فیلم سینمایی «پنج ستاره» شاید بیشتر از آنکه داستان مریم و مشکلات او باشد، داستان زنان کارگری است که در آسمانشان حتی یک ستاره هم ندارند؛ زنانی که با توجه به شرایط سخت مالی مجبور به کار کردن در محیطهایی هستند که مسؤولیتهای سنگین برعهده دارند و مجبور به تحمل این وضعیت هستند، از سوی دیگر این کارگران در معرض هجمههای مختلف نیز قرار میگیرند.
به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، فیلم، بدون نگاه گداگرافی و سیاهنمایی به زندگی یکی از زنان کارگر نزدیک میشود و وضعیت خانواده او را مرور میکند. «مریم» در دانشگاه قبول شده و خانواده قصد دارند مخارج او را تامین کنند. سیر دراماتیک فیلم به خوبی درآمده است و در این سیر ما مقاومت خانواده را در برابر ناهنجاریها و کاستیهای اقتصادی میبینیم. خانوادهای که میخواهد فرزندش به درجات علمی بالایی دست یابد.
فیلم «پنج ستاره» اولین ساخته بلند سینمایی مهشید افشارزاده است. قصه این فیلم را علیاکبر قاضینظام نوشته است و افشارزاده این قصه را به عنوان اولین کار بلند سینمایی خود کارگردانی کرده است. فیلم خانوادگی «پنج ستاره» درست در فصل امتحانات دانشآموزان به نمایش درآمد و با آنکه فیلمی اجتماعی و نجیبانه است آنگونه که شایسته است در جشنواره فیلم فجر دیده نشد و تبلیغات خوبی برای این فیلم صورت نگرفت.
مهشید افشارزاده پیش از این گفته بود: «فیلم من یک فیلم خانوادگی و آبرومند است که متاسفانه در جشنواره مورد بیمهری قرار گرفت و در حال حاضر نیز در حوزه اکران مورد حمایت نیست، میخواهند بگویند فیلم جایزهای از جشنواره نگرفت و با این استدلال به فیلم آسیب بزنند. به عقیده من جریانی در سینما وجود دارد که علاقهمند است فیلم من را زمین بزند». این کارگردان در گفتوگویی که درباره فیلم با او داشتیم به این جریان اشاره نکرد و تاکید داشت درباره این جریان صحبت نمیکند. گفتوگوی کوتاهی با وی ترتیب دادیم که از نظرتان میگذرد.
اگـر بخواهیـم خانوادگیترین فیلم جشنواره امسال را انتخاب کنیم بدون شک باید «پنج ستاره» را جزو گزینههای اصلی قرار دهیم، در شرایطی که کارگردانان برای اولین ساخته خود سراغ فرم میروند تا در جشنوارهها دیده شوند شما به سراغ ساخت فیلمی محتوامحور رفتید.
ژانر اجتماعی از پرطرفدارترین گونههای سینمایی در دنیاست. مردم این نوع سینما را دوست دارند چون زندگی واقعیشان را نشان میدهد و خواستههای خود را در آن میبینند. البته در زندگی واقعی آدمها پیچیدگیهایی وجود دارد که برگرداندن صرف واقعیتها از جذابیت قصه کم میکند لذا با انتخاب شیوه داستانگویی باید آن را جذابتر کرد و چون داستان بهطور خطی و روان بیان شده، سعی من این بود که با نوع سادهای از دکوپاژ و حرکت دوربین و نورپردازی و دوری از احساساتگرایی، قصه را تعریف کنم.
در اثر شما تحقیر خانواده فرودست دیده نمیشود؛ یک خانواده کارگر به نمایش درآمده و از هرگونه گداگرافی پرهیز کردید در حالی که میتوانستید با توجه به بستر داستان، فقر و تنگدستی را به خوبی نشان دهید. من داستانهایی را که از خود مردم شنیدهام، بازگو کردهام. مسائل و دغدغههای قشر متوسط جامعه را که شامل خودم نیز میشود، در شرایط تحریم چند ساله و گرانیهای مرتبط که عادیترین مخارج زندگی یک دل مشغولی به حساب میآید را حس میکنم و با آن عجین هستم. لذا سعی کردم به خواستهها و نیاز روز مردم بپردازم.
فیلم محتوایی عمیق و دلچسب دارد که فارغ از در نظر گرفتن اسلوبهای فرمی، با بررسی ابعاد محتوایی بشدت گرم و دلچسب است، چه نیازی در جامعه شما را به سمت و سوی ساخت چنین فیلمی سوق داد؟
مردم ایران در این برهه از زمان نیاز به امید و شادی دارند. نیازمند فیلمهایی هستند که در عین جذابیت، نسبتی با آنها و خواستههایشان داشته باشد و فارغ از مشکلات و دغدغههای روزمره، سرگرم شوند. هدف من این بود که فضایی در فیلم بهوجود بیاورم که مخاطب را پس نزند. شخصیتهایی در قصه هستند که برای امرار معاش کار میکنند و کار را عار نمیدانند. زنها و مردانی که دنیای واقعی با دنیای آرمانیشان تضاد دارد و فقط یک انتخاب برایشان میماند اما عزت نفس دارند و صفای وجود.
صحنه مواجهه دختر با شغل مادرش بسیار تکاندهنده است. چقدر به تصویری شدن این بخش از فیلمنامه فکر کردید تا آن صحنهها از کار درآید؟
خیلی سخت است که با کلمات آن را بیان کنم. خود صحنه آنقدر قابلیت دارد که به پرداخت تصویری و گسترش آنچنانی نیازی ندارد. حرفهایی در دل آن است که به راحتی به بیننده انتقال مییابد.
بازیگران این فیلم تقریبا یکدست بازی کردند. به خصوص خانم بهناز جعفری و بهنوش بختیاری که اگر جعفری کمی بیشتر بازی میکرد از فیلم بیرون میزد. بهنوش بختیاری هم نسبت به کارهای دیگرش متفاوت بود؛ شما خودتان سالها در کسوت بازیگری فعال بودید چقدر در ارائه نقش به دوستانتان کمک کردید؟
کار بازیگر درک و همذاتپنداری با نقشی است که بازی میکند. خوشبختانه همه اساتید بازیگری در این فیلم حضور داشتند و کاراکتری را که بازی میکردند، دوست داشتند. بدیها، خوبیها و کلا همه خصوصیات آنها را. لحن همه ساده و متناسب با فضای داستان است. همین صمیمیت و صفا آنها را دوستداشتنی کرده ضمن آنکه یک بازی خوب به فیلمنامه هم بستگی دارد چرا که اگر در فیلمنامه یک موقعیت یا دیالوگ اشتباهی وجود داشته باشد، بازیگر نمیتواند آن قسمت را درست بازی کند. دکوپاژ، تدوین و سایر موارد هم تاثیر بسیاری در ایفای نقش دارند.
با توجه به فعالیت طولانیمدت شما در حوزه بازیگری از بازی گرفتن از بازیگران فیلم که هر یک اساتید این فن هستند، بگویید.
همه بازیگرها خودشان استاد فن بودند. من فقط انگیزه کاراکترها را توضیح میدادم و آنها با درک درستی که از نقش پیدا کرده بودند، آن را ایفا میکردند. به طور مثال آقای ارشادی از من پرسید: میخواهید این نقش را مثبت بازی کنم یا منفی؟ من جواب دادم: مثبت.
همینطور سایر بازیگرها مثلا به آقای شهاب حسینی گفتم کاراکتر «رضا» دلسوز، محترم و نجیب است، به خدمه احترام میگذارد و خدمه هم او را دوست دارند. اینگونه بود که همه نقشآفرینیها درست از کار درآمد.
این فیلم خانوادگی و اخلاقی چقدر مورد حمایت ارگانها و نهادها در اکران قرار گرفت؟ فقط رسانهها و مطبوعات همکاری کردند که جای تشکر دارد. دلم از این خرابیها بود خوش، زانکه میدانم/ خرابی چون که از حد بگذرد، آباد میگردد.
چرا تبلیغات میدانی و شهری فیلم همچنین تلویزیونی آن کم است، آیا رایزنیهای لازم از سوی پخشکننده و تهیهکننده صورت نگرفته بود؟ اقداماتی انجام شده بود که چون فیلم را با عجله اکران کرده بودیم، نتیجه نداد.
از زمان اکران فیلم راضی بودید؟ اکران در فصل امتحانات بچهها و دانشجوها بود ولی خدا را شکر میکنم که استقبال مردم از فیلم خوب است. از دوستان مطبوعاتی و تلویزیون متشکرم که با مصاحبه و پخش صحبتها و درد دلهای من به معرفی فیلم کمک کردند.
بارها در مصاحبههایتان به جریانی در سینما اشاره داشتید که اجازه فعالیت فیلمهای نجیب در سینما را نمیدهد، ممکن است در این باره توضیحی مبسوط بفرمایید؟ واقعا جرات نمیکنم دیگر حرفی بزنم. من از این صحبتها بارها صدمه دیدهام و هیچ حمایتی ندارم بنابراین از پاسخگویی معذورم بدارید.