: برای حضرت علی نان خشک خوردن و زهد به خرج دادن مساله اصلی بود. وقتی ائمه را بعد از شهادت غسل میدادند، میدیدند که روی شانههای ایشان پینه بسته است زیرا آنها نان روی شانههای خود میگذاشتند و شبها به فقرا میرساندند. آیا ائمه بلد نبودند برنامهریزی کنند و چند نفر را هم استخدام کنند تا آذوقه را توزیع کنند؟ چرا خود این کار را میکردند؟ این به دلیل اهمیت ملازمت در صدقه است. صدقه باید به دست فرد برسد و تعامل با فرد در صدقه اهمیت دارد زیرا علاوه بر گرسنگی، دلشکستگی فقیر هم باید برطرف شود.
رئیس پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و علوم انسانی بیان داشت: وقتی علی (ع) آهن داغ را به دست برادرش عقیل نزدیک کرد برای این است که ایشان به فکر آخرتش بود. عقیل هم در نتیجه این رفتار امام به سمت معاویه رفت. از لحاظ سیاسی این رفتار امام توجیه ندارد. مساله بازداشتن مردم از قتل عثمان و رساندن آب به خانه او نیز توجیه سیاسی ندارد. از سوی دیگر، رفتارهای علی (ع) با صلحه و زبیر نیز مشکل درست کرد چون ایشان میتوانست به لحاظ سیاسی به گونهای رفتار کند که این مشکلات از ناحیه آنها برای حکومت ایجاد نشود اما رفتارهای امام توجیه اخلاقی و تقوایی داشتند.
وی در ادامه گفت: فرمان امام به مالک اشتر به عنوان عضوی از حکومت ایشان، تقوایی و اخلاقی است و به معنای عرفی آن سیاسی نیست. اوج نگاه علی (ع) را در این زمینه در خطبه متقین میبینیم که دغدغه ایشان حاکمیت اخلاق در خود و دیگران است. لذا ایشان فرمود: اگر پردهها برداشته شود به یقین من افزوده نمیشود چون در عین حکومتداری، عرفان هم داشت. تمام تلاش ما برای رسیدن به تقواست، یعنی نگاه ما به حکومت حضرت مهدی نیز حاکمیت تقوا و اخلاق است.
آیتاللهی در خصوص وضعیت کنونی جامعه ما یادآور شد: ما باید ببینیم در کشور ما امروزه چه مسایلی اهمیت دارد؟ ما در دو راهیهای اخلاقی یعنی جایی که نمیدانیم کارمان از لحاظ اخلاقی درست است یا غلط، باید راه حل اخلاقی داشته باشیم. ما دانشگاهیها باید این معیارها و موازین و قدرت تمیز اخلاق و مهارت به کار بردن آن و حاکمیت اخلاق در زندگی را به کار ببریم. امروزه چیزهایی که در جامعه ما اهمیت پیدا کرده که نباید این گونه باشد. در روایات آمده است که: الغیبه اشد من الزنا. اما در جامعه ما غیبت کردن خیلی راحت است. باید ببینیم چرا جامعه ما به اینجا رسیده است.
وی در خاتمه اظهار داشت: اگر سیاست بر اخلاق حاکمیت داشته باشد دچار هزاران مشکل میشویم. در زمان جنگ و در جبههها وضعیت متفاوت بود. مثلا برای بسیجیها، عملیات بیت المقدس که یک پیروزی بزرگ بود با عملیات والفجر 5 که یک شکست بزرگ بود، تفاوتی نداشت. زیرا کسانی که آنجا بودند و میجنگیدند به دنبال انجام وظیفه بودند. این روحیه بسیجی است.