به گزارش گروه فضای مجازی« خبرگزاری دانشجو»، دکتر محمدحسن قدیری ابیانه ریشه مشکلات اقتصادی کشور را اقتصاد وابسته به نفت و عمل نکردن به رهنمودهای رهبر معظم انقلاب دانسته و افزود: ما به فرمایشات مقام معظم رهبری عمل نکردیم که سالهاست می فرمایند باید اقتصاد کشور از نفت و وابستگی به نفت نجات پیدا کند تا حداقل اگر روزی خواستیم، بتوانیم درِ چاههای نفت را ببندیم و بدون اتکا به نفت زندگی مردم و اداره امور کشور پیش برود.
مشروح این مصاحبه که در «مجله صوتی داد »شنیده شد، را در ادامه می خوانید.
وابستگی اقصاد به نفت، یک معضل بزرگ برای کشور است
شما علت مشکلات اقتصادی، مخصوصا مشکلات اقتصاد نفتی کشور را در چه می بینید؟
ما یک معضل بزرگ در کشور داریم و آن مسئله ای به نام وابستگی اقصاد به نفت است و مردم تصور میکنند چون این پول نفت دست دولت است پس دولت باید هزینه های ما را تامین کند. در حقیقت شما اگر پیشنهادهای مردم به دولتمردان را در نظر بگیرید میبینید همه پیشنهادها در زمینه هزینه کردن این پول در امور رفاهی و امثال آن است، نه در اموری که تولید ثروت می کند.
اگر به فرمایشات مقام معظم رهبری در زمینه اقتصاد عمل کرده بودیم، الآن در مذاکرات با 1+5 ما تهدید کننده بودیم
ما به فرمایشات مقام معظم رهبری عمل نکردیم که سالهاست می فرمایند باید اقتصاد کشور از نفت و وابستگی به نفت نجات پیدا کند تا حداقل اگر روزی خواستیم، بتوانیم درِ چاههای نفت را ببندیم و بدون اتکا به نفت زندگی مردم و اداره امور کشور پیش برود. اگر این کار را کرده بودیم امروز در مذاکراتی که با 1+5 داشتیم ما در موضعی بودیم که تهدید میکردیم دیگر نفتمان را به شما نمیفروشیم. اما چون این وابستگی باقی مانده آنها تهدید و اقدام می کنند تا ما نتوانیم نفتمان را بفروشیم.
آمریکا بدهکارترین کشور دنیاست/ چاک هیگل: ما در موضعی نیستیم که برای بقیه کشورها تعیین تکلیف کنیم
الآن کشورهایی مثل ایتالیا، آلمان فرانسه بیش از 2 هزار میلیارد یورو بدهکارند یعنی 2 برابر درآمد 35 سال نفت ایران. و بدهکارترین کشور هم آمریکاست با 17 هزار میلیارد دلار، یعنی 15 برابر 35 سال درآمد نفت ایران، که این بدهی دولت فدرال آمریکا، بدون بدهی های ایالتی و بدهی های شهرداری و بدهی خود مردم است. فقط دانشجویان آمریکا 1 هزار میلیار دلار بدهکارند یعنی به اندازه 35 سال درآمد نفت ایران. و هر سال به اندازه 35 سال درآمد نفت ایران به بدهی آمریکا اضافه میشود. یعنی آنها در حال سقوط از موضع ابرقدرتی هستند و خود آقای چاک هیگل وزیر دفاع جدید آمریکا گفت آمریکا دیگر در موقعیتی نیست که برای بقیه کشورها تعیین تکلیف کند. همین که خودشان بر این مطلب اذعان دارند خیلی خوب است تنها راه نجات آمریکا هم این است که مالک منابع نفتی خاورمیانه بشوند.
اما ما یک مشکل بزرگتر از وابستگی به نفت در کشورمان داریم که اگر بخواهیم از وابستگی اقتصادی به نفت نجات پیدا کنیم باید ابتدا از آن مشکل نجات پیدا کنیم.
چه مشکلی بزرگتر از وابستگی به نفت؟
آن مشکل بزرگتر این است که مردم وابستگی ذهنی به نفت پیدا کردند و در مورد میزان درآمد نفت دچار توهم هستند. من چون به طور دائم در نفاط مختلف کشور سخنرانی دارم، وقتی از مردم نسبت به تصورشان از میزان در آمد نفت سوال می کنم تصورشان این است که به ازای هر نفر در ماه از 1 میلیون تومان شروع میشود و تا بیش از 1 میلیارد تومان در ماه هم توسط برخی از افراد بیان می شود.
مردم در مورد میزان درآمد نفتی کشور دچار توهم اند
اما مثلا در سال 91 رقمی که برای درآمد نفت پیش بینی شده بود بیش از 61هزار میلیارد تومان بود که این رقم بیش از سالهای قبل از اول انقلاب تا سال 91 بود. این 61 هزار میلیارد تومان عدد درشتی است و هر که میشنود فکر می کند عجب بودجه زیادی، اما برای اینکه بفهمیم اندازه واقعی آن چقدر است آن را به اعداد قابل لمس برای مخاطب تبدیل میکنم، اگر این مبلغ را تقسیم بر 75 میلیون نفر و تقسیم بر 12 ماه کنیم میشود برای هر نفر ماهانه 67 هزار تومان. درحالیکه این اوج درآمد نفتی بود که پیش بینی شده بود و محقق هم نشد. اصلا مردم اینچنین تصوری از درآمد نفت ندارند. آن فردی که تصور ماهانه 1 میلیون تومان دارد یعنی 16-17 برابر میزان واقعی، چه بسا افرادی که خیلی بیشتر از ماهی 1 میلیون تومان هم تصور می کنند. بنابراین وقتی تصور مردم از درآمد نفت زیاد است فکر می کنند باید معیشت، رفاه، مسکن، درمان، آموزش و ... را دولت تامین کند. البته فقط مردم این توهم را ندارند بلکه مسئولین و نمایندگان وحتی بسیاری از مقامات بالای کشور و حتی برخی اقتصاد دان های ما نیز دچار همین توهم اند.
مثلا کسی که 600 هزار تومان حقوق می گیرد، اگر 67 هزارتومان پول نفت ماهانه هر نفر را هم به طور تقریبی 60 هزار تومان در نظر بگیریم، حقوق این فرد معادل سهم کامل 10 نفر از درآمد نفت است. یعنی یک عده کپرنشین شدند تا من این حقوق را بگیرم.
هر که پرمصرفتر یارانه اش بیشتر/ از جیب فقرا برمیداریم و به ثروتمندان میپردازیم
نظرتان در مورد طرح هدفمندی یارانه ها چیست؟
ما در یارانه هم مشکل داریم. در یارانه از جیب فقرا به ثروتمندان میپردازیم و دو قورت و نیمشان هم باقیست.
هر سال مجلس و دولت با هم بودجه ای را تصویب میکنند، در این 35 سال ردیف حمایت از محرومین، عشایر، روستاییان، کارگران، معلولان و یتیم ها را داشتیم، اما هیچ وقت در بودجه ردیف حمایت از رفاه طلبان و ثروتمندان نداشتیم. اما ما از نفتمان روزانه 1700000الی 1800000 بشکه را در داخل تولید می کنیم این نفت مال همه مردم است. مردم که نفت خام مصرف نمی کنند پس باید پالایش شود، پول ساخت پالایشگاه، حقوق پرسنل، حمل و نقل و توزیع با دولت است یعنی از جیب مردم پرداخته میشود. پس این نفت سفید، بنزین و گازوئیل متعلق به همه مردم است. حالا اگر نفت خام بشکه ای110 دلار باشد یعنی لیتری 70 سنت. فروش نفت خام در خلیج فارس که ارزانترین جای دنیاست چون مهمترین مرکز تولید نفت است میشود لیتری 2100 تومان این 2100 تومان (70 سنت) بعد از پالایش میشود لیتری 80 و خورده ای سنت یعنی حدودا لیتری 2400 - 2500 تومان. اگر هم ما بنزین یا نفت سفید و گازوئیل را وارد کنیم درمیاد لیتری 2400- 2500 تومان. الان هم داریم 2 میلیارد دلار بنزین به همین قیمت وارد می کنیم. برای اینکه در دسترس مردم قرار بگیرد باید حمل و نقل و توزیع شود. که با هزینه حمل و نقل و انبارداری و ... نفت سفید ، بنزین و گازوئیل در میاید لیتری 3000 تومان. که این لیتری 3000 تومان مال همه مردم است. اما ما چطور تقسیم می کنیم؟ ما میایم یارانه میدهیم و قیمتش را ارزان میکنیم. نفت سفید را لیتری 100 تومان میدهیم، یعنی بشکه ای کمتر از 6 دلار. نفت خام بشکه ای 110 دلار است، فراورده اش 120- 130 دلاراست و تمام شده آن با هزینه با حمل و نقل و توزیع بشکه ای 160 دلار میشود، اما ما بشکه ای 6 دلار میدهیم. گازوئیل غیر سهمیه ای را لیتری 300 تومان و به میزان یک دهم قیمت واقعی میدهیم. اما به خاطر سهمیه ای که برای کامیونها در نظر گرفتند 11 هزار کامیون کشور اصلا کار نمیکند چون این سهمیه را بگیرد و به قاچاقچی ها بفروشد، سودی بیش از آنکه کار کند بدست می آورد. یارانه بنزین کمتر از نفت سفید و گازوئیل است اما چون ما نفت سفید و گازوئیل را ارزانتر از بنزین میدهیم تصور میشود ارزششان کمتر است، در حالیکه نفت سفید و گازوئیل گرانتر و اگر صادر کنیم پول بیشتری بدست میاوریم. ما بنزین را لیتری 400 تومان و 700 تومان میدهیم. من با این 400 تومان سهمیه ای کاری ندارم. برای بنزین آزاد لیتری 700 تومان ، ما2300 تومان یارانه میدهیم. اگر این برنج هندی سبد کالا را ملاک قرار دهیم، یارانه یک باک 60 لیتری بنزین آزاد معادل است با 36 کیلو برنج یعنی مصرف سالانه برنج یک نفر. کسی که هفته ای فقط 60 لیتر بنزین آزاد بزند بدون در نظر گرفتن بنزین سهمیه ای، در یک ماه 600 هزار تومان یارانه به وی تعلق میگیرد یعنی معادل سهم یارانه نقدی 13 نفر. حالا هرچه تعداد ماشین هایش بیشتر باشد و هرچه پر مصرفتر باشد یارانه بیشتری میگیرد. یا کسی که خانه 40 متری دارد، مقداری یارانه بابت گرما و سرما و روشنایی منزلش به او تعلق میگیرد و هرچه خانه اش بزرگتر باشد یارانه اش بیشتر است. یارانه کسی که چهلچراغ روشن میکند بیشتر از یارنه کسی است که یک عدد لامپ روشن می کند.
اجرای طرح هدفمندی یارانه ها بهتر از انجام نشدنش بود/ یارانه بنزین هواپیما برابر با ماهی 2 تن طلاست
اجرای این طرح را درست می دانید؟
دهک اول جمعیتی یعنی 10 درصد از ثروتمند ترینهای جامعه که وضع مالیشان که نسبت به بقیه بهتر است، سهمشان از این یارانه پنهان 30 برابر 10درصد از فقیرترینهای جامعه است. این پول را از کجا به اینها میدهیم؟ از فقیرترها میگیریم و به ثروتمندترها میدهیم. یارانه بنزین هواپیما برابر با ماهی 2 تن طلاست، چرا این هزینه را میپردازیم؟ چون میخواهیم بلیط هواپیما ارزان باشد. خوب کسی که میخواهد با هواپیما پرواز کند خودش این پول را بپردازد، چرا ما سهم کسی که جاده ندارد را بگیریم به او بدهیم؟ میتوانیم به جای آن، این پول را در نقاط حادثه خیز جاده ها سرمایه گذاری کنیم. میتوان این پول در یک جای بهتر برای ایجاد اشتغال و درمان و... استفاده شود. پارسال گفته میشد اگر 6 هزار میلیارد تومان به وزارت بهداشت داده شود بستری شدن بیماران در بیمارستانهای دولتی رایگان میشود، امسال در مجلس اعلام کردند سالی 200 هزار میلیارد تومان هزینه یارانه سوخت است. ما 200 هزار میلیارد تومان میدهیم برای یارانه سوخت ولی 6 هزار میلیارد تومان نداریم. قبل از مرحله اول هدفمندی با همه اشکالاتی که به آن وارد است بهره ثروتمندان 40 برابر بود. یعنی هدفمندی بهترین راه نبود و اشکالاتی هم دارد اما اجرا شدنش از نشدنش بهتر است.
این باور که " اگر سوخت گران بشود همه چیز گران میشود و اگر همه چیز گران شود فقرا زیر دست و پا له میشوند! " غلط است
در ایران یک فرمولی به عنوان باور عمومی مطرح میشود که میگویند: " اگر سوخت گران بشود همه چیز گران میشود و اگر همه چیز گران شود فقرا زیر دست و پا له میشوند! " پس برای اینکه فقرا زیر دست و پا له نشوند باید سوخت ارزان بماند و برای اینکه سوخت ارزان بماند دست کنیم در جیب فقرا سهم فقرا را بگیریم بدهیم به ثروتمندترها؟! و توجیه شان این است که اگر بنزین 5000 تومان هم بشود آن که ثروتمند است برایش مهم نیست و میپردازد! در همه چیز به همین صورت است و در واقع یارانه بیشتر به ثروتمندان تعلق میگیرد که این روال درستی نیست.
حضرت علی (ع) وقتی به حکومت رسید با بیت المال چه کرد؟ زیاده خواهان را تدریجی حذف کرد؟
چه پیشنهادی برای رفع این مشکل دارید؟
برخی میگویند به تدریج اینکار را بکنیم، من میگویم حضرت علی به عنوان یک حاکم نمونه و امام معصوم وقتی به حکومت رسید با بیت المال چه کرد؟ آیا گفت به تدریج از زیاده خواهان و زیاده خواران حذف می کنم یا گفت از امروز حذفشان می کنم؟ اگر ما داریم سهم فقرا را میگیریم و به ثروتمندان میدهیم، چرا به تدریج حذف کنیم؟ خوب یک دفعه حذف کنیم. من معتقدم بعضیها نمیدانند، نه وضع موجود را میدانند که چه فاجعه ای است و نه اینکه ما چه پولی را داریم از دست میدهیم و اندازه ها دستشان نیست. لذا الان گفته شده در بانک مرکزی 800 تن طلا ذخیره شده. چون ما یک مدت به ازای فروش نفتمان به جای دلار طلا میگرفتیم. 800 تن طلا یارانه کمتر از 6 ماه سه قلم سوخت است. خوب ما این پول را درست هزینه کنیم. البته اگر ما این پول را هم درست هزینه کنیم یک سری مسائل کشور حل میشود اما کافی نیست و اقتصاد کشور نباید براساس منابع طبیعی باشد بلکه باید براساس کار و تلاش باشد. ما اگر این پولهایی که داریم یارانه میدهیم یا پول نفتی که داریم خام میفروشیم و بعد در امور روزمره هزینه میکنیم اگر اینها را در تولید ثروت، عمران و آبادانی، ایجاد شغل که ثروت زا باشد هزینه میکردیم امروز جز پیشرفته ترین کشورها بودیم.
منبع: فرهنگ نیوز