به گزارش گروه فضای مجازی« خبرگزاری دانشجو»، شهری چهار فصل و جزو پاکترین کلان شهرهای جهان. اما این شهر در طول سالهای بعد از انقلاب در آتش اختلافات سیاسی عده ای سوخته است به صورتی که امروز با نرخ بالای 30 درصدی بیکاری، رتبه اول بیکاری را در کشور دارا است. مشکل اعتیاد و مواد مخدر در این شهر نگران کننده شده است و با مشکلات فرهنگی بسیاری نیز روبرو است. از نظر پیشرفت و توسعه از شهرهای هم سطح خود جامانده است. اما آنچه که امروز شیراز را به این نقطه رسانده است، چیست؟
از دهه ی 60 عده ای با مخالفت و ضدیت در مقابل نماینده امام در استان فارس عملاً شیراز را به میدان جنگ منافع خود تبدیل نمودند که دود آن فقط به چشمان مردم این شهر رفته است. شرح این ماجراها آنقدر زیاد است که بیان آن مثنوی هفتاد من می طلبد. از آن روزی که در نماز جمعه به سوی نماینده امام و امام جمعه شیراز مهر پرتاب کردند تا ایجاد موج تهمت ها و تخریب ها علیه جریان ارزشی در این شهر و در نهایت ماجرای غم انگیز فتنه 88 در شیراز.
اما این جریان در دهه 80 شکل دیگری به خود گرفت. روزگاری در این شهر، هفته ای نبود که به بهانه ای نهادهای انقلابی مانند سپاه پاسداران، دفتر امام جمعه، قوه قضائیه و... مورد شدیدترین هجمه ها از سوی این گروه پرمدعا قرار نگیرند. نمونه هایی از آن در اقداماتی که در مقابل طرح فلاحت در فراغت صورت گرفت که نهایت با بررسی دستگاه های مسؤول مشخص شد ادعاهای این افراد در بسیاری از موارد بی اساس بود و فقط این دستاویزی شد برای تخریب آیت الله حائری شیرازی نماینده وقت امام و مقام معظم رهبری در استان و این درحالی بود که این افراد همیشه نسبت به فسادهای آشکار جریان اصلاحات در استان چشمان خود را بسته بودند.
این روند تا جایی پیش رفت که مقام معظم رهبری در دیدار با دانشجویان در شیراز صراحتا از دانشجویان خواستند که از ورود مصداقی به این گونه مسائل پرهیز کنند. اما این گروه که ادعای پیروی از ولایت را با خود یدک می کشند هیچ گاه به فرمان ایشان جامه عمل نپوشاندند. با ورود استاندار منتسب به جریان انحرافی در دولت دهم، این افراد به اقدامات خود هماهنگ با جریان انحرافی شدت دادند و در همین راستا امروز کار به جایی رسیده است که در عرصه اقتصاد هیچ سرمایه گذاری جرات ورود به این استان را ندارد جز باندهای قدرت و ثروت اصلاح طلبان که در این هیاهوی ساختگی اقدامات خود را پیش می برند و در عرصه سیاسی در این سالها نهاد ارزشی ای وجود ندارد که مورد هجوم خارج از انصاف این گروه قرار نگرفته باشد؛ سپاه پاسداران، دفتر امام جمعه، قوه قضائیه، معدود نمایندگان اصولگرای شهر شیراز و در نهایت شورای شهر فعلی اصولگرای شیراز، تنها موارد اندکی از هدف های تخریب این گروه ها هستند.
اما سال گذشته شیراز شاهد یک اتفاق امید بخش بود، عده ای از افراد خوش سابقه و ارزشی در ائتلافی هماهنگ تحت عنوان اصولگرایی به شورای شهر راه یافتند و پس از 3 دوره امروز تقریبا تمامی سال گذشته شیراز شاهد یک اتفاق امید بخش بود، عده ای از افراد خوش سابقه و ارزشی در ائتلافی هماهنگ تحت عنوان اصولگرایی به شورای شهر راه یافتند و پس از 3 دوره امروز تقریبا تمامی لیست، جریان حزب اللهی در شورای شهر هستند
لیست، جریان حزب اللهی در شورای شهر هستند. این شورا، غلام مهدی حقدل که از نیروهای شناخته شده شهر است و همگی افشاگری های او را در شوراهای اول و دوم در ارتباط با فسادهای سازمان یافته در شهر به یاد دارند، به ریاست خود برگزید. اما این جریان مجعول حتی قبل از شروع به کار شورای جدید به تخریب این نهاد پرداختند. از بحث اعتیاد در شهر که قانونا شهرداری ها هیچ مسؤولیتی در قبال آن ندارند تا مشکلات عمرانی روستاهای اطراف شهر، بهانه هایی بود برای تخریب عنوان اصولگرایی در شیراز. چراکه امروز همه می دانند تنها نهاد اصولگرای باقی مانده پس از انتخابات همین شورا است و سیاسیون پشت پرده نباید اجازه دهند این مجموعه موفقیتی کسب کند.
آخرین بهانه این جریان که متاسفانه در بدنه برخی از جریانات دانشجویی هم نفوذ کرده اند، ساخت برجی است در یکی از خیابان های مرکزی شهر و این بار کلید واژه تخریب "ترافیک شهر" است! و قضیه را طوری وارونه جلوه داده اند که گویی شورا در حال انجام خیانتی بزرگ به شهر است. حال آنکه این برج ها 11 سال پیش و در زمان شورای دوم به تصویب شورای وقت رسیده و مالک می تواند در 20هزار متر از زمین خود برج بسازد. امروز که این امر به شورای اصولگرا رسیده است مالک، حکم دادگاه برای ساخت و ساز را دارد و همه مجوزهای قانونی را دریافت نموده است و حمایت استاندار و دیگر نهادهای دولتی را نیز به دست آورده است. حال شورا این امر را مدیریت کرده و توانسته است، زیر بنای ساختمانی این پروژه را به 5 هزار متر کاهش دهد، 15 هزار متر فضای سبز به مردم هدیه کند، هتل را در این پروژه تجاری جای دهد و یک مجتمع تجاری را به یک مرکز تخصصی پزشکان و فروش تجهیزات پزشکی تبدیل کند به گونه ای که تنها 2 طبقه از این برج، تجاری محسوب می گردد. در آخر، وضعیت این پروژه به گونه ای شد که 60 درصد از سود ساخت این برج ها به حساب شهرداری می رود. حال تبدیل این چالش شهری را به یک فرصت برای شهر باید چگونه تعبیر نمود؟!
یکی از نکات قابل تأمل را نیز اصنافی از اعضای شورای شیراز این گونه ذکر کرده است: حال این پروژه بدون اینکه منفعتی برای شهر داشته باشد، به شورای چهارم رسیده است. مطمئنا اگر مالک این پروژه در زمان حال برای اخذ مجوز به شورای چهارم مراجعه می کرد، شورا از وارد آمدن مضرات و لطمات این پروژه به المان شهری جلوگیری می کرد. متاسفانه هم اکنون شاهدیم برخی جریانات در شهر شیراز از بابت تصویب این پروژه شورای چهارم را زیر سوال می برند این در حالی است که این دوستان باید از این موضوع آگاه باشند که همه تصمیم گیری ها در خصوص احداث این برج، قبل از شورای چهارم گرفته شده و به صورت قانون درآمده است. حال شورای چهارم تلاش کرده است این بازی برد و باخت را به یک بازی دو سر برد تبدیل کند که شهر شیراز نیز از احداث این برج به منفعتی برسد.
نکته جالب این قضیه آنجا است که اساتید حامی جنبش سبز (مانند دکتر ح) که نامه حمایت از وزیر فعال در فتنه را امضا کرده بودند؛ و همچنین رئیس سابق شورای شهر شیراز (مهندس ب) که خودش مجوز بسیاری از این برج های بدون ضابطه را بدون اینکه سهمی برای شهرداری و مردم قائل باشد، امضا کرده بود، ؛ و همچنین یکی از کاندیداهای شکست خورده انتخابات شورا (مهندس ر) که به جریان انحرافی منتسب است، نیز از این جریان مجعول حمایت می کنند و این خود شاهد دیگری بر ادعای ماست.
هدف از این نوشته دفاع از برج سازی نیست چراکه با حکم قانونی دادگاه چه بخواهیم و چه نخواهیم متاسفانه مالک این برج را خواهد ساخت، هدف معرفی گندم نمایان جو فروش است که سالها هر جریان ارزشی که در شهر قدرتی و نفوذی پیدا می کند را زیر پای تهمت ها و دروغ ها له می کنند و همیشه جاده صاف کن جریانات قدرت و ثروت اصلاح طلب بوده اند. در این میان دانشجویان باید بدانند که در زمین چه کسی بازی می کنند و پازل چه گروهی را تکمیل می نمایند تا خدای ناکرده جنبش دانشجویی به ابزاری برای مقاصد سیاسی یک گروه خاص تبدیل نشود.
منبع: جهان