کد خبر:۳۲۰۴۹۶

کارلوس بماند یا برود؟

شناخت پایه‌های حرفه‌ای در فوتبال تنها از یک طریق صورت می‌گیرد و آن الگوبرداری از فوتبال نوین و روز جهان بویژه اروپاست. به‌طور مثال وقتی به فوتبال آلمان نگاه می‌کنید می‌بینید ژرمن‌ها از اوایل دهه ۹۰ میلادی یعنی بعد از جام جهانی ۱۹۹۰ تا به امروز که چند هفته به شروع جام جهانی ۲۰۱۴ مانده تنها ۴ مربی را روی نیمکت تیم‌ملی خود دیده‌اند که این آخری یعنی یوآخیم لوو از بعد رفتن کلینزمن در سال ۲۰۰۶ تا امروز سکان هدایت آلمان‌ها را برعهده دارد.

به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، این موضوع کمی می‌تواند تامل‌برانگیز باشد که چرا پرچمداران فوتبال نوین به این متد و روش خیلی احترام می‌گذارند و ما هنوز به این فاکتور‌ها دست پیدا نکرده‌ایم؟ داستان پایان قرارداد کارلوس کی‌روش بهانه‌ای است تا به این موضوع بسیار مهم بپردازیم که فوتبال ما اگر می‌خواهد پله‌های حرفه‌ای‌شدن در سطح ملی را طی کند باید دست از این سیاست پوست‌اندازی کادرفنی بردارد و اگر مربی در سطح کلاس بالای جهانی روی نیمکت ما نشسته آن را حفظ کرده و قراردادش را برای تورنمنتهای معتبر بعدی تمدید کنیم البته در این میان تنها یک ارگان نمی‌تواند متولی باشد و خواسته‌ها و رقم قرارداد کی‌روش نیز آنقدر بالاست که فدراسیون فوتبال به تنهایی قادر به پرداخت آن نیست ولی اگر قرار باشد بر سر چگونگی ماندن و بستن قرارداد با این مربی بزرگ اروپایی بحث کنیم چیزی را از دست نمی‌دهیم.

 

کی‌روش خودش بار‌ها اعلام کرده دوست دارد در ایران باقی بماند و تیمش را برای بازی‌های جام ملت‌های آسیا آماده کند ولی هنوز کسی پا پیش نگذاشته و انگار خیلی هم راغب نیستند قرارداد کارلوس تمدید شود. این مساله بعد‌ها می‌تواند لطمه بزرگی به فوتبال ملی بزند چون در حال حاضر کارلوس پیچ و خم زندگی در ایران و رفتار با رسانه‌ها و دیگر فاکتورهای لازم را به خوبی بلد شده و اگر زمان کافی در اختیارش بگذاریم می‌تواند فوتبال ایران را به جایگاه واقعی‌اش در آسیا برساند البته این نکته را هم باید در نظر داشت که چشم و گوش بسته نمی‌توان با این مرد پرتغالی قراردادی با رقم‌های نجومی امضا کرد و باید به‌طور قطع شرط و شروطی را در بند‌های قرارداد جا داد اما در اینجا نکته مهم این است که باید به این موضع بیندیشیم که چرا باید کارلوس را برای هدایت تیم ملی در بازی‌های جام ملت‌های آسیا حفظ کنیم، کی‌روش اکنون تنها مربی حاضر در جام جهانی است که با سه تیم مختلف به جام‌جهانی راه یافته و از این جهت، نیمکت تیم ملی ایران بسیار وزین‌تر از بیشتر تیم‌های حاضر در برزیل است.

 

ایران برای اولین‌بار است که با هدایت کی‌روش به عنوان تیم اول گروهش به جام‌جهانی صعود کرد. شاید بسیاری از منتقدان کی‌روش این صعود را «از روی شانس و اقبال» بدانند اما آنچه مهم است صعود تیم ملی به برزیل و نتیجه‌ خوبی است که رقم‌خورده و کمتر منتقد منصفی است که نقش کی‌روش را در این اتفاق نادیده بگیرد. نکته بعدی، دعوت از بازیکنان ایرانی شاغل در لیگ‌های اروپایی است. بازیکنانی مانند اشکان دژاگه و رضا قوچان‌نژاد ـ که هیچ کس نقش آن‌ها را در صعود به جام‌جهانی فراموش نمی‌کند- به دلیل حضور فردی مانند کی‌روش به تیم ملی اضافه شدند.

