به گزارش گروه فضای مجازی« خبرگزاری دانشجو»؛ رئیسجمهور اکوادور ضمن سخنانی در دانشگاه سوربن فرانسه از اروپائیان خواست از سرنوشت تیره بدهیهای آمریکای لاتین درس بگیرند و در این دام بزرگ نیفتند.
به گزارش لوموند دیپلماتیک، رافائل کوررا با انتقاد از همتایان اروپایی خود درباره مدیریت بحران بدهیها گفت: ما آمریکای لاتینیها کارشناس بحرانها هستیم. نه از اینرو که از دیگران باهوشتریم، بلکه برای این که همه آنها به سرمان آمده است و به شدت آنها را بد مدیریت کردهایم زیرا تنها یک اولویت داشتیم؛ دفاع از منافع سرمایهداران حتی به بهای غلتاندن منطقه در یک بحران طولانی بدهی. امروز، ما با نگرانی ناظر این هستیم که اروپا به نوبه خود در همان راه گام برمیدارد.
او میگوید: در واقع، این بدهیهای گسترده توسط سازمانهای مالی بینالمللی ترغیب - و حتی تحمیل - شد. منطق ادعایی آنها میگفت که به یمن تامین مالی برنامههایی با بازده بالا، که در آن زمان در کشورهای جهان سوم فراوان بود، میتوان به توسعه دست یافت و در عین حال بهرهوری این سرمایهگذاریها امکان بازپرداخت بدهیهای ایجاد شده را خواهد داد. این امر تا 13 اوت 1982 دوام یافت، زمانی که مکزیک اعلام کرد که قادر به پرداخت تعهداتش در سر رسیدها نیست. از آن زمان، همه آمریکای لاتین از تعلیق وامهای بینالمللی، و در عین حال افزایش شدید نرخ بهره بدهیها، دچار رنج و عذاب شد. وامهایی که با بهره 4 یا 6 درصد، ولی با نرخ متغیر، گرفته شده بود، ناگهان نرخ بهرهشان به 20 درصد رسید. مارک تواین میگفت «بانکدار کسی است که وقتی هوا آفتابی است به شما چتر قرض میدهد و هنگامی که باران آغاز میشود آن را از شما میگیرد...».
کوررا میافزاید: در طول دهه 1980، آمریکای لاتین 195 میلیارد دلار از منابع خود را به بستانکارانش منتقل کرد (به ارزش امروز نزدیک به 554 میلیارد دلار). با این حال، در همان زمان بدهی خارجی منطقه از 223 میلیارد دلار در 1980 به 443 میلیارد دلار در 1991 افزایش یافت! این امر نه به خاطر دریافت اعتبارهای جدید، بلکه به دلیل تمدید بدهیها و انباشت بهرهها بود.
وی میگوید: از 2010 تا 2012 بیکاری در اروپا به سطحی هشداردهنده رسید. بین 2009 و 2012، پرتغال، ایتالیا، یونان، ایرلند و اسپانیا هزینههای بودجهای خود را به طور متوسط 4/6 درصد کاهش دادند و با این کار به شدت به خدمات سلامت و آموزش آسیب رساندند، در حالی که مردم اروپا ضربههای سخت بحران را تحمل میکنند، تحمیل نسخههایی که در همه جای دنیا شکست خورده ادامه دارد.
کوررا آنگاه به بیچارگی شهروندان میپردازد و میگوید: تکلیف افراد در این بحران که قادر به بازپرداخت بدهیهایشان نیستند چیست؟ نمونه اسپانیا را ببینیم. نبود مقررات و دسترسی خیلی آسان به پول بانکهای اسپانیایی، سبب اعطای شمار بسیار زیادی از اعتبارهای رهنی شد که موجب دلال بازی در املاک گردید. خود بانکها به دنبال مشتری میگشتند، خانه یا آپارتمان آنها را ارزیابی میکردند و همیشه بیشتر از مبلغ ارزیابی برای خرید خودرو، مبل، لوازم برقی خانگی و غیره وام میدادند. هنگامی که حباب املاک ترکید، وامگیرنده درستکار دیگر نمیتوانست وام خود را بازپرداخت کند زیرا دیگر شغل نداشت. خانهاش ضبط میشد اما بسیار کمتر از زمانی که آن را خریده میارزد. خانوادهاش را بیسرپناه و برای تمام عمر بدهکار مییابند. اینها عوارض امپراتوری سرمایه است که هر روز صدها خانه از شهروندان ضبط میشود. اکنون ایدئولوژی امپراتوری سرمایه لباس علم پوشیده و ما را میفریبد. این مسئله اکنون سراغ اروپا رفته است.
منبع: کیهان