به گزارش گروه فضای مجازی« خبرگزاری دانشجو»، آرزوی دیرینه غرب که برای رسیدن به آن از هیچ تلاشی مضایقه نمیکند، تحقق دهکده جهانی یا به عبارتی "توسعه پایدار مبتنی بر جهانی سازی" است. غرب طی 300 سال و شرق در 70 سال مبارزه برای دین زدایی در جهان با پیروزی اینقلاب اسلامی مبتنی بر شریعت اسلام، تمام معادلات خود را نقش بر آب دید تا جایی که فروپاشی حکومت الحادی مبتنی بر مارکسیسم بلوک شرق، به صدا در آمدن زنگ خطری برای قدرت های بلوک غرب به شمار رفت.
این نخستین رویارویی فرهنگ و تمدن اسلامی با فرهنگ و تمدن غربی در عصر نوین بود و با پیروزی انقلاب اسلامی عملا هویت نوین فرهنگی و دینی وارد معادلات بین المللی شد.
اما چند سالی بعد از وقوع انقلاب اسلامی یعنی درست از سال 1990 اندیشمندان کشورهای غربی سه محور 1) دیانت مبتنی بر اندیشه های انسان محور، 2) توسعه پایدار مبتنی بر جهانی سازی با تبدیل موضوعات ساده به موضوعات جهانی و ارتباطات مبتنی بر رسانه های فراگیر را برای سلطه فرهنگی و مبارزه با تمدن های بزرگ، جای گزین سه محور نظامی گری، فرهنگ مبتنی بر لیبرال دمکمراسی و اقتصاد مبتنی بر بازار آزاد کردند.
در این میان محور سوم یا "رسانه های فراگیر" در نقش مهم ترین بازوان جهانی شدن موضوعات، مورد استفاده قرار گرفتند و از ده دوم قرن 21 این موضوع علنی تر شده است .
تاجایی که رسانه ها به عنوان بازوی دیپلماسی عمومی سیاست مداران و نظام غرب، بر اساس این تفکر نهادینه شده که « تمدن اسلامی، بزرگترین تهدید برای تمدن غرب است» به مبارزه با اسلام و المان های اسلامی پرداختند.
آنها به خوبی دریافته بودند که سبک زندگی اسلامی با آموزه های غربی سازگاری ندارد و افکار عجین شده با دین، در مسیر مشخص شده فرهنگ غربی قدم برنمی دارد. چرا که در هیچ شرایطی صاحبان فرهنگ متعالی در برابر فرهنگ های دست چندمی و ضعیف سر تعظیم فرود نمی آورد.
در این میان یکی از اصلی ترین راهکارهای غرب، برای رسیدن به اهداف شومش فاسد کردن جامعه مسلمانان است، روشی که در ذهن آنها نقطه روشنی چون پیروزی در "نبرد آندلس " را دارد.
یکی از دلایل بزرگ شکست مسلمان در این جنگ خودباختگی فرهنگی با به عبارتی « رخت بربستن فرهنگ ملى ـ مذهبى آنان و خود باختگى شان در برابر فرهنگ بیگانه بود.»
غرب امروزه نیز اهداف خود را بر این اساس پایه ریزی کرده است و می گوید: « اگر بتوانیم جوان مسلمان را، به ورطه فاسد بکشانیم، بدون تردید می توانیم این مانع بزرگ را از سر راه خود برداریم.»
در این جنگ که رسانه های نوین چون اینترنت و شبکه های ماهواره ای، جای سربازان یونیفورم پوش و موشک های دوربرد و اسلحه ای قوی را گرفته اند، از دریچه چشمان، اتاق فکر و ارزش های مسملمانان را مورد هدف قرار داده اند و در این هدف گیری فروپاشی خانواده به عنوان اصلی ترین هدف مورد هجوم سنگین رسانه ای قرار گرفته است.
نکته قابل تأمل این است که این شبیخون فرهنگی – به تعبیر مقام معظم رهبری- برنامه ای فرا نسل کنونی را در نظر دارد و باید بدون کم و کاست به نسل های بعدی هم سرایت کند از این رو نقش اول تربیت و پرورش فرهنگی خانواده یعنی همسر، مادر و دختر خانواده در رأس هدف قرار دارد.
ابعاد اصلی این هدف گزاری را می توان در برنامه های ماهواره ای به:
الف) تبدیل خانواده های سنتی به خانواده های بی قید :
خانواده های سنتی بر اساس قید و بند هایی که ریشه های دینی دارد، استوارند؛ از این رو به تمسخر گرفتن، تحقیر کردن و امروزی ندانستن ارزش ها و قیدهای موجود در خانواده سنتی چون رعایت پوشش مناسب مادر و خواهر در برابر برادر، قبح زدایی از روابط نامشروع در میان محارم، از بین بردن جایگاه ویژه والدین مخصوصا خارج کردن پدر از محوریت خانواده، بی توجهی والدین نسبت به دغدغه های فرزندان و ... در نهایت از بین رفتن عشق مقدس زن و شوهر و ایجاد زمینه های خیانت زن به مرد یا بالعکس با ایجاد فضاهای ذهنی در سریال ها و برنامه های ماهواره ای ، بدون شک در یک فرایند نه چندان طولانی استحکام بنیان خانواده ها را متزلزل و تخریب می کند.
جوانان و فرزندان در چنین خانواده های از هم پاشیده فرهنگی بیشترین تمایل را به انحرافات جنسی، تبدیل شدن به افرادی با ظاهر غیر همجنس، همجنس گرایی و تجاوز به محارم را پیدا می کنند.
ب) ترویج خیانت زن به شوهر
یکی از موضوعات همیشگی برنامه ها و سریال های ماهواره ای نشان دادن آزاد و بی قید و بند، خیانت زن به شوهر است، این روند اگر چه در ابتدا شاید از نظر بیننده دارای قبح و زشتی باشد اما کم کم با تماشا و عادت چشم به دیدن این صحنه ها و شنیدن گوش از روایت این خیانت ها، به طور خودکار " قبح زدایی" صورت می گیرد و این قبح زدایی را می توان به سایر پیام های ضد اخلاقی برنامه های ماهواره ای تعمیم داد.
اما در جامعه مذهبی یک از مقدس ترین و زیباترین عشق ها و مودت ها ، عشق بین زن و شوهر است که می توان آن را مایه حیات سالم و قدرت همه جانبه جامعه اسلامی دانست، چرا که باعث عدم انحرافات در جامعه و قدرت کلی نظام اسلامی است.
استحکام بنیان خانواده یکی دیگر از کارکردهای وفاداری زن و شوهر است و برنامه اصلی شبکه های ماهواره ای با ترویج خیانت زن به شوهر در غالب پیام های فمنیستی، خدشه وارد کردن به این مهم است و مأنوس شدن زنان، در ساعات طولانی با این فیلم ها و سریال ها اصلی ترین دلیل افزایش خیانت زن به شوهر در جامعه است ؛ اگر چه نباید در این میان تحریک مرد به خیانت به زن را نیز فراموش کرد.
پ ) از بین بردن مفهوم مقدس خانواده
برنامه های غرب برای خانواده در دو بعد : 1) تزلزل و فروپاشی بنیان خانواده های تشکیل شده 2) جلوگیری از تشکیل بنیان مقدسی به نام خانواده ؛ طراحی شده است.
در این میان تشکیل خانواده چون سلول زندان به تصویر کشیده می شود! ترویج هم خانگی به به جای ازدواج های رسمی، ترویج ازدواج های سفید با از بین بردن قبح اربتاط دختر و پسر، حتی تا مرز باردار شدن ، همجنس گرایی از پیام های فرهنگی است که با از بین رفتن قید و بندهای خانواده، متزلزل شدن بنیان خانواده و عدم آشنایی با عشق واقعی بین زن و شوهر به راحتی امکان پذیر می شود.
در این صورت است که می بینیم درصدی از مجردهای جامعه را کسانی تشکیل می دهند که به جای همسر ، "هم خانه " و به جای خانواده " خانه سفید" دارند و این عدم مسئولیت زن و مرد نسبت به شخصی که عنوان همسری یا شوهری را در روابط جای گزین " دوست و همخوابه" کرده اند؛ تنوع طلبی و بی غیرتی را از مرز های شخصی و خانوادگی به مرزهای اجتماعی می رساند.
کم رنگ و بی ارزش کردن مفهوم غیرت
ناموس از مفاهیم و ارزش های نظام اخلاقی در جامعه اسلامی است، حافظت و مراقبت از ناموس در ابعاد مختلف احکام الهی ، شریعت ، آبرو، نیک نامی،عصمت و شرف، حفظ عفت (خواهر یا مادر یا همسر) مرد که وظیفۀ حفظ حرمت آنها بر عهدۀ اوست ، افتخار و وظیفه مرد مسلمان است .
غیرت به جا را می توان یکی از موانع مهم انحراف در خانواده دانست، دیدن برنامه های ماهواره ای به حد زیادی می تواند این غیرت را به بی توجهی، بی مسئولیتی و عدم حساسیت نسبت به برخی از رفتارهای انحرافی زنان و فرزندان خانواده تبدیل کند.
در این شرایط راهکار مرد برای نادیده گرفتن و در جریان انحرافات قرار نگرفتن اعضای خانواده کم کردن " حساسیت ها " است. این گونه است که مرد کم کم حساسیت خود را نسبت به پوشش نامناسب یا حتی تحریک کننده همسر و دخترانش از دست می دهد، در قبال نگاه های تیز و هوس ران و لذت جویی دیگران بر محارم خود با این ضربه کاری! که من هم از زنان آنها لذت می برم!! خویشتن داری عجیب و خارج از عرفی نشان می دهد.
بنابر تعبیری این مردان که غیرت خود را در برابر فرهنگ غرب باخته اند، نه تنها دیگر محافظان عفت و ناموس نیستند بلکه نقش سربازان دشمن در زمین خودی را بازی می کنند و بی آنکه بدانند آب در آسیاب دشمن می ریزند.
منبع: دانا