به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، در وبلاگ سیاست روز آمده است؛ آنها با تعصبات قومی و نژادی و با همراهی سیاستهای استعمار گران و عدهای از یهودیان، برای نابودی اسلام ناب به خصوص تشیع و خاندان اهل بیت پیامبرصلیاللهوعلیهوآلهوسلم همصدا و هم قسم شدهاند، اینان حتی نسبت به سایر اهل تسنن هم چنین دشمنىای دارند، و در هر کجا، مسلمانان چه شیعیان و چه برادران اهل سنت و اهل مقاومت، که میخواهند برای دفاع از اسلام و مسلمین، و برای حق قانونی خود علیه دشمنان اسلام قد علم کنند، غربیها بلافاصله پای وهابیت را به آنجا باز میکنند، و از آن ها حمایت کرده، و علنا سلاح در اختیار آنها میگذارند.
مذهبهای ساختگی از جمله وهابیت، تکفیری ها و جبهه القائده با هدف تفرقه افکنی بین امت اسلام ایجاد شده است؛ چرا که آنان هیچ میزانی بر گفتار خود ندارند، و هر چه را میخواهند به زبان میآورند، آنها با یک کلام به کافر بودن همه مسلمانان جهان فتوی میدهند، و به راحتی حکم قتل آنان را صادر میکنند، به اعتقاد آنان، هیچ مسلمانی به غیر از خود آنها وجود ندارد، اینجاست که میبینیم دشمنان قسم خورده اسلام، به درازای تاریخ در تلاش بودهاند تا اینکه از اسلام، چهرهای نامطلوب و غیر واقعی ارائه بدهند، تا دلهای مردم جهان به اسلام جذب و جلب نگردند، و شکل گیری وهابیت به همین منظور بوده است، تا همیشه وانمود کنند که اسلام دینی خشن و به تعبیر آنها دینی است که مروج ترور و کشتار میباشد، و اساسا فاقد منطق بوده، و در جهت خلاف انسانیت گام بر میدارد، در حالی که همه میدانیم که دین اسلام به عنوان کامل ترین و جامع ترین دین در جهان، تمدن بزرگ انسانی را به گوش جهانیان رسانید، و در آن قتل، جنایت و خونریزی معنایی نداشت، و برای اولین بار در جهان خواندن و نوشتن را برای همه مردم دنیا به ارمغان آورد.
انگلیسیها و یهودیان که در گذشته و حال، با هدف تفرقه بین شیعه و سنی، مذهبهای ساختگی مانند وهابیون، تکفیریها و جبهه القائده و سلفیها را پرورش داده بودند، اینک آمریکائیان و اسرائیل، با تحقق مطلوبتر آن هدف، امروزه مذهب های یاد شده را در مکان های جغرافیایی مختلف تقویت کرده و به کار میگیرند، امروزه این تفکرات ضد اسلامی وهابیت تکفیری، اسلام را به خطر میاندازد، و این وظیفه علمای اهل سنت و تشیع است، که با روشنگری و آگاه سازی در بین ملتهای مسلمان در منطقه و جهان، مانع تحقق اهداف شوم دشمنان اسلام شوند.
بزرگ ترین، کثیف ترین و قدرتمندترین فرقه دست نشانده در تاریخ اسلام، که با پشتوانههای مالی انگلیسی و یهودیان به وجود آمده، وهابیت تکفیری است، این نام را شیعیان و اهل سنت بر آنها نهادهاند، در حالی که آنها خودشان را سلفی میدانند، افراد وهابیت از جاهل ترین افراد احساسی تشکیل می شوند، و بسیار خطرناک هستند، و همانطور که در طول تاریخ نه چندان دراز وهابیت میبینیم، حاصل تفکر وهابیت از آغاز پیدایش آن، فقط جنگ و برادر کشی به شکلی وحشیانه، جهالت گونه و کینه توزانه بوده است، و به خوبی نشان میدهد که از اعراب جاهلی تقلید کردهاند، و متاسفانه همه اقداماتشان تا به حال، فقط به فقط به نفع دشمنان اسلام، و به شدت به زیان جهان اسلام و مسلمانان بوده و هست.
از طرفی شبکههای وهابی به دروغ خود را از برادران اهل سنت نشان میدهند، و با رویکردهای ضد شیعی برای تبیین خشونت ها، و فتواهای بدور از عقل خود، دست به تبلیغات وسیع می زنند، و آن چه در بطن این شبکه ها رخ میدهد، در امتداد همان راهبرد تفرقه بین شیعه و سنی و مانند آن است، در تبلیغات شوم آنها، ایجاد تفرقه میان امت اسلامی حرف اول را میزند، آنها همواره با طرح مسائل خلاف میان مذاهب اسلامی، بر آتش اختلافات دامن میزنند، تا از این رهگذر به اهداف پشت پرده خود دست یابند.
مسلمانان خصوصا شیعیان سالهاست از صدماتی که از تروریستهای تکفیری دیدهاند درد و رنج کشیدهاند، بارها انسانهای کوچه و بازار و زن و بچههای بیگناه، در تلههای مرگ آنها افتادهاند و کشته شدهاند، و با اینکه مسلمانان اهل سنت و تشیع همه از یک ریشه آب میخورند، و همیشه با هم و حتی با هم پیوند برقرار میکنند، ولی وهابیت و تروریستهای تکفیری، به بهانه مبارزه با کافران و مشرکان و غیر مسلمانان و هر مسلمانی که عقاید متحجرانه آنها را تایید نکنند، آنها را کافر، مشرک، و واجب القتل میشمارند، به راحتی انسانها را سر میبرند، و مدام تفرقه و کشتار بوجود میآورند.
وهابیت و فرقههای سلفی تکفیری، همه انسانها را مشرک و کافر میدانند، ولی خود را مومن تلقی میکنند، و در عین حال تمام محرمات را برای خود حلال کردهاند، تکفیریها یکی از بلاها و فتنههای دوران ما هستند، که به کمک استکبار آمریکا، انگلیس و صهیونیست ها، به ادامه حکومتهای قرون وسطی یی خود ادمه میدهند.
این عناصر مفلوک باید به خاطر داشته باشند که الان هر دلیلی داشته باشند، خائن به اسلام هستند، خائن به اسلام و خادم به دشمنان اسلام هستند، سگهای وفادار صهیونیستها و امریکائیان هستند، آنها عوض اینکه به اسلام و جهان اسلام خدمت کنند و برای مسلمانان منطقه آرامش، صلح و پیشرفت بیاورند، اینک دارند به اسلام خیانت میکنند و مثل یک سگ به اربابان سگ صفت خود وفا دارند، اینها از زمان موجودیتشان حتی یک تیر هوایی هم به طرف اسرائیل شلیک نکردهاند، چرا که دست پرورده خود آنها هستند، با بمب به کمر و با ماشینهای بمب گذاری شده به میان زن و بچهها و مردم بیگناه میروند، تا با یا رب یا رب، به ابلیس برسند، این حرام زادگان که تولدی ناپاک دارند، از سلاحهای اسرائیلی آمریکایی خود، علیه مسلمانان و زن و بچههای بیگناه آنها استفاده میکنند، و اسمش را جهاد میگذارند، و فقط فشار قبر، چاره درد بیدرمان آنان است.
علمای اهل سنت، از زمان پیدایش وهابیت تا امروز با عقاید این گروه شدیداً مخالفت کرده و آنان را گمراه و منحرف، و عقایدشان را مخالف، و مضر با مبانی دین اسلام دانستهاند.
اینان که این قدر از بوسیدن قبر پیامبر خداصلی الله علیه و آله عصبانی میشوند، چرا از محاصره اقتصادی کشورهای اسلامی ناراحت نمیشوند؟ چرا سران این فرقهها برای ساختن شهرک سازیها در فلسطین اشغالی برای صهیونیستها سرمایه گذاری میکنند، در حقیقت وهابیت ظاهرا با غرب جنگ و نزاع دارد، در حالی که به عنوان ابزاری مهم در مقابل وحدت جهان اسلام و شیعه همچنان مورد استفاده و حمایت غربیها میباشند.
محمد بن عبدالوهاب در کتاب توحید خود، با اظهار عقاید خشک و خرافاتی و به شدت متحجرانه، اعمال و رفتار و آداب و رسوم همه مسلمین جهان اسلام را محکوم میکند، و همه مسلمانان را به بهانهٔ زیارت، شفاعت، نذر، تبرک، توسل، که استمداد از نیروی غیبی خداوند است، را به شرک محکوم میکند، و آنها را کافر میداند و فتوای قتل آنها را همراه با مصادره اموال و بردگی زن و بچههایش صادر میکند، او هر مسلمانی را که توبه نمیکرد و تا آن موقع بر اشتباه و کفر خودش گواهی نمیداد کافر میشمرد، و ریختن خون او را حلال و واجب میکرد، او با غرور شیطانیاش به بقیه یارانش یاد داده بود به مسلمانان دیگر به دیده تحقیر بنگرند.
سران وهابیت، هم اکنون معتقدات و آداب و افعال همه مسلمانان و مذاهب مختلف را، با ذهنیت های خشک خود به عنوان شرک رد میکنند، و شرک را شامل همه چیز، جز آنچه در فرقه ضاله وهابی تجویز شده میدانند، آنها در عمل بیشتر از همه خود مسلمانان را مشرک، بت پرست و یا کافر قلمداد میکنند، و هر مسلمانی چه شیعه و چه اهل سنت و غیره که آنها را تصدیق نکنند، آنها را واجب القتل میدانند، و قتل را برای رسیدن به قرب الهی و هم نشینی با پیامبر خدا انجام میدهند.
وهابیت با عقل، فلسفه، اجتهاد، تفسیر قرآن، تصوف و عرفان و هر گونه نو آوری به عنوان بدعت مخالفت میکنند، آنها عقاید صحیح اسلامی را در همان ظواهر و صورت قرآن و سنت منحصر میدانند، و از هر گونه تفسیر، ژرف نگری و بهره گیری از عقل، علم و فلسفه در تعالیم دین و تطبیق آنها با مقتضیات زمان، به شدت اجتناب میورزند.
یکى از دلایل نفوذ و گسترش این فرقه در عربستان در اوایل قرن نوزدهم، جدای از کمکهای انگلیس و یهودیان، تبلیغ و گسترش افکار عبدالوهاب، با سرنوشت اعراب و جایگاه آنها در میان مسلمانان جهان و کشورهاى اسلامى بود، در آن زمان اعراب دیدند که سرنوشت آنها به دست ترکان عثمانى افتاده، و تنها راه آزادى و برگرداندن عزت و افتخار و حاکمیت عرب و تسلط اولیه اعراب و برپایی حکومتهای اموی و عباسی که تا سال 656 هـ-ق ادامه داشت میباشد، و با پیروى نمودن از کسانى که در فکر برگرداندن قدرت عربها و احیای تسلط اعراب بودند هم صدا شدند، که هم زمان، با دعوت و شعارهاى محمد بن عبد الوهاب و طرف دارانش بود مواجه شده بودند، لذا با لبیک گویى به دفاع از فرقه وهابیت که هم نام عبد الوهاب است برخاستند و بر علیه حاکمیت امپراطوری عثمانی شوریدند.
در حقیقت جنبش وهابیان به رهبری محمدبن عبدالوهاب سلیمان نجدی نشانه روحیه استقلال طلبى عرب، و همچنین وجدان قومى ناسیونالیسم عربی بود، که از نجد آغاز و گسترش یافته بود، ولی متاسفانه اربابان انگلیسی عبدالوهاب و ابن سعود، همان اول آن چنان از این دو عنصر لعین و ددمنش، سوء استفاده کردند، که از همان اول این قیام برای نابودی خود اسلام، و نشانههای تاریخ اسلام، و تخریب آثار بزرگان دین و کشتار مردم بیگناه به کار گرفته شد، و در این میان افکار عبد الوهاب لعین به عنوان خطر بزرگى براى اسلام و ایجاد تفرقه، بین آنان پدیدار گشت، و خسارتی که این ملعون به جهان اسلام زد، در تاریخ جهان اسلام بیسابقه است.
وهابیان پس از اتحاد با ابن سعود، و تأسیس حکومت سعودى و توسعه قدرت وهابیت، در صدد گسترش حکومت دینى در سرتاسر جهان عرب و کشورهاى اسلام برآمدند، و با قدرت تمام بر ضد کسانی که هم فکر آنها نبودند موضع گیرى کردند، و حکم به قتل آنها دادند، آنها در طول تاریخ ننگین خود با جنگ و خون ریزى بسیار فراوان، و حملههای مکرر به کربلا و نجف و قتل عام مردم شیعه آنجا به کشتار و غارت مسلمانان پرداختند و زائران آنجا را فقط به جرم شفاعت خواستن از اولیای خدا متهم به شرک کردند و سر بریدند و در طائف و مکه و مدینه هم، مردم اهل سنت را، چون با آنها هم فکر نبودند اکثر مردم را کشتند، و در ستونهای شهر طائف و مکه و مدینه آویزانشان کردند.
آنهایی که از نزدیک این انسانها را دیدهاند و با آنها معاشرت داشتهاند، به خوبی تأیید می کنند که اینان انسان های بسیار تند، بد اخلاق، خشن، اکثرا کم سواد و بسیار سطحی نگر و افراطی هستند، و مطابق ایدئولوژی وهابیت، کسی که از مکتب فکری آنان پیروی نکند تحت عنوان کافر، مشرک و منافق مشمول قوانین وضع شده و سختی قرار میگیرد، بر همین اساس هم فکران ایدئولوژیک آنها دوستانشان، و کسانی که هر اندیشه دیگری داشته باشند، دشمن آنها تلقی می شوند، سلاح وهابیت نه فقط علیه شیعیان، که بر علیه تمامی مسلمانان و انسانهایی است که ایدههای آنان را باور ندارند میباشد، و در این مصاف، جعفری، شافعی، مالکی و حنفی و... هیچ فرقی با هم ندارند.
سران منفور این گروه ضاله، با جنجال آفرینی وانمود میکنند که شیعیان در صدد سیطره بر امور و گسترش تشیع در جهان اسلام هستند، و ادعا میکنند که در برابر توطئه تشیع ایستادهاند، ولی در حقیقت اینها بیچارگان و فریب خوردگانی هستند که توان دیدن دستاوردهای تشیع را ندارند، و تعصب جاهلانهشان آنها را کور و کر کرده است، آنها با امکاناتی که برای اجرای راهبرد خود در اختیار دارند در صدد نابودی خود اسلام، آثار و تمدن اسلامی، و دشمنان خطرناک همه مسلمانان جهان هستند، و به ظاهر، به جنگ شیعیان ولی برای تسلط و نابودی همه مسلمانان آمدهاند، و از امکانات خود که ظرفیت بالای تولید نفت، و روابط استراتژیک با غرب، و جایگاه مالی و اقتصادی در جهان است را به کار گرفتهاند.
آنها در ظاهر با غرب و اسرائیل، جنگ و نزاع دارند، ولی اکنون برای همه روشن شده که غرب به خصوص امریکا از القائده و تروریستهای تکفیری، به عنوان ابزاری مهم در مقابل وحدت جهان اسلام، علیه اتحاد شیعیان و برادران اهل سنت استفاده میکنند، هدف کشورها و گروههایی که به تربیت این تروریستها میپردازند، این است تا به وسیلهٔ آنها آشوب به راه بیاندازند، تا عقب ماندگی ملتها را برای اربابانشان تضمین کنند.
اینان حتی نسبت به سایر اهل تسنن هم چنین دشمنىای دارند، وهابیون تعصبات مذهبی را با چاشنی ناسیونا لیستی عربی قاطی میکنند، و آن را علیه هر کسی که مخالف افکار پلید آنها باشد به کار میبرند، آنها حتی عربها، مسیحیان و شیعیان طرفدار ایران را با قساوت و بیرحمی میکشند.
سران این فرقه ضاله که ذاتا یهودی و از ایادی انگلیس هستند، برای منحرف کردن فکر جوانان خام به جای اینکه اسرائیل را دشمن مسلمانان معرفی کنند، طوری به آنها القا میکنند که ایرانیان عجم هستند، و این عجمها بودند که ملک عرب را از بین بردند، و پای مغولان را به ملک عرب باز کردند، و به همین دلیل به هواداران خود میآموزند در مواجهه با ایرانیان برای خود حق انتقام قائل شوند، تا باعث نزدیکی آنها به قرب الهی شود، و عالم نمایانشان هم مثل آب خوردن فتوای قتل شیعیان را صادر میکنند.
و گرنه هر اهل مطالعهای و هر کسی که کمی اطلاع داشته باشد، به خوبی می داند که بین اعتقادات وهابیت و اهل سنت تفاوتهای اساسی و بنیادی بسیار زیادی وجود دارد، همچنین شواهد زیاد و غیر قابل انکاری جود دارد که وهابیت و سلفیان با استفاده از نام اسلام، در حقیقت به جنگ اسلام و مسلمانان برخاستهاند، و هدفی جز تباه نمودن عقاید مسلمانان و نابودی آثار و تمدن اسلام را ندارند، آنها همه گروههای مسلمانان را مشرک معرفی میکنند و قتل و کشتار آنان را لازم میدانند، مطابق دیدگاه این جماعت، کسانی که از مکتب فکری آنان پیروی نکنند، با عنوان کافر، مشرک و منافق دسته بندی و تکفیر شده و به قتل میرسند.
تاثیرات وهابیت بر شخصیت ها و جریانهای اسلامی بسیار منفی و زیان بار بوده است، و نه تنها در رفع رکود و جمود فکری فرهنگی و اجتماعی مسلمین، کمکی نکرده است، بلکه اساسا خود به مانع و عامل مهمی در تشدید عقب ماندگی مسلمین، و انحراف نهضت های اسلامی از مسیر صحیح اصلاح طلبی دینی، و اسلام اصیل قرار گرفته است، وهابیت این فرقه ضاله و این موجود خبیث، خودشان را مسلمانان حقیقی، و دیگران را مسلمانانی منحرف و مشرک میدانند که واجب القتل هستند.
این حرام زادههای وهابی سلفی، تولدی ناپاک دارند، آنها جایگاه ولادت پیامبر رحمت و مهربانی اسلام حضرت محمد (ص) و حضرت زهرا (س) را خراب نمودند، و در جده، حتی قبر حضرت حوا و قبرهای دیگری را همچون بارگاه چهار امام شیعه در بقیع، و قبه ابن عباس را در طائف، و بارگاه حضرت عبدالمطلب و حضرت ابی طالب و جناب خدیجه همسر پیامبر اکرم (ص) قبر این بزرگواران، و قبرستان بقیع، و هزاران آثار اسلام را تخریب نمودند.
وهابیون به تخریب اماکن و آثار مقدس و بکر مسلمانان اکتفا نکردند، و به خاطر قراردادی که محمد بن عبد الوهاب لعین با انگلستان امضا کرده بود، به تخریب اماکن فرهنگی دست زدند، و مکتبه العربیه را که غنیترین کتابخانه جهان بود را به آتش کشیدند، که در میان آنها، کتابهایی به خط امیر مؤمنان حضرت علی علیه السلام نوشته شده بود، و برخی از این کتابها بر روی پوست آهو و استخوانها و لوحهای چوبی و سفالی نگاشته شده بود، حتی در این کتابخانه آثاری از قبل از اسلام نیز وجود داشت، و به خاطر همین خدمات ارزنده وهابیت به یهود و نابودی آثار اسلام بود، که یک تاجر یهودی به نام یاهو کوهین ساسون با همراهانش به تحکیم، نفوذ و پایه گذاری فرقه ضاله و جنایتکار وهابیت در تمام منطقه پرداختند، و پایههای آن را تثبیت کردند.
و در حالی که ملتهای عرب شجاعت دولتمردانشان را در ضدیت با اسرائیل میسنجند، این تروریستهای جنایتکار و مفتیهای نجسشان، هیچ موضعی علیه اسرائیل نمیگیرند، هیچ زمانی از هدف اصلی که آزادی فلسطین و نجات قدس است حرفی نمیزنند، و الان هم آلت دست آنها برای برادر کشی در پاکستان، عراق سوریه و لبنان میباشند.
تکفیریها و وهابیت، این کوتاه نظران تنگ بین جاهلیت، با تعصبات قومی و نژادی و با همراهی سیاستهای استعمارگران، و صهیونیستهای جهانی، برای نابودی اسلام ناب محمدی، به خصوص تشیع، و خاندان اهل بیت پیامبر (ص) همصدا و هم قسم شدهاند.
وهابیان دشمنانی هستند که قرنها مسلمانان را رنج و عذاب دادهاند، در حقیقت اینک ما داریم با دشمنان اسلام و دشمنان بشریت میجنگیم، آنها فقط دشمنان ما مسلمانان نیستند، بلکه دشمن بشریت هستند، سنی و شیعه و مسیحی برایشان فرقی ندارد، دشمنانی هستند که یک عمر مسلمانان را، خصوصا محبان علی (ع) را، رنج و عذاب دادهاند، ولی اینک جیوش خدا آمادهاند همین الان بر وهابیت این دشمنان جهان اسلام یورش ببرند، آنها دیگر به پایان عمر منحوس خود رسیدهاند.
وهابیت و حکومتهای منفور مورد حمایت آنان، در حال افول خود هستند، آنها دشمنان اسلام بوده و هستند، و الحمدالله، جمهوری اسلامی ایران، مقاومت و مسلمانان راستین منطقه در حال طلوعاند، قدرت سیاسی و نظامی ابن سعود و عبدالوهاب لعین که به دروغ از طریق جهاد در راه خدا و امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه با شرک صورت گرفته بود، شکست خورده است، دیگر ملتهای منطقه و جهان به نیات این سران مرتجع پی بردهاند، دیگر حمایتهای همه جانبه از گروههای وهابیت تکفیری در عراق و سوریه و غیره... توسط دلارهای نفتی عربستان و قطر و مدیریت کشورهای امریکا، و رژیم صهیونیستی برای همگان کاملا عیان و آشکار شده است، دیگر چاههای نفت عربستان که به روی حمایت از گروههای تکفیری کاملا گشوده بود، کارایی خود را از دست داده است، سیاستهای جنایتکارانه آنها، که پنهان کردن مشکلات، زیر کوهی از پولهای نفتی بود شکست خورده است.
رژیم سعودی پی برده که بشار اسد رئیس جمهوری سوریه، با درصد بالای آرا در انتخابات آینده به عنوان ریاست جمهوری آینده سوریه، در این کشور پیروز خواهد شد، و مخالفانش که مورد حمایت عربستان و قطر هستند، هیچگونه پایگاه مردمی در سوریه ندارند، و سوری ها نمیخواهند دولت و نظام و رهبران خود را با گروهکهای تروریستی و جنایتکار متحجر عوض کنند، از همین روست که خاندان سعودی حاکم فهمیدهاند، که سلامت دولت سوریه و باقی ماندن بشار اسد در قدرت به معنای آغاز شمارش معکوس برای زوال خاندان آل سعود است.
از همین رو بود که رژیم سعودی همه امکانات و اختیارات خود را به آمریکا سپرد تا در مقابل رضایت آمریکا را برای حمله به سوریه برای سرنگون کردن بشار اسد و ویران کردن دولت سوریه به دست بیاورد، که هر دوی آنها در مقابل مقاومت شکست خوردند.
رژیم سعودی بعد از شکست در ویران کردن دولت سوریه و سرنگونی رهبران آن، با وجود استفاده از همه ابزارها، و هزینه میلیاردها دلار برای گروهکهای تروریستی، و ارسال سلاح برای آنها، کشتار علیه ملت سوریه، رشوه به شماری از کشورها برای اجازه به نفوذ تروریست ها از مرزهای آنها به خاک سوریه، و ایجاد اتاق عملیات، برای هماهنگی حملات گروهکهای تروریستی، اینک در بحرانی واقعی به سر می برد.
امروز مسلمانان و خصوصا جبهه مقاومت در سوریه و عراق و لبنان، با قومی میجنگند که نه دین دارند و نه اخلاق و نه انسانیت، اینک همه مسلمانان ایران و عراق و لبنان و سوریه از شیعیان و برادران اهل سنت، در معرض خطرناکترین آزمون تاریخند، امروز روز جهاد در راه دفاع از ناموس اهل بیت صلوات الله علیهم است، امروز بانگ هل من ناصر ینصرنی حسینعلیهالسلام از همه زمانها بلندتر شنیده میشود.
امروز همه اسلام در مقابل غول ضاله وهابیت قرار گرفته است، اینک تمامی جهل مدرن جاهلیت عربی در قالب فرقههایی همچون وهابی، تکفیری، طالبانی و سلفی و القائدهای با تمام قوا در مقابل مسلمانان منطقه قرار گرفتهاند، و چون خود را در حال شکست خوردن در سوریه میبینند این جنگ وحشتناک را به عراق کشاندهاند.
این جنگ در عراق نبرد اساسی و رویارویی اصلی، بین وهابیون تروریست وابسته به عربستان و قطر از یک طرف، و ارتش و نیروهای مردمی کشورهای مقاومت از طرف دیگر است، و در همان عراق این افراطیون و تروریستها، قلع و قمع شده و فرجام این تحولات نابودی وهابیت خواهد بود.
مردم ایران و همه ملتهای مسلمان منطقه و محور مقاومت، ثابت کردهاند که بر مکر شیاطین و دشمنان خدا و اسلام واقف هستند، و آن را در هم میکوبند، مردم و نیروهایی نظامی در ایران و محور مقاومت برای مقابله با این شیاطین گمراه، سلاحی بزرگ و دو دم در اختیار دارند، سلاحی که یک لبش دیانت است و یک لبش تدبیر، و سپاس میگوییم خداوند قادر متعال را که مردم ایران و مسلمان راستین را، به انتقام از صهیونیستهای متجاوز و شیاطین گمراه برانگیخته است، و مردم مسلمان ایران را بر دشمنان دین خدا، اسلام و اهل بیت پیامبر خدا (ص) مسلط ساخته است.
جمهوری اسلامی ایران به دلیل پیام و ارزشهایی که بر آنها تأکید میکند، توانسته است در جهان اسلام و امت اسلامی الگو باشد، و به خوبی میتواند پاسخ گوی نیازهای امروز امت اسلامی باشد، و این است که برای جهان اسلام مهم است، معنویت انقلاب اسلامی میان ملتهای منطقه محرز است، و حمایت تودههای مردم و نفوذ قدرت نرم جمهوری اسلامی در تمام جغرافیای جهان اسلام، مصونیت همیشگی برای اسلام ناب ایجاد کرده است، و همین باعث هراس سران خود فروخته منطقه به خصوص عربستان سلفی شده است.
