به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، کلکسیون حمله دولت تدبیر و امید به منتقدان خود روز به روز در حال تکمیل و اضافه شدن است و پس از «بی سواد» خواندن منتقدین دولت، این بار اقدام قانونی علیه آنها در دستور کار دولت قرار گرفته است.
تولید و توزیع مستند «من روحانی هستم» آن چنان برای دولت روحانی ثقیل آمد که باعث شد پس از 4 ماه از انتشار این مستند، دولتمردان به فکر تعقیب قانونی تولیدکنندگان مستند باشند و «علی جنتی» اذعان کند که با وجود ندیدن مستند، لازم است که تولید کنندگان آن تحت پیگرد قرار گیرند.
ماجرا از کجا آغاز شد؟
ای کاش که حامیان دولت پیش از اتخاذ هرگونه موضع مثبت یا منفی در قبال این مجموعه خوش ساخت، برای یک بار هم که شده آن را مشاهده کرده و متوجه می شدند که این مستند پیش از آنکه به دنبال تخریب روحانی باشد، روایتی جذاب از زندگی و فعالیت های سیاسی اوست.
تنها قسمت این مستند که صدای حامیان دولت را درآورده است، به ماجرای نقش روحانی در مذاکرات مک فارلین باز میگردد؛ به عبارت دیگر سازندگان «من روحانی هستم» در رابطه با نقش رئیس جمهور کشورمان با استناد به خاطرات آقای هاشمی در کتاب «اوج دفاع» اشاره می کنند که آقای روحانی در روند این مذاکرات نقشی تعیین کننده داشته است.
هاشمی رفسنجانی در خاطراتش در سال 1365 در دو فراز میگوید: «به آقای دکتر روحانی گفتم که برای کنترل قطعات و اداره مسائل سیاسی و مذاکرات همکاری کنند.»…«قرار شد هدیه را نپذیریم و ملاقات ندهیم و مذاکره را در سطح دکتر هادی و دکتر روحانی و مهدینژاد مخفی نگه داریم و [مذاکرات] محدود به مسئله گروگانهای آمریکایی در لبنان و دادن قطعات هاک و چند قلم دیگر اسلحه [باشد]»
واکنش ها به مستند
دیری نپایید که واکنش های متعددی به اشاره نقش روحانی در مک فارلین نشان داده شد و علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی، با انتقاد از ساخت چنین مستندی گفت: «چند روز پیش سر و صداهایی در رابطه با پخش و توزیع سی دی با عنوان "من روحانی هستم" به وجود آمد که این موضوعات خلاف واقع است زیرا در این سی دی آقای روحانی را متهم کردهاند که در جریان مک فارلین حضور داشته اما ایشان نقشی در این امور نداشتند و عاملان این جریان هم اکنون مشخص هستند.»
هاشمی رفسنجانی نیز به شکل خاص خود سعی کرد که با فرافکنی و با هزینه کردن از محل حضرت امام، آدرس غلطی بدهد و تاکید کرد که ماجرای مکفارلین، باعث افتخار ایران در سالهای دفاع مقدس شد و امام از اول تا آخر در جریان مساله مکفارلین بودند و بر آن 8 نماینده مجلس هیاهوکننده پیرامون ماجرای مکفارلین، نهیب زدند که: حرفهایی را که شما میزنید، رادیو اسرائیل جرأت نمیکند بگوید!
اما راه حل منطقی آن است که به جای نسبت دروغ بستن به یک مستند به روایات و مستندات رجوع کرد تا حقیقت تاریخ بر همگان مشخص شود.
دو روایت از حضور روحانی در مک فارلین؛ روایت آمریکایی و روایت ایرانی
یه طوری کلی دو روایت از حادثه مک فارلین وجود دارد که در روایت آمریکایی آن بر حضور روحانی تاکید شده است و روایتی ایرانی این حضور را محدودتر نشان می دهد.
اولیور نورث از اعضای شورای امنیت ملی آمریکا در دوره دوم ریاست جمهوری رونالد ریگان مدعی است که حسن روحانی با هیئت آمریکایی در هتل استقلال ( هیلتون) دیدار کرده و مک فارلین نیز در این گفتگوها حضور داشته است. نشریه فارین پالیسی که گزارشی در خصوص این دیدارها و نقش روحانی منتشر کرد ،به نقل از هاوارد تیشر کارمند شورای امنیت ملی نوشت که روحانی با اسم مستعار در جلسات شرکت میکرد تا در صورت واکنش تندروها بتواند خود را حفظ کند.
مک فارلین در کتاب خاطرات خود اسامی افراد هیئت ایرانی را چهار نفر به نام های نجفی، مصطفوی، سمیعی و کنگرلو ذکر کرده که هویت سه نفر تاکنون مشخص شده است. کنگرلو اسم واقعی محسن کنگرلو از نیروهای اطلاعاتی وقت است. منظور از نجفی هم هادی نجفآبادی است.
سمیعی نام مستعار فریدون وردینژاد از چهرههای امنیتی دهه شصت است که بعد ها مسئول خبرگزاری ایرنا و سفیر ایران در چین شد. اما هنوز معلوم نشده مصطفوی چه کسی است. آیا این نام واقعی است یا مستعار؟
برخی از قرائن و نشانهها موید ان است که مصطفوی نام مستعار حسن روحانی بوده است اگر چه به توجه به اطلاعات موجود نمیتوان به قطعیت در این خصوص داوری کرد. روحانی با توجه به منع آیتالله خمینی در خصوص ارتباط مقامات درجه یک ایرانی با هیات آمریکایی نمیتوانسته با اسم واقعی خود چنین دیداری کند.
اما در مقابل این روایت، روایت ایرانی وجود دارد که باوجود تصریح مقامات آمریکایی و اشاره هاشمی در کتاب «اوج دفاع» بر این باور است که هاشمی هیچ جا از خاطراتش اشارهای به نشستن روحانی «پای میز مذاکره» نمیکند و تنها بر مخفی نگه داشتن مذاکرات میان چهار نفر که یکی از آنها روحانی است، تصریح دارد.
از نظر این گروه دلیل عدم مذاکرۀ روحانی هم مخالفت امام با مذاکرۀ سران کشور با هیات آمریکایی می باشد.
با در کنار هم گذاشتن این دو روایت در می یابیم که در حداقلی ترین حالت روحانی از طرف هاشمی ماموریت داشته است که به طور مستمر بر روند مذاکرات نظارت داشته باشد که این مورد نیز تاییدی است بر نقش موثر روحانی در مذاکرات مک فارلین.
از همه این موارد هم که بگذریم نوع پاسخ هاشمی به محل اشکال منتقدین بسیار عجیب است چرا که او به جای رد یا تایید حضور روحانی در این مذاکرات، با گفتن این جمله که «امام در جریان مذاکره بودند» همه چیز را تمام کرد!
حال آنکه این مستند هرگز در پی تخطئه مذاکرات مک فارلین و نتایج آن نبوده است که مقابل تایید حضرت امام(ره) قرار گیرد و هاشمی با این شکل اظهار نظر ضمن افزودن بر ابهامات ماجرای مک فارلین به نوعی بر روایت آمریکایی صحه گذاشته است.
از همه این موارد که بگذریم، این سوال باقی می ماند که چرا دولت و حامیان وی پس از 4 ماه از توزیع مستند به فکر نقد و حمله به آن افتادند و امروز نیز بدون دیدن آن حکم صادر می کنند.
بهتر آن بود که به جای شکایت و هیاهو پیرامون یک مستند، به نقد دلسوزانه آن می پرداختند تا اگر هم مشکلی به لحاظ تاریخی وجود داشت، به شیوه ای بهتر بدان پاسخ داده می شد.
منبع: فرهنگ نیوز