به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، روزنامه وطن امروز طی مطلبی آورده است:
سلام عمو!
من خیلی شما را دوست دارم و همه برنامههایتان را دیدهام. شما و امیرمحمد وقتی ورجه وورجه میکنید دلم غنج میرود. بابای من هم تا همین چند روز پیش با من، شما را میدید و حتی به شما پیامک زد تا با هم در برنامهتان شرکت کنیم. بابای من زیاد به تلویزیون علاقه ندارد و بیشتر روزنامه میخواند. مامانم میگوید بابایم ردهاش بالاست و تازگیها خیلی بالاتر رفته است.
او خیلی دوست دارد اصلاح کند و من نمیدانم تا حالا چرا در سلمانی «نعمت کچل» مشغول به کار نشده است. شما وقتی شعرهای خوبی میخواندید بابایم هم میخندید و به مامانم میگفت عجب برنامه باحالی اجرا میکند و پورنگ از خالهها بهتر اجرا میکند! البته وقتی مامانم نیست بابا به برنامه خالهها هم علاقه پیدا میکند و به من میگوید خالهها بهتر از عموها هستند! اما من، فقط شما و امیرمحمد را دوست دارم چون خالهها نمیتوانند در چند ثانیه این همه بالا و پایین بپرند. همه چی خوب بود اما روز جمعه که شما داشتید حدیث میگفتید یک دفعه بابام خیلی ناراحت شد! کلا بابام زود ناراحت میشود اما من نمیدانم چرا ناراحت شد. شما داشتید میگفتید که کلید همه پلیدیها، دروغ است و کلید دروغ نشانم دادید. من فهمیدم که نباید دروغ بگویم و وقتی گلدان خانه را شکستم، باید به بابا و مامان راستش را میگفتم. من به بابا و مامان دروغ گفتم که نمیدانم کی آن را شکسته است.
اما بابا یههو از عمو پورنگ ناراحت شد و حتی کانال را عوض کرد. تلویزیون ما با تلویزیونهای دیگر فرق دارد و یههو آنتن همسایه روی تلویزیون ما میافتد و شکلهای عجیب و غریب و خانمهای برفکی نشان میدهد! بابام بعد از حدیثی که گفتید ناراحت شد و یههو آنتن همسایه روی تلویزیون ما افتاد. بابام به من گفت: «دیگه عموپورنگ را نگاه نکن! عموپورنگ بد شده! دیگه اصلا نمیخواد عمو پورنگ نگاه کنی، بنتن بهتره. عمو پورنگ حرفای بدبد میزنه! اون دیگه عموی تو نیست! اون عوضی شده! اصلا چرا شبکه دو نگاه میکنی بیا اینجا رو نگاه کن!»
من باورم نمیشه شما حرفای بدبد بزنید و عوضی شده باشید! من شما را دوست دارم ولی بابا میگه آنتن شبکه همسایه برنامههای بهتری داره. نمیذاره شما را نگاه کنم و مجبورم برم خونه بهراد اینا تا شما را یواشکی ببینم. من این نامه را نوشتم که فقط یک سوال از شما بپرسم. شما چکار کردید که بابام عصبانی است؟