تفکر و ایدئولوژی مقاومت و شیعه به ویژه انقلاب اسلامی ایران، بزرگترین مانع در برابر استدلالهای سفیهانه و تنگ نظرانه این فرقههای ساختگی انگلیسی است، آنها دیگر سوریه را از دست دادهاند، و از نظر غرب و کشورهای عربی و یهودیها (اسرائیل)، جنگ سوریه نبرد نهایی برای تسلط بر جهان است، به همین علت بود که همه این کشورها تمام توان خود را برای پیروزی در سوریه به کار گرفته بودند، ولی در نظر مقاومت، جنگ سوریه نبرد نهایی نیست، اما اهمیت زیادی دارد و بر روی آینده تأثیرگذار خواهد بود، هم چنان که جنگ آینده بین عربستان و ایران لازم نیست که این جنگ در عربستان صورت گیرد، بلکه ممکن است در هر سرزمین دیگری اتفاق بیفتد، هر چند اینک ما شاهد هستیم که این جنگ در سوریه و عراق اتفاق افتاده است.
اگر همه دولت های عربی و منطقهای و جهانی بر سوریه متمرکز شده بودند و هنوز هم متمرکز هستند، چون مسأله سوریه برای آنها یک مسأله حیاتی و مرگ و زندگی است، آن ها بر این باورند که اگر بتوانند در سوریه موفق شوند، در سالهای آینده نیز برنده خواهند بود و اگر در معرکه سوریه بازنده باشند، به معنای سرنگونی خود آن ها می اشد لذا مسأله سوریه برای آنها سرنوشت ساز است و اگر در این جنگ پیروز شوند پس از آن با کمک صهیونیسم و امپریالیسم به سراغ عراق و لبنان و نزدیک ایران خواهند آمد.
عربستان سعودی که در دراز مدت یکی از کشورهای با ثبات در دنیای عرب بوده، این روزها خود را در شرایطی می بیند، که ظاهرا تغییر و دگرگونی در آن اجتناب ناپذیر است، و همه مسلمانان منطقه خوشحال میشوند که وهابیت و سلفیها نابود شوند، و به یاری خداوند بزرگ، ایران و محور مقاومت تکفیریهای وهابیت را از بین خواهند برد و قدرت و اعتبارشان را از آنها خواهند گرفت، این مفلوکان نامیمون و نامبارک دیگر نمیتوانند به کربلا و نجف بیایند و مسلمانان و شیعیان را بکشند و سر ببرند و حرم آقا امام حسینعلیهالسلام و حضرت علیعلیهالسلام را خراب کنند، و آنجا را غارت کنند و به عربستان برگردند.
اینک مردم ایران و تمام شیعیان جهان و مسلمانان راستین اسلام، وهابیان این دشمنان اسلام را از بین خواهند برد، این غول ضاله وهابیت برای اینکه آثار و نشانههای محبان علیعلیهالسلام و شیعیان را از بین ببرند، میآیند و قبر اصحاب رسول خداصلیاللهوعلیهوآلهوسلم و بزرگان شیعه، همچون حجر بن عدی از یاران حضرت علیعلیهالسلام را خراب میکنند، قبر کسی که بر صورت انسانهایی کذاب، ظالم و متجاوز و نوکر غاصبان خلافت خاک میریخت، ولی اینک محبان علیعلیهالسلام با اقتداری که هزار و چهارصد سال از داشتنش محروم بودند، همان خاک را به صورت کسانی میپاشند، که پشت این جریانات مخفی شدهاند، مردم ایران یاد گرفتهاند که فقط با اطاعت کامل از ولایت است، که میتوانند با جلادان تاریخ در بیفتند.
مقاومت منطقه به رهبری جمهوری اسلامی ایران بهترین و قویترین نیرو را در اختیار دارند، که از جنگ سی و سه روزه لبنان و جنگهای بسیار سخت شهری و چریکی، در داخل شهرهای کشور سوریه سر بلند بیرون آمدهاند، و اگر این تکفیریهای وحشی جاهلیت، به جدیدترین سلاحهای روز هم مجهز باشند، باز هم نمیتوانند در مقابل بچههای مقاومت بجنگند، جبهه مقاومت در منطقه ثابت کرده است، که به راحتی مکر شیاطین را در هم میکوبد، و این دژ مستحکم انقلاب اسلامی است که وهابیت و فرقههای ضاله را همراه اربابانشان به زباله دانی تاریخ خواهد فرستاد.
حزب الله به علت تجربه در جنگ های خیابانی و چریکی، نقش مهمی در پیروزی ارتش سوریه دارد، ولی در آن طرف، چون بیشتر افراد و سرکردههای آموزش دیده و تروریست عربستانی و قطری از بین رفته و به درک واصل شدهاند، و افراد عادی دیگر که فقط به طمع دریافت پول بیشتر ماندهاند، روحیهای برای شرکت در جنگ علیه سوریه ندارند، این ته ماندههای سلفی، توانایی به پیروزی رساندن مثلث کشورهای غربی، عربی و ترکی را ندارند و به زودی، ریشه آنها برای همیشه برچیده خواهد شد.
دیگر پولهای نفتی عربستان نمیتواند، جز کشتار مردم بیگناه ارمغان دیگری برای آنها داشته باشد، یکی از ارکان قدرت ایران در منطقه پر تلاطم خاور میانه، همین بس که تمام دنیا بدون ایران نمیتوانند مشکل سوریه را حل کنند.
وهابیت و فرقههای تکفیری مورد حمایت عربستان و قطر، و شیوخ فاسد منطقه در صدد هستند، با نفوذ به جبهه انقلابهای عربی آن را متوقف کنند، و روند تحولات و استقرار نظامهای کشورهای انقلاب شده عربی را سد کنند و یا به نفع خود مصادره کنند، ولی خاور میانه و غرب آسیا در پنجههای نیرومند و با نفوذ ایران قرار گرفته است، و اسلامهای ساخته شده آمریکایی که در قالب اسلام سلفی، طالبانی و القائدهای غیره.... که به تازگی و با تمام قدرت پا وسط گذاشتهاند، و تا حالا هزاران هزار انسانهای بیگناه را در طول نیم قرن اخیر کشته، و به خاک و خون کشیدهاند، همه آنها در حال از بین رفتن هستند، و هر روزه، سران وهابی عربستانی و قطری آنها، در سوریه و عراق و لبنان، همچون حیوان به دست غیور مردان جبهه مقاومت، و ارتش سوریه و عراق شکار میشوند.
از طرفی دیگر، متحدان غربی وهابیت در دستگاههای اطلاعاتی سیا و موساد وام آی سیکس، امروز دولتهایشان به دلیل رفتارهای سلطه گرانه گذشته خود در شبکهای از بحرانهای فکری، سیاسی و اقتصادی گرفتار آمدهاند و توانایی درگیریهای بزرگ و طولانی و حتی درگیریهای کوتاه مدت را هم ندارند و اگر به اشتباه وارد چنین درگیری هایی فرقهای که بسیار هم بد نام هم هستند بشوند حتی به صورت محدود، به چیزی غیر از ذلت بیشتر و شکستهای فاجعه بارتر نخواهند رسید.
جمهوری اسلامی ایران علی رغم تمام سختیها امروزه به برکت و تاثیر گذاری ولایت فقیه به کشوری تاثیر گذار در منطقه تبدیل شده است و انقلاب اسلامی امروز پویا و با نشاطتر از گذشته در مسیر رشد و توسعه و نفوذ در دل ملتهای مسلمان منطقه و آزادیخواهان جهان قرار گرفته است، جمهوری اسلامی ایران امروزه به خوبی توانسته است بر سیاستهای متحجرانه و سطحی نگر حکومت سعود که به دست وهابیت و سلفیهای مرتجع میچرخد هم از لحاظ راهبردی و هم آگاهی بخشی تاثیر گذار باشد و این یعنی اینکه جهان آینده از آن اسلام ناب محمدی خواهد بود و بر همه مردم دنیا به خاطر ارزشهای والای انسانی و مذهبیاش مسلط خواهد شد.
اینک ملتهای منطقه و آزادیخواهان جهان، ضرورت ایستادگی قاطع در برابر تحرکات گروههای تکفیری و تروریستی را بیشتر احساس میکنند و حتی دولتها و گروهها و افرادی که تا دیروز از آنان مستقیم و غیر مستقیم حمایت میکردند بر لزوم تشکیل ائتلافی بین المللی برای مبارزه و سرنگونی تروریسم تکفیری و تشکیل ائتلافی اسلامی، برای از بین بردن وهابیت تاکید میکنند فرقههای تکفیریها و وهابیت مشکلی واقعی برای روابط میان ادیان بوجود آوردهاند.
اگر الان جلو اینها گرفته نشود، مقاومت به چالهای بزرگتر خواهد افتاد، و آنها این بحران را به لبنان و کشورهای دیگر خواهد کشاند، اگر اینها را رها کنیم دیگر هرگز نمیشود به جهان اسلام و مسلمانان خدمت کرد، و اسلام ناب را در منطقه گسترش داد، مقاومت منطقه برای رسیدن به هدفشان که یکپارچگی مسلمانان است، لازم است اینها را در هم بکوبند، و با در هم کوبیدن این غول ضاله وهابیت، میتوان به آرمانهای انقلاب اسلامی و رسیدن به تمدن اصیل اسلامی جامه عمل خواهیم پوشاند.