به گزارش گروه فضای مجازی« خبرگزاری دانشجو»، عمرو بن سعید بن هلال ثقفى، گوید: به امام صادق (ع) گفتم: من چند سال یک بار به شما برخورم، چیزى به من بگو که بدان کار کنم.
فرمود: به تو سفارش کنم به تقوى از خدا و ورع و کوشش و بدان که کوشش بى ورع سود ندهد.
یزید بن خلیفه، گفت: امام صادق (ع) به ما پند و دستور داد و ما را به زهد واداشت و سپس فرمود:
بر شما باد به ورع زیرا بدان چه نزد خدا است، نتوان رسید جز به وسیله ورع.
امام صادق (ع)، فرمود:
کوشش بى ورع سود نبخشد.
امام باقر (ع)، فرمود:
سختترین عبادت ورع است.
أبو الصباح کنانى به امام صادق (ع) عرض کرد: ما از مردم چه ها بینیم درباره شما؟
امام صادق (ع) فرمود: چیست آنچه از مردم درباره من بینى؟ گفت: همیشه میان ما و مردى گفتگو شود و او مى گوید: جعفرى خبیث.
سپس فرمود که: مردم شما را به من نسبت دهند و از شما به من تعبیر کنند؟ أبو الصباح گفت: آرى.
فرمود: به خدا چه کم از شما پیرو جعفر هستند، همانا اصحاب من کسى است که ورع شدید دارد و براى آفریننده خود کار کند و امید ثواب او را دارد، اینانند یاران من.
از امام باقر (ع) است که فرمود:
خدا عز و جل فرماید: اى آدمى زاده، از آنچه بر تو حرام کردم کناره کن تا از پارساترین مردم باشى.
از حفص بن غیاث، گوید: از امام صادق (ع) پرسیدم پارساترین مردم کیست؟
فرمود: آنکه از هر چه خدا عز و جل حرام کرده است بر حذر باشد.
از ابى اسامه شنیدم امام صادق (ع) مى فرمود:
بر تو باد به تقوى از خدا و به پارسائى و کوشش و راستگوئى و امانت پردازى و خوش اخلاقى و خوش همسایگى، شما بى زبان به سوى خود دعوت کنید، و زیور مذهب باشید نه ننگ آن، بر شما باد به درازى رکوع و سجود، زیرا هر کدام شما رکوع و سجود را به درازا کشد، ابلیس از دنبالش به فریاد آید و گوید: واى بر من، آدمى فرمان برد و من نافرمانى کردم، او سجده کرد و من سر باز زدم.
على بن ابى زید از پدرش، گفت: من نزد امام صادق (ع) بودم که عیسى بن عبد الله قمى نزد او آمد و به او خوش آمد گفت: و او را نزد خود نشانید و سپس فرمود: اى عیسى بن عبد الله، از ما نیست و ارجمندى ندارد کسى که در شهرى باشد که 100 هزار و اندى در آن هستند و یکى در آن شهر از او پارساتر باشد (یعنى از مخالفان مذهب شیعه زیرا خود شیعه شاید که بر هم برترى داشته باشند).
از عمرو بن سعید بن هلال که به امام صادق (ع) گفتم: به من سفارشى کن.
فرمود: تو را سفارش کنم به تقوى نسبت به خدا و به پارسائى و کوشش و بدان که کوشش بى پارسائى سود ندهد.
منبع:أصول الکافی / ترجمه کمرهاى، ج4، ص237و238.