به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، در حال حاضر تحولات منطقه در حد کنجکاوی برای ما مطرح است . بیشترین توجه ما در مسائل سیاسی، مسائل داخلی است. کشتی را در نظر بگیرید که در یک جریانی به سمتی حرکت می کند. الان در قایق دعوا سر ناخدا و اشکالات ناخدا و ... است. کل دعوای کشتی سر آن چیزی است که در کشتی می گذرد. اما این کشتی در این جریان تند حرکت می کند و ممکن است این جریان تند همه کشتی را از آبشاری به سمت پائین پارتاب کند که هیچ اثری باقی نماند. یا این دریای طوفانی در شرایط بد طوفانی که ممکن است تمام کشتی ها را غرق کند. در این شرایط عقل حکم می کند که سوار های کشتی از جمله کشتی جمهوری اسلامی به همان اندازه که حواسشان به داخل است، به بیرون هم باشد. در شرایط فعلی توجه به مسایل منطقه اهمیت دارد. فضایی که کشور ما و بقیه کشورهای منطقه در آن قرار گرفتند از مثالی که زدم خطرناک تر است .
وقتی توجه اکثریت ساکنان به تحولات بیرون نباشد آیا این کشتی طوفان را به سلامت پشت سر می گذارد؟ یا برخی همچنان اعتقاد دارند که طوفان و گردابی نیست؟
آنچه در زیر می خوانید متن صحبتهای دکتر محمد صادق کوشکی، عضو هیئت علمی گروه مطالعات منطقه ای دانشگاه تهران است که در جمع اعضای شورای عمومی اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل ایراد شده است. تحلیلی از شرایط منطقه و دست برتر ایران در معادلات اخیر روایت شده است.
در یک ماه گذشته ایران مهم ترین موفقیت خود را در طول سی و پنج سال پس از انقلاب به دست آورد و این موفقیت تضمین شد. هیچ کسی در داخل کشور این موفقیت را مطرح نکرد. موفقیتی که دشمنان ما هم آن را امضا کردند. آن قدر که دشمنان در مورد این موفقیت ایران حرف زدند در داخل کشور هیچ حرفی در این باره زده نشد. این یک نمونه از بی تفاوتی نسبت به فضای بیرون است که ناشی از بی سوادی و غفلت ما به دنیای اطراف است که به ما گوشزد می کند که وسط این دعواها به مکان کشتی هم توجه کنیم .
در حال حاضر با توجه به وقایع عراق، در ذهن برخی افراد تنها نگرانی که وجود دارد، توهین و بی ادبی به اماکن متبرکه کربلا و سامرا است. نگرانی تنها در این حد است. زمانی هم که اعلام شد فعلا دست گروه داعش به گنبد اهل بیت نمی رسد. خدارا شکر کردند. حتی حساسیت افراد حزب الهی هم در این حد است که مبادا دست داعش به حرم امام حسین (ع) برسد.
ما سی و پنج سال پیش زمانی که شروع کردیم، کشوری با قدرت ملی بودیم. در دنیا سه تقسیم بندی قدرت وجود دارد. حد پایین قدرت، قدرت ملی است. حد متوسط، قدرت منطقه ای است. حد عالی قدرت بین الملی است. معنای قدرت چیست؟ قدرت به معنای محور تمام روابط بین الملل است. یعنی کل جهان سیاست را یک کلمه قدرت تشکیل می دهد. همه چیز براساس قدرت شکل می گیرد. اگر در ریاضیات عدد مفهوم محوری است در حوزه روابط بین الملل و جهان سیاست، قدرت محوری ترین مفهوم است. ما در عصر پهلوی قدرت ملی بودیم. یعنی حوزه تسلط حاکمیت ما جامعه ایران و نقشه ایران بود. روزی که استارت انقلاب اسلامی زده شد، فاز اول پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بود.
در پیام برائت سال 66 و پیام پذیرش قطعنامه سال 67 امام یکی از اهداف قیام ما را تبدیل شدن جمهوری اسلامی به یک قدرت بین المللی برتر مطرح کردند. و اعلام کردند که اسلام سنگرهای دیگر جهان را فتح خواهد کرد. اگر جهانخواران بخواهند در مقابل دین ما بایستند ما در مقابل دنیا ی آن ها خواهیم ایستاد. اگر جهانخواران بخواند در مقابل دین ما بایستند ما جلوی کل دنیای آن ها می ایستیم و اجازه نمی دهیم به دین ما اهانت کنند.
با این افق اولین کسانی که این حالات و عبارات را جدی گرفتند، که نکند ایران به یک قدرت بین المللی تبدیل شود، دشمنان اصلی ما یعنی صهیونیست ها و آمریکا بودند. در خود ایران کمتر کسی مسئله را جدی گرفت که مگر می شود ما قدرت بین المللی شویم. حتی قشر حزب الهی ها هم باور نداشتند. و اگر الان هم مطرح کنیم، می گویند چون امام فرمودند خوب است ولی در خلوت خود به آن اعتقادی ندارند. مدام این سوالات در ذهن افراد پیش می آید که: ایرانی که نمی تواند مرزهای خود را ببندد سربازانش گروگان گرفته می شود! ایرانی که نمی تواند جلوی گرانی را بگیرد، می خواهد قدرت بین المللی شود؟
اما دشمن جدی گرفت. چون یکبار حرف اما م را جدی نگرفتند و آسیب دیدند. مقامات ارشد سیاسی آمریکایی سال 64 در کتاب خود نوشتند: طوفان خمینی منطقه غرب آسیا را در خواهد نوردید. این طوفان جهان را تغییر خواهد داد.
در ایران کمتر کسی به این باور رسیده است. در طول سی و پنج سال گذشته ما به تدریج وارد این فضا شدیم. غربی ها رژیم صهیونیستی را به عنوان قدرت اول در منطقه غرب آسیا تشکیل دادند و از آن حمایت کردند. کمک کردند تا این وجود غاصب قدرت اول منطقه شود. در اهمیت این قضیه همین بس که در سال 2008 میلادی کنگره آمریکا قانون تصویب کرد که آمریکا و رئیس جمهور آمریکا موظف است اجازه ندهد هیچ کشوری در منطقه غرب آسیا از اسرائیل قدرتمندتر شود و اگر کشوری به سمت قدرت مندتر شدن از اسرائیل حرکت کرد، آمریکا باید جلوی آن کشور بایستد و اجازه ندهد کسی قدرت اول منطقه غرب آسیا شود.
ما در ابتدا شروع کردیم به حرکت تا تبدیل به قدرت منطقه ای شویم. این همان راهبرد ترسیمی حضرت امام (ره ) بود. رهبری فعلی نظام از سال 69 به طور جدی این راهبرد را دنبال می کردند. دولت ها موافق این راهبرد نبودند. امام و رهبری تنهایی این راهبرد را جلو برده اند. و معدود افراد و سربازان گمنام با این خط همراهی کردند. الان ما به قدرت منظقه ای تبدیل شده ایم؛ یعنی جمهوری اسلامی ایران قدرت اول منظقه غرب آسیا شده است. این قدرت اول منطقه شدن را حتی عاشقان خمینی و خامنه ای نفهمیدند، رهبری با یک معدود افراد جمهوری اسلامی را ارتقا داده است و می بینیم که چقدر جایگاه ایران را در دنیا تغییر داده است.
جمهوری اسلامی رسما به قدرت اول منطقه غرب آسیا تبدیل شده است. رژیم صهیونیستی، عربستان، ترکیه، آمریکا و انگلیس امضا کردند که ایران قدرت اول منطقه غرب آسیا شد. تمام تلاش دشمنان این است که ایران از قدرت منطقه ای فراتر نرود.
اقداماتی که جمهوری اسلامی در مسیر رسیدن به قدرت اول منظقه غرب آسیا انجام داد:
1- در کنار مقر رژیم صهیونیستی، حرب الله را تشکیل داد.
2-در دل فلسطین اشغالی از گروه ها فلسطینی، حماس و .. حمایت کرد. از درون رژیم صهیونیستی به رژیم صهیونیستی حمله کرد.
3- مرزهای شمالی رژیم صهیونیستی را ناامن کرد و چندین بار شکست های پی در پی به رژیم صهیونیستی وارد کرد.
رژیم صهیونیستی قدرت اول نظامی منطقه غرب آسیا و جزء پنج قدرت برتر تکنیکال نظامی جهان می باشد. جمهوری اسلامی برای شکست اسرائیل هواپیمای ساخت ایران را جهت شناسایی به حزب الله داد. زمانی که اسرائیلی ها هواپیماهای ایوب را هدف قرار دادند، خوشحال نشدند. چون ابهت خود را شکسته شده می دیدند. آن ها نمی دانستند ایوب چقدر در مناطق اشغالی پرواز کرده و محدوده شناسایی آن به چه صورت است. جمهوری اسلامی اعلام کرد این هواپیما مدت زمانی که لازم بوده در مناطق اشغالی چرخیده است. ساختار اطلاعاتی، امنیتی رژیم صهیونیستی که جزء پنج قدرت تکنیکال جهان بود بهم ریخت.
