به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، ایرانیهایی که پنجشنبه شب این فیلم کوتاه را از شبکه خبر دیدند، حق دارند که از توهین آشکار این نماینده زن به مقامی از جمهوری اسلامی ایران و البته بیواکنشی این مقام و همراهان وی، احساس توهین و حقارت داشته باشند، چه آنکه این دیدار، دیداری رسمی بوده و هاشمیرفسنجانی در آن با شخصیت حقوقی خود و به نمایندگی از جمهوری اسلامی حضور داشت.
شاید ذوق ایجاد رابطه با اروپاییها او را به جایی برساند که در برابر توهین آشکار آنان از حق خویش بگذرد اما آیا میتوان گفت که او میتواند از توهین به جمهوری اسلامی ایران نیز بگذرد؟! و مگر جز این است که توهین به یک مسئول جمهوری اسلامی در واقع توهین به کلیت نظام و همه مردم ایران است؟
هاشمیرفسنجانی میتوانست با دیدن این رفتار بیادبانه پس از خوشامدگویی به مهمانان خود، عذرخواهی کرده و به بهانه کمبود وقت یا هر امر دیگری از این قبیل، اتاق را ترک کند و به تلافی برخورد بیادبانه مهمان اجازه ندهد این دیدار انجام شود. کدام عزت و حکمت و مصلحتی ایجاب میکرد که او پس از بیادبی رئیس هیئت اروپایی همچنان بر این دیدار اصرار داشته باشد؟! چه سخنان و توافقات مهمی قرار بود در این دیدار ردوبدل شود که با وجود تحقیر جمهوری اسلامی توسط این خانم و توهین به فردی در لباس روحانیت، همچنان باید برگزار میشد؟!
یادآوری این خاطره جالب توجه است که در تاریخ 17 شهریور 1363 حضرت آیتالله خامنهای، رئیسجمهور وقت به لیبی سفر کردند. آیتالله خزعلی در مورد این سفر میگوید: «در لیبی، خیمهای برپا کرده بودند که ارتفاع در ورودی آن خیمه کوتاه بود و به ناچار هرکس میخواست وارد بشود، باید خم میشد. از طرفی داخل خیمه، روبهروی در، عکس قذافی بود، یعنی هر کس وارد میشد ناخواسته در مقابل عکس قذافی سرخم میکرد. حضرت آیتالله خامنهای وقتی میخواستند وارد خیمه شوند، به قهقرا (پشت) وارد میشوند تا در مقابل عکس قذافی سر خم نکنند.»
این رفتار صرفاً نمونهای از برخورد مسئولان جمهوری اسلامی برای حفظ عزت ایران اسلامی است که لابد آیتالله هاشمیرفسنجانی خود بهتر از ما به این موضوع واقف هستند و معلوم نیست چرا اینک در برابر چنین توهینی سکوت کردهاند!
تأسفآور آنکه این برخورد دور از شأن و عزت، همه توهینی نیست که این هیئت اروپایی در سفر به جغرافیای جمهوری اسلامی نثار میزبان میکند. آنها در حالی به مهمانی جمهوری اسلامی میآیند که در آغاز دیدارهای خود در ایران، در سفارت یونان با دو نفر از محکومان فتنه 88 دیدار میکنند و هدایایی به آنها میدهند. این جوایز در واقع جایزه «ساخاروف» بود که پارلمان اروپا در سال 2012 به خاطر تلاشهای آنان در راه اعتلای حقوق بشر! برای نسرین ستوده و جعفر پناهی در نظر گرفته بود و چون آنها در مراسم اعطای جوایز به دلیل زندانی بودن در اوین حضور نداشتند، حال با تساهل و تسامح مجلس شورای اسلامی و وزارت امور خارجه ایران فرصت دریافت آن را از دستان حامیان اروپایی خویش و در پایتخت جمهوری اسلامی مییابند.
اهدای جایزه و دیدار با مخالفان جمهوری اسلامی خود توهین دیگری به نظام است که توسط هیئت پارلمانی اروپا انجام میپذیرد، البته نسرین ستوده نیز هدیهای را به رئیس هیئت اعزامی پارلمان اروپا اهدا میکند که وی در نشست خبری خود پس از پایان سفر، آن را با افتخار به خبرنگاران نشان میدهد و میگوید: «این را ستوده در زندان اوین با دستان خود ساخته است.»
هیئت پارلمانی اروپا البته به خاطر این اقدام خویش مورد هیچ تذکر و گلایهای از سوی مقامات جمهوری اسلامی قرار نمیگیرد و هیچ مقامی نه تنها در دیدارهای رسمی با این هیئت به آنان اعتراضی بابت این دیدار نمیکند که حتی سفیر یونان در تهران هم به وزارت خارجه فراخوانده نمیشود و سخنگوی وزارت خارجه ایران تنها به این کلام بسنده میکند که احضار سفیر یونان نیاز به بررسی دارد! در عوض، مجلس و وزارت خارجه ایران مدام یکدیگر را متهم میکنند که آن دیگری دعوتکننده بوده و مسئول هماهنگیها ما نبودیم و... هیچکس به هیئت پارلمانی اروپا نمیگوید که بالای چشمشان ابروست و در نهایت هم هیئت پارلمانی اروپا بعد از ترک ایران و در نشست خبری رئیس فنلاندی هیئت اعلام میکند که «این دیدار، خارج از برنامهریزی رسمی این هیئت صورت گرفته است و البته مهمترین! دیدار این هیئت در تهران بوده است» یعنی دیدار با لاریجانی و هاشمیرفسنجانی و ظریف و... صرفاً بهانهای برای حضور در ایران و اهدای جایزه به مخالفان جمهوری اسلامی بوده است!
حالا مجلس شورای اسلامی و وزارت خارجه میتوانند تا ابدالدهر با یکدیگر جدل و مشاجره کنند که تو مقصر بودی! اما این مشاجرات برای مردم ایران و نظام جمهوری اسلامی عزت و آبرو نمیشود!
منبع: روزنامه جوان
آقاي ظريف اينجنين مي خواهيد از منافع مردم ايران حراست کنيد؟؟