 

حال آنکه در دوره‌های قبل نیز از دژاگه دعوت به آمده بود، اما او به هر دلیلی حاضر به بازی در تیم ملی نشده بود. شاهد این مساله مصاحبه‌های امیر قلعه‌نویی، سرمربی وقت تیم ملی است که برای جام ملت‌های آسیا در سال 2007 از دژاگه دعوت کرده بود. تیم ملی پس از هشت سال در رنکینگ فیفا به عنوان تیم اول آسیا شناخته شد و قطعا نمی‌توان این نکته را نیز حاصل شانس و اقبال دانست. در دوران برانکو ایوانکوویچ، مربی موفق تیم ملی، بازیکنان ملی‌پوش در طول چند سال تقریبا مشخص بودند و پس از رفتن برانکو هم یک نسل از ملی‌پوشان از تیم ملی خداحافظی کردند، در حالی که جایگزین‌های مناسبی برایشان وجود نداشت.

 

امثال مهدی مهدوی‌کیا، وحید هاشمیان و علی دایی به فاصله حدود دو سال پس از جام جهانی 2006 از تیم ملی کناره گرفتند و این تیم با مشکلات زیادی روبه‌رو شد، اما اینک بازیکنان جوانی نظیر محمدرضا خانزاده، علیرضا جهانبخش، سردار آزمون، مهدی شریفی، یعقوب کریمی و علی کریمی جوان می‌توانند سال‌ها برای تیم ملی بازی کنند. دست کم عملکرد کی‌روش در پرتغال نشان داده او چه استعدادیاب قهاری است و بی‌دلیل نیست که روی استفاده از این جوانان تاکید دارد. از همه این‌ها مهم‌تر، پافشاری کی‌روش روی اصولی است که از پیش برای خود تعریف کرده بود.

 

عملکرد او درباره بازیکنان بزرگی مثل رحمتی، کریمی و عقیلی نشان داد کی‌روش یک مربی منظم و با دیسیپلین است و به هیچ وجه بر اثر فشار هواداران یا رسانه‌ها حاضر به عقب‌نشینی از اصولش نیست؛ نکته‌ای که تیم ملی ایران هرگز به خود ندیده بود. از مدت قرارداد کارلوس کی‌روش تنها یک ماه باقی‌مانده و در صورت جدایی او از تیم ملی باز هم باید شاهد یک پروسه خسته‌کننده و وقت‌گیر برای انتخاب سرمربی آینده باشیم. این در حالی است که در سال 2015، تیم ملی باید در جام ملت‌های آسیا به میدان برود؛ جایی که ایران با بهترین عملکرد در بین تیم‌های آسیایی به آن راه یافته است.

 

نکته جالب توجه در این زمینه میزان پولی است که فدراسیون قرار است برای سرمربی آینده تیم ملی هزینه کند. با توجه به صعود ایران به جام جهانی و امید زیاد به این تیم در جام ملت‌های آسیا، فدراسیون یا باید یک مربی خارجی در سطح کی‌روش را به ایران بیاورد که‌‌ همان پول را باید بپردازد یا به سراغ مربیان بهتر برود که قطعا در صورت توافق باید هزینه بیشتری بپردازد. تاسف‌برانگیز‌تر آنکه هر مربی دیگری جز کی‌روش در صورت پذیرفتن هدایت تیم ملی تا شروع جام ملت‌های آسیا زمانی ندارد تا نسبت به تیم ملی شناخت کافی پیدا کند. در نتیجه‌ به جرات می‌توان گفت تیم ملی با کارلوس کی‌روش می‌تواند به قهرمانی در آسیا فکر کند، اما بدون او حتی تصور صعود به جمع 4 تیم نهایی سخت و دشوار است.

 

منبع: وطن امروز

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار