به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، به نظر بهتر است در مورد سریال «هفت سنگ» که از شبکه سه سیما پخش شد، صحبتی انجام نشود؛ چرا که این سریال یک کپی ضعیف از یک سریال ضعیفتر آمریکایی است و کار کردن به این سبک نادرست به نظر میآید.
«هفت سنگ»؛ کپی ضعیف از یک سریال ضعیفتر
حضور اولیه بذرافشان (کارگردان سریال «هفت سنگ») در تلویزیون ایران به عنوان نویسنده بوده است، و در شأن این چنین آدمی نیست که به سراغ متنهایی برود که کپیبرداری است.
من معتقدم اینکه اقتباس یکی از گرایشهای رشتههای نویسندگی است و از این گرایش بسیار استقبال میشود و آدمهای بزرگ نیز این عمل را انجام میدهند، کوروساوا - کارگردان سرشناس ژاپنی - نیز نمایشنامههای شکسپیر را آداپته میکند اما اقتباس کردن شرایط و ضوابطی دارد که باید رعایت شود که در سریال «هفت سنگ» هیچکدام از آنها رعایت نشده است.
ضمن اینکه در این سریال حتی حقوق معنوی اولیه سریال اصلی نیز رعایت نشده است.
«فاخته»؛ جمع کردن عدهای ستاره در یک فیلمنامه ضعیف
سریال «فاخته» که از شبکه دو سیما پخش میشد، این سریال داستانی کلیشهای داشته است اما معظمی به عنوان کارگردان سریال زحمت خود را کشیده است و محلوجیان نیز به عنوان نویسنده این مجموعه از تجربه خود استفاده کرده است.
سریال «فاخته» به نظر میرسد توانسته تماشاگر را به همراه خود برای ادامه سریال بکشاند، اما سوالی که در مورد ساخت این سریال مطرح میشود این است که چرا باید گروه کودک و نوجوان شبکه دو سیما سریال ماه رمضانی برای بزرگسالان بسازد؟ آیا گروه فیلم سریال، گروه دفاع مقدس، گروه اجتماعی و یا گروههای دیگر بیکار بودند؟
نقطه ضعف اصلی این سریال به نظر بحث مدیریتی و تهیهکنندگی آن بوده که قابل تامل است.
بازیگرانی مانند فرخ نعمتی، عبدالرضا اکبری و یا ثریا قاسمی با بازیهای درخشانشان در سینما و تلویزیون در سریال «فاخته» حضور داشتهاند اما جمع کردن یک عده ستاره و بازیگر خوب در یک فیلمنامه و در یک کار ضعیف باعث قوت آن کار نمیشود، وقتی سریال خوب از آب درنیامده باشد بازیها هم در آن دیده نمیشود.
«مدینه»؛ به نسبت بهتر از دیگر سریالها
سریال «مدینه» را که از شبکه یک سیما پخش شد به نسبت بهتر از سریالهای شبکههای دیگر بود و سیروس مقدم پس از تجربه کردنهای بسیار در حال حاضر در حال استفاده از آن تجربیات است.
کارگردانی «مدینه» بسیار خوب است، اما یکسری اشکالات اساسی در سریال دیده میشود؛ به عنوان مثال زمانی که بازیگر نقش قصد دارد وارد کارخانه شود، چه وقتی پستی در کارخانه دارد و چه وقتی که پستی ندارد و کارخانه را فروخته است، حتما باید از کارگاه کارخانه عبور کند که منطقی به نظر نمیآید چون هر کسی اجازه ورود به این گونه مکانها را در کارخانه ندارد.
«مدینه» میتوانست مستقیما وارد دفتر کارخانه شود اما به نظر میرسد برای نشان دادن اسپانسر سریال این عمل انجام گرفته است.
من کارهای سعید نعمت الله را همیشه دنبال میکنم، نعمتالله هم خوب مینویسد و هم درام و موقعیت نمایش را به خوبی میشناسد، شخصیتپردازی خوبی دارد، دیالوگ نویس خوبی است، معمولا چند پهلو مینویسد و میتوان لایههای مختلف را در آن پیدا کرد.