با این کار جمهوری اسلامی، ادعای قدرت برتر منطقه بودن اسرائیل شکسته شد. ما در حوزه تیدیل ایران قدرت ملی به ایران قدرت منظقه ای اول سراغ مدعی قدرت منظقه یعنی اسراییل رفتیم. به همین دلیل است که وقتی جنگ سی و سه روزه تمام شد، ما پیروزی حزب الله را تبریک گفتیم. ولی آمریکا اعلام کرد که این پیروزی مهر تایید قدرت اول منظقه شدن ایران است. در جنگ بیست و دو روزه هم همینطور شد. در جنگ هشت روزه ما کاری کردیم که اسراییل رسما اعلام کند که چه کسی قدرت برتر منطقه است.
در جنگ دوم رژیم صهیونیستی و مقاومت غزه، اسرائیل روز پنجم آتش بس اعلام کرد. ما به گروه مقاومت اسلامی فلسطین گفتیم شما هنوز یک کار ناتمام دارید. (گروه مقاومت اسلامی فلسطین به اندازه حزب الله با ما هماهنگ است). موشک ها شلیک شد. یکی از موشک ها به خانه رئیس ستاد ارتش اسراییل اصابت کرد. شبکه تلویزیونی ارتش رژیم صهیونیستی موشک را نشان داد و اعلام کرد که موشک وزارت دفاع جمهوری اسلامی ایران به باغچه حیاط رییس ستاد ارتش اسرائیل اصابت کرده است . آن زمان بود که اسرائیلی ها فهمیدند چه اتفاقی افتاده است. اسرائیلی ها شروع به تحلیل این واقعه کردند.
واقعا خیلی عجیب است ای کاش نیم ساعت از این تحلیل ها را تلویزیون جمهوری اسلامی ترجمه می کرد و پخش می کرد آن وقت دهان مخالفان جمهوری اسلامی بسته می شد که جمهوری اسلامی قدرت اول منطقه شده است. اسرائیلی ها اعتراف کردند که ایران قدرت اول منطقه شده است. حتی افراد حزب اللهی هم این تحلیل ها را ندیدند. مقامات ارشد امنیتی و نظامی اسرائیل گفتند: ایران قدرت اول شده است چون توانسته است ما را که قدرت نظامی اول منطقه بودیم تسلیم کند بدون اینکه با ما وارد جنگ بشود. ابهت اطلاعاتی، امنیتی، فنی و تکنیکال ما را بهم زده است بدون اینکه اصلا جنگ مستقیمی داشته باشیم.
اتفاقات کوچک دیگری هم افتاد که در کشور بازتاب نداشت. سید حسن نصر الله، که جزو معدود کسانی است که در ماجرای تبدیل شدن جمهوری اسلامی به قدرت منطقه ای بسیار عالی نقش خود را ایفا کرد. از این جهت بر بسیاری از مسئولین داخلی برتری داشت که آن ها نفهمیده بودند چه اتفاقاتی دارد می افتد اما او خوب فهمیده بود.
بندر ایلات (جنوب رژیم صهیونیستی) بندر پتروشیمی اسرائیل است بخش عظیمی از پالایشگاه ها و پتروشیمی اسرائیل آن جا است. یک بار سید حسن نصرالله شروع کرد طبق نقشه توضیح دادن که شرق ایلات مخزن چه چیزی است. غرب ایلات مخزن چه سوختی است؟ و اطلاعات دقیق مخزن را توضیح داد . بعد گفت کافی است با دو تا موشک که موشک ها را هم معلوم است چه کسی داده است چند تا نقظه را هدف قرار دهیم. در این صورت کل ایلات در آتش خواهد سوخت. بعد از این سخنرانی اسرائیلی ها گفتند: وقتی کسی دقیقا این حجم اطلاعات را دارد و می داند که چگونه می شود ایلات را آتش زد یعنی اینکه ایلات را آتش زده است.
از لحاظ نظامی اگر شما دقیقا بدانید یک جا را چگونه می شود هدف قرار داد، یعنی آن جا را زده اید. چون موشک، برد، مشخصات ،گرای و جزئیات اطلاعاتی آن جا را دارید.
مقامات اسرائیلی ابن صحبت سید حسن نصر الله را به این عنوان که یک سیدی دروغ گفته است و رفته است، در نظر نمی گیرند. جلسات تشکیل می دهند. در تلوزیون در مورد تک تک حرف های سید حسن نصرالله بحث می کنند. همدیگر را مقامات و تحلیلگران را به محاکمه می کشانند. صحبت های سید حسن نصرالله فرصت بسیار خوبی برای تثبیت جایگاه جمهوری اسلامی بود.
فاز بعدی تثبیت جایگاه اولی منظقه این بود که عراق را از چنگ آمریکا در بیاوریم. عراق کشور بسیار مهمی است. یکی از اهمیت های عراق این است که اگر تولید نفت در عراق جدی شود، روزی دوازده میلیون بشکه نفت تولید خواهد کرد. یعنی چهار میلیون بشکه بیشتر از عربستان و قدرت اول نفتی و ثروتمند ترین کشور جهان اسلام خواهد شد.
آمریکایی ها با بهانه صدام غیر دموکراتیک و به اسم دموکراسی عراق را اشغال کردند و از چنگ صدام در آوردند. می خواستند عراق را تبدیل به یک جایی شبیه کویت، قطر و عربستان کنند. البته با این تفاوت که در عراق دموکراسی حاکم خواهد شد. دموکراسی به این معنی که آقای ایاد علاوی یک آدم صدرصد آمریکایی در راس آن قرار گیرد.
آمریکائی ها در همان مرحله که عراق را از دست صدام درآوردند، به دنبال تبدیل عراق به یک نظام دموکراتیک آمریکایی با یک رهبری آمریکایی بودند تا بتوانند یک عربستان صعودی مدرن در منطقه ایجاد کنند. چون عربستان به شدت نظام سیاسی عقب ماندهای دارد. استبدادی محض است. آمریکایی ها می خواستند یک سعودی مدرن در منطقه ایجاد کنند. جمهوری اسلامی در این میان ورود پیدا کرد و عراق را از چنگ آمریکایی ها کاملا نرم در آورد و به عراق متحد جمهوری اسلامی تبدیل کرد. وقتی این اتفاق افتاد، آمریکایی ها متوجه شدند که چه کلاهی سرشان رفته است. البته زمانی متوجه شدند که دیر شده بود. آمریکایی ها اذعان کردند که ایران قدرت منطقه ای شده است اما کسی در داخل توجه نکرد.
سومین فازی که جمهوری اسلام تثبیت کرد که قدرت منطقه ای شده است و همه قبول کردند، ماجرای سوریه و برگزاری انتخابات در سوریه بود. روز اول که تحولات سوریه شروع شد، جمهوری اسلامی دو نکته را رسما اعلام کرد :
1 -تعیین حاکمیت در سوریه فقط به دست مردم این کشور آن هم از طریق صندوق های رای باید اتفاق بیافتد. هیچ قدرت خارجی حق دخالت برای تعیین حاکم در این کشور را ندارد.
2- ما اجازه ی تجزیه ی سوریه را به هیچ کسی نخواهیم داد.
رژیم صهیونیستی، آمریکا، انگلیس، فرانسه، سعودی ها، ترکیه، اردن و قطر همه این ها دنبال تجزیه ی سوریه بودند یکی از دلایل این کشورها این بود که سوریه جزئی از پازل قدرت جمهوری اسلامی بود. یکی دیگر اینکه سوریه جزو محور مقاومت بود . دلیل سوم این بود که، سوریه تنها کشور عربی بود که با اسرائیل در حال جنگ بود و پیمان صلح امضاء نکرده بود .
تصمیم جدی گرفته شد. هزینه های مالی جنگ سوریه را قطر و سعودی تامین کردند. اردن و ترکیه آموزش نظامی را بعهده گرفتند و اعلام کردند به سوریه نیرو اعزام می کنند و مرزهایشان برای عبور تروریست ها باز است.
در جنگ سوریه از هشتاد و سه کشور تکفیری ها آمدند. مفتی های وهابی هم زحمت فتوا دادنش را کشیدند. رسانه های العبریه و الجزیره و.... حمایت تبلیغاتی کردند . آمریکا، فرانسه و انگلیس هم حمایت های بین المللی را بعهده گرفتند. چیزی که این کشورها به دنبال آن بودند، تجزیه سوریه بود. می خواستند چهار سوریه ایجاد کنند. سوریه علوی، سوریه دو روزی، سوریه سنی و سوریه کرد. یعنی کشور سوریه تبدیل به یک جایی مثل کشور سومالی بشود. سومالی یک کشوری است که الان بیش از بیست و پنج سال است که تجزیه شده است. کشوری که تولید کننده غله و کشور مزرعه بود به یک جای قحطی زده ی نابود تبدیل شده است. سومالی مهم ترین کشور اسلامی آفریقایی است که در شاخ آفریقا، حساس ترین جای آفریقا قرار دارد. این کشور تجزیه و نابود شد. مردم این کشور در حال حاضر در قحطی و بدبختی می میرند. دو سه تا دولت در آن جا حاکم است که مدا م با هم جنگ دارند و کشتار به راه می اندازند.
می خواستند سوریه را تبدیل به سومالی دوم کنند. جمهوری اسلامی از اول گفت نه اجازه ی تجزیه می دهم و نه اجازه می دهم برای سوریه حاکم تعیین کنید. تعیین حاکمیت بعهده مردم سوریه است. آن ها گفتند این کار را خواهیم کرد گفتیم بروید جلو ببینید چه خبر است؟ در آن مقطع که این را گفتیم دولت آقای احمدی نژاد مخالف این ایده بود و همکاری نمی کرد. مجمع تشخیص مثل آقای احمدی نژاد مخالف بود. اکثر دیپلمات ها ،فکل کراواتی ها، روشنفکر ها و رسانه ها می گفتند اشتباه است. نظر این مخالف ها این بود که این ایده همکاری با یک دیکتاتور خونریز به نام اسد است .
مدت زمانی گذشت و دیگر همه فهمیدند که در سوریه کسی دنبال دموکراسی نیست. از داعش، النصره، احرارشام و لقاء الفاروق دموکراسی در نمی آید. این ها به دنبال سر بریدن ،وحشی گری و آدم خواری هستند. آن وقت فهمیدند که جمهوری اسلامی جلوی چه چیزی را در منطقه می خواست بگیرد .
یک ماه پیش انتخابات در سوریه برگزار شد .انتخابات که تمام شد شب سفیر سابق آمریکا در سوریه رسما اعلام کرد که بازی را ایرانی ها بردند. بعد از چهار سال همان طوری شد که ایرانی ها می خواستند و ما باید رسما اقرار کنیم که سیاست مان در سوریه شکست خورده است.
روز بعد ازانتخابات سعودی ها اعلام کردند : باید بپذیرید ایران قدرت اول منطقه است و ما دیگر هیچ ادعایی نمی توانیم داشته باشیم
سعودی ها برای اینکه تبدیل به قدرت اول منطقه شوند میلیارد ها دلار پول خرج کردند از ابزار فتوا های تکفیری استفاده کردند. قدرت وهابیت شان را به کار انداختند همه داشته های خود را وسط کشیدند که بگویند ما قدرت اول منطقه هستیم اما نتوانستند.
ترکیه اذعان کرد که اشتباه کرده است هر چند که هنوز دارد به غلط هایش ادامه می دهد. آن وقت امیر کویت تعجب نکرد که این چیز ها یک روز بعد از انتخابات سوریه و موفقیت آمیز بودن انتخابات اتفاق افتاد و باز به ایران آمد. بعضی از دوستان می گویند: دیپلماسی و تنش زدایی اقای روحانی بود. آقای روحانی یک سال است که رئیس جمهور هستند چرا ایشان در این یک سال نیامد شش ماه پیش می آمد. به عنوان رییس اتحادیه عرب، رییس دوره ای و رییس شورای همکاری خلیج فارس به جمهوری اسلامی آمد و اعلام کرد : «ما پذیرفته ایم که شما قدرت اول منطقه هستید.» یعنی به عنوان رییس کشور کویت نیامد به آن عناوین به ایران آمد .
بعد از ماجرای انتخابات سوریه و نقش آفرینی ایران اتاق فرمان تل آویو گفت: آخرین تیر ترکش خود را هم راه می اندازیم. برنامه تجزیه ی عراق را ریختند. در این شرایط سربازان دولت اسلامی عراق و شام در سناریو جدید شروع به ایفای نقش کردند. این نقش به این صورت است که سمت مناطق شیعه نشین نیایند. اصلا قرار نیست به آن جا بیایند این نقش این گونه است که داعش منطقه بین کردستان عراق و مناطق شیعه نشین جنوب را از آن خود می کند. اسرائیلی ها اعتقاد دارند که باید سه عراق داشته باشیم: عراق شیعی، عراق سنی و عراق کردی.
