به گزارش گروه فضای مجازی« خبرگزاری دانشجو»، جوانی 24ساله هستم که به تازگی ازدواج کرده ام، با همسرم 11سال اختلاف سنی دارم، چه رفتاری انجام دهم که در زندگی و آینده ام با مشکل مواجه نشوم.
کارشناس ارشد مشاوره خانواده: اگرچه نمی توان درباره عدد دقیق فاصله سنی زوجین و نقش آن در موفقیت و شکست زندگی زناشویی قانون یکسانی برای همه افراد صادر کرد اما یقینا تناسب سنی از جمله موازین زیربنایی و اساسی در ازدواج است که بی توجهی به آن، زمینه ساز بسیاری از کج خلقی ها و ناسازگاری ها در زندگی زناشویی خواهد شد.
در واقع تفاوت سنی عاملی است که در کنار تفاوت های اخلاقی، شخصیتی و ظاهری اختلافات زناشویی را تشدید می کند. آنچه در این میان اهمیت دارد این است که اختلاف سنی زن و مرد نباید آنقدر زیاد باشد که در مسائل اساسی زندگی شان نظیر عقاید و ارزش ها، ارتباط با اقوام و دوستان، تفریحات و سرگرمی ها شکاف زیادی را ایجاد کند چرا که تفاوت فاحش نگرش در این حوزه ها باعث بروز اختلافات و یا دلسردی هایی در زندگی زناشویی می شود.
در ادامه نقل قول هایی از زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره را که اختلاف سنی زیاد با همسرشان برایشان مشکلاتی ایجاد کرده است. می خوانید:
تبیین روانشناسانه «کبوتر با کبوتر/ باز با باز» از زبان مراجعین
* وارد اتاقم شد. احساس می کند دنیای شان، باورهای شان و احساسات شان به اندازه یک قاره از هم فاصله دارد، از خاطرات تلخ و شیرین ازدواج شان حرف می زند و می گوید: «روزهای اول ازدواج مان با شوهرم برای خرید چند دست لباس عید وارد مغازه ای شدم.
بعد از پایان خرید همسرم کارت بانکی خود را به من تحویل داد و به سمت خودرواش رفت تا لباس هایی که خریده ام داخل آن بگذارد، خرید گران قیمت ما از یک طرف و دیدن خودروی مدل بالای همسرم که روبه روی مغازه پارک شده بود از طرف دیگر، باعث شد فروشنده خانم واکنش نشان دهد ؛ با حسرت تمام نگاهی به من انداخت و گفت: کاش پدر من هم مثل پدر شما بود! هم ثروتمند، هم با سلیقه در خرید...». بعد از تعریف این خاطره لبخند تلخی زد و در سکوتی سنگین محصور شد. سکوتی سرشار از ناگفته ها ...
* جنس نگرانی های امیر حسین متفاوت است او 16 سال از همسرش مریم که 30سال دارد. بزرگ تر است. امیرحسین می گوید:
« تقریبا در 2 سال اول زندگی مان همه چیز رو به راه بود. مسافرت های مان خاطره انگیزترین لحظات عمرم بود و در کنار مریم خوشبختی را احساس می کردم.اما اکنون که 10سال از زندگی مشترک مان می گذرد دیگر خبری از آن شور و نشاط نیست.
احساس می کنم علایق ما خیلی از هم فاصله گرفته است. علاوه بر این حالا که رفته رفته گرد پیری به سروصورت من نشسته است فکر می کنم همسرم از این که بخواهد در کنار من در شهر قدم بزند خجالت می کشد.
آسیب هایی که باید جدی گرفت
مسلما تفاوت سنی که در برخی مواقع حالت «شکاف سنی» به خود می گیرد برای زوجینی که بیش از یک دهه با یکدیگر فاصله سنی دارند مخاطرات زیادی را به همراه دارد. پختگی زیاد یکی از طرفین در مقابل ناپختگی و بی تجربگی های طرف مقابل، مهم ترین عاملی است که کفه ترازوی ارتباط را در بیشتر ابعاد زندگی زناشویی نامتوازن می سازد.
ترس از دست دادن همسر، وابستگی به او، احساس برتری و کامل بودن، موظف دانستن خود واحساس مسئولیت نسبت به کنترل رفتارهای فرد کوچک تر، زیر سوال بردن تعدادی از رفتارهای او، کهولت سن و زوال جسمی و ... همه و همه از جمله نگرانی هایی است که در این نوع روابط گریبان گیر همسر «مسن تر» می شود.
فرد «کوچک تر» نیز با نگرانی هایی نظیر دلزدگی و سردشدن نسبت به رابطه زناشویی، احساس بی حوصلگی و تمایل به انزوا، احساس خجالت زدگی از حضور در جمع و معرفی همسر به دوستان و آشنایان، حس پشیمانی و ...، دست و پنجه نرم می کند.
فاصله سنی زیاد در کدام سنین مخاطره بیشتری ایجاد می کند؟
بسته به این که زن و مرد در کدام دهه از زندگی شان به ازدواجی با فاصله سنی زیاد «بله» می گویند، میزان مخاطراتی که شکاف سنی ایجاد می کند، کم یا زیاد می شود. به طور کلی ازدواج در دوره نوجوانی و اوایل جوانی به دلیل اتخاذ تصمیم های هیجانی و عاطفی طرفین و احساسی عمل کردن آن ها در امر انتخاب همسر، چه برای دختران و چه برای پسران جدای از اهمیت مبحث فاصله سنی، توصیه نمی شود.
به عبارت دیگر شرایط و نکات حائز اهمیت در ازدواج دختری 13ساله که 11سال با همسرش اختلاف سنی دارد، کاملاً متفاوت از شرایط ازدواج دختری 27ساله با مردی 38ساله است. یقینا تفاوت سنی زیاد در ازدواج هایی که طرفین خصوصا دختر از نظر سنی به نوعی ثبات و پختگی عاطفی، هیجانی، شخصیتی، اخلاقی و جسمی رسیده باشد و بتواند روی خط ثابتی از مدیریت هیجانی حرکت کند به مراتب خطرات کمتری را در پی دارد.
راهکارها
با درنظرگرفتن این موضوع در ادامه راهکارهایی برای زوجین که مرد اختلاف سنی زیادی با همسرش دارد، ارائه می شود:
1 - مراقب باشید به همسری کنترل گر تبدیل نشوید: از آنجا که تفاوت سنی میان زوجین خصوصا زمانی که مرد بزرگ تر است و دختر هم در سنین بسیار پایین به سر می برد می تواند زمینه ناهمسانی در اندیشه و افکار فردی و اجتماعی را میان همسران فراهم آورد، این احتمال وجود دارد که چنین ازدواج هایی در دام ارتباط والد - کودکی بیفتد در این دسته از ازدواج ها فرد کوچک تر هنوز در دوران نوجوانی به سر می برد و فرد بزرگتر مرحله جوانی خود را سپری می کند، با تجربه تر است و خود را در قبال ناپختگی ها، ناآگاهی ها و خودسری های فرد کوچک تر مسئول می داند؛ مسئولیتی از جنس مسئولیت پدرانه.
در واقع بسیاری از افراد بزرگ تر در ازدواج های بافاصله سنی زیاد معتقدند مسئولیت «تربیت» همسر نوجوان شان به عهده آنها واگذار شده است در نتیجه ممکن است ناخواسته در مقام یک والد شروع به سخت گیری و کنترل خارج از عرف همسر نوجوان شان کنند.
2 - در کنارش باشید نه در مقابلش: مسلما در ازدواج هایی با شکاف سنی بالا خصوصا زمانی که زوجین کم سن و سال هستند، فرد کوچک تر ممکن است به تفریحات، سرگرمی ها و رفتارهایی علاقه مند باشد که شاد و پرهیجان است اما از نگاه فرد بزرگ تر چندان پسندیده و مقتضی مقام و شان فرد متاهل نیست.
در چنین ازدواج هایی حتی ممکن است «خنده های کودکانه» همسر زمینه ایجاد ناراحتی و کج خلقی زوج بزرگ تر را فراهم کند! حال چنانچه فرد بزرگ تر همسرش را به گونه ای «منطقی» همراهی نکند بلکه مشغول سرزنش کردن و ایرادگیری از رفتارهای ناپخته او باشد و نحوه برخورد همسرش را مایه شرمساری و خجالت خود ببیند و یا کلا تصمیم بگیرد او را به حال خود بگذارد و در هیچ کدام از علایق همسرش مشارکت نکند، رفته رفته دلسردی و پشیمانی بر زندگی هر دو طرف سایه می گستراند و آن ها را به سمت فاصله گرفتن از یکدیگر و پناه بردن به عالم تنهایی یا جایگزین کردن جمع دوستان و اقوام به جای همسر سوق می دهد.
3 - با خطاهای همسرتان منطقی برخورد کنید: بسیاری از خانم هایی که در سنین پایین و در اوج نوجوانی زندگی مشترک را آغاز کرده اند ممکن است بعد از گذشت سال ها از زندگی شان به دنبال شکوفایی استعدادهایشان باشند.
در چنین شرایطی مرد ممکن است شاهد آزمون و خطاهای زن برای به دست آوردن شغل، جایگاه اجتماعی، حل مشکلات شخصی و ارتباطی اش باشد. در واقع فرد کوچک تر با حرکت به سمت سنین رشد و پختگی، رفتارهایی را نشان می دهد که در واقع مقتضی سن اوست و بخشی از فرآیند طبیعی رشد محسوب می شود.
در چنین شرایطی شوهر (همسر بزرگ تر) که تاکنون همسرش را فردی صرفاً «تابع» می شناخته، ممکن است با ایجاد چنین تغییراتی به اشتباه بیندیشد که او مشغول سرکشی و طغیان است و باید در مقابل چنین تغییراتی ایستادگی کرد. در شرایط مذکور چنانچه زوجین از قدرت گفت وگوی منطقی و انعطاف بر سر تغییرات به وجود آمده برخوردار نباشند دیر یا زود شاهد جدایی عاطفی و روحی از یکدیگر خواهند بود.
منبع: فرهنگ نیوز