به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، طی مطلبی در سایت «رهروان ولایت» آمده است:
به نظر خودم از زمانی که با او ازدواج کردم از دین فاصله گرفتم، به من خرجی میدهد امّا با دعوا و مرافعه و از طرفی خانوادهاش با حرف و حدیثهایشان مرا اذیت میکنند و به شوهرم که شکایت میکنم در جواب به من میگوید؛ اگر آنها چیزی هم گفتند تو غلط میکنی و نباید چیزی بگویی.
من 23 سال سن دارم، ولی از دست شوهرم و خانوادهاش، ناراحتی عصبی گرفتم، زانوهایم میگیرد و اعصابم به هم ریخته است. من در طول زندگی به خاطر پدرم تحمل کردم؛ چون ناراحتی اعصاب و روان دارد و 60 درصد جانباز است.
شوهرم مرا از لحاظ عاطفی و جنسی و پوشاک و خوراک راضی نمیکند و جرو بحثمان که میشود، تا دو سه روز با من حرف نمیزند، خیلی مغرور است و میگوید؛ من اصلا اشتباه نمیکنم تو باید خود را با خانوده ما تطبیق دهی و هر کاری که میکنم به من کاری نداشته باش.
مرا دکتر نمیبرد و میگوید چای پونه بخور خوب میشوی، ما فامیلی دور داشتیم و پدر من راضی به ازدواج من نبود، امّا سه نفر را به عنوان واسطه فرستادند و از آنجایی که من هم از سر سادگی و بچگی و اینکه خانوادهمان به دلیل شرایط پدرم که دست خودش نبود عصبی بود، مقداری دعوا و مرافع در خانه داشتیم، قبول کردم و ندیده و نشناخته با او ازدواج کردم، حالا با توجه به شرایطی که دارم دیگر نتوانستم ادامه دهم و حدود یک سال است که خانوادهام میدانند و من حدود 20 بار شاید بیشتر به خانه پدرم پناه میبرم و پدرم با توجه به اینکه میگوید طلاق در رسم خانواده ما نیست، شوهرم سوءاستفاده میکند و میگوید که خودشان(خانوادهام) میبرند و میآورند.
من حدود دو ماه است که به خانه پدرم آمدم که درخواست طلاق و مهریه کردم به خودش گفتم؛ اگر تعهد میدهی که دست از قمار و مشروب و کفتر بازی برداری با تو زندگی میکنم، امّا میگوید اگر تعهد بدهم از اینکه هستم، بدتر میشوم؛ میگوید مگر تو مدرک داری من سر بستنی و هزاری میرم قمار میگم پس چرا یک هفته میرید بستنی می خورید و من کم و بیش مشروب میخورم، میخوای کفتر بازی نکنم، امّا دنبال ناموس مردم برم.
خلاصه هر چی بگویید جواب در آستینش دارد. من باتوجه به شرایطی که دارم چه کنم میگوید؛ اگر مهریه بدهم طلاق نمیدهم و شکنجهات میدهم میخواستم سوال کنم که چه کنم؛ چون اگه مهریهام را نگیرم حس میکنم که او خیلی زرنگ بازی در آورده؛ آیا حق من این است خواهش میکنم مرا راهنمایی کنید.
پاسخ سوال:
با سلام خدمت شما، ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کردهاید، تشکر میکنم.
خانم محترم؛ هر چند عقاید و افکار همسر شما با ملاکها و معیارهای شما فاصله دارد، امّا به هر حال شما، با همین همسرتان ازدواج کردهاید و در حال حاضر در موقعیت انتخاب قرار ندارید. لذا در برابر یک عمل انجام شده قرار گرفتهاید، پس باید در صدد بر طرف کردن و یا حداقل؛ کم رنگ کردن این اختلافات میان خود و همسرتان باشید.
اینکه بعضی از دوستان راهکار طلاق و گرفتن مهریه را پیشنهاد میدهند و حسابی همسر این خانم را مقصر میدانند و ... باید عرض کنم که نمیتوان با شنیدن حرفهای یک طرف قضیه، به صورت یک طرفه به قاضی رفت، حداقل یک در صد را هم باید در نظر گرفت که حق با ایشان نیست. در مشاورههای مجازی نمیتوان به راحتی، کسی را توصیه به طلاق داد، چون تنها حرف یک طرف قضیه شنیده میشود، پس نمیتوان به صرف شنیدن حرف یک طرف قضیه، به او توصیه طلاق داد؛ بلکه میتوان با توصیه به بهبودی روابط از او خواست که به همراه همسرشان به مراکز مشاوره بروند و مشاوره حضوری در این زمینه داشته باشند.
از طرفی آیا به آثار طلاق تا به حال توجه کردهاید، چه مشکلاتی به همراه خواهد داشت؟ احتمال ازدواح مجدد برای چنین زنانی چند درصد است؟ احتمال موفق بودنشان با ازدواج مجدد چند درصد است؟ اگر زندگی بدتری نسبت به گذشته خود پیدا کردهاند، چی؟
همچنین در طول تاریخ زنان زیادی بودند که همسران نادرستی داشتهاند، ولی زنان سعادتمندی شدند. پس نمیتوان گفت که زندگی یک زن در کنار همسر نادرست همیشه نتیجه بدبختی و ... را میدهد.
علاوه بر این؛ تغییر رفتار همسر این خانم محترم، دلیل دارد و باید این خانم علت رفتارهای همسرش را جستجو کند که چه دلیلی باعث شده که رفتار همسرشان نسبت به ایشان تغییر کند. آیا از همان اول همسرشان اهل گناه بوده؟ یا اینکه براثر محیط نامناسب و شرایط دیگر از جمله؛ فاصله گرفتن از خانواده و همسر و کم ایمانی فرد باعث چنین رفتارهایی از او شده است؟ و سوالات دیگر که تا جواب درستی به این سوالات داده نشود، نمیتوان نتیجه درستی گرفت.
امّا نکته حائز اهمیت این است که گناهکار بودن همسر این خانم، مسألهای است جدای از بهبودی روابط میان آن دو است؛ اینکه همسرشان گاه گاهی اهل شراب هستند و بعضی کارهای ناشایست را انجام میدهند این جدای از این است که باید روابطشان به همسرشان بهبود پیدا کند. چه بسا این آقا بعدا توبه کند و گناهان گذشته را مرتکب نشود، ولی همچنان روابطش با همسر خود نامطلوب باشد، بازهم مشکل این خانم حل نشده است.
پس به جای اینکه این خانم محترم در قدم اول از همسرشان بخواهند که دست از گناه و رفتارهای ناشایست و زشت بردارند، از او بخواهند که روابطشان با همدیگر بهتر شود و احترام همدیگر را حفظ کنند؛ چون اولا؛ این در خواست(برخلاف درخواست مهریه و طلاق) کمتر حس لجاجت همسرشان را بر میانگیزاند. دوم اینکه؛ اگر روابط آنها بهبود پیدا کند و محبت و انس بین این زن و شوهر ایجاد شود، بدون شک همسر ایشان به تدریج دست از رفتارهای نادرست خود بر میدارد و در آینده زندگی سالمی خواهند داشت.
به هر حال براى ارائه راهکارهاى دقیق و کارشناسى شده به اطلاعات بیشترى از افکار و روحیات شما و همسر محترمتان نیاز است، ولى به طور کلى چند راهکار به شما پیشنهاد مى شود؛
الف) به نظر می رسد حضرتعالی فردی مضطرب و حساس هستید و بخشی از مسئله بازگشت به این امر دارد، لذا توصیه می شود با فرا گیری فنون کاهش اضطراب، سطح تحمل و تاب آوری، مدیریت و اعتماد به نفس خود را ارتقاء دهید.
ب)همانطور که مستحضرید، در طول تاریخ، کم نبودهاند زنانی که ایمان آنها به مراتب از ایمان همسرانشان بیشتر بوده و چه بسا در خانه افرادی غیر مسلمان به درجات معنوی بالایی دست پیدا کردهاند.
لذا اگر همسر شما، فرد مسلمانی است، ولی با عقاید ضعیف، شما قادر خواهید بود که با توکل بر خدا و کمک از اهل بیت(علیهمالسلام) و بکار بردن شیوههای موثر بر روی همسرتان تاثیر گذار باشید. از این رو نباید به شیوه مستقیم(نصیحت کردن) بپردازید؛ زیرا با این کار غرور او را نسبت به خود حساس خواهید کرد و در ادامه لجاجت او را برمیانگیزانید.
بنابراین بهترین شیوه اثر گذاری یک زن بر همسرش، استفاده از قدرت عاطفی فوق العادهای است که خداوند به زنان بخشیده است؛ مثلا شما میتوانید به مناسبت روز تولد، سالگرد ازدواج، اعیاد، هدیهای برای او بگیرید و نامهای همراه با ابراز احساسات برای او بنویسید و بعد در آن نامه بنویسید که اگر فلان نقایص را نداشتید، علاقه شما به او بیشتر و زندگی شما شیرین تر میشد.
ج) اگر قصد دارید مطلبی را به صورت مستقیم به همسرتان بازگو کنید، توجه داشته باشید که بی مقدمه سر اصل مطلب نروید؛ بلکه ابتدا دقایقی را به ذکر خصوصیات و ویژگیهای مثبت او بپردازید و سپس به او بگویید که شما با این همه جنبههای مثبت، حیف نیست که با بیتوجهی به فلان موضوع، ارزش خود را پایین بیاوری.
د) همسر شما تاحدود خیلی زیادی فرد لجبازی هستند؛ بهترین شیوه برای برخورد با افراد لجباز این است که در ابتدا سعی کنید، او را از حالت لجاجت باز دارید؛ زیرا اگر فردی بر لجاجت خود پافشاری کند، هیچ چیزی را قبول نخواهد کرد و به قول معروف؛ ماست را هم سیاه میداند. برای این منظور، این راهکارهای زیر را بکار ببندید؛
1. اگر در رفتار یا سخنان همسرتان، نقطه مثبتی پیدا کردید، آن را قبول کنید و به او بفهمانید که حرف یا رفتار او را پذیرفتهاید. این کار به مرور سبب میشود که او شما را فردی با انصاف بیابد و در نتیجه از لجاجتش کمی دست بکشد و سخن شما را بپذیرد.
2. از انتقاد کردن زیاد به او خودداری کنید و به او اجازه دهید که خودش پی به اشتباهاتش ببرد، بسیاری از کارها به مرور زمان حل میشود.
3. اگر از رفتار یا سخن او ناراحت شدید، به او نگویید که «تو مرا ناراحت کردی» بلکه به او بگویید؛ از این رفتار یا حرفت ناراحت شدم. بعد از آن به او بفهمانید که برای او ارزش بالایی قائل هستید و او را قبول دارید؛ برای اینکه این حرف شما، موجب سوءتفاهم برای همسرتان نشود. همچنین این را هم در نظر بگیرید که زمانی ناراحتی خود را به همسرتان انتقال دهید که ایشان از حالت روحی مناسبی برخوردار باشند و هیچ گاه به هنگام خستگی یا ناراحتی و عصبی بودن او، ناراحتی خود را به ایشان منتقل نکنید که چه بسا با بازخورد منفی او روبهرو شوید.
نکته قابل توجه این است که این کارها و رفتارهای شماست که باعث میشود که او از شما فاصله نگیرد و در ادامه به خاطر رفتارهای درست شما، سعی خواهد کرد محبوبیت بیشتری نزد شما کسب کند؛ به خاطر اینکه با این کار شما، او احساس میکند که شخصیتش نزد شما پذیرفته شده و شما به موفقیت او اهمیت میدهید. به همین منظور به مرور، او سعی خواهد کرد که از لجاجت و رفتارهای نادرست خود دست بکشد.
ولی گفتن جملاتی از این دست؛ تو آدم بیعرضهای هستی، از تو بدم میآید، میخواهم مهریهام را به اجرا بگذارم، از تو طلاق میخواهم و ... نه تنها اینگونه جملات، باعث لجاجت او میشوند؛ بلکه موجب میشوند که اعتماد به نفس خود را از دست بدهد و در نهایت نسبت به شما رفتار بدتری از خود نشان دهد.
4. یکی از علل اصلی لجاجت، این است که فرد فکر میکند که مورد توجه و محبت اطرافیانش نیست؛ ولی اگر شما در موقعیتهای مختلف به او بفهمانید که دوستش دارید و سعی کنید به او توجه لازم را داشته باشید، مطمئنا از لجاجت و رفتارهای نادرست او کاسته میشود.
ذکر این دو نکته از باب یادآوری لازم است که؛ در بر خورد با افراد لجباز و جلب اعتماد آنها نیازمند زمان، صبر و حوصله است. پس بکارگیری راهکارهای فوق، به تدریج او را از لجاجت باز دارید.
نکته بعدی این است که باید او را خلع سلاح کنید و یکی از راههای خلع سلاح، توجه مثبت بدون شرط است؛ بدین معنی که همسر خود را با قطع نظر از رفتارش، بپذیرید و قبولش داشته باشید که او مانند هر فردی، خصوصیات مثبتی دارد و تنها مهارتهای زندگی درست را به دلیل ناآگاهی یا کمبودهایی که در زندگی قبلا تجربه کرده و یا ... ندارد. پس به حرف او گوش دهید و در برخی مشکلات با او همدردی کنید.
بنابراین؛ رفتن به خانه پدر و درخواست طلاق و مهریه مشکل شما را حل نخواهد کرد؛ بلکه به مشکلات شما افزوده میشود؛ از طرفی همسر شما حاضر به طلاق شما نیست. همچنین در صورت طلاق؛ آیا به عواقب جدایی و طلاق فکر کردهاید، چه اینکه ممکن است تا آخر عمر تنها زندگی کنید و پشتوانهای نداشته باشید، نگاه بد مردان و دید بد زنان شوهردار و مشکلات بعدی آن را هم باید اضافه کرد.
بعلاوه؛ در خواست مهریه هم با توجه به اینکه حق شماست و کسی هم حق ندارد شما را از آن منع کند، ولی در حال حاضر به دلیل برانگیختن حس لجاجت در همسرتان، درست نیست؛ زیرا این در خواست شما، همانطور که خودتان هم اشاره کردید، لجاجت بیشتر او را به دنبال داشته است و بیشتر روابط شما را تحت تاصیر قرار میدهد.
پس بهتر است با بکار بستن راهکارهای بالا و حتی مشاوره گرفتن به صورت حضوری، با این مسأله کنار بیایید و رفته رفته بتوانید این مشکل را حل کنید ولی توجه داشته باشید که حل این مشکل، پروسه مدت داری است که صبر و حوصله شما را میطلبد.
امّا روابط شما با خانواده همسرتان
با این توضیحات و اطلاعات مختصر، ما نمىتوانیم قضاوت دقیق و درستى از شما و روابط شما با خانواده شوهرتان ارائه کنیم. ولی در عین حال نکات زیر را به عرضتان مىرسانیم:
اخلاق و رفتار حاکم بر خانوادهها، به خاطر تفاوتهای فردی و همچنین به دلیل تفاوت در شیوه تربیت افراد، متفاوت است؛ از این رو به دلیل همین تفاوتها، روابط اجتماعی افراد با دیگران نیز متفاوت است.
برخی از خانوادهها، در پذیرش یک فرد جدید به کانون خانواده، از انعطاف مناسبی برخوردار هستند، امّا برخیها هم انعطاف کمتری دارند و در قبول و پذیرش فرد جدید مانند؛ عروس یا داماد از خود مقاومت نشان میدهند و این مقاومتها نیز به صورتهای مختلف همچون؛ بیاحترامی، پرخاشگری، کم توجهای، قهر کردن، روابط سرد و بی روح، خودش را نشان میدهد.
با اینگونه خانوادهها لازم است با احتیاط و ظرافتهای ویژه، برخورد کرد تا به تدریج بتوان جو حاکم بر آنها را تلطیف و قابل تحمل کرد، از این رو رعایت نکات زیر بسیار مفید و ضروری است؛
الف) با اینگونه خانوادهها نباید مقابله به مثل کرد؛ زیرا مقاومت آنها بیشتر خواهد شد و در قبول و پذیرش فرد جدید، انعطاف کمتری نشان میدهند.
ب) اگر خانواده همسرتان با خودشان گرم هستند امّا با شما سرد هستند، معلوم میشود که در ارتباط شما با آنها اشکالی وجود دارد؛ یعنی ممکن است قلبا از شما سرد شده باشند و علتش هم شاید فقط از آنها نباشد؛ بلکه شاید کلام یا رفتاری از شما سر زده که به سردی رابطه دامن زده است، لذا در رفتارها و برخوردهای خودتان، بازنگری کنید و اگر خطایی از رفتار خود دیدید، سعی کنید رفتار خود را اصلاح کنید تا زمینه اصلاح آنها نیز فراهم شود.
ولی اگر نقصی در کلام و رفتار خودتان ندیدید، نه تنها از هر گفتار و رفتار خراب کننده ارتباط خودداری کنید؛ بلکه سعی کنید بدون توقع و انتظار محبت از خانواده همسر، به آنها محبت کنید.
چه بسا بگوئید: محبت یک طرفه چه فایده دارد، جوابش این است که محبت دلها را نرم و آنها را به هم نزدیک میکند البته این نوع محبت باید طوری باشد که موجب سوء استفاده طرف مقابل هم نشود.
ج) هرگز از خانواده همسرتان نزد هیچ کس بد گویى نکنید.
ح) سعى کنید همسرتان را براى مقابله با خانوادهاش تحریک نکنید؛ چه اینکه وضعیت وخیمتر خواهد شد و آنها در این مقابله پیروز خواهند شد و مشکلات شما چند برابر مىگردد.
چ) در صورت امکان و استطاعت مالى، گاهى اوقات هدیهاى براى خانواده همسرتان به ویژه مادر شوهرتان تهیه کنید مثلاً؛ وقتى به زیارت یا مسافرت مىروند یا شما اگر به زیارت یا سفر مىروید تهیه هدیه بسیار مناسب است.
منبع: رهروان ولایت