به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، آنچه بهانه تحریر این یاداشت شد، اظهارات و انتقادات مدیرعامل سابق شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی از برخی سیاستهای دولت در حوزه بنزین و نیز انتشار اسنادی درباره آلایندگی بنزین وارداتی بود که در دو روز گذشته بازتاب زیادی در رسانهها داشت.
ابتکار جدید یک نهاد مهم زیستمحیطی در صدور اطلاعیهای بیشناسنامه و عجیب و غریب درباره آلودگی بنزین تولید داخل، بهطور کاملا اتفاقی همزمان شده است با مصوبه و تصمیم دولت برای واردات بنزین! موضوعی که برخی نمایندگان مجلس و کارشناسان، معتقد به مشکوک بودن آن هستند؛ چراکه از نظر آنها امکان جابهجایی مبالغ هنگفتی بهعنوان پورسانت، حقالزحمه و... به بهانه واردات بنزین وجود دارد.
آنچه در اطلاعیه این نهاد مهم زیستمحیطی بیش از هر چیز مشهود و به قول عامه «تابلو» است، ادبیات و نحوه تنظیم آن است. جمله آغازین اطلاعیه را باهم مرور میکنیم: «دولت دهم برای خنثیکردن تحریمها... بدون برنامهریزی بلندمدت....»
یک نهاد تخصصی که از حضور دهها کارشناس، صاحبنظر و خبره بهرهمیبرد هرگز تن به چنین ادبیاتی نمیدهد. برای نمونه میتوان به اطلاعیههای بسیاری از سازمانهای تخصصی کشور اشاره و مراجعه کرد.
بنابراین جمله آغازین یک اطلاعیه (که باید رویکرد تخصصی و کارشناسی داشته باشد) با یک عبارت سیاسی همراه است، آن هم عبارتی که این روزها بسیاری از مقامات ارشد دولت مستقیم یا غیرمستقیم بر زبان جاری میکنند تا بتوانند برای برخی اقدامات خود توجیه داشته باشند.
در بند اول اطلاعیه نیز اینگونه آمده است: «با مراجعه به منابع اطلاعاتی نظیر کتب مرجع...»
مشخص نیست که دقیقا منظور این نهاد مهم زیستمحیطی کدام مرجع است. اگر منظور آنها کتابچه مشخصات استاندارد فرآوردههای نفتی است که باید گفت مطابق اطلاعات این کتاب، بنزین تولید داخل مطابق با استاندارد یورو است. اگر منظور، مرجع و کتاب دیگری است که باید دقیقا اشاره میشد. چراکه مخاطب امروزی از پذیرفتن حرفهای کلی معذور است و باید با مصداق و سند با او سخن گفت.
در بند دوم این اطلاعیه نیز همان اظهارات قبلی برخی مقامات مرتبط با محیطزیست تکرار شده است: «بنزن و آروماتیکها... بسیار فراتر از استانداردهای مورد نظر است. براساس نمونههای مستقیم برداشت شده از واحدهای توزیع بنزین شهر تهران و آنالیزهای انجام شده در کشور آلمان...»
ابهام اول این است که «کدام استانداردهای موردنظر؟» ابهام دوم اینکه «آیا درباره ادعای خود مبنی بر ارسال نمونههایی به آلمان و پاسخ آلمانها، میتوانند سند و مدرک ارائه دهند؟» و ابهام دیگر: «وقتی آزمایشگاههای داخلی طبق گفته مدیران شرکت پخش فرآوردههای نفتی، مهر تایید بر کیفیت بنزین داخلی زدهاند، چرا اصرار بر ارسال نمونه به کشورهای خارجی دارند؟ و چرا هیچ اشاره مستقیم و مصداقی به نتایج آزمایشهای داخلی نکردهاند؟»
سیدعلی سیدمومنی از مدیران شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی، ماهها قبل در گفتوگو با «وطن امروز» از برخی ادعاها مبنی بر ارسال نمونه بنزین ایران به کشور آلمان انتقاد کرده و گفته بود: «این افراد حتی یک برگ سند و گواهی آزمایشگاهی درباره این ادعای خود به ما ارائه نکردهاند.»
در بند سوم ادعا شده است «مراکز مستقل دانشگاهی نیز این آمار را تایید کردهاند.» منظور دقیقا کدام مراکز دانشگاهی است؟ اگر چنین ادعایی صحت دارد، باید پرسید این مراکز مستقل زیر نظر چه افرادی اداره میشوند و به عبارتی درصد استقلال واقعی آنها چقدر است؟
بند چهارم اما تنها جایی است که این نهاد زیستمحیطی حاضر شده است دست از کلیگویی بردارد و حداقل یک مصداق برای حرف خود ارائه کند: «براساس طبقهبندی آژانس تحقیقات سرطان که در سال 2004 انجام پذیرفته، بنزن در گروه مواد سرطانزا قرار داشته.» علت آوردن «مصداق» و ذکر مرجع مشخص در این بند مشخص است. چرا که «موضوع» مطرح شده در این بند بسیار کلی است و قرار نیست این نهاد زیر سوال برود.
اگر قرار بود برای بندهای قبلی اطلاعیه، مرجع یا سند مشخصی معرفی شود، امکان افشاشدن برخی مسائل پشتپرده وجود میداشت و مخاطبان یا رسانهها میتوانستند از مراجع معرفی شده، نسبت به استعلام صحت و سقم مطالب اقدام کنند اما در این بند فقط گفته شده «بنزن سرطانزاست!» و سند آن «تحقیقات فلان آژانس است!» اتفاقا اگر در این بند، هیچ مرجع و سندی ارائه نمیشد مخاطب آن را میپذیرفت. انتظار مخاطب این است که در بندهای قبلی این اطلاعیه، مرجع یا سند و مصداق ذکر میشد. یکی از جالبترین و سیاسیترین بخشهای این اطلاعیه، بند پنجم است؛ جایی که سعی دارد با یک ابتکار در نظریهپردازی، ریاست این نهاد مهم زیستمحیطی را از اتهاماتی که برخی منتقدان به خاطر عملکرد سابقش متوجه وی میکنند، تبرئه کند: «نتایج اندازهگیریهای هیدروکربنهای خاص در سالهای 1376 در تهران نشان میداد غلظت آلاینده بنزن در حدود میزان استاندارد بوده است. ضمن آنکه در آن سالها...»
گذشته از ادبیات و جملهبندی ناقص این بند، مشخص است که تنظیمکننده اطلاعیه ماموریت مهمی داشته و آن پاسخ به منتقدانی است که میگویند: «چرا خانم یا آقای... اکنون دغدغه محیطزیستی پیدا کرده و چرا در سالهای 76 به بعد که مسؤولیت مستقیم در حوزه محیطزیست داشته، در برابر برخی معضلات سکوت کرده است؟»
قصد ما این نیست که ریاست این نهاد را به خاطر عملکرد گذشتهاش زیر سوال ببریم. چرا که حتما او نیز پاسخی برای موضعگیریها یا اقدامات خود دارد. بحث اصلی ما این است که چرا اطلاعیهای که از سوی یک نهاد تخصصی صادر میشود و باید رویکرد کارشناسی داشته باشد تا این حد نزول مییابد و ابزاری برای تطهیر یک عده میشود؟
در ادامه همین بند، ابهام دیگری نیز وجود دارد؛ آنجا که میگوید: «غلظت بنزن در بعضی نقاط تهران به بالاتر از صد برابر حد مجاز نیز میرسد!»
اوایل بهمن ماه 1392 بود که یکی از مقامات همین نهاد مهم زیستمحیطی سه بار تاکید کرد: «وضعیت بنزین در تهران حاد و خطرناک نیست.»
چگونه است که با گذشت سه ماه از این اظهارنظر مهم، آن هم توسط فردی که کارشناس مطرح و شناختهشده این حوزه است، اتفاقات دیگری میافتد و یک اطلاعیه بینام و نشان و بیشناسنامه صادر میشود تا همه حرف و پیامش این باشد که «تصمیم دولت یازدهم برای حذف بنزین پتروشیمی... گامی مثبت و موثر برای... کاهش هزینههای تحمیل شده به مردم در سالهای گذشته است.» این هم از پایان «سیاسی» یک اطلاعیه مهم!
منبع: وطن امروز