گروه آزاداندیشی «خبرگزاری دانشجو»؛ با توجه به اینکه هم اکنون تقریبا یک دهه از پیام معروف مقام معظم رهبری مبنی بر اجرای کرسی های آزاد اندیشی در دانشگاه ها می گذرد، اما همچنان آن طور که باید و شاید شاهد اجرای این طرح در دانشگاه ها نیستیم. این پیام در شانزدهم بهمن 81 صادر شد و بعدها نیز به کرات ایشان به آن پرداختند، گاه تفسیر و تبیین کردند، گاه انتقاد کردند و گاه هم گله کردند.
یکی از مواردی که در بیان دلایل عدم ایجاد کرسی ها می بایست بررسی شود این است که طرف صحبت مقام معظم رهبری در این گلایه ها و انتقادات چه کسانی هستند؛ تا به سراغ آنان رفته و دلایل عدم اجرای طرح را از آنان جویا شویم.
در یک نگاه اجمالی به بیانات معظم له پاسخ این سوال روشن می شود. آنچه ما در بیانات ایشان مشاهده کردیم این است که از شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی حوزههای علمیه گرفته تا حوزویان و دانشگاهیان، وزارت علوم، مرکز مدیریت حوزهها و دیگر مدیران اجرایی ذیربط کشور، همه و همه مخاطب ایشان بودند. با این وجود می توان بی پروا ادعا نمود که تاکنون اقدام درخور و مناسبی در قبال آن پیام نشده و هیچیک از ارکان نظام، ارگانها و طبقات علمی و فرهنگی کشور در این مقوله پرونده قابل دفاعی ندارند.
در بحث پیش رو سعی شده است در مورد برخی از اقشار، گروه ها و دستگاه هایی که در موضوع کرسی های آزاد اندیشی مورد خطاب رهبری بوده اند، صحبت کرده و نقش آنان را در عدم برگزاری کرسی ها بیابیم.
دانشجویان
همانطور که می دانیم یکی از اقشاری که در ایجاد کرسی های آزاد اندیشی نقشی بسیار مهمی ایفا می کند، دانشجویان هستند. اما امروزه به سهولت می توان یافت که بی تفاوتی و سستی در میان قشر دانشجو نسبت به وقایع اطراف خود ایجاد شده است؛ لذا پر واضح است که همین رخوت و سستی می تواند از موجبات بسیار مهم عدم تشکیل کرسی های آزاداندیشی تلقی شود. این رخوت و سستی از کجا ناشی می شود؟
همانطور که می دانیم از قرن بیستم به بعد بشر دچار بحران های جدی شد و شرایط به نحوی پیش رفت که با یک موجود انسانی جدیدی روبرو شدیم؛ انسانی که معنا و آرمان و احساس چندانی ندارد، تعهد کاملا برای این انسان به فراموشی سپرده می شود و بر زندگی این انسان نوعی ملال غلبه می کند. در نهایت نیز این ملال انسان را به سمتی می برد که با نوعی عشرت طلبی ها، تنوع طلبی های جنسی، رفتارهای لاقیدانه، مواد مخدر و... بر بحران ناشی از ملال خود غلبه کند.
بنابراین رخوت و سستی از قرن بیست به بعد گریبانگیر تمامی اقشار و گروه ها و در یک کلام گریبانگیر نوع انسان است. اما خداوند متعال، که از مادر برای بشر مهربان تر و رئوف تر است، انسان را در این گرداب رخوت و سستی رها نکرده و رسول درونی (عقل) و رسول بیرونی (پیامبر) را برای رهایی از همین رخوت و سستی به او عطا نموده است. در راستای پاسخ گفتن به نیازهای عقل، می بایست در رویارویی با بحران ها و حوادث نوظهور از منطق و استدلال استفاده کرده و دامنه اختلافات و درگیری های پیش رو را با گفتگوهای عقلانی، کمتر نمود.
بدین ترتیب بدیهی است که در میان اقشار مختلف جامعه، دانشجویان افرادی هستند که می بایست بیشتر از هر کس به استدلال و گفتگوهای عقلانی پرداخته و جامعه را با نظریات و اندیشه های خود بسازند. در این راستا تریبون های آزاد و کرسیهای آزاداندیشی بسترهای مناسبی هستند برای آنکه دانشجویان منفعل نبوده و به امر مهم تولید علم در جامعه واصل شوند.
پس از رخوت و سستی امر دیگری که موجب عدم اجرای کرسی ها از سوی دانشجویان می شود انتخاب موضوع است، دانشجویان واقعا نمی دانند چه موضوعی را انتخاب کنند، و این به این علت است که نمی دانند در چه موضوعاتی می شود کرسی برگزار کرد.
مورد دیگر ابهام دانشجویان در چگونگی ایجاد کرسی هاست، با اینکه دانشجویان در کارگروه های مختلفی در دانشگاه شرکت می کنند، اما هنوز مسئله کرسی ها از جهت چگونگی مدل برگزاری برایشان ناشناخته است. بنابراین دو مورد، می توان گفت دانشجویان در نتیجه همان رخوت و سستی در جهت تبیین معنای دقیق کرسی ها حرکتی نکرده و شاید در این زمینه تقصیر را به گردن مسئولین می اندازند.
دلیل دیگری که در این نوشتار ذیل قشر دانشجو قابل بررسی است، عدم قدرت تحلیل سیاسی دانشجویان است. مقام معظم رهبری ضمن تأکید بر آنکه قدرت تحلیل سیاسی موجبات دشمن شناسی را فراهم خواهد کرد، می فرمایند:
«دانشگاهها باید سیاسی باشند و دانشجو باید سیاسی باشد. معنای این حرف آن است که دانشجو باید قدرت تحلیل سیاسی داشته باشد تا جبهه بندیهای دنیا را بشناسد؛ تا بفهمد امروز دشمن کجاست و از کجا و با چه ابزاری حمله میکند. این، برای شما لازم است. اگر شما تلاش سیاسی، کار سیاسی، مطالعه و مباحثه سیاسی نداشته باشید، این توانایی را پیدا نمیکنید. البته توجّه داشته باشید که دشمن از همین امر استفاده نکند. دشمن با کمال هوشیاری ایستاده است. امیرالمؤمنین علی (ع) فرمود: «و من نام لم ینم عنه»؛ مراقب باشید که اگر شما غفلت میکنید، دشمن از شما غفلت نمیکند. دشمن با کمال هوشیاری مراقب است.
قدرت تحلیلی یک دانشجو در رابطه با مسائل سیاسی زمانی گسترش می یابد که بتواند مجالی برای ارائه نظرات خود داشته باشد و در عین حال اطلاعاتی از پیشنیه تاریخی و وضعیت کلی نظام حاکم بر جهان داشته باشد، این امر محقق نخواهد شد مگر با برگزاری نشست های تحلیلی و کرسیهای نظریه پردازی که همواره به ویژه درسال های اخیر مورد تاکید رهبر انقلاب بوده است.
در توضیحات بالا روشن شد که مواردی مثل رخوت و سستی و فقدان قدرت تحلیل سیاسی در میان دانشجویان موجب عدم پیگیری آنان برای اجرا و تشکیل کرسی ها می شود، این در حالی است که اگر کرسی ها برگزار شود مواردی مثل رخوت و سستی از میان دانشجویان رخت بربسته و همچنین آنان قدرت تحلیل سیاسی نیز پیدا خواهند کرد و در نتیجه آن دشمن را بهتر خواهند شناخت. لذا به سراغ مقصر دیگری در این امر رفته و دلایل عدم تشکیل کرسی ها را از دید آنان بررسی می کنیم.
مسئولین و اساتید دانشگاه
مسئولین و متولیان دانشگاهی دانشگاه را محیطی مقدس می دانند که کارهای نوپا و تجربه نشده نمی بایست در چنین محیطی انجام شود، چراکه موجب خدشه دار شدن تقدس محیط دانشگاه می شود. این در حالی است که آنان به این نکته توجه ندارند که اگر دانشگاه، محیط کار یاد گرفتن و روش آموزی نباشد، پس در کجای جامعه می توان به دنبال چنین محیطی گشت؟ ضمن آنکه توجه به این نکته نیز ضروری است که کرسیهای آزاداندیشی فضایی آزمودنی است و دانشجویان را در معرض نقد قرار می دهد تا برای آینده آماده شوند.
بنابراین باید خطاب به مسئولین اعلام کرد که حتی از خراب شدن یکی دو برنامه نباید ترسید؛ بلکه بر عهده آنان است که با اتخاذ روش های مختلف یا آسیب شناسی هر برنامه به بهبود برنامه های بعدی اقدام کنند. و تا جایی پیش بروند که کرسی ها به عنوان برنامه های موفق و پر طرفدار در دانشگاه ها و محیط های علمی جای خود را باز کنند.
عامل دیگر که موجب عدم پیگیری کرسی ها از سوی مسئولین و اساتید می شود، فروماندن تصور آنان در قالب های خاصی از کرسی هاست؛ لذا مسئولین باید توجه داشته باشند که نباید در قالب های خاص تحجر پیدا کرد و تصوری قالبی از کرسی یافت و مدام به دنبال آن بود. در این زمینه باید به سراغ بیانات مقام معظم رهبری رفته و خواهیم دید که ایشان قالب های مختلف چون کرسی های نظریه پردازی، آزاد اندیشی و آزاد فکری، نقد و مناظره و پاسخ به شبهات را مطرح نموده اند و از همه بیش تر به ویژه در مخاطبه با دانشجویان از ضرورت کرسی های آزاد اندیشی گفته اند.
بدین ترتیب می توان برای هر کدام از این مدل¬ها نیز کرسی گونه های مختلف یافت و برای هر کدام شیوه های مختلف اجرا را برگزید. گرچه تاکید معظم له بر کرسی ¬های آزد فکری و آزاداندیشی از همه انواع طرح شده بیش¬تر است.
البته ناگفته نماند که در میان اساتید و مسئولین دانشگاهها تعداد زیادی افراد دلسوز انقلابی نیز هستند که با جدیت تمام به دنبال طرح و اجرای رهنمودهای رهبری هستند و این مهم را در اولویت کارهای علمی خود قرار داده اند، اما باید به این نکته نیز توجه داشت که گذشته از اساتید انقلابی، اساتیدی نیز هستند که هرچند نه دین دارند، نه معتقد به ولایت هستند و نه خیلی پیرو اسلام و انقلاب اسلامی هستند ولیکن افراد دلسوز و دردمندی هستند و واقعیات نظام جهان امروز را می بینند و از بی عدالتی و استثماری که در این نظام وجود دارد و رفتار ظالمانه ای که غرب با جهان سوم دارد، ناراحت می شوند.
لذا یکی از دلایل نیز این است که ما به چنین افرادی اجازه ورود به کرسی ها را نداده ایم؛ در صورتیکه می توانیم به این گونه شخصیت ها مجال داده و بدانیم گذشته از اینکه این افراد میدان جاذبه مباحث را بیشتر می کنند، آدم های علاقه مند به مباحث را بیشتر می کنند؛ در مقابل این گونه شخصیت ها افرادی وجود دارند که معاند هستند به عبارتی حاضر هستند هر حقیقتی را پنهان کنند تا بتوانند ایده خود را حاکم سازند. بدیهی است که از حضور چنین افرادی در کرسیها باید اجتناب نمود و این افراد را با افراد دلسوز و دردمند خلط نکرد.
برخی از مسئولان حوزه و دانشگاه کم کاری و غفلت خود در زمینه کرسیهای آزاد اندیشی و نظریه پردازی را پشت استدلال های غیر منطقی پنهان میکنند و می گویند تضمینی برای بقای فضای سالم تضارب آراء و نقد اندیشه ها وجود ندارد. علت عمده این عدم تمایل مدیران مدارس علمیه و روسای دانشگاه را نیز می توان در بی حوصلگی آنان در تشکیل این کرسی ها دانست. این در حالی است که اگر ریاست دانشگاه ها بی حوصلگی و کم لطفی کرده و به فکر رشد دانشجو نباشد یا تنها به رشد تک بعدی دانشجو فکر کند، دیگر دغدغه مسائلی مثل کرسی ها وجود ندارد و به اینجا می رسیم که با اینکه مقام معظم رهبری طرحی را مطرح کرده اند ولی کسی خود را درگیر نمیکند.
همانطور که در بحث های پیشین اشاره شد، یکی از انواع کرسی ها، کرسی های نظریه پردازی است. در این کرسی ها طرفین مناظره اساتید و متخصصانی هستند که قرار است در پایان جلسه کرسی به تولید نظریه برسند؛ اما در راستای تشکیل جلسات کرسی های نظریه پردازی یکی از موارد عدم علاقه برخی از مسئولین و اساتید به اجرای کرسی های آزاد اندیشی، این است که آنان تنها به نقد فضای فکری بیرون معتقدند و در مورد عملکرد خودشان هیچ گونه نقدی را بر نمی تابند؛ این در حالی است که تولید نظریه با تصدی گری ممکن نیست و اساسا یک نظریه زمانی پدید می آید که از نظرات جزئی و فردی به سمت نظرات کلی حرکت کنیم و همچنین با تلفیق مسائل شخصی و مسائل اجتماعی در یک بستر تاریخی مفهوم سازی شود.
آموزه های غربی
یکی دیگر از دلایل عدم اجرای کرسی ها در میان مخاطبان اجرای طرح کرسی ها، ترویج آموزه های غرب است. همانطور که می دانیم تسلیم و تقلید از غرب امکان هر گونه آزاد اندیشی را گرفته است. غربی ها تا حدود زیادی توانسته اند از جامعه ما معنا زدایی کنند و هر نوع تعهد و آرمان گرایی را منکوب سازند. آنان آرمان گرایی را معادل جزم اندیشی دانسته و جزم اندیشی را معادل خشک مغزی و تهجر می بینند. این نیز در حالی است که جمهوری اسلامی در نگاه حکیمانه رهبر انقلاب اسلامی به معنای «حرکت عمومی» مردم به سمت آرمانهاست.
دستگاه های فرهنگی
موردی دیگر که در این نوشتار به آن اشاره می شود این است که یکی از دلایل عدم اجرای کرسی ها را نیز می توان در میان دستگاه های فرهنگی جستجو کرد. توضیح آنکه فقدان زیرساختهای فرهنگی لازم، به این معنا که تحقق این مسئله اولاً یک مسئله فرهنگی است و ثانیاً باید از طریق فرهنگسازی نهادینه شده و تحقق یابد، از وظایف دستگاه های فرهنگی است. از این رو بهنظر میرسد رسانه تأثیرگذاری مانند صداوسیما که یکی از دستگاه های فرهنگی مهم و موثر شمرده می شود، در این زمینه فقط شعار داده است و نتوانسته گامی مؤثر در این راه بردارد.
از اینرو با توجه به آنکه کرسی های آزاد اندیشی یک فضای آموزش دهنده دارد و قدرت تحمل افراد در گفتگو و مناظره را بالا می برد و به انسان یاد می دهد منطق را بر احساس غلبه دهد و همچنین با توجه به اینکه بسیاری از طلاب و دانشجویان قرار است در آینده در حوزه های مختلف علمی و مدیریتی مشغول کار شوند، دستگاه های فرهنگی نیز باید وارد عمل شده و علاوه بر نقش موثری که دارند، می توانند نقش حمایتی و هدایتی داشته باشند و کاری کنند که تشکل های حوزوی و دانشجویی ارزشی با ظرفیت بالایی که دارند، جایگاه خود را در رابطه با این کرسی ها بشناسد و نسبت به حضور و برگزاری آن اهتمام داشته باشد.
جریانات و دستگاه های سیاسی
یکی از موانع تشکیل نشدن کرسی های آزاد اندیشی در دانشگاه را می توان منفعت طلبی برخی جریانات سیاسی و ایجاد فضای غبارآلود و متشنج در دانشگاه ها نام برد؛ چرا که در صورت روشنگری دانشجویان و ایجاد فضای آزاداندیشی، بساط سیاسی کاری های برخی احزاب که مانع تحقق ارزش های انقلاب هستند، برچیده می شود.
البته عدم توجه کافی و عدم احساس نیاز در میان دانشجویان ارزشی و به تبع آن تشکل های ارزشی نیز بی تاثیر نبوده است. باید توجه داشته باشیم در بحث نقادی، خود دانشجو مهم است و دانشجو باید به سمت پرسشگری و تحلیل مسائل مختلف پیش رود که متاسفانه هم اکنون بسیاری از دانشجویان به جای مباحث منطقی به دنبال به حاشیه کشیدن دانشگاه ها هستند.
آزاد اندیشی نیازمند اتاق فکری و دبیرخانه مشخص در دانشگا هاست
نبودن متولیان دانشجویی و اتاق فکر جدی برای مدیریت و راه اندازی کرسیها از مواردی است که موجب به تعویق افتادن تشکیل کرسی ها و امروز و فردا کردن اجرای آن ها می شود. لذا فقدان دبیرخانه یا ستاد واحدی برای کرسی های آزاداندیشی یکی از خلاء هایی است که می تواند کرسی ها را با مشکلاتی در آغاز راه مواجه کند همانطور که تا حدودی توانسته روند تشکیل جلسات آزاد اندیشی را کند سازد.
بنابراین در صورت ساماندهی شرایط برگزاری کرسی ها از سوی یک دبیرخانه مشخص، صاحبان فکر و اندیشه تمایل بیشتری به شرکت در جلسات آزاد اندیشی خواهند داشت. لذا نباید صرفا فعالیت کرسی ها را از تشکل ها انتظار داشت.
منابع
1. آزاداندیشی نظریه پردازی و تولید علم بومی حلقه های زنجیره خوداتکایی، فاطمه فرامرزی، پایگاه اطلاع رسانی مرکز بزرگ اسلامی غرب کشور
2. راهکارهای موفقیت کرسی های آزاد اندیشی، محمدصادق شهبازی
3. نسبت جمهوری اسلامی با آزاد اندیشی، دکتر عطاءالله رفیعی، جهان نیوز
4. گفتگو با شهریار زرشناس، حجت الاسلام صادقی، سید جواد میری، خبر گزاری دانشجو
5. موانع آزاداندیشی و نظریهپردازی، شریف لک زایی، انجمن حوزه
6. ضرورت بازنگری غفلت دستگاه ها در تریبون های آزاد دانشگاهی، روزنامه کیهان
7. پیرامون آزاداندیشی و نظریه پردازی، دکتر حسن عباسی