به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، ماهیت انقلاب اسلامی ایران فرهنگی است. فرهنگی که ریشه در اسلام ناب محمدی (ص) دارد. دستگاههای فرهنگی زیادی در کشور وجود دارند که وظیفه سیاستگذاری فرهنگی و اجرای این سیاستها را بر عهده دارند. یکی از مهمترین نهادهای فرهنگی از حیث سیاستگذاری و سهمش در بودجه جاری کشور، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است که به عنوان مجری اصلی سیاستهای فرهنگی کشور شناخته میشود. اگر نگاهی به عملکرد این وزارتخانه در طول سالیان بعد از انقلاب، بخصوص دوران بعد از جنگ تحمیلی بیندازیم خواهیم دید این وزارتخانه تقریبا فقط اسم فرهنگ و ارشاد اسلامی را با خود یدک میکشد و به بیانی سادهتر؛ انقلاب به این وزارتخانه نرسیده است! نگرانی دلسوزان جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی به حدی رسیده است که نه تنها انتظار کار فرهنگی مبتنی بر آرمانهای اصیل انقلاب اسلامی را از این وزارتخانه ندارند، بلکه دعا میکنند کار ضد دینی و ضد انقلابی از این وزارتخانه خارج نشود. کار فرهنگی اصیل انقلابی پیشکش!
حال به بررسی علمکرد این وزراتخانه در دورانهای بعد از انقلاب میپردازیم.
دوران سازندگی
سید محمد خاتمی نزدیک به 10 سال وزیر ارشاد بود. بدین صورت که میر حسین موسوی در کابینه دوم خود نیز نام او را برای تصدی وزارت ارشاد به مجلس معرفی کرد و وقتی کار دولت موسوی پایان یافت، هاشمی رفسنجانی در راس دولت قرار گرفت و این بار در مقام رئیس جمهور، یار دیرینه خود را در مقام وزارت ابقا کرد.
(این پاراگراف از حیث اینکه عنوان مطلب یعنی دوران سازندگی 8 سال بوده ایراد دارد. واضحتر بگویید خاتمی که از زمان میرحسین...)
- در دوره وزارت آقای خاتمی بر فرهنگ و ارشاد اسلامی، وضعیتی به وجود آمده بود که وقتی در سال 70 «محمد تقی بانکی» اولین شماره ماهنامه «نگاه نو» را منتشر ساخت، در ستون سرمقاله آن نوشت: «امروز نوشتههای روزنامه نگاران مانند آبی است که سالها پشت سدی بلند جمع شده و ناگهان چون سیل بر بستر رودخانهای خشک رها شده است. در آستانه میدان فراخ آزادی هستیم. کار به جایی رسیده بود که نشریه ضد انقلابی «جنگ» چاپ لس آنجلس از این میدان فراخ دهان تعجب گشوده بود: «در ایران مجلاتی منتشر میشوند بسیار پرمحتوا که دست به مبارزه و مقاومت فرهنگی زدهاند. حرفهایی مینویسند که ما در این سوی اقیانوس جرأتش را نداریم.»
- در همین عصر بود که مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنهای برای نخستین بار از مسئله «تهاجم فرهنگی» سخن به میان آورده و هشدار دادند: «در حال حاضر، یک جبهه بندی عظیم فرهنگی که با سیاست و صنعت و پول و انواع و اقسام پشتوانهها همراه است، مثل سیلی راه افتاده، تا با ما بجنگد. جنگ هم جنگ نظامی نیست، بسیج عمومی هم در آنجا هیچ تأثیری ندارد. آثارش هم به گونهای [است] که تا به خود بیائیم گرفتار شدهایم. مثل یک بمب شیمیایی نامحسوس و بدون سروصدا عمل میکند. فرض کنید در محوطهای یک بمب شیمیایی بیفتد که احدی نفهمد که این بمب در آنجا افتاد؛ ولی پس از هفت، هشت ساعت ببینند صورتها و دستهای همه تاول زده است.»
