به گزارش گروهه فضای مجازی« خبرگزاری دانشجو»، چند روزی بود که در ذهن خود مقدمات تحریر یک یادداشت با عنوان «آیا دولت ستون فقرات اقتصاد مقاومتی را رها کرده است؟» را فراهم میکردم. اما هربار بنا به دلایلی این کار به تأخیر افتاد تا اینکه روز سهشنبه 10 تیرماه وقتی سخنان آقای روحانی در روز صنعت و معدن را شنیدم، نتیجه گرفتم که رئیسجمهور حرفهای خیلی خوبی زد، منتها گویا راه را برای رسیدن به مقصد از بیراهه آغاز کرده و اینچنین شد که تصمیم به نگارش این یادداشت گرفتم. البته این جملهی رئیسجمهور هم انگیزهی مضاعفی شد؛ آنجا که با استقبال از نقد منتقدان گفت:
دولت یازدهم خود را خادم مردم میداند و هیچ تصمیم فردی اتخاذ نمیکند و بدون مشورت، آن هم با شورهای چندباره، تصمیمگیری انجام نمیدهد و اگر هم تصمیمی اعلام کرد و اشتباه انجام داد، برای آنهایی که بگویند دولت اشتباه کرده، تواضع نموده و دست آنها را میبوسیم.
1. از نگاه اقتصاد کلان (Macroeconomic view) امروز اقتصاد ایران در شرایط «رکود تورمی» (Stagflation) به سر میبرد؛ رکود تورمی یعنی تلاقی دو معضل تورم و رکود بهصورت توأمان. اگر بخواهیم رکود تورمی را با ادبیات آقای روحانی تشریح کنیم، باید بگوییم رکود تورمی یعنی «چرخ تولید همچنان بهخوبی نمیچرخد!» و «شیب افزایش قیمتها هم آنچنانکه باید ملایم نیست!»
2. در بیان چرایی مبتلا شدن اقتصاد ایران به شرایط رکود تورمی، باید گفت اولاً شرایط اقتصادی ایران بهطور بالقوه آمادگی پذیرش شرایط رکود تورمی را داشته است؛ یعنی «وابستگی دیرینهی اقتصاد ایران به نفت» و «عدم شکلگیری واقعی بخش تولید» باعث شد تا «تحریم نفتی و بانکی» غرب بر بخشهای مختلف اقتصاد ما تأثیر بگذارد. بهطوریکه «کاهش درآمدهای نفتی» در این مقطع و به تبع آن «افزایش هزینهی عرضهی محصولات» باعث تشدید وضعیت نامطلوب رکود تورمی در اقتصاد شد.
میتوان به «رنج نداشتن یک راهبرد و استراتژی مشخص اقتصادی» و فقدان یک «سیاست کلان و برنامهی بلندمدت اقتصادی» اشاره کرد که ما با آن مواجه بودهایم و بعد از ابلاغ «سیاستهای کلان اقتصاد مقاومتی» از سوی رهبر انقلاب، اکنون این خلأ بزرگ، یعنی «نداشتن استراتژی اقتصادی»، برطرف شده است.
3. نگارنده معتقد است در کنار همهی موضوعاتی همچون وابستگی اقتصاد به نفت، بیکاری، تورم بالا، پایین بودن بهرهوری، سیستم بانکی ناکارآمد، نبود نظام مالیاتی منسجم، عدم شفافیت اقتصادی و... که در چند دههی اخیر، اقتصاد ایران از آن رنج میبرده است، اما بالاتر از این رنجها، میتوان به «رنج نداشتن یک راهبرد و استراتژی مشخص اقتصادی» و فقدان یک «سیاست کلان و برنامهی بلندمدت اقتصادی» اشاره کرد که ما با آن مواجه بودهایم و بعد از ابلاغ «سیاستهای کلان اقتصاد مقاومتی» از سوی رهبر انقلاب، اکنون این خلأ بزرگ، یعنی «نداشتن استراتژی اقتصادی» برطرف شده است و اقتصاد ما در هر وضعیت خوب یا بدی هم که به سر ببرد، تنها راه خروج و صعود آن، حرکت در مسیر «تحقق سیاستهای کلان اقتصاد مقاومتی» است.
4. نسخهای که اقتصاد مقاومتی برای خروج از شرایط رکود تورمی و بالاتر از آن برای کاهش وابستگی به نفت میپیچد، اهتمام و توجه ویژه به «تولید داخلی و ظرفیت درونزای کشور» است؛ آنچنانکه رهبری انقلاب بارها بر آن تأکید نموده و حتی در روز بازدید از گروه «مپنا» فرمودند: «ستون فقرات اقتصاد مقاومتی تولید داخلی است. تولید داخلی اگر بخواهد رونق پیدا بکند، یقیناً باید هم به آن کمک تزریق بشود، هم از چیزهایی که مانع رشد آن است جلوگیری بشود، هم برای محصولات، بازار به وجود بیاید، هم واردات محصولات مشابه به یک نحوی کنترل بشود و با محاسبه مورد مراقبت دقیق قرار بگیرد، هم در قراردادهای خارجیای که این مجموعه و امثال این مجموعه دارند، دولت کمک بکند.»
5. هفتهی پیش آقای روحانی در مراسم گرامیداشت روز صنعت، با اشاره به «ناتوانی تولید» در کشور گفت: بنده میخواهم جملهای را بگویم، اما آن را گزنده تلقی نکنید. اگر انرژی را به قیمت جهانی تحویل تولید دهیم، آیا تولید کشور ما قدرت صادرات دارد؟ اگر دروازههای کشور را باز بگذاریم و تعرفه را کنار گذاشته و حمایت از تولید را نیز کنار بگذاریم، آیا تولید کشور ما توان رقابت با منطقه و جهان را دارد؟
وی همچنین با اشاره به شرایط رکود تورمی حاکم بر اقتصاد کشور افزود: امروز در شرایطی هستیم که تولید ما با مشکل مواجه است و مقابله با برخی از این مشکلات وظیفهِی دولت است. ما باید فضای روابط خارجی را مناسب قرار دهیم تا شما راحتتر بتوانید تکنولوژی و مواد اولیه وارد کرده و در زمینهی پولی و مالی تبادل کنید.
6. دولت آقای روحانی و وزرای اقتصادیاش اگر واقعاً به اقتصاد مقاومتی اعتقاد و ایمان دارند و اگر میدانند که «مسیر تحقق اقتصاد مقاومتی از رونق تولید میگذرد» و واقعاً میخواهند «مردانه پای تولید بایستند» و نباید به بیراهه بروند! اینکه رئیسجمهور محترم در یک سال گذشته، محور اصلی برنامههای خود برای رونق اقتصاد را برپایهی سیاست خارجی و کاهش احتمالی تحریمها قرار میدهد و به تعبیری همچنان میخواهد با «افسار سیاست خارجی»، «اسب سرکش اقتصاد» را براند، نشانهی چندان مثبتی به نظر نمیرسد و از آن میشود چند برداشت متفاوت کرد:
الف) برداشت اول این است که اگرچه دولت به رونق تولید اعتقاد دارد، اما تیم اقتصادیاش واقعاً نمیدانند که چگونه میتوانند با تکیه بر ظرفیتهای داخلی تولید را رونق ببخشند.
ب) برداشت دوم: ممکن است در تیم اقتصادی دولت کسانی باشند که واقعاً به اقتصاد مقاومتی و بهبود تولید ملی هم اعتقاد داشته باشند و چگونگی چارهاندیشی برای حرکت در این مسیر را هم بدانند، اما «عدم همگرایی» تیم اقتصادی دولت و غلبهی تفکر افراد دیگر، مانع از ورود جدی افراد موافق به عرصهی تصمیمگیری اقتصادی شده است.
ج) حالت سومی که میتوان برای این موضوع متصور شد این است که همهی اعضای تیم اقتصادی دولت به اقتصاد مقاومتی و کمک به شکلگیری تولید ملی و کاهش وابستگی اقتصاد به نفت اعتقاد دارند! «چگونگی برنامهریزی» برای تحقق این مهم را هم میدانند، اما آنقدر مشکلات و موانع اقتصادی جدی است که «دانستن اینکه چه باید کرد؟» به تنهایی کافی نیست و «عرصهی عمل و اجرا»، که از مهمترین مراحل کار است، اصطلاحاً «گاو نر میخواهد و مرد کهن!» و برداشتن این بار و وزنهی سنگین، «مدیر جهادی» میخواهد که ظاهراً «یک وزیر تکنوکرات سالخورده» نمیتواند مصداق بارزی از این مدیریت جهادی باشد!
7. تأکید مکرر رئیسجمهور محترم بر این نکته که «حتماً باید تحریمها برداشته شود تا تولید و اقتصاد رونق بگیرد» در نقطهی مقابل این نگاه است که اتفاقاً میگوید: «هر جایی که به توانایی تولید دست پیدا کنیم، غربیها مجبور میشوند که تحریمها را بردارند.»
8. آیا میشود از «رونق تولید» سخن گفت، اما نگفت که برای «کاهش هزینههای تولید» چه برنامهی مشخصی خواهیم داشت؟ آیا میشود سنگ «بهبود تولید» را به سینه زد، اما مشخص نکرد که برای «هدایت نقدینگی به سمت تولید» و جلوگیری از حرکت آن به سمت بازارهای سفتهبازی و دلالی و «جذاب کردن بخش تولید برای سرمایهگذاری» مشخصاً چه تصمیماتی اتخاذ خواهیم کرد؟ آیا میشود به امید «پا گرفتن» تولید دلخوش کرد، اما از «چگونگی اصلاح نظام ناکارآمد بانکی» و حذف «آثار ربا» از جامعه سخن نگفت؟… و سؤالات متعدد دیگری که باید دولت محترم «پاسخ مشخص و برنامهی مدونی» برای آن داشته باشد.(*)
منبع: برهان