به گزارش گروه فضای مجازی« خبرگزاری دانشجو»، مخالفان بر این باورند که تلویزیون بهدلیل آنکه رسانه فراگیری است تأثیر زیادی را روی ادبیات عامه مردم دارد و از طریق تکیه کلامسازی در آثارش میتواند موج جدید در ادبیات شفاهی و به تبع آن ارتباطات ایران ایجاد کند، از طرفی چون گاهی اوقات روی ساخت این تکیه کلامها فکر نشده و بدون پشتوانه علمی از آنها استفاده میشود در نتیجه تأثیر نامناسبی را روی ادبیات عامه مردم میگذارد.
اما در مقابل موافقان معتقدند که نباید تاثیر تکیه کلام بر ادبیات، آن هم از طریق رسانهای مانند تلویزیون را چندان جدی گرفت چرا که این رسانه بنابر اقتضای شرایطی که دارد هر بار، دست به ساخت تکیه کلامهای جدید میزند و این تکیه کلامها با وجود آنکه خیلی زود گل میکند اما بیشتر شبیه به یک تب است و به همان نسبت هم فروکش میکند و به دست فراموشی سپرده میشود. ما سعی کردیم تکیه کلام و لزوم بودن یا نبودن آن را موضوع این هفته گزارش مان قرار دهیم و تلاش کردیم به روند تکیه کلامسازی در صدا و سیما و تأثیر آن بر ادبیات عامه مردم بپردازیم، با ما همراه شوید.
تکیه کلامها از کی مهم شدند؟
اگر بخواهیم ریشه تکیه کلام و میزان اثرگذاری آنها را از طریق تلویزیون در ایران بسنجیم، بیشک تاریخ آن به پخش اولین آثار تصویری از این رسانه باز میگردد؛ اگر شما پرونده فیلم و سریالهای را در اولین روزهای پخش در تلویزیون مورد بررسی قرار دهید متوجه خواهید شد که در کنار آثار داخلی، در فیلم و سریالهای دوبله شده خارجی از تکیه کلامهای خاصی استفاده میشد و همان زمان هم تأثیر زیادی را روی ادبیات عامه مردم داشت و آنها تا مدتها از آن استفاده میکردند هر چند که استفاده از این تکیه کلامها به شکل مقطعی بود و بعد از مدتی مردم جای آن تکیه کلامهای قدیمی را به تکیه کلامهای جدید میدادند.
در بین سریالهایی که در گذشته پخش میشد تکیه کلامهای سریال «دایی جان ناپلئون» که از مخاطب بسیاری هم برخوردار بود بین مردم حسابی گل کرده بود و از این بین تکیه کلامها «دروغ چرا، تا قبر آ آ آ» حسابی ورد زبان مردم شده بود. البته با گذشت سالها هنوز هم عدهای از این تکیه کلام استفاده میکنند. بعد از انقلاب هم روند تکیه کلام سازی در فیلم و سریالها تا حدی ادامه داشت اما اوج بهرهگیری از آن به دهه هفتاد باز میگردد. در آن مقطع نویسندگان برای اینکه به شخصیتهایشان جنبه شیرینی بیشتری دهند سراغ تکیه کلام میرفتند و این موضوع هم در نهایت باعث شد بهرهگیری از آن بیشتر به آثار طنز محدود شود.
سریالهای طنز، متهم ردیف اول
محدود شدن بهرهگیری از تکیه کلام در آثار طنز در دراز مدت این حس را در میان سازندگان این آثار و حتی مدیران سازمان و بهدنبال آن مخاطبان ایجاد کرد که بار معنایی این تکیه کلام چندان مهم نیست چون نیت استفاده از آن خنداندن مخاطب است و چون معمولا مخاطب بعد از شنیدن یک حرف یا جمله تکراری در دراز مدت، هر چند که آن با ربط یا بیربط باشد خندهاش میگیرد، نباید چندان پیگیر بار معنایی و میزان اثرگذاری آن در جامعه بود. اما واقعیت این است که این تکیه کلامها هر قدر هم که در مدت زمان کوتاهی در جامعه استفاده شود و جایش را به سرعت به تکیه کلام دیگری دهد اما در همان زمان کوتاه در میان مخاطبان با گروههای سنی مختلف جای خودش را باز میکند و نمیتوان نسبت به بار معنایی و مفهومی آن بیاعتنا بود و صرفا به آن نگاه گذرا و طنز داشت.