- در جشنواره فیلم فجر سال 1369، فیلمهایی با مضامین و صحنههای مبتذل اکران شد و حتی به یک هنرپیشه زن ترک که در کشور لائیک خود به فساد و فحشا معروف بود، جایزه سیمرغ بلورین اعطا شد تا سرانجام داد اعتراض روحانیت نیز درآید. آیت الله «احمد جنتی» در یکی از خطبههای نماز جمعه اسفندماه 69 شهر مقدس قم باب انتقاد از خاتمی را گشود و گفت: «حرکت خزندهای به نام هنر در بعضی جشنوارههای مبتذل و مجلات توسط افرادی طاغوتی که منزوی شده بودند، به راه افتاده است و کسانی که در رژیم گذشته فعال بودند، امروز دارند در صحنه حاضر میشوند. این حرکت با به تمسخر گرفتن و تحقیر خانواده شهدا، حزب الله، بسیج، پاسدار و ارزشهای انقلابی قصد دارد به انقلاب ضربه بزند و هنرمندان متعهد باید با آن مقابله کنند». به دنبال انتشار سخنان آیت الله جنتی در کیهان، خاتمی در پاسخ به این انتقادات سکوت نکرد و در جوابیهای که به روزنامه مذکور ارسال کرد، آیت الله جنتی و دیگر منتقدانش را با زشتترین الفاظ به «ارتجاع»، «نادانی»، «کم دانی»، «ناآگاهی»، «کم توانی» و «تحمیل سلیقههای یک جریان بر کل جامعه فرهنگی کشور» متهم کرد و در عوض، کسانی که انتقاد آیت الله جنتی را برانگیخته بودند، «جوانان متعهد و انقلابی» خواند.
- واکنش رسانههای ضدانقلاب به استعفای خاتمی واقعا جای تعجب داشت و مصداق بلند شدن «ناله شیطان» بود. بیبی سی از آنچه «اصلاح در درون رژیم جمهوری اسلامی در مسائل فرهنگی» خواند، ناامید شد، هفته نامه آبزرور منتقدان خاتمی را «تندروها» یی خواند که به نظرات «لیبرالی» وی حمله میکردند، و رادیو اسرائیل نیز استعفای خاتمی را اینگونه توصیف کرد: «وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی در استعفانامه خود هشدارهای تندی نسبت به خطر تحجر و واپس گرایی و خشک مقدس بودن برای آینده فرهنگ و هنر ایران داده است.»
دوران اصلاحات:
با پیروزی سید محمد خاتمی در انتخابات دوم خرداد 76، عطاءالله مهاجرانی را به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی انتخاب کرد. وی کسی بود که بیشترین قرابت فکری را با خاتمی درباره مباحث فرهنگی داشت.
برای قضاوت در مورد عملکرد وی، بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضاى شوراى عالى انقلاب فرهنگى در تاریخ 1378/09/23کافیست. این بیانات که سالها بعد توسط دفتر حفظ و نشر آثار معظم له منتشر شد، بیانگر اوج نارضایتی رهبری از عملکرد مهاجرانی است. ایشان در آن دیدار با لحنی گلایه آمیز میفرمایند:
«من از وزارت ارشاد توقّع دارم. البته آقاى «مهاجرانى» - ظاهراً - نیستند و خودشان را راحت کردند از اینکه بیایند و حرفهاى ما را بشنوند! بههرحال، فرق نمىکند؛ چه ایشان باشند، چه نباشند، من اعتراضم این است - این اعتراض را بارها هم گفتهام، الان هم در جمع شما مىگویم - وزارت ارشاد در این دو سالى که ایشان در رأس این کار هستند، هیچ کار اسلامى بهعنوان اسلامى ارائه نداد! این اوّلین اعتراض من است. من سؤالم این است که وزارت ارشاد، چند کتاب براى تقویت تفکّر اسلامى بهوجود آورده، چند تا فیلم براى تقویت مبانى فکرى اسلامى و انقلابى ساخته و چند تئاتر مناسب داشته است؟ الان مرتّب در این سالنهاى وابسته به وزارت ارشاد، نمایش و تئاترهایى اجرا مىشود؛ بعضیهایش صددرصد ضدّ دین و ضدّ انقلاب است! کسانى رفتند، دیدند و آمدند به من گزارش دادند. خوب؛ حالا اگر در کنار دو، سه نمونه تئاتر از این گونه نمونهها، پنج شش نمونه هم به ما نشان مىدادند که ما این تئاتر را بهوجود آوردیم، یا این فیلم را اجرا کردیم که مبلّغ اسلام است، من هیچ اعتراضى نمىکردم. مىگفتم بالاخره: «خلطوا عملاً صالحا و آخر سیّئا، عسى اللَّه ان یتوب علیهم» (3)! اما این طور نیست؛ هرچه هست، از آن طرف است! این اعتراض من است. من از رفتار وزارت ارشاد، راضى نیستم.»
بعد از استعفای مهاجرانی و روی کار آمدن احمد مسجد جامعی وی با مدیریتی انفعالی بر وزارتخانه سیاست تسامح و تساهل که توسط خاتمی در این وزارخاته پی ریزی شده بود را ادامه داد.
دوران عدالت گرایی:
اینطور نقل شده که وقتی محمدحسین صفارهرندی در سال84 و در دولت نهم در راس این وزارتخانه قرار گرفت رهبر انقلاب با لحنی تلخ به وی فرمودند: «شما فرش نجسی را تحویل گرفتید و روی همان نشستید. پس وزیر فرهنگ-هر که هست-باید ابتدا عین نجاست را برطرف کند و سپس فرش را آب بکشد و پاک کند.»
این تعبیر عجیب رهبر معظم انقلاب بیانگر خون دلی است که ایشان از وزارت ارشاد دردوران اصلاحات خوردهاند.
در دوران احمدینژاد هرچند جلوی تولید بسیاری از آثار ضد انقلابی و ضد دینی گرفته شد و دود کمتری از وزارتخانه خارج شد. اما هنوز گاهی اوقات اتفاقاتی در این وزارتخانه میافتاد که از وجود زخمی کهنه در این نهاد فرهنگی حکایت میکرد. اختلافات رئیس جمهور وقت با وزرای ارشاد، اقدامات حلقه انحرافی و جنجالهایی کهگاه با اقدامات شمقدری در معاونت سینمایی همچون فرستادن فیلم «جدایی نادر از سیمین» به اسکار و حواشی که هنگام دریافت اینجایزه بوجود آمد و همچنین دادن سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل زن در جشنوارهای که به اسم انقلاب اسلامی است به پگاه آهنگرانی که از بازداشتیهای فتنه 88 بود از جمله این موارد است. در این دوران وزارت ارشاد در حد و اندازهای نبود که در تراز انقلاب اسلامی باشد.
دولت یازدهم:
با روی کار آمدن حسن روحانی به عنوان رئیس دولت یازدهم و شعارهای تبلیغانی وی هنگام انتخابات مبنی بر سپردن فرهنگ به انجمنهای صنفی که زاویه فکری آنها با مبانی انقلاب اسلامی مشخص بود، نگرانی دیگری در دل دلسوزان انقلاب بوجود آمد که نکند بار دیگر وزارت ارشاد مجری سیاستهای ضد دینی و لیبرالی شود.
با رای اعتماد مجلس شورای اسلامی به علی جنتی به عنوان وزیر ارشاد، وی عهده دار این وزارتخانه پرحاشیه شد. وی در همان ماه اول دوران وزارت خود در اظهارنظری عجیب گفت: «امیدوارم بتوانم در وزارت ارشاد ادامه دهنده راهی باشم که سیدمحمد خاتمی آغاز کرد!»
حال اظهارات و اقدامات وزیر ارشاد در این مدت کوتاه شش ماه که از عمر دولت یازدهم میگذرد را یاد آور میشویم:
1-در همان روزهای ابتدایی سرکار آمدن دولت یازدهم بود که وزیر فرهنگ و ارشاد نشستهایی با اهالی فرهنگ و هنر برگزار کرد. در این نشستها بعضا افردی حضور پیدا میکردند که پس ازگذشت 4 سال از فتنه 88 و با توجه به رسوا شدن فتنه گران هنوز بر مواضع ضد نظام استوارند و از فتنه و فتنه گران حمایت قاطع میکنند. فتنهای که آتش آن با حماسهٔ 9 دی مردم ایران خاموش شد.
2- همان روزهای آغازین دولت بود که فیلم «گذشته» از طرف وزارت ارشاد به عنوان نمایندهٔ ایران در جشنواره اسکار انتخاب شد. در شرایطی این فیلم به عنوان فیلم ایرانی شناخته شد که نه بویی از فرهنگ ایرانی اسلامی داشت و نه زبانی فارسی!
وزیر ارشاد که طبق اظهارات خود «گذشته» را ندیده است، این فیلم را به عنوان نماینده ایران معرفی میکند و جالب آنجاست که فرانسه در چند جشنواره آن را نماینده خود معرفی کرده است!
3- اظهارات روزهای ابتدایی وزیر فرهنگ و ارشاد به همین جا ختم نشد، اظهارنظر وزیر درباره ممیزی کتاب و حذف ممیزی قبل چاپ نیز که موجبات خوشحالی جریان روشنفکرنما را فراهم کرد موجب دل آزردگی دلسوزان عرصه فرهنگ شد؛ این نوع اظهارات از دسته همان اظهارنظرهایی ست که بوی آزادی به معنای لیبرالی را میداد. آیا وزارت فرهنگ قرار است شرایط را برای انتشار کتابهایی خلاف مبانی اسلامی مهیا کند؟ آیا قرار است بیبندوباری و هتاکی قلم دوران اصلاحات باز گردد؟
سیاست تسامح و تساهل که یادگار شوم وزارت ارشاد در دوران خاتمی و مهاجرانی بود توسط علی جنتی در وزارت ارشاد زنده شد.
کتابها و رمانهای «نشر چشمه» که سراسر از بیعفتی و از روابط باز جنسی حکایت میکند و از آوردن برخی جملات این رمانها شرم داریم مجوز چاپ گرفت. رمانهایی که در دولت نهم و دهم اجازه چاپ به آنها داده نشده بود.
4-اقدام تاسف بار دیگر وزارت فرهنگ که موجبات شادی دشمنان جبهه جهانی انقلاب اسلامی را فراهم کرد؛ تعطیلی نمایشگاهها و بالخصوص جشنوارهٔ ضد صهیونیستی «افق نو» بود که باعث شد دشمنان از آن به عنوان «عقب نشینی استراتژیک از موضع ضد صهیونیستی دولت یازدهم» یاد کنند و خوشحالی و شادی خود را از این اقدام اعلام کردند. اما این اقدام که به دستور وزارت خارجه که نشاءت گرفته از عدم توجه و همچنین عدم هماهنگی لازم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام پذیرفت؛ دلسردی فعالین فرهنگی ضد صهیونیستی را بوجود آورد که وزیر فرهنگ بایستی پاسخگوی آن باشد!
همچنین اقدام دیگری که سبب تعجب فعالان عرصهٔ رسانههای دیجیتال شد تعطیلی نمایشگاه رسانههای دیجیتال و نمایشگاه مطبوعات بود که به بهانه کمبود بودجه و عدم هماهنگی لغو و برگزار نشد.
5- آقای جنتی وزیرفرهنگ دولت یازدهم تک خوانی زنان را حلال اعلام میکند و در مصاحبهای میگوید: «اجماعی در بین مراجع درباره حرمت تکخوانی خانمها وجود ندارد؛ از این رو، اگر مفسدهانگیز نباشد اشکال ندارد.» جای سوال دارد که وزیر ارشادی که خود تحصیلات حوزوی دارد به همین سادگی و با استدلالهایی بچه گانه و به دور از عقلانیت و تدبیر این نوع اظهارات منافی با فرهنگ اسلامی ایرانی را انجام میدهد. آیا این مسئله آن قدر برای جامعه و فرهنگ ما مسئله مهمی و غیرقابل حلی شده است که این طور باید درباب آن اظهار نظر کرد؟ کما اینکه صدای مراجع عظام تقلید نیز از این گفتار انحرافی همچون ما دانشجویان انقلابی برخاسته است.
این موضع گیرهای از جنس روشنفکری غرب زده وسکولار به اینجا ختم نشد و ایشان دربارهٔ تعطیلی روزنامهٔ بهار این گونه نظرخود را بیان میکند: «من از اینکه روزنامه بهار متوقف شد متأسف شدم» این اظهار نظرها این سوال را پیش میآوردکه مگر غیر از این است که روزنامهٔ بهار در روز عید بزرگ شیعیان به مولی متقیان علی (ع) توهین میشود و وزیر فرهنگ جمهوری اسلامی ایران که شیعیان جهان چشم امیدشان به این کشور است، اینگونه از این اقدام روزنامهٔ بهار دفاع میکند.
6- وزیر فرهنگ و ارشاد نیز به عنوان یکی از اعضای کمیتهٔ تعیین مصادیق مجرمانه رایانهای در اظهارات خود نظر خود را نسبت به فیلترینگ فیسبوک اینگونه میگوید: «فیسبوک یک شبکه اجتماعی است و به نظرم از مصادیق مجرمانه به شمار نمیرود و کسانی که در آن هستند ارتباطات سالم و درستی دارند. بنده در فیسبوک حضور دارم». آیا این اظهارات نسبت به بنگاه جاسوسی که از آتش باران فتنه 88 بود و طبق آمارهای رسمی همانند سایر تکنولوژیهای نوین در صدر آمار عواملی که سبب رشد طلاق در کشور شده است، مناسب است؟
7-یکی دیگر از اقدامات وزرات ارشاد که خبرساز شد، هزینه 100 میلیونی مراسم تدفین دو تن از خوانندههای ضد انقلاب و لس آنجلسی آنهم در قطعه هنرمندان بهشت زهرا (سلام الله علیها) بود. خوانندههایی که به عنوان گروه «سگ زرد» شناخته میشدند. این اقدام وزارت در حالی انجام شد که جشنوارهها و نمایشگاههای مختلفی به بهانهٔ نداشتن منابع مالی تعطیل شدند. ولی به همین سادگی برای عدهای ضد دین و ضد انقلاب از بودجه بیت المال هزینه میشود.
8. اقدامات دیگر وزارت ارشاد توقیف هفته نامه «یالثارات» و تذکر به روزنامه «وطن امروز» و هفته نامه «9 دی بود» که ساعتی بعد از دریافت کارت زرد وزیر ارشاد از مجلس به صورت گرفت. وزیری از توقیف «روزنامه بهار» که به امیرالمونین (ع) توهین کرده بود ابراز تاسف نموده بود!، این بار تاب انتقاد از دولت را نداشت و با فشار وی نشریات فوق توقیف و تذکر گرفتند.
9. آخرین اقدام وزارت ارشاد برگزاری سی ودومین جشنواره فیلم فجر است. در این جشنواره کسانی پشت تریبون قرار گرفتند و از بازیگرانی حمایت کردند که فیلم ضد ایرانی بازی میکنند و یا به دلیل بازی در فیلمهای مبتذل قبل از انقلاب، در همان سالهای اول انقلاب از کشور گریخته بودند. وقتی میشود با پول نظام و با نان انقلاب جشن گرفت و تمام آرمانهایش را زیر سوأال برد، دیگر چرا هالیوود را به زحمت بیندازیم؟ سالی یکی دوتا «آرگو» هم بسازیم بد نیست!
بطور کلی و با ناراحتی باید گفت وزارت ارشاد تا حد زیادی تحت تاثیر افکار روسای جمهور در ایران بوده است.
عملکرد این وزارتخانه نشان میدهد همانطور که اول این مرقومه آوردیم، انقلاب به این وزارتخانه نرسیده است.
منبع: دیدبان