به گزارش خبرنگار اندیشه «خبرگزاری دانشجو»، صدام حسین در سال 1937 در روستای العوجه تکریت در کشور عراق و در خانوادهای چوپان به دنیا آمد. مادرش او را صدام نام نهاد که در عربی به معنای فردی است که بسیار آسیب میرساند. او هیچگاه پدر خود عبدالمجید را که پنج ماه پیش از تولدش ناپدید شده و یا فوت کرده بود ندید.
پس از تولد صدام مادرش از نگهداری او سر باز زد و صدام تا سه سالگی در خانواده داییاش، خیرالله طلفاح به سر برد. مادرش بار دیگر ازدواج کرد و صدام دارای سه برادر ناتنی شد. پس از بازگشت صدام نزد مادر، ناپدریش رفتار خشنی با او داشت. او مرد شیادی بود و صدام را مجبور به دزدی مرغ و گوسفند میکرد.
عضویت در حزب بعث در سن بیست سالگی
صدام در سال 1336 (1957) و در سن 20 سالگی به حزب انقلابی و پانعربی بعث که عمویش هم از طرفداران آن بود پیوست. یک سال پس از ورود صدام به حزب بعث، افسران ارتش به رهبری ژنرال عبدالکریم قاسم توانستند فیصل دوم را از سلطنت عراق بر اندازند. بعثیها با دولت جدید مخالفت کرده و در سال 1338 (1959) نخستوزیر عبدالکریم قاسم را در عملیاتی که صدام هم در آن شرکت داشت ترور کردند. در این عملیات یک تیر به پای صدام خورد ولی توانست به سوریه فرار کند و از سوریه هم به مصر رفت. صدام در مصر به دانشکده حقوق دانشگاه قاهره رفت.
افسران ارتش که برخی از آنها جزو حزب بعث بودند طی کودتایی در سال 1342 (1963) قدرت را به دست گرفتند. با اینحال تفرقه زیادی که بین آنها وجود داشت، اجازه نداد که این دولت بیش از هفت الی هشت ماه دوام بیاورد. صدام به عراق بازگشت ولی هنگامی که گروه ضد بعثی که عبدالرحمان عارف ریاست آن را بر عهده داشت قدرت را در اختیار گرفت، صدام را در سال 1343 (1964) به زندان انداختند. او در سال 1346 (1967) از زندان فرار کرد و تبدیل به یکی از بزرگترین رهبران حزب شد. در تیرماه 1347 (1968) بود که کودتای دوم عراق باعث شد تا حزب بعث به سرکردگی ژنرال احمد حسن البکر که اهل تکریت و از بستگان صدام بود به قدرت برسد.
وقتی صدام رهبر بلامنازع عراق شد
صدام در سال 1355 (1976) به درجه ژنرالی نیروهای مسلح عراق رسید. او به سرعت در حال تبدیل شدن به مرد شماره یک دولت بود. صدام قبل از اینکه در سال 1358 (1979) به طور رسمی قدرت را به دست بگیرد، عملاً تبدیل به رهبر عراق شده بود. او کمکم شروع به تحکیم قدرت خود بر دولت عراق و حزب بعث کرد. ارتباطات اعضای حزب با دقت کنترل میگردید و حلقه حمایت از صدام در حزب بعث قویتر میشد.
پس از آنکه احمد حسن البکر، رئیسجمهور پیر و ضعیف عراق به تدریج توانایی رسیدگی به امور دفتری خویش را از دست داد، نقش صدام به عنوان چهره دولت عراق در داخل و خارج از کشور پررنگتر گردید. او به زودی معمار سیاست خارجی عراق شد و در تمامی جلسهها و دیدارهای دیپلماتیک به عنوان نماینده ملت عراق حاضر میشد. صدام در اواخر دهه هفتاد میلادی عملاً تبدیل به رهبر بلامنازع عراق گردیده بود.
آغاز جنگ تحمیلی علیه ایران و استفاده از سلاحهای ممنوع در این جنگ
صدام در سال 1359 (1980) با بهانه قرار دادن اختلافات مرزی و با سوء استفاده از فضای حاکم پس از انقلاب اسلامی به ایران حمله کرد که این جنگ 8 سال طول کشید. بنابر آمارهای ارائه شده از سوی غرب، در حمله صدام به ایران که با حمایت بسیاری از کشورهای عربی و غربی صورت گرفت حدود دو میلیون نفر از دو طرف کشته شدند و دیکتاتور عراق به انواع کشتار دسته جمعی، جنایت علیه بشریت و نقض قوانین بینالمللی دست زد و از انواع سلاحهای ممنوع از جمله انواع بمبهای شیمیایی استفاده کرد.
