به گزارش گروه فضای مجازی« خبرگزاری دانشجو»، غزه همچنان بیرحمانه به خاک و خون کشیده میشود و در این میان چشمان آزادگان جهان اعم از مسلمان و مسیحی و یهودی و لامذهب خیره بر پیکر چاک چاک انسانیت در عصر شکوفایی بشر، نظارهگر آغاز دوران بربریت جدید است اما آیا ممکن است رنج غزه منجر به دستیابی بشریت به گنجی تاریخی شود؟ بیایید بخشی از نتایج «مقاومت ملت غزه» در فضای ملی و بینالمللی را بررسی کنیم.
فضای بینالملل
خیزش آزادگان جهان با هدف صیانت از «مرزهای انسانیت» از واضحات این روزهای سخت است که بارقه آن را در شبکههای اجتماعی، رسانهها و انواع کانالهای خبری داخلی و خارجی مشاهده میکنیم. سوال این است که اگر همه این خیزشهای مردمی اعم از «لایک و هشتگآفرینی» در فضای جهانی رسانهها و اجتماعات مردمی، «هیچ» تاثیری بر کارکرد نظامات بینالمللی نداشته باشد، جهان به چه سمت و سویی حرکت خواهد کرد؟ ناگفته پیداست مستکبران جهانی برای هدایت انرژی مردم در جهان به سمت شبکههای اجتماعی مجازی و فعالیت رسانهای کنترل شده با قابلیت پیگیری به واسطه شناسههای کاربری و آی پی و انواع مسیرهای ردیابی معلوم، هزینه تکنولوژیک سنگینی را به جان خریدند. هدف از تبیین و گسترش این زیرساخت وسیع و رایگان که بستر ظهور «حاکمیت جهانی» در آینده نزدیک خواهد بود «کنترل همهجانبه بشریت» در بخشهای مختلف زندگی است.
حال اگر فعالیت همگانی در فضای مجازی منجر به ایجاد هیچ موجی در جهان نشود، رویگردانی مردم از این مسیر و حرکت به سمت واکنشهای اعتراضی در بسترهای متفاوت، طبیعیترین نتیجه خواهد بود. یعنی هزینه حمایت از جنایتپیشگی صهیونیستها در فضای بینالمللی توسط دولتها توأم با بیعملی و سکوت ساختارهای بینالمللی همچون «سازمان ملل» بسیار بیشتر از آن چیزی است که در تصور تکتک ما میگنجد. تکرار حوادثی همچون حمله به غزه توسط صهیونیستها، کشتار مردم عراق و افغانستان و مناقشات جهانی از این دست که با از دست رفتن جان بیگناهان زیر سایه حمایت ساختارهای جهانی همراه است، با سرعتی قابل ملاحظه ملتها را به سمت تغییر نظامات بینالمللی حرکت خواهد داد.
این همان پایان نظام لیبرال سرمایهداری است که به گفته برژینسکی به علت «بیاخلاقی ذاتی» و به فرمایش امام خامنهای به جهت «بیارزشی، حمایت از ظالم و بیاعتنایی به مظلوم» محکوم به فناست. پس ما هیچ نیازی به ایجاد جنگ حقیقی «سخت» با توپ و تانک و بمب اتم میان نظام اسلامی آرمانی و نظام لیبرال سرمایهداری برای پیروزی جهانی نداریم بلکه اضمحلال آنها از درون آغاز شده است.
شهید آوینی در دورهای که زوایای جنگ ناعادلانه جهانی علیه ایرانیان با پوشش رسانهای «صدام علیه ایران» در جریان بود روزی را پیشبینی کرد که تکنولوژی و انفجار اطلاعاتی غرب بر ضد خود آنها به کار گرفته شود. اکنون همان دوره فرارسیده است. اسرائیل شاید تا پایان جنگ غزه چند هواپیمای دیگر را هم برای ایجاد خط خبری انحرافی سرنگون کند! اما نمیتواند شکست محسوس و غیرقابل دفاع خود در افکار عمومی جهانیان را به تأخیر اندازد. شکست در منظر بشریت را حتی با بمب اتم نیز نمیتوان جبران کرد، جنگافزارهای نوین و ممنوعه که هماکنون نیز موفقیتی برای نتانیاهو و اربابانش به همراه نیاورده است. این بخش را با یک پیشبینی مهم به پایان میبریم: «حامیان اسرائیل بزودی ناچار خواهند شد برای حفظ اعتبار ساختار و نظم نوین پرهزینه جهانی، سگ هار صهیونیسم را ذبح کنند».
فضای داخلی
در تحولات سیاسی یکسال اخیر، یک اقلیت پنهان با تزی موهوم در سیاست خارجی کشورمان سر برآورد. مهمترین شعار آنها «پرهیز از سیاست خارجی ایدئولوژیک» با هدف خلع سلاح قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در فضای بینالملل بود. بهرغم نوظهور بودن این تفکر آمریکایی خطرناک در فضای سیاسی کشور، شواهد و قرائن نشان از نقشآفرینی حامیان این تز در برخی بزنگاههای تاریخی، بدون عرضه مستقیم شعارها به ملت و پیمودن پلههای دموکراسی دارد. مهمترین نقطه افتراق این گفتمان پنهان و سیاست خارجی انقلاب اسلامی در مساله «فلسطین» بروز مییابد.
به طور مثال مجموعهای از دیپلماتهای ایرانی حامی این تز خطرناک، برای حل مشکل بزرگ پیششرط «مصالحه با آمریکا» یعنی «به رسمیت شناختن دولت نامشروع صهیونیست» در گفتوگو با نویسنده کتاب «روابط خیانتکارانه ایران و آمریکا و اسرائیل»... حمایت ایران از آرمان آزادی فلسطین را طرحی غیرعملیاتی خواندهاند که امام تنها برای کسب مشروعیت انقلاب اسلامی در منطقه تکرار مینمود! در بخشی از این کتاب مهم که ناباورانه هنوز در ایران ترجمه نشده، یکی از وزرای دولت فعلی میگوید: «تاکید میکنم سیاست خارجی ما دارای دو روی قدرت نرم و قدرت سخت است. ما همیشه دیدگاهها و اعتقاداتمان را بیان میکنیم اما این بدان معنا نیست که باید این نمایش را در سیاست حقیقی عملیاتی کنیم».
نویسنده کتاب از استدلال دیپلمات ایرانی، برای اثبات این موضوع استفاده میکند که امام خمینی از اهداف ایدئولوژیکی همچون «آزادی قدس» به دنبال کسب مشروعیت در جهان عرب بوده و هیچ سیاست فعالی برای اجرای آن هیچ وقت در ایران وجود نداشته است، پس هیچ مانع اصولی بر سر راه صلح «ایران و اسرائیل» وجود ندارد و حقیقتا ایران کلید صلح در خاورمیانه و حل مشکلات اسرائیل در منطقه است!
در ادامه نویسنده از قول یک دیپلمات دیگر مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام مینویسد: «با اجتناب از درگیری بر سر پرونده فلسطین، ایران میتواند به نیازهای فوری خود دست پیدا کند. این یک تصمیم استراتژیک عمیق است.» وی سپس با اشاره به دوره جنگ تحمیلی و شعار «آزادی قدس از صهیونیسم» میگوید: « اگر آیتالله خمینی در آن زمان با این استراتژی مخالفت نمیورزید قادر به جنگیدن با صدام نبود(!)»
در این کتاب پس از ارائه شاهد و مثالهای گوناگون از دیپلماتهای ایرانی و صهیونیست و آمریکایی چنین نتیجهگیری شده که اگر دیروز امام خمینی برای کسب وجهه و مشروعیت منطقهای به مخالفت لفظی و غیرعملیاتی با اسرائیل مبادرت ورزید، امروز نیز ایران میتواند برای کسب منافع بینالمللی از آرمان آزادی قدس دست برداشته و به مصالحه با این رژیم غاصب تن دهد! این کتاب که تحت نظر فرانسیس فوکویاما و با همراهی برژینسکی نگارش شده، برگزیده بنیاد برادران فراماسون راکفلر است که به جهت «ارتقای نظم نوین جهانی» جوایز متعددی برای نویسنده ایرانی- سوئدی خود به همراه آورده است.
اکنون به واسطه حمله ددمنشانه اسرائیل به باریکه غزه و موضعگیری صریح توام با پشتیبانی عملی دولت و رهبر جمهوری اسلامی ایران، نهتنها هیچ امیدی به موفقیت طرح ایجاد تغییر از درون در نظامات و اصول سیاست خارجی ایران برای حل مشکلات منطقهای اسرائیل وجود ندارد بلکه با انتشار نامه تکاندهنده سردار قاسم سلیمانی به فرماندهان مقاومت اسلامی فلسطین، سهم حذفنشدنی «مبارزه با ظلم و ظالم» در تار و پود سیاست خارجی ایران بیش از پیش آشکار شده است. از این منظر، شکست جبهه تجدیدنظرطلبان حامی نظام لیبرال سرمایهداری در داخل ایران نیز ضربه بزرگی به آمریکا و شرکای منطقهای آن وارد کرده است. برای درک اندازه این شکست کافی است سیری در سکوت35 ساله حامیان تز آمریکایی- اسرائیلی «سیاست خارجی غیرایدئولوژیک» در ایران داشته باشیم. شاید فضاسازی مجدد برای دستیابی به موقعیتی جدید برای آشکارسازی دوباره این نقشه در فضای داخل ایران به عمر دیپلماتهای فعلی تربیت شده در این سیستم قد ندهد و این یعنی هدررفت سرمایهای عظیم! پردهبرداری از نقش عربستانسعودی در این بازی بزرگ بماند برای آینده!
منبع: وطن امروز