اولین و آخرینها به خط
باید صادقانه اعتراف کرد که پیدا کردن اولین کاری که تکیه کلامش در میان مردم گل کرد کار راحتی نیست اما در بین آثار مختلفی که از تلویزیون پخش شد از همان سریالهای اول نظیر«شاه دزد» که در سال 59 به روی آنتن رفت این اتفاقها رقم خورد بعد هم تکیه کلام در سریال «آینه» و «آتقی» با آن لحن و شیوه بخصوص بین مردم رواج پیدا کرد و دامنه آن هم به سریالهایی نظیر «آرایشگاه زیبا» هم کشیده شد. در این سریال تکیه کلام «آدم باید منطق داشته باشد» هم حسابی ورد زبان مردم شده بود. سریال«باز مدرسهام دیر شد» با وجود اینکه اسم یک سریال بود که اکبر عبدی در آن نقش پسر بچه بازیگوشی به اسم محسن را بازی میکرد. اما بعدها به تکیه کلامی بدل شده بود که معمولا پدر و مادر و معلمان در مواجهه با بچههای خوش خواب و تنبل از آن استفاده میکردند.
همسران و تکیه کلام «وا»
سریال «همسران» ساخته بیژن بیرنگ و مسعود رسام در سال 1373 از شبکه دوم سیما پخش گردید، این سریال در زمان پخشش با استقبال گستردهای از سوی مخاطبان مواجه شد. نکته جالب اینجاست که در این سریال تکیه کلام «وا» مهرانه مهین ترابی حسابی بین مردم بویژه خانمها گل کرد. البته موضوع دیگری که در مورد این سریال وجود داشت این بود که سازندگان «همسران» برای تصویربرداری این اثر، یک ساختمان در سعادتآباد را کرایه کردند که پس از آن بارها در سریالهای دیگری نیز استفاده شد. در تیتراژ پایانی این سریال از عبارت «با تشکر از خانواده محترم رجبی» به چشم میخورد که تا مدتها کنجکاوی مخاطبان را جلب میکرد، این عبارت بعدها در پایان بسیاری از سریالهای دیگر نیز ذکر شد. تا حدی که «با تشکر از خانواده محترم رجبی» به نوعی طنز در بین مردم تبدیل شد.
مگه مجید دلبندی؟
اصطلاح «مجید دلبندم» که مدام همه کلمات را اشتباهی تلفظ میکرد به قدری در میان مردم گل کرده بود که کافی بود شما یک کلمه را اشتباهی بگویید تا آن وقت به شما بگویند «مجید دلبندم...» این سریال در سال 1378 به کارگردانی رضا عطاران از تلویزیون پخش شد.
جنگ 77 و ساخت تکیه کلام همه گیر
بعد از آن هم سریالهای طنزی نظیر «جنگ 77» هم در ساخت تکیه کلام حسابی پیشروی کردند در آن مقطع کاراکتر مهران مدیری و لاله صبوری حسابی گل کرده بود. استفاده از کلمه «ببخشید» آن هم با تشدید تا مدتها در میان مردم رواج پیدا کرده بود، هر چند که از همان برنامه اصطلاح «مععع» هم که به نوعی با زل زدن به روبهرو همراه است و با لحنی کشدار هم ادا میشد، خیلی بین مردم گل کرد. البته «سلام علیکم» مدیری هم در آن اثر هنوز هم بین مردم محبوب است.
تکیه کلامهای «تیرتپری» این چند نفر
«این چند نفر» نام سریالی تلویزیونی است که در سال 1378 از شبکه سه سیما پخش شد. کارگردانی این سریال را مهران غفوریان بر عهده داشت. در این سریال غفوریان نقش هژیر و عمو سهراب را بازی میکرد، عموسهراب که کاراکتر بامزهای را داشت، هر وقت چیزی را نمیشنید، میگفت: «تیر تو پره؟ تیر تپره؟ تی پر پر پر پره؟؟». لحن اجرای عمو تپر تا مدتها به شوخی اصلی جوانها در سالهای پایانی دهه هفتاد تبدیل شد.
«زیر آسمان شهر» و ساخت تکیه کلامهای خنده دار
«زیر آسمان شهر» هم که در سال 1380 به کارگردانی مهران غفوریان از شبکه 3 پخش شد، در زمان پخشش با استقبال کمنظیری مواجه شد. در این سریال اصطلاح «غلام!» و «بزنم تو مخت» خشایار مستوفی در بین عام مردم به محبوبیت زیادی رسید.
«بدون شرح» علیه دیجیتال
«بدون شرح» ساخته مهدی مظلومی که در سال 1380 روی آنتن شبکه سه رفت هم جزو سریالهای طنزی به شمار میرفت که خیلی زود بین مردم محبوب شد. این سریال قصه افرادی بود که در نشریه شهر قشنگ فعالیت میکردند. اگر خاطرتان باشد فتحعلی اویسی برای اولینبار در این سریال بازی در آثار طنز را تجربه کرد و به شهرت رسید و تکیه کلامهای او که در نقش آقای کاووسی بازی میکرد نظیر «دیجیتالم کجا بود؟» یا «کشتی عنقریب به گل نشسته» یا «حافظا...» تا مدتها بین مردم رواج داشت. امیر جعفری هم که با نقش فرید در «بدون شرح» میان مخاطبان شناخته شد، لحن خاص و تکیه کلامهای جالبش خیلی زود در ذهنها ماندگار شد. یکی از مهمترین تکیه کلامهای نقش فرید، این بود که موقع تعریف از هر چیزی میگفت «خوب چیزیه آقا خوووووووب!» و روی خوب دومش تأکید میکرد. این اصطلاح حسابی بین مردم فراگیر شده بود.
یکی از مهمترین تکیه کلامهای نقش فرید، این بود که موقع تعریف از هر چیزی میگفت «خوب چیزیه آقا خوووووووب!» و روی خوب دومش تأکید میکرد. این اصطلاح حسابی بین مردم فراگیر شده بود.
داوود برره در «پاورچین»
سریال پاورچین به کارگردانی مهران مدیری در سال 1381 از شبکه 3 پخش شد. تکیه کلام در این سریال هم نقش بسیار پررنگی را ایفا میکرد در این سریال جواد رضویان که نقش داوود برره را بازی میکرد با اصطلاحاتی نظیر «چکاره بیدم» «نفس من بیدی» تا مدتها ورد زبان مردم بود هر چند که این اصطلاحها بعدا به شکل کاملتری به سریال برره منتقل شد.
«کوچه اقاقیا» و نجات توسط ببیتی
سریال «کوچه اقاقیا» به کارگردانی رضا عطاران در سال 1382 از تلویزیون پخش شد. این سریال جزو آثاری بود که در قسمتهای ابتداییاش نتوانست مخاطبان را با خود همراه کند چرا که تکیه کلامهای آن چندان بین مردم جا نیفتاده بود اما با اضافه شدن «گشتاسب» با بازی مجید صالحی و استفاده از تکیه کلام «ببیتی» آن هم با گویش و لحن خاص خیلی زود بین مردم به محبوبیت رسید.
نقطه چین و باغچه مینو و جایزه بزرگ
در میان تکیه کلامهای دیگر میتوان به بامشاد سریال «نقطه چین» که نماد آدمهای سرخوش بود و مدام ترانه «بیوفایی، بیوفایی، دل من از غصه داغون شده» را زیر لب میخواند اشاره کرد. این ترانه هم تا مدتها ورد زبان آدمها برای نشان دادن میزان سرخوشی بود، سریال «باغچه مینو» هم با وجود اینکه چندان گل نکرد اما نقش زینال با بازی جواد رضویان و تکیه کلام «برو بابا حالشو ببر» بین جوانها حسابی باب شد.
سریال «جایزه بزرگ» هم در زمانی که از تلویزیون پخش میشد با استقبال بسیار خوبی از جانب مخاطبان مواجه شد و تکیه کلامهای این سریال هم خیلی زود در میان مردم به محبوبیت رسید، از میان آنها تکیه کلامهای کامبیز باغی و آن لحن خاصش در بین مردم محبوب شد تکیه کلام «داداش بچه تهرونی؟ سوسولی که»، «چی داداش» به یک تکیه کلام مخاطب پسند بدل گشت.
«باغ مظفر» و حکایت مربا بده بابا
سریال «باغ مظفر» به کارگردانی مهران مدیری هم در سال 1385 از تلویزیون پخش شد، این اثر هم ظرف مدت کوتاهی بین مردم محبوب شد.در این میان تکیه کلامهای این سریال، تکیه کلام مدیری بیشتر گل کرد. او در این سریال با لحن قجری به دخترش میگفت: «مربا بده بابا» تکیه کلام او تا مدتها بین مردم باب بود و هر کسی هر چیزی میخواست از این اصطلاح استفاده میکرد.
سریال «باغچه مینو» هم با وجود اینکه چندان گل نکرد اما نقش زینال با بازی جواد رضویان و تکیه کلام «برو بابا حالشو ببر» بین جوانها حسابی باب شد.
«شبهای برره » سلطان تکیه کلام
سریال «شبهای برره» به کارگردانی مهران مدیری در سال 1384 از شبکه 3 پخش شد. در بین آثار طنزی که مدیری ساخته «شبهای برره» بیش از دیگران در میان مردم به محبوبیت رسیده، شاید بخشی از دلیل آن استفاده مدیری و تیم نویسندگانش از تکیه کلامهای جدید بود، از بین تکیه کلامهای مختلف این سریال مهم ترین آن تکیه کلام شیرفرهاد «ها...ایی که الان وگفتی یعنی چه؟» بود. این جمله تا مدتها ورد زبان کسانی بود که در گفتوگوهای روزمره از زبان فرد مقابلشان کلمه یا جملهای میشنیدند که برایشان مفهوم نبود. «ووی گولنزجگ» هم بسیار مورد توجه جوانها قرار گرفت هر چند که تکیه کلامهای دیگر این سریال حتی تا به امروز هم بین مردم طرفداران خودش را دارد. البته در این میان تکیه کلامهایی مانند «شومپیت»، «کته کله» و «چورمیخ»، «چطوری جیگر» و «عشقولانه» هم بین مردم گل کرد.
«مرد هزار چهره» خیلی ممنونم
مرد هزار چهره بیتردید جزو شاهکارهای مدیری به شمار میرود. این سریال که در سال 1387 ساخته شد بهدلیل محبوبیت زیادش تصمیم گرفته شد سری دوم آن هم ساخته شود. در «مرد هزار چهره» عبارت ساده «خیلی ممنونم!» مسعود شصت چی با تأکید زیاد روی ممنونم حسابی به محبوبیت رسید و هنوز هم که هنوز است خیلیها موقع تشکرهمراه با ترس یا تردید این لحن را به کار میبرند.
«پ ن پ» ریشه در سر خط دارد
سریال «نقطه سرخط» به کارگردانی سعید آقاخانی هم که در سال 90 13 از تلویزیون پخش شد تکیه کلام معروف «پ نه پ» را بین مردم باب کرد. این تکیه کلام بعد از گذشت سه سال هنوز بین مردم کار برد دارد.
پایتخت و «نــــقی نُهار نُخِردمی»
سریال پایتخت ساخته سیروس مقدم که اولینبار در نوروز 1390 پخش شد با استقبال گستردهای از سوی مخاطبان مواجه گشت. این اثر در تکیه کلامسازی هم بسیار موفق عمل کرد. «نــــقی نُهار نُخِردمی» تکیه کلام بابا پنجعلی در این سریال بود که هنوز مورد توجه مخاطبان است و آنها گاه و بیگاه از آن استفاده میکنند. البته تکیه کلام ارسطو «حساس نشو، حساس نشو» هم تبدیل به یکی از فراگیرترین تکیه کلامهای چند سال اخیر شده است. در کنار آن تکیه کلام محسن تنابنده که در پایتخت 3 از آن استفاده کرد «فدایی داری داداش» هم مورد توجه مخاطبان قرار گرفت.
