کد خبر:۳۳۱۲۶۶

رتبه آخر دنیا در ارائه خدمات به از جنگ برگشته‎‌ها! / چه باید کرد؟

در بین ۱۴ کشوری که بعد از جنگ جهانی دوم درگیر جنگ شدند، جمهوری اسلامی ایران کمترین خدمات و امکانات را به از جنگ برگشته‎‎‎های خود داده است. اما در عین حال به‎دلیل تبلیغات دروغ، بیشترین منت بر سر این افراد و خانواده‎‌هایشان گذاشته می‌شود؛ به همین دلیل بعضی جانباز‎‎‌ها از گفتن اینکه جانباز هستند ابا دارند.

به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، بسیـــــاری از رزمنده‎‎‎های دفاع مقدس، به‎ویژه بسیجی‎‌ها، به دلایل اعتقادی و باور‎‎های دینی در جبهه‎‎‎‌ها حاضر شده بودند. این رزمنده‎‎‎‌ها اگر خسارتی هم دیدند، در وهله اول مخاطب خود را خداوند متعال می‌‎دیدند. اگر به یک فرد سالم با دانسته‎‎‎های خیلی عادی گفته شود که سلامتی و جان تو را با امکانات مادی و سهمیه معاوضه کنیم، وی نمی‌‎تواند این حرف را بپذیرد اما روایت‎های‎ جاهلانه درباره رزمندگان و جانبازان ما وجود دارد که آن را باید به پای مظلومیت آن‎‎‎‌ها نوشت.

 

سربازان خارجی با 70 گلوله آرپی‎جی معاف از رزم می‌‎شوند

موضوعی که باید درباره رزمندگان و جانبازان پرسیده شود این است که آیا جانبازان ما به‎لحاظ اجتماعی و روانی همانند معلولین جنگی جنگ جهانی دوم یا کهنه‎سربازان دیگر کشور‎‎‌ها هستند؟ به هیچ عنوان این‎گونه نیست. به این دلیل که رزمندگی این افراد نیز متفاوت بوده است.

 

طبق استاندارد‎‎هایی که در بسیاری از ارتش‎‎‎های دنیا وجود دارد، اگر یک سرباز در طول خدمت نظامی خود، 70 بار موشک آرپی‎جی در کنارش شلیک شود یا خود آن را شلیک کند، برای همیشه معاف از رزم می‌‎شود. این در حالی است که ما افرادی را در دوران دفاع مقدس داشتیم که در طول یک ‎روز ـمثلا در عملیات کربلای5 یا کارخانه نمک فاو ـ بیش از 70 آرپی‎جی به تنهایی شلیک کردند یا این تعداد آرپیجی در کنار آن‎‎‎‌ها شلیک شد.

 

حداقل‎‎‎های برخورد انسانی

نکته‎ای که اینجا مطرح می‌‎شود این است که بعد از اینکه رزمنده‎‎‎‌ها جانباز شدند، اسیر شدند یا با‌‌ همان آسیب‎‎‎های رایج یک رزمنده به خانه برگشتند، چه رفتار‎‎هایی با آن‎‎‎‌ها شد. این‎‎‎‌ها کسانی نبودند که به‎دنبال امکانات مادی باشند، ولی به‎واسطه شرایط جسمی‎شان، جامعه وظیفه داشت امکاناتی را در اختیار آن‎‎‎‌ها قرار دهد.

 

بسیاری از جانبازان شیمیایی، اعصاب ‎و روان و قطع‎نخاعی، ‎ شرایط خاصی برای زندگی دارند. این افراد اگر می‌‎خواستند آن سلامت باقی‎مانده را حفظ کنند، با هزینه‎‎‎های سرسام‎آوری روبه‎رو بودند که امکانات بهداشتی و درمانی ویژه‎ای را طلب می‌‎کرد. جامعه به‎عنوان حداقل وظیفه خود، باید امکانات لازم را برای جانبازان فراهم می‌‎کرد. جانبازان و ایثارگران از جامعه طلبی نداشتند ولی اگر جامعه می‌‎خواست حداقل برخورد انسانی را با این افراد ـتن‌ها برای اینکه بتوانند به زندگی‎‎شان ادامه دهندـ داشته باشد، ‎ باید امکانات لازم را در اختیارشان قرار می‌‎داد که متاسفانه در بسیاری از اوقات این اتفاق رخ نداد.

 

جانبازان و غارت بیت‎المال

نهاد‎‎هایی که مسئول رسیدگی به‎ جانبازان ـ چه زمان بنیاد جانبازان و چه امروز بنیاد شهیدـ هستند، متاسفانه به‎ جانبازان به چشم زحمت‎‎‎های اداری و مالی نگاه می‌‎کنند. مسئولین بنیاد احساس می‌‎کنند این‎‎‎‌ها آمده‎اند بیت‎المال را مصرف کنند و آن‎‎‎‌ها موظفند کاری کنند که هزینه‎‎‎‌ها را کاهش دهند.

 

البته در این بین ممکن است جانبازان معدودی از خدمات بهداشتی و درمانی مناسب برخوردار شده باشند، ولی بقیه این‎گونه نیستند. با این وضعیت بسیاری از رزمنده‎‎‎‌ها از رفتن به بنیاد و پیگیری افزایش درصد و کاهش هزینه‎‎‎های درمانی ابا داشتند. برخی جانبازان هزینه‎‎‎های درمانی بالایی داشتند و بنیاد برای فرار از این هزینه‎‌ها، سعی می‌‎کرد درصد جانبازان را کاهش دهد.

 

متاسفانه در بنیاد اصل بر این بود که یک جانباز در مورد وضعیت خود دروغ می‌‎گوید، مگر اینکه خلاف آن ثابت شود! اینگونه بود که جانبازان باید به لطایف‎الحیلی ثابت می‌‎کردند در فلان تاریخ آسیب شیمیایی دیده‎اند و این آسیب ناشی از آلودگی هوای تهران نیست!

 

امروز بنیاد بعضی از رزمنده‎‎‎‌ها را به این دلیل که در دوران دفاع مقدس به‎دنبال جمع‎آوری مدارک و صورت سانحه نبودند، به‎عنوان جانباز شیمیایی نمی‌‎پذیرد. جانباز‎‎های اعصاب ‎و روان نیز که به مرور زمان عوارض منفی جانبازی آن‎‎‎‌ها مشخص شد، چون ظاهر سالمی دارند نتوانستند درصد جانبازی بگیرند.

 

برخورد جامعه با قهرمانان خود

جامعه با این افراد نه‎تن‌ها به‎عنوان مجاهد فی‎سبیل‎الله و مدافع دین و کشور برخورد نکرد، بلکه نهاد‎‎های مسئول چنان برخورد زننده و غیرانسانی‌ای با این رزمنده‎‎‎‌ها داشتند که این بچه‎‎‎‌ها برخلاف خواسته امام راحل، در کوچه پس کوچه‎‎‎های زندگی به فراموشی سپرده شدند. هرچند رزمنده‎‎‎‌ها با خدا معامله کرده بودند، اما حق‎شان نیز این نبود که به‎عنوان «مزاحم» با آن‎‎‎‌ها برخورد شود؛ به‎خصوص از طرف بنیاد و مسئولی که وظیفه داشت به آنان خدمت کند. نحوه رفتار با جانبازانی که در بیمارستان‎‎‎‌ها و آسایشگاه‎‎‎‌ها بستری می‌‎شدند در حد قهرمانان ملی و دینی نبود؛ کمتر جامعه‎ای پیدا می‌‎شود که با قهرمانان خود این‎گونه برخورد کند.

 

رتبه آخر دنیا در ارائه خدمات به از جنگ برگشته‎‌ها!

در بین 14 کشوری که بعد از جنگ جهانی دوم درگیر جنگ شدند، جمهوری اسلامی ایران کمترین خدمات و امکانات را به از جنگ برگشته‎‎‎های خود داده است. اما در عین حال به‎دلیل تبلیغات دروغ، بیشترین منت بر سر این افراد و خانواده‎‌هایشان گذاشته می‌شود؛ به همین دلیل بعضی جانباز‎‎‌ها از گفتن اینکه جانباز هستند ابا دارند.

