به گزارش گروه فضای مجازی« خبرگزاری دانشجو»، پس از پیروزی دکتر روحانی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و تحرکات پیدا و پنهان هاشمی رفسنجانی برای تحقق این نتیجه، اکنون شاهدیم که طی ماه های اخیر اکبر هاشمی رفسنجانی، فعالیت گسترده ای را در دستور کار روزانه قرار داده و تقریبا کمتر روزی است که تصویری از هاشمی رفسنجانی و خبری از اظهارات و نظریات وی در رسانه ها نباشد.
هر بار هم که ایشان در جمعی حاضر می شود یا مصاحبه ای می کند و در مسیر دلخواه روشنگری، افکار عمومی را به سوی تاریکی می کشاند، در واقع حرف هایی بر زبان وی جاری می شود که عمدتا تحت پوشش گسترده روزنامه های اصلاح طلب حامی فتنه 88 قرار می گیرد.
هاشمی اخیرا نیز در مصاحبه با یک روزنامه اصلاح طلب در بخشی از اظهاراتش در پاسخ به این سوال که «دانشگاهیان گله دارند که فضا برای بیان آزادانه انتقادات مناسب نیست. شما چه توصیهای به دانشگاهیان دارید؟» گفت: «من این را به همه میگویم، دانشگاهی و غیردانشگاهی ندارد. اگر توقع داریم که جامعهمان بهتر شود باید ریسک بپذیریم. نمیشود فکر را سرکوب کرد. نقش گاندی در هند این بود که به مردم میگفت یکی را میگیرند، دنبالش را بگیرید و بگویید که مرا هم به زندان ببرید. انگلیسیها آمدند بین دو شهر به همه درختان یک سر یا یک مرده آویزان کردند. باز گاندی به مردم گفت که بروید. واقعا آن قدر در زندان جمع میشدند که دیگر کسی نمیتوانست زندانی کند! اگر عموم، عمومی که میگویم نه همه مردم، آنهایی که میفهمند، حرف حقیقت را بزنند. اتفاقی نمیافتد و هیچ کس هم جرات نمیکند به مردم ظلم کند.»
هاشمی در حالی این حرف ها را به عنوان توصیه به دانشگاهیان و غیردانشگاهیان منتقد در زمان حاضر گفته که یحتمل فراموش کرده اند که این شیوه ها در قالب انتقاد نمی گنجد بلکه به مثابه یک مدل انقلاب است و حال آنکه عموم مردم در سال 57، انقلاب خود را در چارچوب اسلامی و با تفاوت های فراوان از انقلاب هند و سایر انقلاب های قبل و بعد از آن، به پیروزی رساندند. نقش آفرینی شخص آقای هاشمی در انقلاب اسلامی ایران هم البته قابل انکار نیست اما اینکه هم اکنون سعی دارد روش هایی در قالب انقلاب را به عنوان راه نقد معرفی کند، جای سوال دارد.
به هر حال از آنجا که یکی از تکالیف رسانه ها نقد است ما سعی می کنیم در چارچوب واقعی نقد طوری که به آقای هاشمی ثابت شود در جمهوری اسلامی فکر سرکوب نمی شود، چنان آزادانه و شفاف برخی انتقادات را به ایشان از بابت این اظهارات، وارد کنیم که البته امیدواریم جناب رفسنجانی این ریسک ما را تحمل کنند و ما را به خاطر فکرمان سرکوب نکنند؛ آنچنان که خود توصیه فرموده اند: «اگر توقع داریم که جامعهمان بهتر شود باید ریسک بپذیریم. نمیشود فکر را سرکوب کرد.»
1ـ نقش گاندی در استقلال هند، ایستادگی و دعوت مردم به مقاومت در برابر استعمار بریتانیا بود و گاندی کسی بود که علیه سیطره جامعه مصرف، یعنی مصرف کالاهای انگلیسی قیام کرد. بنابراین اگر آقای هاشمی می خواهد از گاندی و انقلاب هند برای جامعه امروز ایران که بسیار متفاوت از آن است، الگوبرداری کند، باید خود ایشان در انتقاد پیش قدم شود و به دولت آقای روحانی تذکر دهد که تا می تواند از انگلیسی ها و آمریکایی ها که به دنبال استعمار در ایران هستند، فاصله بگیرد و شکوفایی در ایران را به واردات و مصرف کالاهای خارجی در کشور گره نزند و به این راه امیدوار نباشد.
2ـ روشی که ایشان در سخنان سال 92 خود به عنوان نقد تعریف می کند و به مردم توصیه می فرماید، اگر بخواهد در سال 93 یا بعد از آن اجرا شود، یقینا به فتنه ای مانند فتنه سال 88 می انجامد و آقای هاشمی امروز همان شعارهایی را می دهد که برخی تجدیدنظرطلبان در سال 88 برای خلق یک انقلاب فانتزی و ترغیب و تقویت آشوب طلبان در کف خیابان سر می دادند. البته ناگفته نماند که همسر آقای هاشمی هم در جریان حوادث سال 88 از قافله عقب نماند و با توصیه به هواداران آقای موسوی به ریختن در خیابان ها، همین روش نقادی که امروز آقای هاشمی از عموم مردم انتظار دارد را ذیل انتقاد و جلوگیری از تقلب در انتخابات تعریف کرده بود.
3ـ آقای هاشمی تا قبل از انتخابات امسال مدام سعی داشت تا تصویری فراجناحی از خود به نمایش بگذارد اما این روزها با وضوحی بیشتر و بهتر از گذشته پیداست که ایشان کاملا حزبی و جناحی سخن می گوید و البته گاهی اوقات هم خانوادگی! آنچنان که در جمعی حاضر می شود و یا مصاحبه ای می کند و در آن به جای تعریف شیوه های صحیح نقد، مردم را به راهی دعوت می کند که امروز برخی از فرزندانش در آن راه گرفتار شده اند. در این شرایط بهتر است بداند که دانشگاهیان و عموم مردم مانند فرزندان دادگاهی ایشان (مهدی، فائزه و فاطمه) نیستند که به دلیل جرائم سنگین در پرونده، راه نقد در جامعه را با مقابله علیه حکومتی که همه را در برابر قانون مساوی می داند، اشتباه بگیرند. بهتر است که ایشان به خاطر رهایی فرزندان خود از زندان، مردم را برای رفتن به زندان دعوت نکنند بلکه راهی بجویند تا شاید فززندان ایشان هم مانند عموم مردم در راه قانون حرکت کنند.
در پایان بد نیست نقل قولی از فاطمه هاشمی بیاوریم که دو ماه پیش قبل از ورود به دادگاه انقلاب در جمع خبرنگاران، گفته بود: «برخی افراد تحمل نقد را ندارند و ما باید پیامبر را الگوی خود قرار دهیم. بر روی سر پیامبر، مخالفانش خاک می ریختند اما حضرت محمد (ص) با آنها می نشست و صحبت می کرد. ما رفتاری را در جمهوری اسلامی بنا نهادیم که غیر اسلامی و غیر شرعی است.»
اکنون اگر بخواهیم پاسخی به این ادعا بدهیم بهتر است، پدر ایشان را مثال بزنیم که مسیر نقد در جامعه امروز را الگوگیری دانشگاهیان و عموم مردم از افکار گاندی و راه استقلال هند می داند و با این حرف ها بر سر فرزند پیامبر (ص) و نائب امام زمان (عج) خاک می ریزد اما کسی با وی کاری ندارد و همچنان مصاحبه می کند و در جمعی حاضر می شود و گاها در مخالفت آشکار با اهداف متعالی انقلاب اسلامی و در امتداد اهداف فتنه 88 سخن می راند.
منبع: سراج24