کد خبر:۳۱۳۸۱۱
در نشست «بررسی اقتصاد مقاومتی» مطرح شد:

با مدل کاپیتالیسمی هرنقشه‌ای بانک جهانی بکشد در دام آن می‌افتیم/ سازمان‌های اقتصادی ما بعد انقلاب دست انقلابیون نیفتاد

نظام پولی و مالی کشور نظامی بسیار فشل است و ضد همه اهداف ماست. نظامی که ما را فلج کرده. حقیقت این است که شرکت ملی نفت، سازمان برنامه و بانک مرکزی بعد انقلاب دست انقلابیون نیفتاد.

به گزارش خبرنگار آزاداندیشی «خبرگزاری دانشجو»، اولین نشست از سلسله نشست های اقتصاد مقاومتی به همت مرکز تحقیقات  بسیج دانشگاه امام صادق (ع) و شورای عالی انقلاب فرهنگی و دبیرخانه هیأت حمایت از کسی های نظریه پردازی، نقد و مناظره در محل دانشگاه امام صادق(ع) و در فضایی تخصصی و صمیمی برگزار شد.


در این نشست مهدی زریباف و روح الله ابوجعفری به بیان نظرات خود در ارتباط با «تاریخ مدل های اقتصادی انقلاب و مولفه های لازم برای تحقق اقتصاد مقاومتی در کنار مفهوم سازی آن» پرداختند.


ابوجعفری که خود از دانش آموخته های رشته اقتصاد دانشگاه امام صادق(ع)بوده در ابتدا پس از معرفی خود؛ شروع بحث را با خاطراتی از دانشگاه آغاز کرد و گفت: ما که به دانشگاه آمدیم اقتصاد یک مسئله بود و اهمیتش برای من پررنگ بود. به خصوص وقتی که بحث‌های اقتصادی می‌شد می‌دیدیم بعد اقتصادی پررنگ است و تشویش و عدم رضایت در این زمینه وجود دارد و متاسفانه تخصیص منابع به درستی صورت نمی‌گیرد.


این مسائل برای ما دغدغه بود. البته در آن زمان در دانشگاه بحث‌های اقتصادی سنگین‌تر و بحث‌های آموزشی نیز سخت‌تر بود. ما درس‌های اقتصادی را می‌خواندیم سال اول،دوم و سوم. وقتی به شهرستان برمی‌گشتیم خانواده سوال می‌کردند فرضا نظر تو راجع به سرمایه‌گذاری در بورس و یا...چیست؟ و ما نظری راجع به اقتصاد ایران نداشتیم .


من از سال پنجم دانشگاه وارد فضای کار شدم و باید بگویم چیزهایی که در دانشگاه می‌خوانیم با موضوعاتی که تجربه زیست اقتصادی است متفاوت است. منطق و زبانی که می‌خوانیم جای دیگر کاربرد دارد. وقتی که در مرکز فناوری آغاز به کار کردم با مسئله دیگری به نام فناوری آشنا شدم که در اقتصاد خرد هم آن‌قدر این مسئله را بزرگ نمی‌دیدیم مگر اینکه کمکی به رشد نرخ تابع بکند.


فناوری در آن فضایی که ما تجربه کردیم یک پارامتر اساسی در اقتصاد بود با این عنوان که فناوری از جنس توانایی انجام کار است. وقتی می‌گوییم مثلا فناوری نساجی را داریم یعنی پارچه ای را که نیاز داریم از ورودی گرفته تا خروجی خودمان تولید کنیم.


 اما تجربه هایی در کشور وجود دارد مثلا اینکه ما ده بار کارخانه پتروشیمی زدیم اما بار یازدهم نیز مجبور شدیم همان‌ها را وارد کنیم. در بعد عمل هم که نگاه می‌کنیم می‌بینیم اقتصاد مقاومتی یعنی اقتصادی مقاوم است که اینطور نباشد که پس از ده بار کارخانه پتروشیمی زدن بازهم نیازهایش را از خارج وارد کند.


