به گزارش گروه فضای مجازی« خبرگزاری دانشجو»؛ چند اپیزود ازآزادی بیان و جایگاه مردم در دولت یازدهم
اول: من سرهنگ نیستم، حقوقدانم
در اثنای انتخابات ریاستجمهوری یازدهم - که به گفته همه نظرسنجیها قالیباف در صدر آرا قرار داشت- روحانی از عدم وحدت اصولگرایان کمال استفاده را کرد و با سیاستورزی، خود را نماد تغییر وضع موجود نشان داد. روحانی در همه نطقها و مناظرات تلویزیونی از دو دولت خاتمی و هاشمی مطلقا دفاع و هر آنچه در 8 سال گذشته اتفاق افتاده بود را نیز نفی میکرد. حسن روحانی از سوی دیگر خود را نماد آزادی بیان نشان داد و در شعارهای انتخاباتیاش اعلام کرد که آمده است تا عزت و غرور ملی را با کلید تدبیر خود بازگرداند. وی از اشتباه تاریخی قالیباف نیز کمال استفاده را کرد و گفت: «من سرهنگ نیستم؛ من یک حقوقدانم».
اپیزود دوم: که دراز است ره مقصد و من نوسفرم
پس از انتخاب روحانی به ریاستجمهوری، وی در مراسم تنفیذ اعلام کرد: «مردم در انتخابات 24 خرداد حماسهای بزرگ آفریدند و با حضور کمنظیر خود از شکافهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کاستند و بر وفاق و همگرایی ملت و منزلت جهانی بیشتر ایران تاکید کردند. نشاط و امیدی که از دل انتخابات برآمد، سرمایه اجتماعی جدیدی را برای ایران مهیا کرد؛ سرمایهای که نه تنها موجب رفع و دفع مخاطرات و تهدیدات از دامان کشور شد، بلکه فرصت جدیدی را برای جهش در جهت پیشرفت همهجانبه کشور به وجود آورد».
وی همچنین با اشاره به اینکه «مسؤولیت محوری من، حفظ امید و اعتماد مردم است»، خاطرنشان کرد: مردم در انتخابات شگفتیآفریدند. بعد از این نوبت تکلیف ما مسؤولان است که در همه سطوح نظام حقوق و تکالیف مردم را محترم بشماریم. حداقل انتظار مردم از دولت جدید، ایجاد ثبات در همه زمینهها و رفع دغدغهها و تنگناهایی است که کشور با آن مواجه است. روحانی در آخرین کلام به شعر حافظ متمسک شد و گفت: همتم بدرقه راه کن ای طایر قدس/ که دراز است ره مقصد و من نوسفرم.
اپیزود سوم: آزادی مطبوعات فعلا تعطیل؛ دانشجویان بعدا!
در اوایل آبان ماه بود که همه رسانههای مجازی و مکتوب و همچنین علاقهمندان حوزه رسانه در تکاپو بودند تا خود را برای نماد آزادی بیان در جمهوری اسلامی آماده کنند. با توجه به آنکه این ایام مقارن شده بود با مذاکرات تیم هستهای و دولت نمیخواست صدای منتقدی بلندگو داشته باشد، نمایشگاه مطبوعات را موقتا تعطیل اعلام و قول برگزاری آن را در بهمن ماه داد؛ اگرچه دولت به وعده خود عمل نکرد و عدم برگزاری نمایشگاه را رسما اعلام کرد(!)
تنها یک ماه پس از این اتفاقات روحانی پا در دانشگاه شهید بهشتی گذارد. اگرچه قرار بود این اولین دیدار تشکلهای دانشجویی کشور با آقای رئیسجمهور باشد و نمایندگان اتحادیههای دانشجویی به طرح آزادانه پرسشهای خود از رئیسجمهور بپردازند، به رسم آزادی بیان ساعاتی قبل از برگزاری مراسم از سوی نهاد ریاستجمهوری به تشکلهای دانشجویی اعلام شد حق پرسیدن سوال و درخواست مطالبه از رئیسجمهور تعطیل! البته این آزادی بیان در همان هفتهها تکرار شد و تیم نهاد ریاستجمهوری در گزارش صد روزه دولت مجریان را تغییر داد و مجریان مد نظرش را نیز قرنطینه کرد و بدانها تذکر داد که هر چه ما میخواهیم پرسیده میشود!
اپیزود چهارم: توافق انجام شد؛ هستهای متوقف!
بعد از چند روز تلاطم در اخبار جهان، صبح 3 آذر اعلام شد ایران با 1+5 به توافق رسیده است. «اقدام مشترک»ی که بعد از انتشار مشخص شد امتیازات زیادی را از سوی ایران به طرف غربی داده و در قبال آن امتیازات نامتوازنی را دریافت کرده است اما ظریف در کنفرانس بعد از آن اعلام کرد: «دستاورد این مذاکرات آن بود که حقوق هستهای ایران به رسمیت شناخته شد». حسن روحانی نیز در نامهای خطاب به رهبر انقلاب اعلام کرد: «دستاوردهای قطعی این توافق اولیه، به رسمیت شناختهشدن حقوق هستهای ایران و حراست از دستاوردهای هستهای فرزندان این مرز و بوم بوده است و در کنار آن با توقف روند تحریمهای ظالمانه، بخشی از فشارهای غیرقانونی در تحریمهای یکجانبه برداشته و فروپاشی سازمان تحریم آغاز شده است».
رهبر حکیم انقلاب با آیندهنگری ضمن حمایت از دولت و حفظ سرمایه اجتماعی در پاسخ نامه رئیسجمهور نوشتند: «دستیابی به آنچه مرقوم داشتهاید در خور تقدیر و تشکر است.» پس از آرامشدن هیجانات دولتمردان، رسانه ملی و رسانههای جهان، منتقدان به انتقاد از آنچه مورد توافق قرار گرفته است پرداختند و توافق را نامتوازن اعلام کردند اما دولت در پاسخ سکوت کرد.
اپیزود پنجم: لبوفروشان و تاکسیرانها حق اظهارنظر ندارند
همزمان با ارائه منشور حقوق شهروندی از سوی دولت، محمود سریعالقلم، نظریهپرداز اصلی و مشاور بینالملل ریاستجمهوری در همایش «امام موسی صدر و ستیز با پوپولیسم» با بیان آنکه رفتار صدا وسیما پوپولیستی است و برای جلب نظر خود به سراغ لبوفروشان و تاکسیرانان میرود، مردم را فاقد صلاحیت اظهارنظر درباره مسائل کشور از جمله مساله هستهای و... دانست. این سخنان بازتابهای وسیعی در جامعه ایجاد کرد اما رئیسجمهور کمتر توجهی به اعتراضات صورت گرفته انجام نداد تا مصداق عملی بر احترام نسبت به حقوق شهروندی باشد.
اپیزود ششم: آنان که به روحانی رأی ندادند بیقانونند!
عمده کارشناسان و تحلیلگران پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم را یک موفقیت گفتمانی نمیدانند و شکنندگی آرای روحانی را از 7/50 درصد آرای آن نمایان میدانند. اگر چه رئیسجمهور محترم در اولین کنفرانس خبری خویش اعلام کرد که رئیسجمهور همه ملت ایران است اما ترکان، مشاور عالی ریاستجمهوری در مصاحبهای با توهین نسبت به ملت ایران و تفرقه میان آحاد جامعه اعلام کرد: «شما فکر نکنید که یک نفر در مملکت وجود دارد که میگوید من قانون را قبول ندارم بلکه این یک جریان مشخص بود که میگفتند ما قانون را قبول نداریم. اکنون 5/49 درصد آرا را شامل میشوند.» وی البته پیشتر نمایندگان مجلس را مورد عنایت قرار داده و ضمن آنکه مخالفان دولت را در 80 نماینده میدانست، گفته بود: «80 نفر از نمایندگان در حال توطئه علیه دولت هستند».
اپیزود هفتم: منتقدان عدهای «بیسواد» هستند
احترام به نظر منتقدان در 15 بهمن امسال به اوج خود رسید. اسحاق جهانگیری در مراسم تودیع و معارفه رئیس جدید سازمان میراث فرهنگی اعلام کرد: «در بخش سیاست خارجی گامهای مهمی برداشتیم و مخالفتهایی که در حال حاضر میشود بیشتر از روی حسادت است.» این خبر زمانی منتشر شد که همزمان رئیسجمهور محترم در دانشگاه شهید بهشتی به ادای سخنرانی مشغول بود. روحانی در سخنرانی خود با «بیسواد» خطاب قرار دادن منتقدان توافقنامه ژنو گفت: «چرا یک عده کمسواد باید حرف بزنند؟ اساتید دانشمند ما، بزرگان دانشگاهها چرا خصوصی حرف میزنند؟ چرا نمیآیند در میدان حرف بزنند؟ آینده تاریخ بر ما نمیبخشد».
پرده آخر: فردایی نیز باقی است!
دولت به دلیل عدم وجود پایگاه اجتماعی ثابت در 6 ماه گذشته تلاش داشته است جمعیتی را برای خود جمعآوری کند، در این بین سخنان دولت و بیاحترامیهای اعضای آن به ملت بیش از آنکه موجبات تحبب قلوب نسبت به روحانی شود گلایه عمومی را نسبت به دولت به وجود آورده است. عدم التزام به ولینعمت بودن مردم، بستن دهان منتقدان و تکلم وحده دولت باعث خواهد شد نه تنها امید به جامعه تزریق نشود بلکه سرخوردگی عمومی حاصل آید. آنچه نباید فراموش کرد آن است که مسؤولان در مظان رأی مردم قرار دارند و روحانی 4 سال بعد نیز در ترازوی آرای ملت قرار خواهد گرفت. مرحوم آیتالله مجتهدی تهرانی(ره) در یکی از سخنرانیهای خود این بیت معروف را میخواندند: «دیدی که خون ناحق پروانه شمع را / چندان امان نداد که شب را سحر برد».
میکائیل دیانی
منبع: وطن امروز