گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو» - فرشید جعفری؛ اما به راستی آیا مردم ما می دانند توافقنامه ژنو یعنی چه؟ چرا دولت دقیقاً نمی گوید توافقنامه ژنو چیست؟ چرا ما باید محتوای سند «غیر رسمی» مکتوبی که اجرای توافقنامه بر اساس آن صورت می گیرد را از زبان کنگره آمریکا و کاخ سفید بشنویم؟ دلیل این همه پنهان کاری چه می تواند باشد؟!
دولت تا به امروز با مانور بر روی توافقنامه ژنو و توسل به پروپاگاندای رسانهای، ضمن ایجاد فضای احساسی، توانسته تا حدود زیادی افکار عمومی را سرگرم دیپلماسی لبخند کرده و از پاسخگویی فرار کند.
دولت توافقنامه ژنو را بزرگترین دستاورد خود می داند و طبیعی است که تصویری فاتحانه از آن ارائه دهد. شعارگرایی و پنهان کاری نشانه ضعف دولت آقای حقوقدان در اداره امور داخلی کشور است؛ به طوری که این ضعف باعث شده دولت راستگویان به دروغگویی متوسل شود.
دولت برای جلوگیری از افشای حقایق، از سویی توافقنامه ژنو را مبتنی بر مصرف داخل تفسیر می کند و از سوی دیگر اجازه نمی دهد منتقدان سخن بگویند، از همین رو سیاست دیگر دولت برخورد با منتقدان، بستن روزنامه ها و سایت ها و افراطی خواندن مخالفان است؛ دولتی که شعار آزادی مطبوعات سرمیدهد، در عمل مستبدانه ترین برخوردها را با مخالفان خود می کند، نمایشگاه مطبوعات را تعطیل کرده و دستور به توقیف و تعلیق رسانه های منتقد می دهد.
این سیاست دولت است که پنهان کاری کند و با مردم صادق نباشد، اما آیا دانشجویان و جریان های انقلابی توانسته اند به مردم بگویند که توافق نامه ژنو یعنی چه؟
متاسفانه دانشجویان، نخبگان و استادان انقلابی اقدامات مناسبی برای تبیین ابعاد مختلف توافقنامه انجام نداده اند، بسیاری از خواص سکوت کرده اند و سایر کارهای انجام شده نیز بیشتر مصرف نخبگانی داشته و ما نتوانسته ایم مردم و بدنه اجتماعی را توجیه کنیم. این دردناک است که هنوز مردم ما نمی دانند در توافقنامه دقیقاً چه چیزی داده ایم و چه چیزی گرفته ایم، حتی بسیاری از دانشجویان هم از محتوای توافقنامه اطلاع دقیقی ندارند.
یکی از رسالت های جریان های دانشجویی آگاهی بخشی به مردم است. بیشتر سخنان ما در قالب بیانیه و نشریه و نامه خطالب به مسئولان بوده و کمتر با مردم سخن گفته ایم و حتی نتوانسته ایم شرایطی را مهیا کنیم که مردم متن توافقنامه را به زبان ساده و بدون پیچیدگی های فنی و علمی مطالعه کنند. یکی از کارهای پیش پا افتاده این است که به زبان ساده به مردم بگوییم چه اتفاقی افتاده.
جنبش دانشجویی مسلمان و انقلابی در سال های گذشته نشان داده که اگر بخواهد و به میدان بیاید، با ایجاد موج اجتماعی می تواند جلوی خیلی از اقدامات خائنانه را بگیرد. ماجرای سال 82 سعدآباد و تشکیل جنبش دفاع از استقلال ایران نمونه بارز آن است. رکود و انفعال، مشکلی را حل نمی کند؛ همان گونه که افراطی گری و حرکت های نابجا منجر به حذف می شود. با کسانی که آماده اند تا به مدد روزنامه های زنجیره ای و دیکتاتوری رسانه ای هر حرکتی را افراطی گری بنامند و دهان منتقدان را ببندند باید با هوشمندی و پختگی رفتار کرد.
اگر مردم و دانشجویان بدانند توافق ژنو یعنی چه، قطعاً برخورد دیگری خواهند داشت و این وظیفه ماست که با استفاده از ظرفیت های بی شمار خود امکان آگاهی را فراهم کنیم. دانشجویان و تشکل های دانشجویی به عنوان جریان های پیشرو و موذن جامعه نباید اسیر خواب غفلت شوند؛ چرا که اگر خواب بمانند نماز امت قضا می شود. جریان دانشجویی انقلابی اینک با کوله باری از تجربه و آزمون و خطا به مرحله ای رسیده که همه توقع اقدام انقلابی و عاقلانه و منطقی از او دارند.