بمبهای شیمیایی صدام منحصر به نیروها و غیرنظامیان ایرانی نشد بلکه از آن علیه خود مردم عراق به ویژه کردهای این کشور نیز استفاده کرد. از جمله اینکه نیروهای هوایی و توپخانه ارتش عراق اواخر جنگ تحمیلی در سال 1988 مردم حلبچه در شمال شرقی عراق را با بمبهای شیمیایی به خاک و خون کشیدند که در این حمله پنج هزار کرد که بسیاری از آنان زنان و کودکان بودند جان باختند و دهها هزار نفر زخمی شدند.
کشتار در روستای شیعه نشین دجیل
صدام در سال 1982 در روستای شیعهنشین دجیل در شمال بغداد به بهانه تیراندازی به سوی خودروی وی دستور کشتار غیرنظامیان را صادر کرد. در سرکوب مردم دجیل بیش از 140 نفر اعدام و صدها خانواده به کوچ اجباری واداشته شدند که از سرنوشت بسیاری از آنها خبری در دست نیست. نیروهای صدام همچنین مزارع و باغهای دجیل را با بولدوزر تخریب و با ریختن نمک آنها را به شورهزار تبدیل کردند. دیکتاتور عراق همزمان با جنگ ایران نیز به سرکوب مردم این کشور و کشتار آنها ادامه داد، از جمله اینکه در سال 1983 هشت هزار نفر از مردم قبیله کرد بانفوذ بارزانیها را که به مسعود بارزانی رئیس حزب دموکراتیک کردستان و رئیس کنونی کردستان عراق گرایش داشتند، اعدام کرد.
صدام پس از ناکامی در حمله به ایران، 2 آگوست سال 1990به کویت حمله کرد و هفت ماه این کشور را در اشغال خود داشت اما با شکایت کویت به سازمان ملل و حمله نیروهای ائتلاف، جنگ اول خلیج فارس برای آزادسازی این کشور در سال 1991 آغاز شد و صدام با آتش زدن چاههای نفت کویت نیروهای خود را از آن خارج کرد و بلافاصله پس از آن به سرکوب اعتراض شیعیان پرداخت که به کشته شدن بسیاری از آنها انجامید. علاوه بر این، صدام به تصفیه مخالفان خود میپرداخت و از سال 1980 تا 1999 بسیاری از روحانیون و رهبران شیعه عراق را ترور کرد.
دلایل جورج بوش برای حمله امریکا به عراق
کلینتون در سال 1998 در پاسخ به ممانعت عراق از حضور بازرسان سازمان ملل، لایحه آزادسازی عراق را امضا کرد. این لایحه بر تغییر رژیم عراق به منظور «بازگشت عراق به خانواده بینالمللی» تأکید داشت و طبق آن دولت آمریکا به گروههای تبعیدی خارج از عراق کمک مالی میکرد. پس از آن به زودی عملیات سه روزه روباه صحرا انجام گرفت و طی آن کارخانههای تولید سلاح صدام منهدم شدند.
در حالی که استراتژیستهای پنتاگون نقشه حملههای زمینی به عراق را میکشیدند برخی از تحلیلگران آمریکایی بر این باور بودند که فشار خارجی برای ایجاد یک شورش به منظور عزل صدام کافی به نظر میرسد. این دو نظر باعث بروز شکاف در تصمیمگیریهای ضد صدام بین دولتمردان واشنگتن شد. اما پس از اتفاقات 11 سپتامبر، جرج دبلیو بوش رئیسجمهور آمریکا از «محور شرارت» که به زعم وی از کشورهای ایران، عراق و کره شمالی تشکیل شده بودند سخن به میان آورد. او همچنین احتمال داد که برای براندازی دولت عراق از زور استفاده خواهد کرد. او اعلام کرد: «رژیم عراق طرح تولید گاز اعصاب و سیاهزخم و سلاحهای اتمی را به مدت یک دهه دنبال کردهاست... عراق همچنان درصدد است دشمنی خود را به آمریکا نشان دهد و از ترور حمایت کند». در واقع، این سخنان بهانههایی بودند که بوش آنها را دستاویز حمله به عراق قرار داد.