جان کری می گوید: باید دولت مالکی که باز هم در انتخابات بیشترین رای را آورده است کنار برود. آقای بارزانی که متحد اسرائیل است، اعلام کرد : الان وقتی است که ما باید مستقل بشویم . عراق هم مستقل و تجزیه بشود. یعنی آن تحولی که به اسم حرکت داعش می شنویم خیلی عوامانه اش این است که بخواهند بیایند حرم های مقدس و......را تخریب کنند. در حالی که دستور چیز دیگری است. دستور تجزیه عراق است به همین خاطر هم فقط در چهار استان سنی نشین عراق شروع کردند: الانبار، صلاح الدین، دیالی و نینوا. در این چهار استان که همه یا بخش اعظم از ساکنان آن اهل سنت هستند. داعش در این چهار استان فتنه خود را شروع کرد. با این عنوان که جمهوری اسلامی، عراق را از آن خودش کرده است و باید عراق را از حالت یک دست در بیاوریم و تجزیه کنیم . این تجزیه باعث می شود جمهوری اسلامی که قدرت منطقه خود را تثبیت کرده است، از این بالاتر نتواند برود. رسیدن به قدرت بینالمللی برای ایران مقدور نباشد. طرح تجزیه عراق با همین هدف در حال شکل گیری است.
ما در تلاش هستیم با استفاده از روش های رایزنی و دیپلماسی جلوی این تجزیه را بگیریم و اجازه ندهیم این تجزیه صورت بگیرد. این ماجرا نیاز به نیروی نظامی ندارد و به لطف خدا تا الان هم در این ماجرای تجزیه توانسته ایم جلوی داعش بایستیم. دولت عراق، مردم عراق و مرجعیت عراق خیلی همکاری عالی و خوبی داشتند.
طرح تجزیه عراق با شکست مواجه می شود. البته اگر سیاست بازان داخلی در این کشتی مشغول دعوا بر سر اینکه صندلی های چرمی برای چه کسی باشد سهمیه بیشتر آب شیرین برای چه کسی باشد، باقی نمانند.
در میان همین دعواهای بچه گانه ، رهبری نظام با همان راهبردهایی که حضرت امام (ره) داده بودند و با همیاری یک تعداد آدم با فهم، با فکر و با سواد واقعی توانستد با حداقل هزینه جمهوری اسلامی را به یک قدرت تثبیت شده ی منطقه ای تبدیل کنند .
بسیار غم انگیز است که چرا جنبش دانشجویی در این قضیه بی موضع و ساکت و کم رمق ظاهر شدند. من ندیدم حتی یک خط نوشته بشود که جمهوری اسلامی به قدرت اول دریایی غرب آسیا تبدیل شد. این اتفاق افتاده است اما هیچ کس به آن توجهی نکرد. جمهوری اسلامی اولین پایگاه نظامی دریایی خودش را در کل تاریخ در دریای سرخ کنار گوش سعودی ها و صهیونیست ها تأسیس کرد و هیچ کس از آن خبردار نشد.
آمریکا در دنیا هفتصد پایگاه نظامی دارد و از این جهت قدرت اول دنیا است . پایگاه نظامی یکی از نماد های قدرت است ما اولین پایگاه نظامی را تاسیس کردیم. قدرت مندانه هم تاسیس کردیم از آن هم به خوبی استفاده می کنیم.
اگر همین اندازه که انرژی روی این جام جهانی است ، صدا و سیما انرژی برای نشان دادن جایگاه تثبیت شده ایران در منطقه می گذاشت، الان مردم ما در خیابان سرخود را را بالا می گرفتند و می گفتند حاضریم اگر لازمه تبدیل شدن ایران به قدرت این است که گرسنگی بکشیم باشد ما گرسنگی هم می کشیم چون می فهمیدند که چه اتفاقی دارد می افتد.
اما چون صدا و سیما در این دو سه ماه اخیر وقف جام جهانی شده است دیگر فرصت ندارد به چیزهای بی ارزشی مثل تبدیل شدن ایران به قدرت اول منطقه فکر بکند. زمانی که رسانه های اسرائیلی روی این حرف ها گذاشتند ده ها برابر از رسانه های داخلی بیشتر است. رسانه ها داخلی که که کلاه قرمزی پخش می کند. مطبوعات و سایت ها هم که عموما در اختیار سیاست بازان داخلی هستند. سیاست بازان داخلی هم بعضی هایشان حقوق بگیر رژیم صهیونیستی و آمریکا هستند.
منبع: خبرنامه دانشجویان ایران