این‌ها تجربه می‌خواهد که دانشگاه به شما منتقل نمی‌کند. پس یک مقدار از فضای عملی را باید کشف کرد و سراغ راهکار رفت. این پیام را می‌خواهم به شما بدهم که اگر دغدغه شما اقتصاد مقاومتی است جدای از بحث‌های نظری؛ بحث‌های عملی نیز مهم هستند. حتی می‌توانید برای این تجربه با تاجری در خانواده خود صحبت کنید و وقتی ببینید برای وارد کردن کالایی قانونی مجبور است از اول تا آخر رشوه بدهد آن‌وقت تجربه زیسته پیدا می‌کنید.


در ادامه مهدی زریباف که از دانش آموختگان نسل اول دانشگاه امام صادق (ع) بوده در پاسخ به این سوال که مفهوم اقتصاد مقاومتی و ارتباط آن با اقتصاد اسلامی چیست و خواستگاه آن کجاست گفت: باید از اینجا شروع کرد که نسبت انقلاب اسلامی در حوزه اقتصاد با اقتصاد متعارف چه بوده و چرا رهبری این بحث را بیشتر مطرح می‌کنند من تا آنجا که حافظه‌ام یاری می‌کند تا قبل از فروپاشی شوروی عمدتا گرایش‌های اقتصادی در میان انقلابیون چپ بود و حداقل در زمان جنگ در خاطرم هست که کسانی که امروزه پرچمدار اقتصاد لیبرالیزم هستند با بیان مسائلی همچون مقابله با بازار، عدالت اقتصادی و حمایت از کارگران به اقتصاد چپ گرایش داشتند.


حتی در آن زمان عده‌ای می‌گفتند باید با بمب بازارتهران را منفجر کنیم اما امروزه می‌گویند چاره‌ای به جز پیوستن به بازارهای جهانی و ورود سرمایه های خارجی نداریم.


رویکرد امام(ره) روشن بود اما امروز متاسفانه استحاله خاصی در ایران رخ داده.به نظرم اقتصاد مقاومتی آخرین سنگر ماست.اوایل انقلاب در مقابل جریان چپ بحث اقتصاد اسلامی مطرح شد که جذابیت داشت که چه سازوکاری دارد. آن اوایل تلاش‌هایی در حدود سال 64-63 انجام شد. فارغ از اینکه ما در سطوح نظریه‌پردازی چگونه عمل کردیم بعد از جنگ اتفاق عجیبی افتاد که حتی فساد فراوانی که هم اکنون دیده می‌شود؛ حتی فساد فرهنگی، ریشه در تصمیمات آن زمان دارد.

 


زمانی که موشک به تهران می‌زدند من با آقای درخشان ملاقات داشتم.آن زمان درست در اقتدار بودیم و برخی مناطق عراق را هم گرفته بودیم و شرایطی بود که همه تصور می‌کردند بغداد را نیز خواهیم گرفت.ایشان گفتند باید برای اقتصاد پس از جنگ فکری بکنیم. این صحبت ایشان دو سه سال قبل از اتمام جنگ بود و  البته کسی تصور نمی‌کرد جنگ به این زودی‌ها تمام بشود.


من به ایشان گفتم چه ضرورتی وجود دارد؟که ایشان چند تحلیل داشتند که من به مرور زمان متوجه تحلیل‌های ایشان شدم.یکی این بود که اگر امروز فکرنکنیم لیبرالیسم برای ما فکر خواهد کرد و دکتر درخشان واقعا احساس خطر می‌کردند و آلمان پس از جنگ را مثال می‌زدند و یا ایشان می‌گفتند ما پس از جنگ با نوکیسگانی طرف خواهیم بود که فسادشان مشخص می‌شود. از قضا فروپاشی شوروی که اتفاق افتاد جریان سلطه اقتصادی به دست سرمایه داری افتاد و ما هم که مکتب نداشتیم و دولت ما طرفدار مکتب شیکاگو آن هم به شکل بسیار ضعیفش بود. حالا تصور کنید برای جریان مقاومت چه اتفاقی می‌افتد؟


اولین عملکرد دولت پس از جنگ آقای هاشمی استقراض از خارج بود که واضح است از لحاظ شرعی حرام است و خود من جزو منتقدین بودم، یا در آن زمان مثلا همه بانک‌های ما ملی شدند. کلا از بانک‌های زمان شاه چهار بانک باقی ماند.


حتی بنی صدر هم طرفدار اقتصاد مقاومتی بود


حتی بنی صدر هم طرفدار اقتصاد مقاومتی بود و در این زمینه کتاب داشت.هرچند مثل همه رییس جمهورها بعد ریاست جمهوری اش تغییر کرد.باز بگویم آقای درخشان از اولین کسانی بود که مخالف این سیستم بود و معتقد بود این سیستم به نفع اغنیاست و نه مستضعفین. در نظام آموزشی هم یادم هست که این بحث‌ها خصوصا در دانشگاه امام صادق(ع)که انقلابی بود جدی تر مطرح می‌شد و مثل سایر دانشگاه ها دکترای اقتصاد تاسیس شد اما هیچ کس توجه نمی‌کرد ساختار نظام اسلامی چیست و در نظام آموزشی دنبال نیکلسوم افتادیم.


الان که اینجا ایستادیم و رهبری شعار اقتصاد مقاومتی می‌دهند طبیعی است. اینکه در یکی دو سال اول آقای هاشمی بحث اقتصاد بدون درآمد نفتی را مطرح می‌کرد حتما یک چیزی می‌دید که اینگونه می‌گفت. به هرحال ایران کشوری بود که تمام معادلات منطقه را برهم زده بود و آیا دنیا این کشور را رها می‌کند؟ما در آن زمان کل سیاست ملی را به ارز گره زدیم.


ما در تمام دوران جنگ بودجه را بدون دلار بستیم ولی بعد از آن کشور را با دست خودمان دلاری کردیم


ما در تمام دوران جنگ بودجه را بدون دلار بستیم ولی بعد از آن کشور را با دست خودمان دلاری کردیم و این یک خیانت است که هرسال نرخ ارز را می‌بینیم. با این وضعیت معلوم است هرنقشه ای که بانک جهانی برای ما بکشد در دام آن می‌افتیم چون فکرنمی‌کنیم.مجلس ما چه وضعیتی دارد؟ یک مشت کارشناس استراتژیک نشستند و دارند اقتصاد را دنبال می‌کنند.


ساختار اقتصاد ما تجارتی از نوع رانت خوارانه است


30 سال است ما تورم داریم و نمی‌فهمیم چقدر آثار روانی دارد و ریشه را شناسایی نمی‌کنیم. اصلا ساختار اقتصاد ما تجارتی از نوع رانت خوارانه است و همه اش صوری است.خدمت حوزه علمیه هم باید رسید که در این مدت چقدر تئوری پردازی و مدل پردازی کرد. در حال حاضر همین که مردم در کنار نظام هستند خوب است. در همین مسیر که می‌آمدم پنج خانم دیدم که روسری‌شان را برداشته بودند.علتش حداقل «اکل مال بالباطل»است و من معتقدم نظام ما ربوی است. وقتی از پول، پول درمی‌آوریم.


درحال حاضر در کشور ما نرخ‌ها خیلی بالاست و در دنیا همچنین چیزی نیست. چرا نرخ سود پایین می‌آید؟ چون هیچ چیزی تحلیل مشخصی ندارد. ضربه ای که در حال حاضر لیبرالیزم به اقتصاد ما می‌زند کم‌نظیر است. ما همیشه فکر می‌کردیم لیبرالیسم اقتصادی از فرهنگی جداست و تاثیر نمی‌گذارد. در حالی که اشتباه می‌کردیم و باید بپذیریم وضعیتی که در شمال تهران به وجود آمده طبیعی است.وقتی که پول ارزش پیدا می‌کند و حتی عده‌ای سربازی را با پول می‌خرند همین می‌شود.


اما سراغ سوال شما بروم که اقتصاد مقاومتی یعنی چه؟ بحث این است که می‌خواهیم از چارچوب پارادایم اقتصاد خارجی خارج شویم.آیا ما نظام مالی‌ای بهتر از این نمی‌توانستیم طراحی کنیم؟آیا یارانه ها ضرورت داشت به این صورت اجرا شود؟ که البته اجرایش خودش یک بحث است.


نبودند کسانی که می‌گفتند اگر به صورت نقدی اجرا شود همین اتفاقات می‌افتد؟با اسلام امضایی نمی‌شود اقتصاد اسلامی مطرح کرد. رها کن هرچه شد،شد.ا ین توجیه اکثر حوزوی ها است.


در حال حاضر باید اقتصاد و فرهنگ را گره بزنیم


ما باید اقتصاد مقاومتی را از جنبه های متفاوت ببینیم، اما در حال حاضر باید اقتصاد و فرهنگ را گره بزنیم. در حال حاضر باید یک سری مولفه ها را مطرح کنیم مثل مردمی کردن اقتصاد. رهبری گفتند در یک سخنرانی که منظور من از اصل 44 مردمی کردن بود. اما همه می‌گفتند منظور خصوصی کردن است و من معتقدم ما اصلا بخش خصوصی نداریم بلکه نوعی مافیاست که وابسته به رانت و دولت و نرخ ارز است.


اقتصاد مردمی یعنی اقتصادی که همه در فرآیندش حضور جدی دارند


ما مثلا بحثی داریم با عنوان درون زایی. این که همش منتظرید که خارجی ها سرمایه گذاری کنند که اشتغال ایجاد بشود اشتباه است. بگذریم که بحث امنیت سرمایه نیز مهم است و سرمایه گذاری دیگران تبعاتی نیز دارد و آیا به تبعاتش فکرکردید؟ اقتصاد مردمی یعنی اقتصادی که همه در فرآیندش حضور جدی دارند نه اینکه تجارت دست خواص است.


در بخش تولید؛تولیدگران واقعی همیشه هشتشان گروی نهشان است. عرض من این است که مردمی کردن اقتصاد یعنی در حوزه مصرف نیازهای واقعی مردم تامین شود و نه کاذب. در واردات هم همین‌طور است. حتی درتجارت تا حرف می‌زنیم می‌گویند ایران خودرو چه می‌شود؟ اینها را رها کنید به ملت بیچاره ای بچسبید که یک جهیزیه برای دخترش نمی‌تواند تهیه کند.


تخصیص 150ملیارد دلار برای خودروسازی منطقش کجاست؟این وضعیت ده‌ها مرض و بیماری و خودکشی می‌ارزید که چون کشورهای خارجی فرمودند کشوری با 70 ملیون جمعیت باید خودروسازی داشته باشد ما هم قبول کنیم؟


اقتصاد انگلیس را نگاه کنید. ما از آنها آمریکایی تر هستیم


این مهاجرت وحشتناک به سمت شهرها نمادهای فرهنگی است. در بحث خصوصی سازی من معتقدم هرنوع انحصار اعم از دولتی یا خصوصی ضداسلامی است.ما می‌توانستیم یک سری الگوهای متفاوت در اقتصاد کشور ایجاد کنیم. قوانین کشور را باید تغییر می‌دادیم. اقتصاد انگلیس را نگاه کنید. ما از آنها آمریکایی تر هستیم.


در قانون تجارت ایران می‌گوییم حق رای با صاحبان سرمایه است


قوانین تجارت آنها عادلانه تر از قوانین ما است.کسی که صاحب سرمایه می‌شود در غرب حق دخالت ندارد اما در قانون تجارت ایران می‌گوییم حق رای با صاحبان سرمایه است.


مردم با نتایج اقتصاد کار دارند. یک بنده خدایی به من می‌گفت من که علم اقتصاد را نمی‌فهمم من فقط این را می‌فهمم که سیب زمینی گران شده!!! مردمی کردن اقتصاد یعنی کاری که جهاد سازندگی در زمان جنگ کرد. اینکه حتی کسی که دوتخم مرغ داشت آن را برای رزمنده ها می‌آورد.


با یک آقایی از مسئولین صحبت می‌کردم که ایشان طرفدار اقتصاد لیبرالیستی بود و می‌گفت من طرفدار اقتصاد آزاد هستم اما خودم وقتی ماشین 600 ملیونی را زیرپای جوان 16 ساله می‌بینم وحشت می‌کنم. به خدا قسم ما این را نمی‌خواستیم. زمان انقلاب امام می‌فرمود فقرا ولی نعمت ما هستند اما الان دولت خواهش می‌کند که به فقرا یارانه بدهید و نگاه تهدید آمیز هم اضافه شده که سیاستی در آن وجود دارد.


در ادامه روح الله ابوجعفری گفت: ما وقتی مسائل اجرایی را در کنار مسائل نظری نمی‌بینیم دچار خطا می‌شویم. وقتی مسائل اقتصادی را از خارج وارد می‌کنیم همان چهارچوب لیبرالیستی را در تحلیل مسائل در نظر می‌گیریم و وقتی وارد فضای اقتصادی کشور می‌شویم رانتی را می‌بینیم که در کشور شکل گرفته که می‌خواهیم با اقتصاد آزاد مدیریتش کنیم و در اینجا به اقتصادی شکننده می‌رسیم و اینها عامل مفاصلی در دیگ اقتصادی کشور می‌شود که باعث انفجار آن است.


باید به نظام بانکی و همچنین نظام تصمیم گیری توجه خاصی مبذول شود. بعد از انقلاب ما نگاهی دوگانه داریم چراکه در حوزه نظر بحث خصوصی سازی را مطرح کردیم و در حوزه عمل با تورم و محدودیت‌های قانونی روبرو می‌شویم. کسی که می‌خواهد کاری را شروع کند باید هزار و یک جا برود و این گلوگاه‌ها  تفکر خاصی برآنها حاکم است و تبدیل شدند به محل رانت گرفتن هرکسی که سهم خودش را می‌خواهد.


اگر کشور از جایی بخواهد زمین بخورد نظام اقتصادی است


به حدی فضا دلالی شده که نظام تصمیم گیری تبدیل به معضلی بزرگ شده. اگر کشور از جایی بخواهد زمین بخورد نظام اقتصادی است که هروقت برای حل کردنش آمدیم بدترش کردیم.


نکته بعدی اینکه گفتید چرا اقتصاد مقاومتی مطرح شد.وقتی دوستان خود ما در اداره جات می‌نشینند رفتارشان عوض می‌شود؛ چرا که درگیر چارچوب اداری می شوند.این فضا به واسطه تحریم تشدید شد.تحریم که اتفاق افتاد یک سری اتاق فکرهایی در آمریکا به این نتیجه رسیدند که یکی از مفاصل مهم اقتصادی ما نفت است. حال مدل اقتصادی ما چه شد؟ نفت را بفروشیم به جای آن کالا و خدمات وارد کنیم.


در سال 90 یک میلیون نفر از ایران به ترکیه رفتند. با کاردار سفارت صحبت می‌کردم حداقل هرکدام 1000 دلار خرج می‌کنند. یعنی یک ملیارد دلار خدمات از ترکیه وارد کردیم. شما اگر از اینجا به کیش می‌رفتید گران‌تر درمی‌آمد تا ترکیه. پس گفتند نفت و درآمد را تحریم کنیم.

 


دومین مفصل واردات کالا و خدمات است. شما وقتی می‌خواهید واردات کنید باید اول پول را پرداخت کنید. آمدند نظام بانکی را تحریم کردند و وقتی نظام بانکی تحریم شد نتوانستیم ال سی باز کنیم.جلوی سرمایه گذاری ما گرفته شد.


نقطه سوم حمل و نقل بود که اینها همه تابع پروتکل بود. چیزی که پررنگ بود بیمه بود. تا بار کشتی که از جایی به جایی می‌خواهد برود را بیمه نکنید اصلا کشور مقصد کشتی را قبول نمی‌کند. جالب است بدانید ما که تحریم شدیم دنیا گفتند پس اگر ما هم با آمریکا و انگلیس درگیر شویم همین اتفاقات برای ما رخ می‌دهد . آنها فهمیدند و دنبال حل مسئله هستند. پیمان‌ای ارزی از سال 2007 به بعد دقیقا واکنشی به جریانات ما است در حالی که بانک مرکزی ما هنوز هم یک پیمان ارزی دوجانبه امضا نکرده.


ما اقتصاد را مصرف زده کردیم


بحث‌های تاریخی که دکتر زریباف اشاره کردند بسیار مهم است و متاسفانه حافظه تاریخی ما قطع است. ما اقتصاد را مصرف زده کردیم و کسانی که در داخل کشور پولدار شدند از دو بخش مسکن و واردات و صادرات بود که بخش مسکن محل رانت شد.


علت طرح اقتصاد مقاومتی این است که اقتصاد ما دارد از هم می‌پاشد.یکی از تئوری‌های ما اقتصاد مردمی است.حضرت آقا با زبان بی زبانی دارند می‌گویند ما در اقتصاد مردمی نیازمند تئوری‌پردازی هستیم. با این فضا در حوزه و دانشگاه چیزی بیرون نخواهد آمد. ما در مساله اقتصاد مردمی دو نگاه آزاد و مارکسیستی داریم. یکی از مسائلی که این دو مکتب راهشان را از هم جدا کردند بحث توزیع است که عوامل تولید ما چقدر سهم می‌برند؟


اگر پایه‌اش را کار و سرمایه و زمین در نظر بگیریم اقتصاد سرمایه‌داری می‌گفت این ارزش باید به سرمایه برگردد و این یک کار تحقیقاتی می‌طلبد که به قول کوپر حدس عالمانه بزنیم. حدس عالمانه این است که حق هرکدام را به اندازه ارزش هرکدام برگردانیم.


مارک می‌گفت ارزش اضافی که در انتهای سرمایه می‌ماند را باید به نیروی کار برگردانیم و اقتصاد لیبرالیستی می‌گفت باید این ارزش را به صاحبان سرمایه برگردانیم و این در حالی است که اقتصاد اسلامی می‌گفت باید این ارزش اضافی به ذی حق برگردد.


نمونه‌اش تعاونی‌های نسل جدید است که می‌گویند با بلوک های سهام کار کنیم. اگر شما کارخانه ای دارید عوض اینکه بگویید اینها سهام دار هستند و باید مدیریت کنند می‌گوییم نمایندگان سرمایه‌داران بشوند یک بلوک، کارگران بشوند یک بلوک و ...آن‌وقت شما می‌خواهید بنگاه را اداره کنید و بیایید از نمایندگان اینها استفاده کنید.


اقتصاد مردمی با اقتصاد خصوصی متفاوت است


این یکی از مدل‌های مردمی است که می‌شود روی آن کارکنید و وقتی احاد مردم را وارد نکنیم دچار دیکتاتوری اقتصادی می‌شویم. پس اقتصاد مردمی با اقتصاد خصوصی متفاوت است و اقتصاد خصوصی مصادره به مطلوب شده.


مهدی زریباف در ادامه با اشاره به اینکه بخش اول صحبت ما مرثیه بود و الان باید به امید پرداخت چراکه دولتمان هم دولت امید است گفت:فهم اینکه بدون یک مدل درست نمی‌توانیم تصمیم بگیریم خیلی خوب است.

 


یکی از ظلم‌هایی که در نظام ما اتفاق می‌افتد آنارشیسم تصمیم‌گیری است و وقتی هورمونی خودش را از دست می‌دهد تصمیم خوبی نخواهیم داشت. یک عده اقتصاد مقاومتی را مقام سازی اقتصاد تعریف می‌کنند انگار ما راهی به جز اقتصادی که در حال حاضر داریم، نداریم.


ما که وارد کننده مدل‌های اقتصادی غربی هستیم طبیعتا نتایجی بهتر از آن را دریافت نمی‌کنیم. بعد از 30 سال هنوز الگویمان را نشناخته ایم. اصلا مدل سازی را چه چیزی می‌دانیم؟من در خاطرم هست در زمان انتخاب کابینه فعلی به یکی از دوستان عرض کردم اصلا نیازی نیست تئوری خاصی ارائه کنید اما خواهش می‌کنم وزیراقتصاد، رییس بانک مرکزی و ... همه و همه یک حرف بزنید.


با اینکه همه نظرشان کاپیتالیسمی است اما نمی‌توانند یک رویکرد واحد ارائه کنند و این از نظر روانی مشروعیت نظام را زیرسوال می‌برد. الان سر مسکن می‌گویند بالاترین اشتغال سر مسکن اجرا می‌شود اما دولت می‌گوید که خودش را موظف نمی‌داند در حالی که باید تدبیر بکند. یکی از چیزهایی که به ما کمک می‌کند نظام حقوقی است که طبق نظریه پیشرفت باید تغییر بکند.


یکی از چیزهایی که به شدت به ما ضربه می‌زند تفکر بنگاه داری است. اینکه هر وزارت‌خانه و سازمانی باید سودش را زیاد کند.در صدا و سیما مثلا رسما آنتن می‌فروشند. اطراف بندر دیر بودیم دیدم همه در حال قاچاق هستند از یک جوانی پرسیدم شما چرا ماهیگیری نمی‌کنید؟گفت چون این کار در دست شیلات و جهاد است.


گفتم چرا نمی‌روید کارگر شیلات شوید؟ گفت چون آنها به فکر سودشان هستند و کار را به شرکتی خارجی اجاره دادند. گفتم چرا نمی‌روید کارگر آن شرکت خارجی شوید؟ گفت چون آنها هم به فکر سودشان هستند و کارگران فیلیپینی و ارزان تر را استخدام می‌کنند.


نهایتا پول‌هایی را که از اینها می‌گیرند را دلار می‌کنند تا با آن برای جوانان ایجاد اشتغال کنند!!!


دولت فعلی افتخارش این است که ده ملیون لیتر بنزین وارد می‌کند


از بعد از فروپاشی شوروی بحث جهانی شدن راه افتاد که عده ای گفتند باید نفت خام بفروشیم. ما در بحث خودکفایی با همین کار به مسخرگی افتادیم. دولت فعلی افتخارش این است که ده ملیون لیتر بنزین وارد می‌کند.


در بحث مدل سازی نکته ای دیگر شناخت امکانات بالقوه کشور است. از همه مهمتر اینکه همه اتفاقات با رویکردهای واحد اتفاق بیفتد والا آنارشیسم اجرا می‌شود. حداقل این است که اگر در کالا مصرف کننده هستیم در مدل نمی‌توانیم باشیم.


روح الله ابوجعفری در پایان گفت: متاسفانه نمی‌فهمیم مدل‌هایی که به ما می‌گویند خودشان اجرا نمی‌کنند. کتابی هست توصیه می‌کنم همگی بخوانید «نیکوکاران نابه‌کار» در این کتاب نویسنده ثابت کرده چگونه کشورهای توسعه یافته به اسم نیکوکاری وارد کشورهای در حال توسعه شده و ضربه می‌زنند.


فصل اولش تاریخ سرمایه داری است و مهدش را اگر انگلیس و آدام اسمیت در نظر بگیریم مولف از قرن چهار بررسی می‌کند.اینکه پادشاه انگلیس چگونه تکنولوژی را می‌دزدید و چگونه جلوی پیشرفت سایر کشورها را می‌گرفت. دقیقا همه بحث‌هایی که خودشان خط قرمز در تجارت جهانی می‌دانند انجام دادند و امروزه به ما می‌گویند انجام ندهیم.


اگر ما می‌گوییم مدل‌هایی که از آن سمت آمده جواب نمی‌دهد به این معنی نیست که تجربه آنها را استفاده نکنیم، بلکه به این معناست که تجربه واقعی آنها را دریابیم نه تجربه ای که خودشان به ما ارائه می‌کنند.


در بحث بعدی هم اگر بخواهیم ببینیم خودمان باید چکار کنیم باید نوع ترتیبات نهادی را به گونه ای بچینیم که قدرتمند باشد.


چندمسئله داریم یکی مواجهه با نفت که واقعا دغدغه است و دانشکده های ما به آن نمی‌پردازند. هروقت صحبت مدل خوب می‌شود به نروژ نگاه می‌کنیم که صندوقی زده و ما هم صندوق توسعه ملی می‌زنیم درحالی که مدل خوب نفتی آمریکاست که با این حجم بالای تولید نفت هیچ مقدار از آن را صادر نمی‌کند.


اقتصاد ما تولید محور نیست و ضدتولید است


مسئله بعدی مواجهه با فناوری و تولید است. اقتصاد ما تولید محور نیست و ضدتولید است و مسئله آخر نظام پولی و مالی کشور است که نظامی بسیار فشل است و ضد همه اهداف و ساختاری است که ما داریم. نظامی که ما را فلج کرده. حقیقت این است که شرکت ملی نفت، سازمان برنامه و بانک مرکزی بعد انقلاب دست انقلابیون نیفتاده. عجیب است که شرکت ملی نفت ایران هنوز اساسنامه ندارد و کل بودجه وزارت نفت 60ملیون تومان است.
 

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار