به گزارش گروه فضای مجازی« خبرگزاری دانشجو»، مدتهاست که خانه های بسیاری از ایرانیان میهمانان ناخوانده ای دارد . میهمانانی که از طریق آنتهای ماهواره ، توانسته اند ساعتهای زیادی از وقت ایرانیان و مخصوصا بانوان سرزمینمان را به خود اختصاص دهند.
خیانت ، خشونت و مثلثهای نامشروع عشقی ، بیشترین مضمون سریالهای ترکیه ای است . اسپانسرها و مجموعه ناپیدای حامی این سریالها ، پس از مدتها آزمون و خطا متوجه شدند که باید مردم ایران و دیگر کشورهای خاورمیانه را از طریق یک فرهنگ مشابه تحت تاثیر در جهت فروپاشی قرار دهند .
آنها خوب می دانستند که برای فروپاشی یک سرزمین ابتدا باید از فروپاشی کوچکترین نظام اجتماعی آن جامعه ، یعنی خانواده آغاز کرد .
و چه انتخابی بهتر از کشور ترکیه . چند سال پیش عکسهایی هم سفر مرداک به ترکیه و دیدار وی با بالاترین مقامات این کشور منتشر شد .
گویی قرارداد اعلام نشده ای ، بسته شده بود وترکیه قرار بود مانند بسیار از نقشهای توخالی دیگر ، بازوی اجرایی این نقش نیز باشد .
این کار انجام شد و متاسفانه در ایران و دیگر کشورهای خانواده این سریالها مورد استقبال جامعه شهری نیز قرار گرفت .
از نظر نشانه شناسی و چینش پیامها در جهت تغییر رفتار ؛ سریالهای ترکیه ای در جهتی حرکت کرد و می کند اعضای یک خانواده پس از دیدن مکرر آن آرام آرام از هم دور می شوند .
این دور شدن قرار است نامحسوس اتفاق بیفتد و کافی اختلافاتی نیز در یک خانواده وجود داشته باشد که بتواند سرعت این جدایی را بیشتر و بیشتر هم بکند .
عادی شدن روابط نامشروع آن هم در کثیف ترین شکل ممکن که در خود ایالات متحده امریکا نیز قبیح شمرده می شود ، در راستای فروپاشی بنیان خانواده ایرانی و خاورمیانه ای ، از اهداف تهیه و تولید این سریالهای جهت دار محسوب می شود .
در چنین هنگامه ای مجموعه تلویزیونی پایتخت 3 پخش می شود که طبق آمارهای موجود و برخی نظر سنجی ها ، می تواند مخاطب را از چنگال سریالهای ترکی نجات دهد .
پایتخت ایرانی ایرانی است . برعکس سریالهای بی مایه ترکی ، ارتباط واقعی با تماشاگرش برقرار می کند . پیام پایتخت به زبان ساده این است که باید خانواده و گرمای آتش خانواده حفظ شود .
اعضای خانوده پای هم بایستند ( حتی پای اشتباهات و شکست های هم ) . این پیام به زیباترین شکل ممکن از طریق دیالوگ های فیلمنامه به مخاطب منتقل می شود .
نقی به عنوان پدر خانوده و هما به عنوان مادر خانواده در سخت ترین شرایط از پایتخت 1 در کنار هم ایستاده اند و خوشی ها و تلخی ها و سختی های بسیاری را گذرانده اند ، اما هم چنان در کنار هم و پشت هم می ایستند . دقیقا در نقطه مقابل سریال های ترکیه ای که به زبان فارسی از ماهواره پخش می شود .
نقی عاشقانه پدرش ، همسرش و فرزندانش و پسرخاله اش را دوست دارد و این علاقه و عشق را نویسنده در طول این سه قسمت به بهترین شکل در فیلمنامه گنجانده است و کارگردان هم به بهترین وجه آن را به تصویر می کشد .
پس پایتخت باید بماند ، چون مردم آن را می خواهند و با آن همزاد پنداری می کنند و این همزاد پینداری به نفع آنهاست . به نفع حفظ حریم خانواده و در نهایت به نفع ایران عزیز .
و پایتختهای زیادی باید در طول سال پخش شود تا مخاطب سرگشته و در خطر ایرانی ؛ از تاریکی سریال های بی مایه ترکیه ای ، و شاید بهتر بکوییم مرداکی ؛ رهایی پیدا کند .
منبع: افکارنیوز
پايتخت از زندگي ساده و صميمي ايرانيها ميگه
ولي smzجان شما خيلي با تنگ نظري نقد ميکنين هماحجابش بنظرم خوبه...مگه قرار بود روبند بزنه...