کد خبر:۳۱۶۵۶۰

چرا واژه پیشرفت را جایگزین توسعه می‌کنیم؟

تغییر لفظ، اولین قدم از تغییر یک مدل بر مبنای اعتقادات درونی هر مکتب است. اینکه ما لفظ توسعه را حذف و کلمه پیشرفت را جایگزین آن می‌کنیم، زوایایی دارد.

گروه آزاداندیشی «خبرگزاری دانشجو»- محمدصادق خادم؛ در مطلب گذشته در ارتباط با دهه پیشرفت و عدالت با عنوان «چرا دانشجویان به دهه پیشرفت و عدالت کم توجهی کردند؟» به این پرداختیم که انتخاب موضوع در کرسی‌های آزاداندیشی از چه جهاتی دارای اهمیت است و چرا دهه پیشرفت و عدالت یکی از موضوعات خوب برای کرسی‌ها است. در این مطلب به توضیح و بیان مطلبی در ارتباط با پیشرفت می‌پردازیم.


مقام معظم رهبری در بیاناتی علت استعمال لفظ پیشرفت به جای توسعه را اینگونه شرح دادند:
«کلمه «پیشرفت» را ما با دقت انتخاب کردیم؛ تعمداً نخواستیم کلمه «توسعه» را به کار ببریم. علت این است که کلمه توسعه، یک بار ارزشی و معنایی دارد؛ التزاماتی با خودش همراه دارد که احیاناً ما با آن التزامات همراه نیستیم، موافق نیستیم.


ما نمی‌خواهیم یک اصطلاح جاافتاده متعارف جهانی را که معنای خاصی را از آن میفهمند، بیاوریم داخل مجموعه کار خودمان بکنیم. ما مفهومی را که مورد نظر خودمان است، مطرح و عرضه می‌کنیم؛ این مفهوم عبارت است از «پیشرفت».


معادل معنای فارسی پیشرفت را می‌دانیم؛ می‌دانیم مراد از پیشرفت چیست. تعریف هم خواهیم کرد که منظور ما از این پیشرفتی که در فارسی معنایش روشن است، چیست؛ پیشرفت در چه ساحتهایی است، به چه سمتی است. ما این وام نگرفتن مفاهیم را در موارد دیگری هم در انقلاب داشته‌ایم.


ما از کلمه «امپریالیسم» استفاده نکردیم؛ کلمه «استکبار» را آوردیم. ممکن است یک زوایایی در معنای امپریالیسم وجود داشته باشد که مورد نظر ما نیست. حساسیت ما بر روی آن زوایا نیست؛ حساسیت ما بر روی آن معنایی است که از کلمه «استکبار» به دست می‌آید.


لذا این را مطرح کردیم، در انقلاب جا افتاد؛ دنیا هم امروز منظور ما را میفهمد و همچنین مفاهیم دیگری. مفهوم پیشرفت، برای ما مفهوم روشنی است. ما «پیشرفت» را به کار میبریم و تعریف می‌کنیم که مقصود ما از پیشرفت چیست».(10/9/89)


آنچه از این سخنان بیرون می‌آید این است که ما به دنبال رسیدن به پیشرفت هستیم اما پیشرفتی که ما دنبال آن می‌رویم از جهتی فراتر و از جهتی متفاوت با توسعه ای است که در غرب مطرح می‌شود.


بسیار مهم و حیاتی است که در کرسی‌های آزاداندیشی و در مسئله پیشرفت به دنبال مدل سازی برویم. تغییر لفظ، اولین قدم از تغییر یک مدل بر مبنای اعتقادات درونی هرمکتب است. اینکه ما لفظ توسعه را حذف و کلمه پیشرفت را جایگزین آن می‌کنیم همان‌طور که رهبری فرمودند یک زوایایی دارد و بر مبنای علتی خاص اتفاق می‌افتد. اما طبیعتا اکتفای به تغییر لفظ اصلا کفایت نمی‌کند.


اگر به دنبال این هستیم که مسائلی که به تبع توسعه وارد مدلمان می‌شود را دور کنیم نباید صرفا به تغییر نام بپردازیم و مدلی باید طراحی کنیم که این اختلافات فکری را درنظر بگیرد.


آنچه مسلم است امروزه در تمامی رشته های دانشگاهی نیازمند پیشرفت همه جانبه هستیم. بسیاری از اساتید دانشگاه از جهتی به فضای نظری درس‌های دانشگاهی و از جهتی به فضای عملی آن دروس در جامعه منتقد هستند.


برای نیل به این هدف اولین قدم این است که بپذیریم نیاز به پیشرفت داریم. به این جایگاهی که داریم راضی نباشیم که طبیعتا نباید هم باشیم و قبول کنیم چاره ای جز پیشرفت نداریم. سپس اینکه دانشجویان و دانشگاهیان هرچه سریع‌تر در رشته‌های تخصصی خود و از طریق همین نشست‌ها و کرسی‌های آزاداندیشی مدلی طراحی کنند تا با ساختاری غربی حرکت نکنیم و پس از سی سال تلاش نبینیم که تنها لفظا با غرب تفاوت داشتیم وگرنه فراتر از آنچه خود آنها تصور می‌کردند مقلدینشان بودیم. مدلی همه‌جانبه و برمبنای مبانی فکری دینی در تمامی حوزه های علوم انسانی اعم از اقتصاد، حقوق، جامعه شناسی و ...


باید بپذیریم نمی‌توان با مدل غربی حرکت کرد و علت این امر تفاوتی است که در مبنا وجود دارد. معماران تفکر غربی خشت اولشان را غیرالهی و برمبنای اومانیسم پایه ریزی کرده‌اند پس طبیعی است که تا ثریا کج رفته‌اند و نباید گول ظواهر را خورد. مشکلاتی که امروزه گریبان گیر غرب و تفکر غربی شده ارزش این را تبیین می‌کند که به جای تقلید نوآوری کنیم.


در تفکر غربی مبنا همان‌طور که گفته شد اومانیستی است. یعنی اصالت انسان. یعنی هرچه اصالت پیدا می‌کند برمبنای انسان است و اراده او. اما در تفکر اسلامی مبنا الهی است. هرچه اصالت دارد فقط به خاطر اراده پروردگار است. «و ما تسقط من ورقه الا یعلمها...» آری...برگی از درختان در تفکر ما نمی‌ریزد مگر آنکه خداوند به آن آگاه است.


حتی در نماز هم می‌گوییم«بحول الله و قوته اقوم و اقعد»؛ یعنی ساده‌ترین کارها مثل نشستن و برخواستن را به قدرت الهی نسبت می‌دهیم، اما تفکر غربی که عده‌ای تصور می‌کنند مدل برداری از آنان کعبه مقصود ماست افرادی مثل دکتر کلود برنارد تربیت کرده که می‌گویند:تا خدا را زیر تیغ جراحی خود حس نکنم به او ایمان نمی‌آورم.


یعنی مبنای آنها کاملا اصالت حس،اصالت اراده و اصالت تجربه است و درجه‌ای از معنویت در این مقوله دیده نمی‌شود و اصلا وجود خارجی ندارد. این همان التزاماتی است که مقام معظم رهبری فرمودند احتمالا ما با التزاماتی که از الفاظ امثال توسعه بیرون می‌آید موافق نیستیم.
 

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار