وقتی حاج قاسم سلیمانی بیهوش شد
من دیگر بیهوش شدم؛ وقتی به هوش آمدم نگاه کردم (دیدم) منصور نیست؛ سریع پشت یک جیپ نشستم. برادر‌ها فکر می‌کردند من موجی شدم، دویدند من را گرفتند و کنار تخت آوردند.
ارسال نظرات