به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»،انتخاب موفقیت آمیز همسر مستلزم عوامل بسیاری از جمله داشتن شناخت است. سیر منطقی این انتخاب شامل مراحل انتخاب اولیه، گذراندن دوره شناخت نامزد و تصمیمگیری نهایی درباره اوست اما بسیاری از افراد به دلایلی در راه انتخاب همسر اشتباهاتی را مرتکب میشوند که به جای ضرری در حد صرف یک هزینه یا وقت اندک، به ضررهای گستردهتری مثل صرف هزینههای بیشتر و گستردهتر، و البته وقتی طویلتر و طولانیتر میانجامد.
کمتوجهی به مرحله میانی (دوره شناخت نامزد و همسر آینده) موجب بالا رفتن امکان اشتباه در تصمیم گیری نهایی است.
برای نزدیک شدن به کیفیت و کمیت مطلوب دوره شناخت همچنان شاهد موانع فرهنگی ای هستیم که هرقدر به شهرهای کوچک و نقاط دور افتاده کشور نزدیک شویم آن موانع را عظیم تر خواهیم یافت.
عقد برای راحتی خیال
هنوز هم خانواده هایی هستند که پس از انجام مرحله خواستگاری و انتخاب اولیه دختر و پسر، با حذف مرحله شناخت، مهر عقد دائم بر انتخاب اولیه ایشان زده و دوره نامزدی را تبدیل به دوره عقد می کنند. استدلال این گونه خانواده ها چنین است: می خواهیم عقدشان کنیم خیالمان راحت شود؛ به بیان دیگر، تن سپردن به دوره آشنایی پیش از ازدواج فرزندان برای این پدر و مادرها اسباب ناراحتی خیال است.
از نتایج احتمالی این شتاب والدین برای رسیدن به آرامش آن است که اگر انتخاب، اشتباه بود و ناهمخوانی و مشکلاتی در رابطه زوج وجود داشت با عقد زودهنگام، ناچار شوند به زندگی نامطلوب تن داده و یا در صورت از کف دادن طاقت، پس از سال ها رنج و تحمل و مدارا به دنبال طلاق رفته و تبعات و پیامدهای آن را پذیرا باشند؛ چنین است که تعجیل برای رسیدن به آرامش خیال لزوماً ایشان را به هدف مطلوب نخواهد رساند. از این رو بهتر است خانواده ها بعد از آشنایی اولیه اقدام به رفت و آمد خانوداگی کرده و در چارچوب شرع و عرف جامعه اجازه دهند دختر و پسر زیر نظر والدین با خصوصیات یکدیگر بیشتر آشنا شوند تا هم این آشنایی باعث کاهش تضادهای بعدی گردد و هم خانواده ها با رعایت عرف مرسوم راه آشنایی بیشتر را فراهم کنند.
مقاومت در برابر حقیقت
گرچه خانواده ها پس از مراسم خواستگاری و انتخاب اولیه دختر و پسر، با معاشرت آنها برای شناخت بیشتر موافقت می کنند اما همیشه انصراف و پشیمانی ایشان از انتخاب را به سادگی نمی پذیرند، غافل از آنکه پس از دوره شناخت با 2 گزاره منطقی روبرو هستیم که یکی تایید و دیگری رد انتخاب است و دلیل منطقی وجود ندارد که لزوما در انتظار تایید انتخاب باشیم، در حالی که برخی انگیزه های احساسی و فرهنگی والدین را به انتظار تایید انتخاب می نشاند و پشیمانی فرزندشان از انتخاب را گونه ای ناکامی و شکست می دانند؛ به ویژه اگر این پشیمانی (پشیمانی از انتخاب فرد خاص پس از دوره نامزدی) چندبار تکرار شود. چه بسا همین انگیزه ها و تمایلات احساسی و فرهنگی و شتاب برای عروس یا داماد کردن فرزند و نیز هراس از به هم خوردن نامزدی فضای تصمیم گیری عاقلانه را برای زوج جوان تنگ کند. چه خوب است اگر پدر و مادر پس از دوره شناخت به فرزند خود بگویند: اگر به انتخاب خود باور و اطمینان بیشتر یافته ای از انتخاب درست تو خوشحالیم و اگر از انتخاب خود پشیمان شده ای باز هم خوشحالیم که به موقع متوجه مشکلات احتمالی شده و از یک زندگی مشترک ناموفق، بر کنار مانده ای.
پخش اخبار
یکی از اشتباهات و عادات ناپسند فرهنگی برخی والدین آن است که پیش از قطعی شدن مسئله انتخاب همسر، در حالی که فرزندشان دوره شناخت نامزد را می گذراند دوست و فامیل را از انتخاب اولیه فرزندشان باخبر می سازند، همین امر سبب می شود که اگر زن یا مرد جوان از انتخاب خود پشیمان شوند فضای مناسبی برای بیان آنچه در دل دارند، نیابند. گویی باید دلیل پشیمانی و نتایج شناخت نامزد را برای همه اطرافیان توضیح دهند. قدری خودداری در بیان مسائل خصوصی خانواده و پرهیز از شتاب برای خبرکردن دیگران از پیامد منفی رنج و فشار روحی برای فرزندان خواهد کاست.
گاه پیچیدگی و بزرگی این اشتباه در حدی است که برخی خانواده ها شروع آشنایی و نامزدی زوج جوان را با یک مهمانی مفصل اعلام می کنند. دوستی می گفت: پس از قدری معاشرت و شناخت نامزدم، از انتخاب خود پشیمان شده و خانواده را از پشیمانی و تغییر تصمیمم آگاه کردم، پس از آن از مادرم شنیدم: «نمی خوام چیه؟ من 200 نفر را شام دادم!» سخن این مادر به خوبی نشانگر کاستی هایی است که در آن حرف مردم، همچنان پیشتاز است و بر سعادت فرد ترجیح داده می شود.
شتاب برای تدارکات ازدواج
اگر هنگامی که زوج نامزد شده در حال شناخت یکدیگر هستند، خانواده ها را در تدارک جشن و تهیه جهیزیه و گرفتن وام و… ببینند خود را در معرض یک عمل انجام شده می یابند و دوره نامزدی عملاً کارکرد واقعی و اصلی خودش (شناخت) را از دست داده و تبدیل به مقدمه ازدواج می شود. مفیدتر است اگر در دوره شناخت نامزد، رفتار والدین، همواره به زوج نامزد شده نشان دهد که بیش و پیش از هر چیز در انتظار نتیجه شناخت و تحقیق زوج از یکدیگر هستند.
آسان گیری نابجا
بارها شاهد بوده ایم که زن یا مرد جوان از برخی رفتار ناشایست نامزد و یا مشکلات ارتباطی اش با او نزد پدر و مادر شکایت می برد و از ایشان می شنود که «خوب می شه. وقتی رفتید زیر یک سقف درست می شه.» روشن است که نمی توان در رۆیا و تخیل و آرمانخواهی مطلق زیست و توقع انسان کامل از همسر داشت اما هشدارهایی چون گرایش فرد به مواد مخدر، وابستگی های بسیار به خانواده، خست، عدم کنترل خشم، داشتن همنشینان ناشایست و تفاوت های عمیق و وسیع فرهنگی و فردی و… مواردی نیست که به سادگی قابل چشم پوشی باشد و تنها زیر یک سقف رفتن مشکلی را حل نمی کند. گاه دیده شده که برخی خانواده ها توقع دارند اختلالات روحی و مشکلات اخلاقی و رفتاری فرزندشان نیز با ازدواج برطرف شود! به بیان دیگر ازدواج را جایگزین مراجعه به روانپزشک و مشاور می دانند.
نداشتن توانایی تفکیک مسائل
معاشرت محدود زن و مرد جوان در دوره نامزدی، گونه ای وابستگی و تعلق خاطر ایجاد می کند (هر قدر هم که برای خود تکرار کنند در دوره شناخت به سر می برند) این وابستگی و تعلق خاطر، زمانی دردسر ساز می شود که زوج متوجه می شوند مشکلات جدی در رابطه شان دارند اما به دلیل بندهای احساسی قادر به تصمیم گیری عاقلانه نیستند. در این گونه شرایط برعهده والدین است که فرزند را در تفکیک مسائل احساسی و عقلی یاری داده و به او یادآور شوند که برای تن ندادن به زندگی فرسایشی و قربانی نشدن به دلیل ازدواج اشتباه، باید دوره نقاهت روحی و احساسی و رنج دل کندن را تاب آورد.
به تأخیر انداختن آزمایش های پزشکی
شایسته است انجام آزمایش های پزشکی، پیش از آغاز مرحله شناخت مورد توجه قرار گیرد. گاه غفلت از این امر پیامدهای رنج آور و یا جبران ناپذیری را به دنبال می آورد و آن زمانی است که زوج جوان پس از اطمینان یافتن از هماهنگی و توافق فکری و فرهنگی و ایجاد وابستگی و باور به یکدیگر، نتیجه منفی آزمایش را مانع ازدواج خود می بینند.
منبع: جام جم