به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، عراق همچنان درگیر تاریخ و بافت اجتماعی متاثر از آن است. ژئوپولیتک عراق، برای این سرزمین تاریخی، همواره دردسرساز بوده و همچنان است. در ذهنیت عراقی تجزیه عنصری اساسی می باشد. مردمانی که قبل از اینکه خویش را عراقی بدانند خود را در ماهیت شیعی، سنی و کرد تعریف کرده اند.
وضعیت امروز عراق که در حرکت داعش و فرصت طلبی کردها تبلور یافته در بخش مهمی حاصل نگاه تجزیه شده در اندیشه عراقی است. ناهمگونی قومی، مذهبی و رقابت های حاصله از آن یک واقعیت غیر قابل انکار در عراق است اما عنصر خارجی در تحریک و دمیدن به آن همواره نقش اساسی داشته است. همراه شدن با آتشی که تر و خشک را در عراق می سوزاند امروز تحقق تجزیه را دور از ذهن نمی نمایاند.
نگاهی به معادلات حاکم بر وضعیت سیاسی – اجتماعی عراق در یک صد سال اخیر نشان می دهد که هرگاه موازنه قدرت چه در داخل و چه در خارج از عراق تغییر نموده، این کشور دچار بحران و بی ثباتی شده است. خروج عثمانی از عراق، تغییرنظام از پادشاهی به جمهوری، کودتای بعثی ها و سقوط صدام، نمودی از تغییرات تاثیرگذار بر معادلات سیاسی حاکم بر بغداد بود اما در میان این تغییرات، سقوط صدام در سال 2003، با هیچ یک از این متغیرها قابل قیاس نبود. فروپاشی رژیم بعثی با پایان تسلط تاریخی اهل تسنن برعراق همراه گردید. وضعیتی که هیچگاه با چیدمان اجتماعی این کشور همخوانی نداشت. در پروسه تغییر با استفاده از حمله امریکا به عراق به عنوان مهمترین عامل خارجی، کردهای سنی با اولویت دادن به خواسته قومی خویش از متحدان تاریخی خود فاصله گرفته، با شیعیان که آنان نیز در پی تغییر معادله قدرت بودند همراه شدند و عراقی را در بغداد به منصه ظهور رساندند که در راس قدرت آن شیعیان قرار گرفتند. شیعیان به قدرت رسیدند، اما ظاهرا دموکراسی عددی آنان عامل اقناع و مشروعیت بخشیدن به شیعیان در نزد اقلیت سنی عرب نبود. امروز نیز این نگاه مهمترین عامل بحران جاری در این کشور است.
عراق نوین در حال گذر از دوران سختی است که بعید است به سلامت از آن عبور نماید. اتحاد راهبردی شیعیان با کردها دچار آسیب جدی شده و ناسیونالیسم کردی در کنار اهداف قومی برای رسیدن به آرمان استقلال، متوسل به ترکیه به عنوان کشوری غیر عرب، اما سنی شده است تا هریک از این اتحاد به اهداف خویش برسند. برخی از رهبران شیعی نیز که عرق عربیت بیش از شیعی بودن در آنان نمود داشت بگونه ای عمل نمودند که نتیجه آن آسیب بر وحدت شیعی در عرصه سیاست بود. ناسیونالیسم عرب نه در عراق، بلکه در میان اعراب نیز تضعیف شده و کاری از عهده آن بر نمی آید. عرب ها با اقتادن در دام توهم هلال شیعی، گرفتار نگاه تنگ نظرانه مذهبی شده، به بهای ضربه به شیعیان در هر اتحاد نوشته و نانوشنه بر علیه شیعیان بسیج شده اند. تقابل با شیعیان توجیه کننده همکاری طارق الهاشمی با اربیل و آنکارا در حمایت از تروریسم گردیده و به مهمترین عامل تسهیل و تسریع استقلال کردها تبدیل شده است.
نبرد ژئوپلتیک بازیگران عراق و ملاحظات مترتب داخلی و خارجی بر آن، سبب شده متغییرهای تاثیرگذار بر معادلات عراق با توجه به شرایط پیچیده و اهداف بازیگران آن پیوسته تغییر نموده و با جابجایی صف بندی بازیگران داخلی و خارجی آن، دیگر نه فقط آینده عراق، بلکه امروز آن نیز پر ابهام گردد. نکته مهم و قابل تعمق آن است که عراق برای هیچ یک از بازیگران داخلی و خارجی آن لقمه ای چرب و راحت نخواهد بود. عراق چکسلوکی نیست. در تعیین سرنوشت عراق بیش از همه پرسی، جنگ و درگیری عامل تعیین معادلات قدرت خواهد بود. معادلات قدرت در عراق با استفاده از قدرت عامل ورود به جنگی سخت برای عراق و حامیان خارجی گروه های آن خواهد بود.
عربستان، اردن و ترک ها که سعی دارند از خود چهره یک کشور دموکرات را به نمایش بگذارند، از تاثیرات منفی تحولات عراق مصون نخواهند ماند. آنکارا که تا دیروز ظهور دولت کردی و تجزیه عراق، خط قرمز و عامل جنگ تلقی می کرد با گرفتار شدن در نگاه مذهبی و حرکت در مسیر نوعثمانی اعلام داشته دیگر تجزیه عراق عامل جنگ نبوده و امری غیر قابل اجتناب است. دست های بسیاری در داخل و خارج عراق آلوده شرایط امروز این کشور است اما در میان این کشورها سیاست های ترکیه در عراق جایگاه ویژه داشته و بسترساز تحقق روندی شده که خود نیز می تواند در آینده قربانی آن شود.
پایین کشیدن پرچم ترکیه در دیار بکر که کردها آنرا پایتخت خود می دانند نواختن به زنگ خطری است که خود ترک ها عامل آن بوده اند. شرایط حاکم بر امروز عراق نشان می دهد که بحران این کشور تمام نشدنی است و اگر عوامل داخلی و خارجی آن در مسیر تعامل و تعقل حرکت ننمایند، این بحران آنان را نیز با خود خواهد برد. یافتن پاسخ به این سئوال که برنده شرایط امروز عراق کیست، می تواند راهنمای عمل و کمک برای خروج از بحران و تبعات آن باشد.
منبع: دیپلماسی ایرانی