کد خبر:۲۸۵۴۵۹

جریان خاموش قبح‌زدایی در سینمای ایران

اگرچه سینمای ایران برای بازی زن و مرد حریم‌هایی را وضع کرده است؛ اما آنچه که مشاهده می‌شود در طی سال‌های اخیر کارگردانان ایرانی با دور زدن این چارچوب‌ها قبح بسیاری از مسائل را در سینما شکسته‌اند.

به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، سایت دویچه وله در گزارشی به بررسی روابط زن و مرد و روند شکل گیری این روابط در سینمای ایران پرداخته است.

 

این سایت می‌نویسد: پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، رابطه زن و مرد بسیار آزادانه در سینما به تصویر کشیده می‌شد که این رابطه پس از پیروزی انقلاب تغییر کرده و در چهارچوب موازین اسلام در آمد.


دویچه وله در ادامه نوشت: اولین نسل فیلمسازان «مسلمان» که با تشکیل جمهوری اسلامی به فعالیت پرداختند، از ریشه با تصویر زن در سینما مخالف بودند. اولین محصولات «سینمای اسلامی» که در سال‌های 1360 تا 1362 ساخته شدند، آثاری بودند یکسره مردانه و تقریبا هیچ زنی در آن‌ها حضور نداشت.

 

دویچه وله افزود: چیزی نگذشت که کارگزاران امور فرهنگی به نمایش زنان بر پرده سینما، به شرط رعایت «ارزش‌های اسلامی»، راغب شدند. طبق مقررات جدید، بازیگران زن بایستی از الگوی «زن شایسته مسلمان» پیروی کنند که در رعایت حجاب کوشاست، یعنی سراسر بدن خود، غیر از صورت و دست‌ها را از دید مردان نامحرم می‌پوشاند. به علاوه او حق ندارد با بازیگران مرد، که به او «نامحرم» هستند، هیچگونه تماسی داشته باشد.


بهرام بیضایی درباره این وضعیت گفته است: «از طرفی می‌گویند که ما باید رئالیست باشیم و واقعیت را نشان بدهیم و از طرف دیگر می‌گویند که زن‌ها حتی در رختخواب هم باید روسری داشته باشند. وقتی که زن بیمار است و شوهرش قصد دارد به او کمک کند، ما باید مواظب باشیم که از یک متری به او نزدیک‌تر نشود و هرگز با او تماس پیدا نکند.»

 

این سایت در ادامه به انتقاد از روابط زن و مرد در فیلم‌ها می‌پردازد و مدعی شده است: در صنعت سینمای بسیاری از کشورهای خاورزمین که به سنت‌های دیرین وابسته هستند، از هند و مالزی تا مصر و ترکیه، نمایش رابطه زن و مرد همچنان با محدودیت‌های فراوان همراه است. از این نظر سینمای ایران بد‌ترین وضعیت را دارد، زیرا زن و مرد حتی از تماس ساده نیز منع می‌شوند؛ قهرمان فیلم نه اجازه دارد که دست همسر خود را بگیرد و نه حتی، با وجود اقتضای داستان فیلم، به او سیلی بزند!

 

این سایت گفته است: صد‌ها فیلم ایرانی روابط جنسی را، اگر نشان نداده، دستکم القا کرده‌اند. اکنون سالهاست که «بی‌بندوباری»، «خیانت» و «روابط نامشروع» به مضمون اصلی بیشتر فیلم‌های ایرانی بدل شده است. 


 «دامن دخترم را لکه‌دار کرد»، «دختر مرا فریب داد»، «از من تقاضای نامشروع داشت»، «من حامله هستم»، «به من دست‌درازی کرد»، «به ناموسم تجاوز کرد»، «شوهرم رو از دستم در آورد»؛ امروزه در کمتر فیلم ایرانی است که چنین عبارت‌هایی به زبان نیاید. سینمایی که روزگاری مبلغ «عشق معنوی و ملکوتی» بود، امروزه تعلقات و بستگی‌های عاشقانه را تنها پوسته یا بدیلی برای نمایش ارتباط زن و مرد می‌گیرد.

 

این در حالی است که در سینمای پس از انقلاب رفته رفته رشته‌ای از کد‌ها یا رمزگان سینمایی پدید آمد که بیان سینمایی را به مسیر ویژه‌ای انداخت. برخی از فیلمسازان با تمهیدات و شگردهای نمایشی، روابط محرمانه یک زن و مرد را القا کردند و تماشاگر ایرانی نیز آن‌ها را همچون «نشانه‌های قراردادی رابطه» قبول کرد.

 

بر اساس این گزارش امروزه بسیاری از سینماگران تمنیات جنسی را با مجاز‌ها و استعاره‌های نمایشی عرضه می‌کنند؛ «خیانت» و رابطه «نامشروع» به بیشتر محصولات سینمایی راه پیدا کرد. امروزه حتی در فیلم‌های کمدی و جنایی، روابط پنهان زنان و مردان ستون فقرات بسیاری از کار‌ها قرار گرفته است.

 

همچنین بسیاری از کارگردانان از بازیگران خارجی برای نقش‌های زن بی‌حجاب در فیلم‌های خود استفاده می‌کنند که این خود جای بحث دارد.

 

در همین راستا برخی از بازیگران با استفاده از کلاه گیس‌هایی در نقش‌های یک زن بی‌حجاب بازی می‌کنندغ برخی دیگر هم برای دریافت نقش خود باید سر خود را بتراشند.

 

خاطر نشان می‌شود این مسائل تماماً باعث دور زدن چارچوب‌ها است و در واقع هیچ توجیه دینی ندارند.

 

برای نمونه می‌توان به این فیلم‌ها اشاره کرد: «قرمز» (1377) به کارگردانی فریدون جیرانی، شوکران (1379) به کارگردانی بهروز افخمی، «چهارشنبه سوری» (1384) به کارگردانی اصغر فرهادی، فیلم کمدی «همیشه پای یک زن در میان است» (1386) به کارگردانی کمال تبریزی، «من مادر هستم» (1389) به کارگردانی فریدون جیرانی، «سعادت آباد» (1389) به کارگردانی مازیار می‌ری، زندگی خصوصی (1390) به کارگردانی محمدحسین فرح‌بخش، «من همسرش هستم» (1391) به کارگردانی مصطفی شایسته، «برف روی کاج‌ها» (1391) به کارگردانی پیمان معادی، «گناهکاران» (1391) به کارگردانی فرامرز قریبیان و...

 

چندی پیش سایت گاردین مصاحبه‌ای را با فردی به نام کوهستانی، نویسنده نمایش رقص بر روی لیوان‌ها به کارگردانی درخشنده منتشر کرد.

 

وی در این مصاحبه گفته: دوران خاتمی از نظر عدم سانسور روابط عاشقانه زن و مرد در عرصه هنر دوران بسیار طلایی بود.


کوهستانی در این مصاحبه اظهار داشت: تئا‌تر ایران در حال شکستن تابوی صمیمیت روابط زن و مرد است.

 

سایت گاردین در این خصوص نوشت: از دوران ریاست جمهوری محمد خاتمى، اغلب به عنوان یک عصر طلایی در آزادی هنری در ایران، یاد می‌شود. بازی آزادانه برای نشان دادن صمیمیت و همچنین احساسات پرشور در این دوران بیانگر این حقیقت است.


متأسفانه روند سینمای ایران به شکلی در حال شکستن حریم‌ها و چهارچوب‌های اسلام پیش رفته است که حتی از چشم رسانه‌های بیگانه به دور نمانده است.

 

پیش از این یکی از منتقدین سینمای ایران در داخل نیز از به تصویر کشیدن نمادین روابط جنسی در فیلم‌های داخلی اعتراض کرده بود و این مسأله را «القای رابطه در ذهن مخاطب» دانست.

 

شاید بی‌پروایی بازیگران در خارج از صحنه‌های بازیگری و عدم برخورد با شکستن حریم‌ها توسط بازیگران دلیلی دیگر بر گسترش حرمت شکنی در سینمای ایران باشد.


منبع: دانا

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
نظرات شما
کريمي
-
۱۸ دی ۱۳۹۲ - ۰۲:۰۴
به هر حال نميشه اين جور روابط رو از فيلم ها و تئاترها حذف کرد، چون نميشه اون ها رو از زندگي واقعي و روزمره حذف کرد و خب ظاهرا که تنها راه و سالم ترين راه، استفاده از همين استعاره ها و القائات ذهني است. شما راه بهتري داريد؟؟
1
2
پربازدیدترین آخرین اخبار