«ساختمان پزشکان» و تکیه کلامسازی واقعی و اساسی
ساختمان پزشکان ساخته سروش صحت که در سال 1392 از شبکه سوم پخش شد، جدا از توفیقی که در جذب مخاطب داشت در ساخت تکیه کلام هم به نوعی پیشرو بود. کمتر کسی است که تکیه کلام خانم شیرزاد واقعااااااا را شنیده باشد اما از آن در موقع شک و تردید استفاده نکند تکیه کلام اساساً بهنام تشکر هم با آن لحن جدی بین مردم حسابی گل کرده بود.
وقتی «دودکش» آمپاس میشود
سریال «دودکش» هم که در ماه رمضان سال 1392 به کارگردانی محمدحسین لطیفی از تلویزیون پخش میشد با استقبال گستردهای از سوی مخاطبین مواجه شد این سریال به دلیل تکیه کلامهایی که در آن به کار میرفت حسابی محبوب شد. تکیه کلامهایی نظیر آمپاس، به ضرس قاطع، قمپوز، آچمز، لُغُز خواندن و ان قُلت آوردن بین مردم تا مدتها دهان به دهان میگردید.
البته در میان آثاری که به آنها اشاره کردیم تکیه کلام «افتاد» در سریال «ستایش»، «من چی بپوشم» در سریال «خانه به دوش»، «این اعصاب منه، شاسخین،سرخوشیها» در سریال «چارخونه» و... هم حسابی ورد زبانها شده بود.
اینجا پای عروسکها هم گیر است
در میان آثار طنز، آثار عروسکی را میتوان یکی از جدیترین رقیبهای تکیه کلامسازی سریالها در ایران دانست. ظاهرا سازندگان این آثار هم از الگویی مشابه سازندگان آثار طنز بهره میبرند و برای اینکه به دل کودکان راه پیدا کنند از تکیه کلام استفاده میکنند. نکته جالب اینجاست همانطور که بچهها از تکیه کلامهای آثار مربوط به بزرگترها استفاده میکنند، بزرگترها هم از تکیه کلام بچهها بهره میبرند. حتما دوست دارید بدانید تا به حال عروسکها چه تکیه کلامهایی را در میان ما باب کردند. در زیر برخی از این تکیه کلامها را مرور میکنیم.
کار و اندیشه اولین بودند
کار و اندیشه جزو قدیمیترین عروسکهای تلویزیون در ایران بودند اما این قدیمی بودن دلیل نمیشود که آنها تکیه کلامی نداشته باشند، اگر یادتان باشد شعر معروفی که این دو با هم میخواندند ما کار و اندیشه با هم هستیم همیشه در بین بچهها حسابی گل کرده بود بهدنبال آن تکیه کلام کار که مدام میگفت: من کارم، من کارم، بازو و نیرو دارم، هر چیزی رو میسازم از تنبلی بیزارم... تا مدتها ورد زبان ما بود.
مدرسه موشها و کلاس تکیه کلام سازی
مدرسه موشها در زمان پخش خودش واقعا کلاسی برای تکیه کلامسازی بود هر یک از عروسکها برای خودشان تکیه کلامی داشتند مثلا نارنجی میگفت: «ایش، حالم به هم میخوره از این بچه موشهای بیتربیت.»
دم باریک: موش موشک من، میخوره غصه، که نمیتونه بره مدرسه
گوش دراز: دیو، دیو، دارم میشنوم، صدای پای یک موش بزرگ را میشنوم.
معلم: بنشینید بچه موشهای عزیز!
خوش خواب: من کیام؟ اینجا کجاست؟
سنجد برمیگردد
سنجد با وجود اینکه به وعدهاش عمل کرده و دوباره بین مخاطبان بازگشته اما نتوانست موفقیت سابق را پیدا کند. او آن روزها با تکیه کلام «برمیگردم» حسابی بین بچهها و بزرگترها جا باز کرده بود.
