به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، آنها که اهل «سواد» و مطالعه هستند خوب میدانند که این روزها عدهای در داخل و خارج پرچم سازش با جهان را محکم بالا بردهاند و در این میان مصالحه با آمریکا را تنها راه نجات از بدبختی و مرگ و نیستی معرفی میکنند! پیش از این عرض شد هدف اصلی «لابی آمریکایی صلح» از مصالحه ایران با آمریکا نیز ایفای نقش ایران در بازی بزرگ صلح خاورمیانه به منظور رهایی رژیم غاصب صهیونیستی از محاصره منطقهای و موقعیت تضعیف شده جهانی است. در تایید این پیشبینی نیز از پروژهای پردهبرداری شد که توسط تشکیلات وابسته به نهاد فراماسونری جهانی اداره میشود و «ایران» را کلید صلح خاورمیانه به عنوان پیشدرآمد تشکیل حکومت جهانی میداند. همزمانی مطرح شدن ایده صلح «ایران و اسرائیل» به واسطه آنچه تریتا پارسی، فراماسون کوچک تشکیلات دلالی نایاک، نام «اتحاد خیانتکارانه دیپلماتها و تجار ایران و اسرائیل» را برآن گذارده، با اظهارنظر برخی شخصیتهای مطرح همچون هاشمیرفسنجانی در ایران و افشای روابط پنهانی برخی دیپلماتهای ایرانی بر درجه اهمیت چنین تحلیلهایی افزود. اکنون دو رفتار عجیب از سوی دولتمردان ایران، دوباره این تحلیل را فعال کرده است:
الف- پرده اول این ماجرای عجیب در اجلاس داووس شکل گرفت. شخص رئیسجمهور روحانی در یک میزگرد جانبی، برعلاقه ایران به ایجاد روابط با «همه» کشورهای جهان تاکید میکند و سپس مجری برنامه در تکمیل صحبت ایشان از عبارت «همه کشورهایی که به رسمیت میشناسید و خواهید شناخت» در پاسخ به حسن روحانی استفاده میکند اما پاسخ شخص رئیسجمهور ما در واکنش به تعدی رسمی مجری به اصول لایتغیر جمهوری اسلامی ایران تنها «خندهای بلند» است!
ب- در پرده دوم اخباری مشکوک با موضوع عدم اظهارنظر صریح شخص وزیر امور خارجه کشورمان درباره به رسمیت نشناختن اسرائیل به عنوان «یک کشور» در میزگرد شبکه ZDF آلمان انتشار یافت که متاسفانه با تایید رسمی «شوی تبلیغاتی هولوکاست» از جانب وی نیز همراه شد.
اما انگیزه بزرگنمایی چنین اخباری در حد انتشار جهانی چیست؟
1- سازش رسمی: حقیقت این است که از دید «لابی صلح» لزوما نه نیازی به سازش رسمی است و نه چنین طرحی ایدهآل دوطرف است. این دیدگاه میگوید، برای مسامحه با رژیم خبیث صهیونیستی نباید انتظار داشته باشیم دیپلماتها و وزرای دوطرف مقابل دوربینهای خبرنگاران ایستاده و مشابه آنچه در توافق ژنو رخ داد دست و بازوی یکدیگر را بفشارند! اتفاقا دولت رژیم صهیونیستی نیز به دلایل مختلف حاضر به چنین سازشکاری علنی نیست چرا که هیچ بعید نیست یک یهودی شرقی، سرنوشتی مشابه اسحاق رابین را نصیب نتانیاهو یا سایرینی کند که به حکم آمریکا بازیگر چنین میدانی فرضا خواهند شد. بهترین مسیر «طبق پیشبینی تریتا پارسی» شکل گرفتن روابط سیاسی پشت پرده توأم با اتحاد استراتژیک منطقهای است. طرح ایدهآلگرایانه صلحطلبان آمریکایی که به دنبال حل بحران اسرائیل از طریقی به جز جنگ سوم جهانی هستند ظهور طیفی خیانتپیشه در ایران است که فرضا به بهانه تنشزدایی با جهان در مرحله بعدی دستیابی به توافقی همهجانبه با غرب، با آمریکا به نیابت از اسرائیل دست به معاملهای شیرین بزنند. واضح است که اینها خواب و خیالات برآمده از فشار زیاد به اسرائیل در منطقه است اما آیا راه دیگری هم هست؟
2- تصویرسازی سازش: مسیر قابل پیشبینی بعدی چنین است که در مقابل کشورها و گروههای مختلف مردمی که در جهان با پدیده شوم صهیونیسم در حال جنگ نرم و سخت رسمی هستند اینگونه تظاهر شود که ایران به عنوان الگویی مقاوم و سردمدار جبهه مبارزه با صهیونیسم بینالملل، چندان هم به عهد گذشته خود وفادار نیست، یعنی آش نخورده و دهان سوخته! این مانور نرم هماکنون توسط اسرائیل در جهان روی پرده رفته است. از ارسال پیام تسلیت روزنامه صهیونیستی هاآرتص به مناسبت درگذشت مادر وزیر امور خارجه ایران گرفته تا ترک نکردن میزگرد ظریف توسط هیات اسرائیلی در اجلاس مونیخ! اظهارنظرهای مشکوک و چندپهلوی برخی مقامات ایرانی درباره رژیم صهیونیستی را نیز به این صحنهآرایی خطرناک اضافه کنید! البته باید مشخص شود علت بیتوجهی برخی مقامات ایرانی به بهرهبرداری صهیونیستها از واکنشهای طنازانه آنها در محیط جدی بینالمللی چیست! کدام منطق حکم میکند در میانه نبردی رسمی با سادهلوحی چنین امتیازات بزرگی را به دشمن خبیث و جنایتپیشه صهیونیست ببخشیم؟!
پس آشکار شد که لزوما احتیاجی به مصالحه حقیقی با دشمن نیست اما عقل حکم میکند نقشه «اتحاد خیانتکارانه» تریتا پارسی را نیز بایگانی نکنیم! با توجه به دیدارهای پنهان و خلاف قانون برخی که نامشان محفوظ است، حذف گزینه یادشده مقدور نیست!
مسامحه فرضی به نام مردم!
از سیاستهای مهمی که میتواند در آینده در صورت افشای چنین دیدارهایی به عنوان توجیهاتی میهنپرستانه از جانب متخلفان مطرح شود گره زدن موضوع توافق با غرب به کسب رضایت رؤسا و سیاستمداران صهیونیست است.
کمااینکه درباره مخالفت و تلاش صهیونیستها برای برهم زدن توافق ژنو حقیقتا مانوری اغراقآمیز توسط برخی اجرایی شد. البته صرف گمانهزنی در این موضوع به معنای اعتباربخشی به اصل جریانی فرضی نیست اما قطعا پذیرفته نیست که به واسطه رای دادن به تیمی از خدمتگزاران خدوم و باسابقه برای تکیه زدن بر کرسی قدرت اجرایی کشور، احیانا اجازهای نیز از جانب ملت برای تغییر اصول و ارزشهای بنیادین جامعه صادر شده باشد. پس حتی اگر فرضا هدف از مسامحه برخی دولتمردان بر سر موضوعات مهمی همچون اصول سیاست خارجی کشور، رفع مشکلات اقتصادی نیز بیان شود چنین توجیهاتی بیاعتبار و قابل پیگیری در مراجع قانونی باقی خواهد ماند. کما اینکه هیچ دولتی به عنوان کارگزار امور اجرایی کشور حق ندارد برای دستیابی به راهکاری برای حل مشکلات بزرگ و کوچک جامعه، از تکنیک سیاه «کاهش اعتبار و ارزش ملی» در جهان استفاده کند. اظهارنظر معاون وزیر خارجه آمریکا، وندی شرمن که اتفاقا خود سرتیم مذاکرهکننده آمریکا در توافق ژنو نیز به شمار میرود درباره طرح عجیب و به دور از تدبیر «توزیع سبدکالا» در کشور زنگهای خطر را به صدا درآورد. وندی شرمن در سخنانی قابل تامل گفته است: «شما در اخبار دیدید که ایران اخیرا به طور قابل مشاهدهای غذا به مردم فقیر در جامعه داد که به نوعی نشاندهنده این است که کاهش هدفمند و محدود تحریمها تاثیر مستقیم بر مردم این کشور داشته است، همانطور که روحانی قول داده بود که این پول صرف اهداف دیگر نشود.».آنچه در این جملات بسیار مهم است افزایش روزافزون نقل قولهای غربیها از توافقات و قولهای محرمانه و پشت پرده در ژنو است. بالاخره باید مشخص شود چرا غرب مرتب به دولت و هیات مذاکرهکننده کشورمان اقوال «دروغ» و تاییدنشده در حوزه سیاست خارجی نسبت میدهد اما در مقابل با لبخند برخی سیاستمداران مواجه میشود؟! اصلا چطور درباره سایر مقامات کشوری و لشکری چنین واکنشهایی از جانب غرب صورت نمیگیرد؟! آیا کسانی پشت پرده با اعتبار و اصول سیاست خارجی ایران بازی میکنند؟ این چه تنشزدایی است که به واسطه آن همه دنیا را «دروغگو» خطاب میکنیم و در مقابل این بیاعتباری بزرگ نزد ملت خودمان، به منتقدان توافق و گفتوگوهای پنهان و پشت پرده با حاشیههای بسیار بزرگ انگ میچسبانیم؟! فکتشیت آمریکا که دروغین است! گفتههای جان کری و وندی شرمن هم کذب محض است! بانکیمون هم که دروغگو از کار درآمد! صهیونیستها هم که کارشان دروغگویی است! گفتههای اوباما هم که مصرف داخلی دارد! اکنون این گمانه جدید درباره عمدی بودن نمایش «صف غذا» در ایران نیز به سوالات متعدد و بیپاسخمانده مردم و نمایندگانشان درباره «خزانه خالی» و «قدرت دفاعی» اضافه شده است. چطور مشاوران باسواد دولت درباره منافع بسیار زیاد چنین اظهاراتی توسط بالاترین مقامات اجرایی کشور برای اسرائیل و آمریکا لب به سخن نمیگشایند؟
منبع: وطن امروز