 

در کنار آسیبی که جانبازان دیده‎اند، همسران و فرزندان آنان نیز دچار آسیب شده‎اند. فرزندان اینجانبازان هربار که از خانه خارج می‌‎شوند استرس این را دارند که آیا وقتی به خانه برمی‎گردند هنوز پدرشان نفس می‌‎کشد یا نه و این اضطراب همیشه همراه آنان است. اعضای خانواده جانبازان به‎دلیل شدت فشار‎‎های روحی که به‎ آن‎‎‌ها وارد می‌‎شود، جانباز شده‎اند!

چه باید کرد؟

 

از 26 سال پیش تا‎کنون، هرچند جمع زیادی از جانبازان به شهادت رسید‎ه و از مصائب جانبازی راحت شده‎اند، اما هنوز تعدادی از آن‎‎‎‌ها مانده‎اند و انسانیت، دین و میهن‎پرسیتی ما حکم می‌‎کند با جانبازان درست رفتار کنیم.

 

‎ـ‎ مسئولان یادشان باشد اگر به‎ جایی رسیده‎اند، می‌ز‌هایشان روی استخوان‎‎‎های خُرد جانبازان بنا شده است. پس باید حداقل به‎عنوان یک حرکت تبلیغاتی با سر زدن به‎ جانبازان دین خود را ادا کنند.

‎ـ‎ لطفا از این به بعد مسئولین برای جانبازان تبلیغات نکنند. به‎دلیل تبلیغاتی که نسبت به خدمات‎دهی به‎ جانبازان صورت می‌‎گیرد، عده‎ای فکر می‌‎کنند بخش عمده‎ای از ثروت کشور برای جانبازان هزینه می‌‎شود. این تبلیغات رسانه‎ای باید متوقف شود.

 

‎نسل جوان و دانشجویان به یاد داشته باشند هرچه این مملکت دارد، مدیون زحمات جانبازان و خانواده‎‌هایشان است و لازم است آن‎‎‎‌ها کم‎کاری مسئولین را جبران کنند. چه خوب است دانشجو‌ها، بچه‎مسجدی‎‌ها، بسیجی‎‎‎‌ها و دیگران، با تشکیل گروه‎‎‎هایی به‎صورت هفتگی یا ماهانه به‎ جانبازان سر بزنند.

 

‎ـ‎ سالانه هزینه‎‎‎های زیادی صرف برنامه‎‎‎‌ها و همایش‎‎‎هایی می‌‎شود که برگزاری یا عدم برگزاری آن‎‎‎‌ها تأثیری در پیشبرد اهداف آن سازمان یا حل مشکلات مردم ندارد. اگر هر سازمان و وزارتخانه هر سال یک همایش خود را برگزار نکند، هزینه درمان بسیاری از جانبازان فراهم می‌‎شود.

 

‎گاهی اوقات صداوسیما در بخش‎‎‎های اصلی خبر، گزارش‎‎‎های گوناگونی از مریضی و وخامت حال بازیگران سینما و تلویزیون منتشر می‌‎کند. رسانه ملی باید بهاندازه یک بازیگر، وضعیت زندگی و درمان جانبازان را منعکس کند. رسانه‎‎‎‌ها و مطبوعات ما نیز نباید جانبازان را فراموش کنند. ما با هر نگاهی که داشته باشیم، مدیون جانبازانیم. با نگاه غربی اینان قهرمانان ملی هستند و با نگاه الهی نیز این افراد کسانی هستند که با خدا معامله و دینش را حفظ کرده‎اند. در پایان نیاز است مسئولین قبل از رسیدگی به زندگی مادی جانبازان و ایثارگران، هزینه‎‎‎های درمانی آنان را پرداخت کنند.

 

امروز بسیاری از همسران جانبازان به‎دلیل جابه‎جایی جانبازان، تخت‎ و کپسول‎‎‎های اکسیژن آنان، دچار دیسک کمر شده‎اند. این خانواده‎‎‎‌ها که زجر و سختی بیماری را تحمل می‌‎کنند، باید با پرداخت هزینه درمان، دیگر متحمل سختی هزینه‎‎‎‌ها نشوند. بعد از 26 سال لازم است این فداکاری‎‎‎‌ها جبران شود. به راستی جانبازان و خانواده‎‌هایشان تا چه زمانی می‌‎توانند صبر کنند؟

 

منبع: پنجره

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار