فؤاد ایزدی، کارشناس مسائل بینالملل و استاد دانشگاه تهران در گفتگوی تفصیلی با «خبرگزاری دانشجو»، درباره روند مذاکرات هستهای با کشورهای عضو 1+5 و دیپلماسی لبخند تیم مذاکرهکننده و همچنین برگزاری همایشهای انتقادی که با هجمههای بسیار همراه بود در پاسخ به سوالات خبرگزاری دانشجو مطالبی را عنوان کرد که متن این گفتگو در ادامه آمده است.
«خبرگزاری دانشجو»: نقش تشکلهای دانشجویی در پرونده هستهای از زمان مذاکرات سعدآباد تا به حال چه بوده و آنها چه اقدامی تاکنون انجام دادهاند و همچنین نقش آنها در آینده چه خواهد بود و چه پیشنهادی برای آنان دارید؟
درباره نقش تشکلها مقام معظم رهبری صحبتهای زیادی داشتهاند و از آن کتابچهای منتشر شد که باید مورد توجه قرار گیرد. در موضوع هستهای نیز شاهد حرکت مفیدی در چند ماهه گذشته بودهایم. تشکلهای دانشجویی راجع به توافقنامه ژنو دغدغه و دلواپسی داشتهاند که میتواند کمکی برای وزارت امورخارجه و دولت باشد، وقتی وزیر خارجه ما پای میز مذاکره مینشیند طرف آمریکایی اینگونه وانمود میکند که ما میخواهیم امتیاز بدهیم اما در کشور ما گروههایی هستند که ما تحت فشار آنان هستیم و در کنگره ممکن است ما را استیضاح کنند و منتقدانی را به رخ طرف ایرانی میکشند پس تیم مذاکرهکننده ایرانی نیز باید بتواند این کار را انجام دهد و بداند که در کشور در این باره دغدغه وجود دارد.
فقط 9 درصد مردم ایران بانی مشکلات ناشی از تحریمها را دولت ایران میدانند
قشر جوان و دانشجویان موضوع هستهای را حق خود میدانند و نسبت به این حوزه آگاه هستند، همچنین مطالعه دارند پس همان کاری که طرف مذاکرهکننده غربی انجام میدهد ایران نیز باید انجام دهد و اگر این حرف را بیان نماید حرف غیرمعقولی نیست اگر به نظر سنجیهای آمریکاییها درباره ایران نگاه کنید، ۸۵ درصد مردم جامعه معتقدند که سیاستهای هستهای دولت درست است که این نظرسنجی مربوط به یک سال گذشته است و در نهایت در جدیدترین نظرسنجی فقط ۹ درصد مردم دولت را مسئول مشکلاتی که تحریمها ایجاد کرده است میدانند و اکثریت گفتهاند که آمریکا بانی اصلی تحریمها در ایران است و رتبه دوم نیز متعلق به اروپا و سپس رژیم صهیونیستی را مطرح کردهاند.
اگر حرکت دانشجویی نباشد جای سؤال دارد پس جریان این نظرسنجیها چیست؟ اگر دغدغه در طیف دانشجو وجود نداشته باشد اتفاق نا خوشایندی است. در جلسه استماعی در کمیسیون خارجی سنای آمریکا، معاون سیاسی وزارت خارجه آمریکا« وندی شرمن » که مسئول تیم مذاکرهکننده در مذاکرات هستهای نیز هست، مطرح میکند که «در ایران فرهنگ مقاومت وجود دارد» اگر در جلساتی در ایران راجع به مقاومت بحث شود طرف مقابل متوجه میشود که این مقاومت هنوز ادامه دارد و اگر دغدغه دانشجویی و نقدی نسبت به توافقنامه ژنو وجود نداشته باشد ممکن است به نظر بیاید فشارهای غرب تأثیر گذاشته و باید مشخص شود که مردم ایران و همچنین دانشجویانی که آرمانگراتر هستند کاملاً با یکدیگر هماهنگ هستند و در برابر حرکتهایی که منجر به دادن امتیازهای زیادی توسط ایران میشود مقاومت میکنند پس حرکتهای دانشجویی خوب کار کردهاند و نیاز است که این رفتارها ادامه پیدا کند.
وجود نقدهای دانشجویی و مردمی پشتوانه تیم مذاکرهکننده هستهای است
نقد نه تنها مضر نیست بلکه مفید است حتی اگر در جلساتی که در نقد مذاکرات ژنو مطرح میشود و هزینههایی برای آن صورت میگیرد، برای وزارت خارجه صورتحساب هزینهها فرستاده شود وزارت امور خارجه باید با خوشحالی آن را پرداخت نماید یعنی باید برای آن هزینه نماید تا این جریان و حرکت وجود داشته باشد چراکه وجود این نقدها به نفع تیم مذاکرهکننده است.
«خبرگزاری دانشجو»: در گزارش سالیانه آمریکا که ایران را حامی بزرگ تروریسم نامیده است در زمان خاتمی دولت گفتگوی تمدنها را بیان کرد اما ایران از سوی بوش محور شرارت خوانده شد از سوی دیگر ایران برای سرنگونی طالبان به آمریکا کمک کرد اما با رفتوآمدهای غرب دوباره ما حامی تروریسم خوانده شدیم وظیفه دانشجویان در این برهه از زمان چیست؟
دولت آمریکا ایران را حامی تروریست میداند و این چیز جدیدی نیست سی سال است که این جریان وجود دارد و آمریکا برای این موضوع هزینه پرداخت میکند تا ایران را متهم نماید، اخیراً ایران را به حمایت از القاعده متهم کردند. برای کشوری که خود از تروریسم در سوریه حمایت میکند و به آنان سلاح میدهد و برای آن هزینه پرداخت میکند چیز جدیدی نیست اما آنچه باعث سؤال میشود اینکه چرا اکنون که دولت یازدهم در پی آشتی با دنیا و در پی برطرف کردن تنش است این موضوع مطرح میشود این کلمه که ایران با دنیا قهر بوده است من را آزاد میدهد، درصورتیکه ایران رئیس جنبش عدم تعهد است و ۱۲۰ کشور میخواهد که ایران رئیس آنان باشد. افرادی که این تفکر را دارند ۱۲۰ کشور را جزء کشورهای دنیا حساب نمیکنند و این مشکل فکری است.
آمریکا نه تنها تحریم ها را کم نمی کند بلکه در صدد افزایش تحریمها بر خواهد آمد
با توجه به شرایط فعلی و نرمش از سوی ایران انتظار این است که آمریکا نیز نرمش نشان دهد باید ادبیات نرم داشته باشند، متأسفانه نه تنها این موضوع دیده نمیشود بلکه فعالیتهای ضد ایرانی را بیشتر کردند اما تأکید آنان این است که ایران پای میز مذاکره آمد پس میخواهد تنشها را کاهش دهد که این موضوع به خاطر فشارها و تحریمهای ما است و درنهایت تحلیلی که دارند اینکه بهگونهای مدیریت شود که کار را تمام بکنند و نه تنها تحریمها کم نشوند بلکه اضافه نیز شوند و این چیز جدیدی نیست.
تحریمهای دوران روحانی سومین تجربه ایران پس از دولتهای هاشمی و خاتمی است
در زمان دولت هاشمی تحریم وجود داشت، هاشمی از شرکتهای نفتی خلیجفارس دعوت کرد و هدف این بود که اقتصاد باعث کاهش تنش شود اما باید بدانیم که تحریمهای اخیر به روز شده قانون دموکراتها در کنگره امریکا است و اولین تحریم نفتی را در سال ۹۶ اجرا کردند. در دوره خاتمی کمک ایران به آمریکا در حوزه افغانستان انجام شد که سه ماه بعد در اکتبر ۲۰۰۱، رئیسجمهور آمریکا ایران را در لیست شرارت قرار میدهد. این تجربه نیز سومین تجربهای است که شاهد آن هستیم که نمیدانیم درنهایت چه میشود و امید است که دولت یازدهم موفق شود تا تجربه سوم، شبیه تجارب قبلی نباشد.
طرف غربی به دنبال مدیریت ایران است نه اینکه از تحریمها کوتاه بیاید
به نظر میرسد تحلیل طرف مقابل از ایران بیشتر به این سمت است که ایران را مدیریت کند نه اینکه از تحریمها کوتاه بیاید اینکه نسبت به طرف مقابل نقدی صورت گیرد درشتگویی نیست و پیروی از عرف دیپلماتیک است اینکه کشور شما را تهدید کنند و هر هفته گزینه نظامی روی میز است را مطرح نمایند و شما درباره طرف تحریم کننده صفت باهوش و مؤدب را به کار ببرید خلاف عرف دیپلماتیک است و درنهایت نتیجه این خواهد شد که طرف غربی از واقعیتهای ایران نکاتی را به دست میآورد که درنهایت ممکن است برای همین دولت مشکل ایجاد کند.
«خبرگزاری دانشجو»: مقام معظم رهبری فرمودند"مذاکرات باید همراه با نرمش قهرمانان باشد، آیا در روند دیپلماسی لبخند که از سوی دولت یازدهم اعمال میشود و اینکه هر چه به ایران توهین میشود با لبخند جلوی آنان حاضر میشویم، درست است و سرانجام این دیپلماسی چه خواهد شد؟
احتمال اینکه به توافق دیگری برسیم وجود دارد و چیز غیرمنتظرهای نیست همانگونه که توافق ژنو انجام شد احتمال توافقنامه دیگری نیز وجود خواهد داشت اما خوف و دلواپسی این است که همانطور که در توافقنامه ژنو طرف مقابل امتیازات زیادی را گرفت و بخشی از توافقنامه را اجرا نکرد همین اتفاق برای گام نهایی مذاکرات نیز رخ دهد یعنی به توافق برسیم و این خیلی دور از انتظار نیست اما در مفاد آن توافقنامه اگر نگاه کنید همان مشکلاتی که در توافقنامه ژنو نیز وجود دارد و طرف مقابل به وعدههایش عمل نکرد این اتفاق برای گام نهایی نیز رخ دهد یعنی به توافق برسیم اما در نهایت طرف مقابل نسبت به موضوع هستهای و دغدغه ما بیتفاوت باشد.
هدف از مذاکرات باید این باشد که ایران به حقوق خود برسد و فشارها کاهش یابد
دغدغه ایران همان موضوع تحریمها است که شرایطی فراهم شود تا طرف مقابل نسبت به دغدغههای ما بیتوجه باشد و قوانین تحریم بانکی و نفتی همچنان ادامه داشته باشد و در زمینه تحریمها کاهش جدی دیده نشود که برای ما سودی ندارد شما امتیازاتی را دادهاید اما در حوزههایی که دغدغه دارید چیزی را نگرفتهاید لزوماً رسیدن به توافق هدف نیست هدف این است که ایران به حقوق خود برسد و فشارها کاهش یابد وقتی به هدف نمیرسید ورود به این مسیر قطعاً کار عاقلانهای نیست.
«خبرگزاری دانشجو»: عدم موضعگیری صریح روحانی درباره مذاکرات هستهای به چه معناست زیرا او هیچ موضعگیری نمیکند و بر اساس عرف دیپلماتیک حداقل باید نارضایتی خود را به همتایش نشان دهد.
اینکه چرا این سیاست ها را دارند باید از خود آنان پرسید با توجه به تجربیات شش ماه گذشته در توافق ژنو نیاز به بازنگری است نوع برخورد دولت آمریکا با دولت یازدهم بعد از توافقنامه ژنو جالب توجه است به نظر میرسد سیاست خارجی ما نیاز به بازبینی دارد قبل از اینکه شما وارد مرحله جدیدی شوید باید بازبینی صورت گیرد اگر این بازبینی بدون دغدغه سیاسی انجام شود مسیر حرکت تغییر خواهد کرد مشکلی که داریم این است که بسیاری وقتها مباحث سیاست خارجی عقبه داخلی پیدا میکند یعنی یک حرکت در حوزه سیاست خارجی انجام میشود که به موضوعی برای ضربه زدن به گروههایی که در این مملکت حکومت میکنند میشود.
بیان لفظ پیروزی بزرگ از سوی دولت برای توجیه افکار عمومی است و با واقعیت توافقنامه ژنو همخوانی ندارد
اینکه گفته میشود پیروزی بزرگی به دست آوردیم و شرق و غرب را تسلیم خود کردیم ادبیاتی برای توجیه افکار عمومی از سوی دولت است که با واقعیت توافقنامه ژنو همخوانی ندارد و این خوف در مخاطب ایجاد میشود که دغدغه سیاسی داخل ایران منجر به این میشود که هر توافقی را که دولت تصمیم بگیرد میتواند داشته باشد و به هر شکلی آن را توجیه کند که این لزوماً کار خوبی نیست.
«خبرگزاری دانشجو»: اندیشکده بروکینگز گفته است ایران بعد از اوکراین و ونزوئلا منتظر نافرمانی مدنی باشد آیا این بررسیهای انجام شده دلیلی بر فتنه جدید در ایران محسوب میشود؟
متاسفانه ما در درون کشور با گره زدن معیشت مردم با تحریمها برای موفقیت در مذاکرات خارجی به غرب کمک کردهایم
هدف تحریمها فشار بر مردم معمولی بوده تا مردم معمولی خسته شوند و به دلیل تحریمها به خیابان بریزند و انقلاب مخملی ایجاد شود اما اتفاقی که افتاده این است که متأسفانه ما در درون کشور با گره زدن معیشت مردم با تحریمها برای موفقیت در مذاکرات خارجی به آنان کمک کردهایم. در تلویزیون مصاحبه کردیم که در حال مذاکرات ژنو هستیم برای اینکه تحریمها را برای بهبود وضعیت کشور برداریم و در ملأ عام گفتیم. انتظاری که در جامعه ایجاد میکند این است که وضعیت اقتصادی من بهعنوان یک ایرانی با توافقنامه ژنو گرهخورده است افراد در توافقنامه ژنو به یک توافقی برسند پس فشار داخلی ایجاد میکند که این افراد به توافق برسند و طرف مقابل میفهمد که دولت یازدهم قولهایی به مردم داده که باید اجرا کند و اکنون زمان گرفتن امتیاز از ایران است که این نکتهای است که دیوید کهن معاون خزانهداری آمریکا در یکی از جلسات کنگره آمریکا در جلسه بانکداری به صراحت میگوید" توافق ژنو در ۲۱ آذر در حوزه اقتصادی وضعیت ایران را خیلی بهبود نمیدهد.
۲/۴ میلیارد دلار تأثیر چندانی در اقتصاد ایران ندارد اما این توافق انتظاری را در داخل کشور به همراه فشار داخلی ایجاد میکند در زمان بوش پسر به صورت رسمی بودجه براندازی علیه ایران تصویب میشود که نام آن را ترویج دموکراسی میگذارند که برای ایران هزینه میشد در زمان اوباما سیاست عوض شد، نقدی که دموکراتها در زمان بوش داشتند این بود که چرا این مبلغ اعلام میشود.
زمانی که دموکراتها آمدند در بودجهنویسی تلاش کردند نام ایران را بردارند در سال ۲۰۱۴ بودجه ترویج دموکراسی دو میلیارد و ۶۵۰ میلیون دلار بود که فقط برای خاورمیانه به ویژه ایران اختصاص داده شد و این مسیری است که آمریکاییها دوست دارند انجام شود از ابتدای انقلاب نیز وجود داشت.
«خبرگزاری دانشجو»: با توجه به اعلام انزجار جریان دانشجویی در برخی کشورهای دنیا در مقابل صهیونیست جهانی و حتی در آمریکا که از این جریان ناراحت هستند اما تاکنون ما ندیدهایم دانشجویانی که در حال فعالیت علیه صهیونیسم جهانی هستند همافزایی داشته باشند، چرا تاکنون اتفاق نیفتاده است؟
این به ضعف ما باز میگردد، کشور فرصت ویژهای در حوزه دیپلماسی عمومی دارد و جزء کارهایی است که باید انجام شود. تأثیرگذاری یک کشور بر رفتار مردم کشور دیگر بسیار مهم است و کمتر کشوری است که متوجه این موضوع نشده باشد. ایران نیز متوجه شده که باید به این مسئله ورود پیدا کند، حتی یک معاونت دیپلماسی عمومی در وزارت امور خارجه و نهادهای مختلف فرهنگی نیز داریم که فعالیتهای فرهنگی انجام میدهند.
متأسفانه به دو دلیل نتوانستیم در این زمینه فعالیت داشته باشیم مشکل اول شناخت محیط بازی است در رابطه با فعالیت فرهنگی، تأثیرگذاری رفتار عمومی در خارج از کشور حائز اهمیت است ما کشورهای اطراف خود را از جمله، عراق، لبنان، افغانستان و غیره را میشناسیم و با آنها ارتباط خوبی داریم هر چه از مرزهای فیزیکی خود دور میشویم اشراف و شناخت نسبت به محیط کمتر میشود.
در آمریکا نهادهای دانشجویی وجود دارد که فعالیت های ضد اسرائیلی انجام میدهند
ما با آمریکا بیشترین مشکل را داریم اما مسئله دوم اینکه باید اشراف ما نسبت به محیط دنیا بیشتر شود یعنی این خبر را شنیدهاید که نهادهای مرتبط در آمریکا، نهادهای دانشجویی در این کشور فعالیتهای ضد اسرائیلی انجام میدهند که بسیار گسترده است ممکن است دانشجو حرکت بایکوت اسرائیل را در دانشگاههای آمریکا نسبت به اساتید ببیند اما شاید در نهادهای دیگر که متولی امور فرهنگی هستند میز آمریکا وجود داشته باشد از آنان بپرسید که شما دو نفر را معرفی کنید که میشناسید نه اینکه تعامل دارید.
مزیت نسبی ما استفاده از افکار عمومی مردم دنیا و کشورهای متخاصم علیه ما است
در حوزه زبان ضعف داریم که نیاز است تقویت شود اگر آنان فارسی نمیدانند پس از خیلی از فرصتها استفاده نمیکنیم مزیت نسبی ما در همین حوزهها است و مزیت نسبی ما این است که در مذاکرات ۱+۵ آنجا که کشورها توافقاتی انجام میدهند به ما ابلاغ کنند بعد ما بپذیریم یا خیر. اینکه قبلاً نمیپذیرفتیم و اکنون میپذیریم و محیط رسانهای را طرف مقابل کنترل کند، این مزیت نسبی نیست، مزیت نسبی ما در حوزه افکار عمومی دنیا و مردم همین کشورهای متخاصم است.
ما نیازمند ایجاد نهاد قدرت در کشورهای قدرتمند هستیم
نیاز است که در محیط این کشورها نهاد قدرت ایجاد کنیم، نهادهای قدرتی که در محیطهای سیاسی دنیا تأثیرگذار باشند. توافقاتی که وجود دارد در نهایت به صورت ریشهای مشکلات ایران را حل نمیکند نهادهای قدرتی است که مرتبط با اسرائیل است یا نه اصلاً با اسرائیل در ارتباط نیست. تا شما نهاد قدرت در درون آمریکا نداشته باشد آن را مدیریت نکنید این مشکل و دعوا ادامه خواهد داشت ما باید سی و چند سال پیش شروع میکردیم به ایجاد نهاد قدرت و ظرفیتهای متعدد در آمریکا و دیگر نقاط دنیا به وجود میآوردیم اما تاکنون از این فرصتها استفادهنشده است.
گفتگوی تفصیلی از فاطمه پاخیرزن
اصلا همشو خوندى.......؟