به گزارش خبرنگار سیاسی «خبرگزاری دانشجو»، جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه اصفهان و علوم پزشکی در واکنش به قطعنامه اتحادیه اروپا علیه ایران بیانیه ای منتشر کرده که مشروح این بیانیه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
در پی تصویب پیشنویس قطعنامهی اتحادیهی اروپا درقبال ایران ، ما، اعضای تشکل جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاههای اصفهان و علوم پزشکی اصفهان، مواضع خود را به شرح زیر اعلام میداریم:
1. بهعنوان اولین نکتهی پیشنیاز متن پیشرو، با توجه به اینکه مشی عنودانهی اروپا (به علاوهی همراهان همیشگیاش امریکا و اسرائیل) برای ما از روز روشنتر و آنچنان بر در افتاده است که همگان بر آن واقفاند، لازم میدانیم در ابتدا بیان داریم تصویب همهی قطعنامههای پیشین غرب برای ما محل توجه و اثر نبوده و این قطعنامه نیز چه به تصویب پارلمان اتحادیه اروپا برسد و چه تصویب نشود، این سازمانها هیچکدام مرجع مورد توجه و وثوق ما نیستند.
2. بررسی بندهای این قطعنامه نشان میدهد که اتحادیهی اروپا حتی به جمعیت کودکان زیر شش سال کشور ما (در مقدمه) نیز پرداخته است! این مطالعهی لحظه به لحظه یادآور ترس فرعون از تولد موسی و نشانی مشخص از اهمیت کشور بزرگ و مؤثر جمهوری اسلامی ایران در صحنهی جهانی است. بهعنوان علمداران آیندهی نظام، مواضع پیشین کشور را موفق و کارآمد دانسته، تا نابودی کامل دشمنان کشور عزیزمان بر استکبارستیزی، مخالفت با حاکمیت مبتنی بر اومانیسم و تکیه بر انسانیت و معنویت پافشاری کرده و تا برپایی تمدن جهانی اسلام این مواضع را حفظ و تقویت خواهیم کرد.
3. متن این قطعنامه حاوی مصادیق روشن " دخالت در امور داخلی کشورها " و بر این اساس مخالف صریح فصل اول منشور ملل متحد است. و جالب آنکه در متن آن آمده است که بهدلیل نگرانی مفرط اتحادیهی اروپا از نقض قوانین حقوق بشر در ایران نوشته شده است!
این دخالتهای شرمآور که در حمایت از حقوق زندانیان فتنهی 88 (مقدمه، بند14، بند16)، ابراز نگرانی از جدیت مجازات اعدام در ایران (مقدمه، بند14، بند15)، غیر دمکراتیک خواندن انتخابات در ایران (مقدمه) و درخواست بازگشایی انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران (بند19) اعمال شده است، علاوه بر آنکه نشانهای دیگر از دست داشتن غرب در درگیریهای سال 88 است، اوج بلاهت آنان را در تشخیص حدود و مرزهایشان نشان میدهد. اگر کشورهایی در جهان بوده و هستند که دستمایه و جیرهخوار بودن را میپذیرند یا در منافع اینان مشترک و با آنان همسفرهاند، ملت ایران در تاختن بر "ژاندارم" رفیق امریکایی اروپا در سال 57 نشان داد که سفرهی وابستگی کشور را یکسره بر خواهد چید، بر پایهی عقیدهی خویش ساختارسازی و قانونگذاری کرده و عزتمند خواهد زیست.
اکنون نیز ملت غیور ایران با پیگیری شعار اولیهی "استقلال" انقلاب، هرگونه پا فرا نهادن بیگانه از حدود استقلال کشور را برنمیتابد و به اتحادیهی اروپا توصیه میکند به جای نگرانی از اوضاع جامعه مدنی (بند18)، حقوق بنیادین انسانی (مقدمه) و عدم آزادی بیان، عقیده و مذهب (بند15) نگاهی به آمارهای اقتصادی و اجتماعی و اوضاع حقوق بشر و زندانیان و پیروان مذاهب مختلف در کشورهای عضو خود بیندازد!
4. مطابق معمول، گزینههای پیشنهادی ارتباط ایران و اروپا (بندهای 4 تا 10 ) و نیز بندهای 20 ، 21 و 22 بدون درک بنمایههای فکری، اعتقادی و انقلابی نظام و ملت ایران بیان شده است؛ تجربه نشان داده همکاری و ارتباط کشورهای اروپایی با کشوری که نگرشی متفاوت با آنان دارد، تنها در صورت رضایت خاطر اروپا ممکن بوده و در صورت حصول این رضایت، به دلیل طبیعت و خوی تاریخی اروپا به مستعمره کردن ملتها، این ارتباط یک ارتباط ذلتبار برای کشور غیر اروپایی و در حقیقت شکلی از استعمار نو و فرانو ست. به طور خاص، عمق و جدیت اختلاف نگرشهای اسلامی با جهانبینی امپریالیستی و اومانیستی غرب و وجوب و شرافت عزت در نگاه اسلامی، این تضاد را فاحشتر کرده و چنین ارتباطی با این شرایط ناممکن مینماید.
ملت ما به لطف تحریمهای سنگین و مدام نویسندگان قطعنامه و همپالگیهای آنان، بدون نیاز به ارتباط در این شرایط، مسیر خوداتکایی خود را ادامه خوهد داد.
5. اشارهی مکرر این قطعنامه به پایه و اساس بودن توافق ژنو ( مقدمه، بند1، بند3، بند4، بند12 ) در موضوع روند رابطهی اتحادیهی اروپا با ایران (بند4) و به دنبال آن خوشبینی به آیندهی روابط ایران و غرب (مقدمه)، نگرانی از عدم همکاری کامل(!) ایران با سازمان انرژی اتمی (مقدمه) و عدم همکاری با برخی ملتهای اروپایی (مقدمه) نشان از عدم شناخت کارکرد "رهبری" در سیاستگذاریها و جهتگیریهای کلان نظام جمهوری اسلامی و نیز عدم آشنایی با فرهنگ دینی ملت ایران و تأثیر باورهای دینی در شیوه تعامل آنان با کشورهای جهان است.
6. صدای ادامهی دخالتهای بیحساب و بیشمار غرب در مسائل سایر کشورهای جهان از این قطعنامه ( سوریه(بند11)، خاورمیانه(بند12)، افغانها(بند13) ) نیز شنیده میشود. چارچوب حسابشدهی سیاست خارجی مشخص جمهوری اسلامی ایران در قبال کشورها و مسائل مربوط به آنان، درسی برای غرب است تا به جای جنگافروزی و قیمومیت سفیهانه و مدام در نقاط مختلف جهان، ملتها را در کشورهای خود صاحب حقوق و اختیارات ملی بداند.
7. حوادث چند ماه اخیر سفارتِ کشور عضو اتحادیهی اروپا، اتریش، در ایران، نشان داد تسخیر لانه جاسوسی امریکا در ایران، حقیقتاً انقلابی بزرگتر از انقلاب در نظام رژیم شاهنشاهی و تاًییدی دیگر بر عظمت امامت خمینی کبیر بود.
پیشنهاد باز شدن نمایندگی اروپا در تهران (بند5)، پیشنهاد دستورمآبانهی ویزای فوری و بدون شرط گزارشگر ویژهی اتحادیهی اروپا (بند16) و سفر کمیسیونر ارشد سازمان ملل (بند16) همه را ابزارهایی اروپایی برای جاسوسی، دخالت در امور داخلی کشور، ادامهی دشمنی غرب و مجرای توطئه ها و نقشه های آنان برای کشور خود میدانیم. و اگرچه این رویهی غرب را در سالهای حیات انقلاب، در ایران و سایر کشورهای جهان دیدهایم، در چند ماه اخیر این باور در ما تثبیت شده است.
امروز ما جوانان ایران اسلامی با نگاهی به حوادث جهان، شاهد تغییر چینش و نقش کشورهای مستکبر و تأثیر روشن اسلام بر فضای آن هستیم و این قطعنامه را نیز تلاش مذبوحانهی مستکبران برای بازیافتن جایگاه از دست رفتهشان میدانیم. با ایمان به تحقق وعدهی الهی، جهان را در حال یک نوآرایی هدفمند و پهنهی زمین را در حال استقبال از بهار ظهور مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف میبینیم." واللهُ متمُ نوره وَ لَو کَرِهَ الکافِرون"