زی زی گولو هم خاطره میسازد
هیچکس فکر نمیکرد سحری که زی زی گولو زیر لب میگوید و بسیار هم سخت است بتواند تا این حد بین مردم مخاطب پیدا کند. اگر یادتان باشد او ورد زبان زی زی گولو آسی پاسی درا کوتا تا به تا را میخواند و همه چیز تغییر میکرد اما این موضوع آنقدر مورد توجه همه بچهها و بزرگترها قرار گرفت که ورد زبانشان شده بود.
خونه مادربزرگه
در سریال خونه مادر بزرگه هم تکیه کلامی در میان بچهها و بزرگترها مرسوم شد که این بود: مادربزرگه میگفت: جان قربان و یا تکیه کلام صاحب، کرداهه هاپوکومار که تا مدتها ورد زبان مردم بود.
مجموعه کلاه قرمزی
کلاه قرمزی از زمان پخشش تا به امروز تأثیر زیادی روی تکیه کلامسازی بچهها داشت. در اولین سری پخش تلویزیونی آن روی نحوه سلام و علیک کردن بچهها هم تأثیر داشت.
آنها دیگر سلین را جایگزین سلام و خوفین را به جای خوبین و اکشال نداره برایشان حکم همان اشکال نداره را داشت، هر چند که جوف آب و اهین آقای مرجی، برم نون بگیرم... هم بین بچهها دهن به دهن میشد. وقتی دار و دسته کلاه قرمزی در تلویزیون دوباره پیدا شدند و این بار بر تعداد فامیلهای آن اضافه شد تکیه کلام هم به همان میزان زیاد شد و مثلا اصطلاح پسرعمه زا، هوووووووو… و تکیه کلام جیگر گفتم یا نگفتم حسابی در میان مردم گل کرد.
تکیه کلامهایم را با هدف گل کردن نمینویسم
پیمان قاسمخانی در مورد نحوه تکیه کلامسازی در کارهایش گفت: من معمولا تکیه کلامها را با هدف اینکه که بین مردم گل کند نمینویسم، بلکه بعضی از جملاتی که به نظرم با مزه میآید بنا به اقتضای فیلمنامه و کاراکترهایی را که ایجاد کردیم، مینویسم.
وی در مورد علت همه گیر شدن تکیه کلامهایی که او خلق میکند، میگوید: به نظرم این موضوع صرفا به توانایی من در نگارش تکیه کلامها باز نمیگردد بخش زیادی از آنها به استعداد خود بازیگر در بیان آن باز میگردد مثلا زمانی که تکیه کلام «واقعا» را برای خانم شیرزاد نوشتم اصلا فکر نمیکردم تا این حد گل کند، به نظرم یک کلمه کاملا معمولی میآمد، اما به قدری شقایق دهقان آن را خوب ادا کرد که این موضوع به یک تکیه کلام جذاب بدل شد و من را ترغیب کرد که از آن بارها استفاده کنم. در کل من تکیه کلامها را معمولا خودم ایجاد میکنم و در این راه گاهی از تکیه کلامهای اطرافیانم هم ایراد میگیرم.
قاسمخانی در مورد علت ماندگاری تکیه کلامهای «شبهای برره» نیز میگوید: ما در«شبهای برره» سعی کردیم در بیان کلمات سراغ یکسری واژگان خندهدار برویم و طوری این کلمات را به هم بریزیم که برای مردم هم قابل فهم باشد و حس خندهدار و بیمعنی را به آنها انتقال دهد. در آن کار هم ما بشدت به توانایی بازیگران تکیه کردیم مثلا کلماتی نظیر «این که میگی یعنی چه» واقعا یک جمله ساده بود. مهران مدیری به قدری آن را خوب ادا کرد که برای مردم جذاب شد. او درباره تأثیر تکیه کلام بر ادبیات عامه مردم هم خاطرنشان میکند: این تکیه کلامها معمولا در کوتاه مدت در بین مردم گل میکند اما بعضی از آنها به قدری گل میکند که وارد فرهنگ عامه مردم میشود و به جزئی از فرهنگ آنها بدل میگردد. مثلا زمانی که داشتم تکیه کلام «پاچهخاری» را مینوشتم فکر نمیکردم یک تکیه کلام کاملا جدید و ماندگار را وارد ادبیات ایران کردم.
تکیه کلام باید از دل مردم باشد
محسن تنابنده نویسنده و بازیگر شناخته شده حوزه سینما و تلویزیون نیز در مورد چگونگی بهرهگیری از تکیه کلام در سریال پایتخت میگوید: ما سعی کردیم در انتخاب تکیه کلامها بهگونهای عمل کنیم که ضمن همخوانی با کاراکترهایمان بار مثبتی داشته باشند به همین خاطر برای پیدا کردن تک تک تکیه کلامها سعی و تلاش زیادی انجام شد.
من سعی کردم تمام این اصطلاحها را از دل حرفهای مردم مازندران پیدا کنم، بهطور مثال امسال تکیه کلام «فدایی داری داداش» از سوی نقی معمولی در کار، بارها مورد استفاده قرار گرفت. این تکیه کلام در بین مردان مازندرانی رواج دارد و بسیار مؤدبانه و جذاب است و عمومی شدن آن نهتنها به جامعه آسیب نمیرساند بلکه به نوعی جایگزین برخی تکیه کلامهای نامناسب هم میشود.
وی ادامه میدهد: در مورد دیگر تکیه کلامها نظیر «ناهار نخوردمه» که بابا پنجعلی آن را به کار میبرد و یا حساس نشو ارسطو... هم همین دقت نظر انجام شده بود.
او تصریح میکند: از آنجا که پایتخت سریال خانوادگی و شریفی است ما در انتخاب تکیه کلامها هم سعی کردیم کاملا دقت نظر داشته باشیم و هیچ تکیه کلامی را بدون دقت کافی انتخاب نکردیم.
تکیه کلام باعث جذاب شدن کار میشود
لاله صبوری که بهواسطه حضور در برنامه جنگ 77 و ایفای نقش مریم حسابی نامش بر سرزبانها افتاد در مورد تأثیر تکیه کلام بر ادبیات مردم میگوید: نمیتوان منکر این اثرگذاری شد.
مردم وقتی از کاری خوششان بیاید همه چیز آن کار برایشان مهم میشود، حتی تکیه کلامهایی که بازیگران از آن استفاده میکنند
به همین خاطر سازندگان باید در مورد آن دقت کافی را داشته باشند.
وی ادامه میدهد: در «جنگ 77» تکیه کلامهای زیادی بین مردم رایج شد آنها با علاقه خاصی آن را دنبال کردند، اما بعد از مدتی این تکیه کلامها جای خودشان را به تکیه کلامهای دیگری سپردند ولی در آن مقطع تا مدتها هر جایی هر کسی را میدیدیم از این تکیه کلامها استفاده میکرد.
او خاطرنشان میکند: به نظرم ساخت یک تکیه کلام و همهگیر شدن آن چندان اهمیتی ندارد مهم این است که این تکیه کلامها تأثیر منفی نداشته باشد.
تکیه کلام امضای افراد است
مهوش صارمی، کارشناس ارشد روانشناسی در این باره میگوید: تکیه کلام برای بعضی از افراد در گفتار روزانهشان شبیه به یک امضا میماند و دوست دارند با بهرهگیری از آن خودشان را از دیگران متمایز کنند. معمولا افراد نسبت به بیان بعضی از کلمات و جملات علاقه بیشتری دارند و در درازمدت روی استفاده از آن تاکید زیادی میکنند و گاهی تا حدی از آن استفاده میشود که به یک عادت برای آنها بدل میگردد. با این حال نباید فراموش کرد که واژهسازان اصلی در هر کشوری مردم کوچه و بازارند و آنها هستند که اگر از کلمه و واژهای خوششان بیاید بستر را برای ورود آن کلام به زبان هموار میکنند. اما نمیتوان این نکته را نادیده گرفت این انتقال زمانبر است و نباید انتظار داشت که ظرف زمان کوتاهی یک اصطلاح و تکیه کلام همهگیر شود.
او میافزاید: وقتی پای رسانهای مانند تلویزیون با آن قدرت فراگیریاش به میان میآید، معادلات تا حد زیادی تغییر میکند. طی سالها بیشترین تکیه کلامسازی از سوی تلویزیون و برنامههای طنز صورت گرفته است هر چند برخی از این تکیه کلامها ظرف مدت کوتاهی بین مردم رواج پیدا میکند و خیلی زود هم از یاد میرود اما در همان زمان کوتاه تاثیر زیادی را روی مخاطب دارد. او ادامه میدهد: تلویزیون در دسترسترین رسانه ارتباطی جهان است و به همین جهت پیامهایی که از سوی این رسانه تکثیر میشود تا مدتها بر جامعه تاثیر میگذارد و گاه اثر آن ماندگاری دائمی پیدا میکند. در میان برنامههایی که از این رسانه پخش میشود سریالها بویژه از نوع طنز بیشترین اثر را روی مخاطب دارد. در چنین شرایطی بازیگران این سریالها به نوعی به قهرمان و الگوهای مردم بدل میشوند و سبک و جنس دیالوگهای آنها بر زندگی مردم اثر گذار است. بخشی از این انتقال فرهنگ هم در این رسانه از طریق اصطلاحات، تکیه کلامها و کلمات ترکیبی نوین است به همین خاطر سازندگان آثار طنز باید در انتخاب تکیه کلام دقت لازم را به عمل آورند چرا که هر کدام از این تکیه کلامها میتواند روی فرهنگ عمومی جامعه اثر داشته باشد.
دوستم به قورباغه علاقه دارد
ایمان صفا بازیگر نقش بزرگ در مجموعه تلویزیونی خط که به نویسندگی و کارگردانی عباس رنجبر این شبها از شبکه سه سیما پخش میشود، درباره علت استفاده از کلمه قورباغه در سریال میگوید: بزرگ در ابتدا ممکن است کاراکتر وفاداری به نظر برسد اما داستان که پیش میرود، میفهمیم اینطور نیست. به نظر من سیا کاراکتر وفادارتری نسبت به بزرگ است. ممکن است بیننده ابتدای سریال فکر کند بزرگ حرفی برای گفتن ندارد و این تصور برای او ایجاد شود که تا پایان همینطور باقی میماند. شاید بیننده در ارتباط با این کاراکتر به این نتیجه برسد که بزرگ برای شیرینتر کردن سریال به کار اضافه شده است اما در خلال داستان و هرچه کار پیش میرود ما متوجه میشویم که این نقش لایههای زیرینی دارد. بزرگ نشان میدهد که صرفا یک زیر دست نیست. در واقع بزرگ در پایان داستان با آنچه از ابتدا نشان داده است تفاوتهایی اساسی پیدا میکند و صورت متفاوتی را از او میبینیم. وی درباره استفاده از کلمه قورباغه نیز گفت: تنها تکراری که در کلام و حرفهای بزرگ اتفاق میافتد تأکید بر قورباغه است. او همیشه دوست دارد درباره قورباغه حرف بزند و همه چیز را با این موجود مقایسه کند اما از تکیه کلامی استفاده نمیکند. در واقع قورباغه برای نقش بزرگ مانند یک موتیف یا تکرار رفتاری است و کارکرد دیگری ندارد. نمیخواستم بزرگ یک تیپ باشد. دوستی دارم که نویسنده تئاتر است و او به قورباغه علاقه زیادی دارد. برای همین در این کار از قورباغه استفاده کردم تا به نوعی از او یاد کرده باشم. همچنین اشاره به بوی سیر هم موقعیتی خندهدار در سریال ایجاد کرد. آن هم به این دلیل بود که با کامران تفتی سکانسی را بازی میکردیم که دیالوگهای سنگینی داشت و حس کردیم شاید این کاربرد میتواند فضا را کمی بهتر کند.
منبع: جام جم