سقوط عراق و دستگیری صدام در یک خانه گِلی
دولت و ارتش عراق در طول سه هفته پس از حمله آمریکا و همپیمانانش در تاریخ 29 اسفند 1381 (2003) نابود شد. ایالات متحده دستکم دو بار تلاش کرد تا با حملات هوایی، صدام را به قتل برساند ولی هر دوبار هدف، مورد اصابت واقع نشد. با شروع ماه آوریل (اواسط فروردین) نیروهای ائتلاف، بخش زیادی از عراق را اشغال کرده بودند. مقاومتهای بسیار ضعیف ارتش عراق یا به راحتی در هم میشکستند و یا تبدیل به تاکتیکهای پارتیزانی میشدند. این وضعیت، نشاندهنده خروج کنترل از دستان صدام حسین بود.
دیکتاتور سرنگون شده عراق پس از 240 روز در حالی دستگیر شد که مقامات آمریکایی، 25 میلیون دلار برای سر وی جایزه گذاشته بودند. نیروهای آمریکایی و نیروهای کرد عراق با دریافت اطلاعاتی پیرامون وجود صدام در یک خانه گلی در تکریت، منطقه را محاصره کردند و صدام در حالی که در زیرزمین مزرعهای مخفی شده بود بدون هیچ گونه مقاومتی و به همراه 750 هزار دلار پول و دو اسلحه کمری دستگیر شد.
من صدام، رییسجمهور عراق هستم!
اولین کلمات صدام پس از دستگیری خطاب به نیروهای آمریکایی این بود: من صدام، رییسجمهور عراق هستم و خواهان گفتوگو با شما میباشم. «برایان رید»، فرمانده نیروهای آمریکایی در عملیات دستگیری صدام هم به او پاسخ داد: جورج بوش رییسجمهور آمریکا سلام و خوش آمدگویی خود را به تو ارسال کرده است.
اعدام دیکتاتور عراق در روز عید قربان
دیکتاتور عراق پس از تشکیل چندین جلسه دادگاه به اعدام محکوم و در تاریخ 9 دی 1385 (30 دسامبر 2006) در صبح روز عید قربان به دار آویخته شد. مراسم اعدام در اردوگاه عدالت در شهر کاظمین در شمال عراق برگزار شد. این مرکز سابقاً محل حضور سران اطلاعات نظامی بود و در آن شهروندان عراقی زیادی توسط مأموران صدام شکنجه و کشته شده بودند.
خانواده صدام درخواست کردند تا جسد وی را به کشور یمن انتقال داده و دفن کنند تا سپس در صورت آزاد شدن عراق به این کشور برگردانده شود. با وجود گفتههای ضد و نقیض مسئولان عراقی در مورد جایگاه و شیوه خاکسپاری صدام، سرانجام جنازه او را برای تدفین در روستای محل تولدش به نام عوجه در تکریت به سران عشیره بوناصر تحویل دادند و جسد صدام حسین نزدیک محل دفن پسرانش قصی و عدی به خاک سپرده شد.
شایعاتی که درباره اعدام صدام مطرح میشود
بعد از اعدام صدام حسین مکرراً از طرف افراد مختلفی در مورد اینکه فردی که اعدام شد خود صدام حسین رییسجمهور عراق بوده است یا نه، اظهار نظرهایی انجام گرفت. تمام این شایعات در چند مورد مشترک هستند؛ اول آنکه صدام حسین تعداد زیادی بدل داشته و دوم آنکه این بدلها چنان شبیه وی بودهاند که بعضا مسئولین عراق و خانواده وی را هم گمراه میکردهاند. همچنین برخی معتقدند که صدام واقعی پس از ربوده شدن از طریق سوریه به روسیه انتقال یافتهاست.
با تمام این احوال، به نظر میرسد پرونده زندگی دیکتاتوری که بزرگترین جنگ قرن بیستم را به ایران تازه انقلاب کرده تحمیل کرد و علاوه بر آن، به مردم کشور خودش نیز رحم نداشت، برای همیشه بسته شد.