به گزارش گروه فضای مجازی« خبرگزاری دانشجو»؛ با وجودی که فرح پهلوی ریاست عالیه ی چندین سازمان و انجمن حمایت از زنان و مردان را بر عهده داشت ، بودجه و تشکیلات در اختیارش بود ولی در جهت استخلاص بردگان جنسی از منجلاب های مناطق فحشا از جمله قلعه زاهدی ( برای مشاهده ی بخش اول گزارش فساد اخلاقی دربار پهلوی اینجا کلیک کنید) قدمی برنداشت و خود او همان طوری که در کتب مختلف ذکر شده است در ترویج و عادی سازی فحشا دستی بر آتش داشت.
یکی از نزدیکان دربار پهلوی در خاطراتش می نویسد { از مدت ها قبل در جریان مفاسد اخلاقی برخی از درباریان بودم و به شدت این مطلب مرا کلافه کرده بود ، خدمه ی شاه می آمدند و پیش بنده گله و شکایت می کردند که دوستان زن شهبانو دست به کار هایی می زنند که آبروی ما می رود } وی می نویسد که روزی ماجرا را با فرح در میان می گذارد و به فرح می گوید { خانه ی شاه حرمت دارد و برای حفظ حریم این خانه به دوستانت بگو جلوی خود را بگیرند } در کمال تعجب وی با واکنش تند و زننده ی فرح مواجه می شود که تنها ناشی از بی حیایی این شهبانو است !
فرح به آزادی زنان از دیدگاه ویژه ای نگاه می کرد و می گفت تا زمانی که زنان آزادی جنسی نداشته باشند هیچ نوع آزادی واقعی نخواهند داشت ، او زنان شوهردار را به داشتن معشوقه و رفیقه تشویق می کرد همچنین با اشاره ی فرح بود که سردبیر مجله ی زن روز بحث تجربه جنسی قبل از ازدواج را پیش کشید و با چاپ مطلب در مورد ارتباط جنسی زنان شوهردار با مردان اجنبی کوشید قباحت روابط نامشروع را از میان ببرد.
فرح از زنان جسور ، بی پروا و بی بندوبار خوشش می آمد و در کمال وقاحت از بی غیرتی شوهران آن ها تعریف می کرد ، با این اوصاف مشخص است زنانی که در اطراف فرح و در حلقه یاران و محارم او قرار داشتند از چه دست انسان هایی بودند همچنین فرح رفتارهای ضد اخلاقی را اساسا رفتار های روشنفکرانه ارزیابی می کرد.
گاهی اوقات که میهمانی های بزرگ در دربار برپا می شد و یا به مناسبت ورود یک پادشاه ویا رهبر خارجی مجلس شام مجللی برگزار می گردید ، برای آن که به میهمانان بد نگذرد وهمه چیز مهیا باشد ، از سردسته های محله بدنام تهران همچون قلعه زاهدی کمک گرفته می شد و آن ها بساط فحشا را برای این دست مجالس فراهم می کردند. در مقابل این خدمت ، دفتر مخصوص شهبانوی نیکوکار (!!) از سردسته های قلعه حمایت کرده تا آنان بتوانند آزادانه زنان ودختران فریب خورده را وارد محله ی بد نام تهران کنند. کار دنیا به کجا کشیده بود که فرح خود را ناجی زنان و مدافع حقوق آنان می دانست.
مدعی دیگری هم در دربار پهلوی وجود داشت که خود را ناجی زنان معرفی می کرد و آن کسی نبود جز اشرف پهلوی که ریاست عالیه ی زنان را عهده دار بود !!! وقتی زنان بی سرپرست و گرفتار برای دریافت کمک به دفتر مخصوص شهبانوی نیکوکار مراجعه می کردند به جای آنکه به حمایت از آن بیچارگان بپردازد آن ها را به قلعه معرفی می کرد.
چند تن از سردسته های معروف قلعه زاهدی با دفتر شهبانوی نیکوکار رفت و آمد داشتند یکی از آن ها ( ش- الف ) نام داشت که عضو باند مافیای قاچاق مواد مخدر بود و یک بار هم به جرم قاچاق 45 تن مواد مخدر دستگیر شد اما به واسطه ی حمایت دفتر فرح وی را بی سر و صدا آزاد کردند. در آن زمان اگر کسی می خواست نقشه ی تهران را رسم کند ، شمال آن به کاخ سعد آباد که درون آن اعضاء یک فامیل طاغی به عیش و عشرت مدام سرگرم بودند ختم می شد و جنوب آن به قلعه زاهدی که درون آن قربانیان آن ها در فساد و جنایت دست و پا می زدند ختم می شد!
اگر چه در بیان تاریخ و خیانت های فرح ، اشرف وامثال آن ها و در کل خیانت های پهلوی تاکنون خیلی کم کاری شده است و نسل های بعد از انقلاب حتی شناختی سطحی از جنایات این افراد ندارند اما آنقدر دامنه ی خیانت ها ، جنایات و مفاسد این افراد گسترده و در مواردی وقیحانه است که از بیان خیلی از آن ها معذوریم زیرا که ترس آن داریم که حرمت قلم شکسته شود.
به راستی فرح چگونه می توانست ریاست جمعیت زنان مسلمان ایران را آن هم به عنوان "شهبانوی نیکوکار" به عهده داشته باشد؟!! کسی که در عقد رسمی و شرعی شاهنشاه واز طرفی خود را ملکه دربار سلطنتی و در عداد الگوی زنان قلمداد می کرد چطور چنین فجایع غیر اسلامی را به بار می آورد که این نمونه و گوشه ای از فساد این بانوی نیکوکار می باشد !! چگونه می توانست چنین فاسده ای جلوگیری از تضییع حقوق زنان مسلمان ایران نماید؟!!
کسی که دفترش به عوض اینکه پشت و پناه زنان مسلمان بی پناه باشد ، زنان بی سرپرستی که دوچار مضیقه مالی شدید می شوند و به این دفتر مراجعه می کنند را چطور مورد سؤ استفاده های اخلاقی قرار می دهند که در نهایت مشکلات آن ها را که حل نمی کنند هیچ بلکه با دسیسه های آنچنانی آن ها را به محل های بدنام معرفی و آنان را از زندگی ساقط می نمودند.
فرح کسی بود که کاملا در راستای خواسته های غربیان گام بر می داشت و علنا با کمک به رواج فحشاء ، فرهنگ مبتذل غرب را در ایران رایج و فرهنگ اسلامی را از بن تخریب و به زوال آن کمک می نمود و رژیم پهلوی چنان چشمان خود را بسته بود و از طرفی خفقان ایجاد نموده بود که کسی جرات و جسارت بیان هیچ گونه سخن ، حتی حرف به حق را هم نداشت.
منبع: سراج24
(حکمت417)
اونوقت يکم فکرکن ببين ميتونه شرايطشوداشته باشه؟؟؟؟؟!!!!!!
ماهم حرفي نداريم که........
با اين همه ظلمي که به اين ملت روا داشته اند گرگ هم به اينها شرف دارد