اما در سریال «مدینه» ظاهرا به دلیل ضوابطی که برایش قرار دادهاند، خیلی رو نوشته است، شخصیتها به عبارتی شعاری شدهاند، شخصیتها کاملا منفی و مثبت شدهاند و شخصیت خاکستری وجود ندارد، در این سریال یا شخصیتها خوبِ خوب و یا بدِ بد هستند و نوع دیگر شخصیتهای موجود در این سریال «ول معطل» هستند؛ مانند نقش عزیز که مجید صالحی آن را بازی میکرد.
از هر ۱۰ نفر ۸ نفر افلاطون هستند
یک سری اغراقهای بیجا در سریال «مدینه» وجود دارد، در شخصیت «افلاطون» با آن شکل و شمایل بسیار اغراق وجود داشت و این شخصیت به گونهای میتوان گفت دور از دسترس و غیرقابل باور بود، در صورتی که اگر پیرامون خود را نگاه کنیم از هر ۱۰ نفر هشت نفر افلاطون هستند و پولی به عنوان قرضالحسنه به کسی نمیدهند.
نیازی نبود برای معرفی شخصی که با پول بهرهای در حال زندگی است، شخصیتی اغراق شده ساخته شود.
عملکرد سریال شبکه یک در مقایسه با شبکههای دیگر بهتر بوده است، تصریح کرد: در این اوضاعی که ماهوارهها هجوم آوردهاند و انواع و اقسام سریالهای مزخرف در آن پخش میشود و به خورد مردم داده میشود، سریالهایی مانند «مدینه» میتوانند موثر واقع شوند.
بازی مجید صالحی در سریال «مدینه» تجربه خوبی برای او بوده است اما اگر تکه کلام «بشین پاشو» که دلچسب هم نیست، حذف میشد، میتوانست این تجربه او را درخشانترین تجربه بازیگری او بکند، با توجه به اینکه عادت کرده بودیم صالحی را در نقشهای کمدی ببینیم اما این بار در بازی متفاوت بسیار خوب ظاهر شده است.
نقش «بهمن» که مهرداد صدیقیان آن را بازی میکرد مانند سایر کارهای او قابل تحسین و خوب است.
پریوش نظریه که نقش «مدینه» را در این سریال بازی میکند، کار بسیار سختی را داشته است؛ به دلیل اینکه بازی در نقش یک شخصیت مثبت و جذاب درآوردنِ آن، کار بسیار سختی است که نظریه توانسته این کار را به خوبی انجام دهد.
در سریال «مدینه» حدود ۸۰ درصد کار به خوبی انجام شده است و آن ۲۰ درصد باقیمانده که نقیصه کار است به نظر به دلیل تحمیلهایی است که از طرف سازمان صدا و سیما و یا از طرف اسپانسر مالی مجموعه بوده است.
قحطی بازیگر که نیست!
این حرکت که یک بازیگر همزمان در چند سریال در حال پخش حضور داشته باشد، حرکت مناسبی نیست، درست است که در تلویزیون مشکل بازیگر وجود دارد اما دیگر قحطی بازیگر که نیست.
خودسیانی ادامه داد: سلطانی در سریال «مدینه» به عنوان بازیگر ایفای نقش میکرده و نقش کوتاهی در آن داشته است اما مقدمی که در هر دو سریال به طور ثابت بازی میکند کار خوبی برای بازیگر نیست. وی خاطرنشان کرد: یکی از مشکلات تلویزیون همین است که کنترل زیادی درخصوص اینکه یک نفر در چند سریال بازی کند، وجود ندارد.
گریم بد «عبدی»، در سریال «مدینه» بازی مهدی سلطانی را تحتالشعاع قرار داده بود و برخلاف بازی خوب سال گذشته این بازیگر در سریال «مادرانه»، امسال بازیهای خوبی از او دیده نشد.
برای تربیت احسان علیخانی سالها و شاید میلیاردها تومان هزینه شده است
برنامه «ماه عسل» هویت خود را مدیون احسان علیخانی است و علیخانی نیز شهرت خود را مدیون برنامه «ماه عسل» است و این دو از هم تفکیکناپذیر هستند.
تلویزیون تحت هیچ شرایطی نباید علیخانی را از دست بدهد، برای تربیت احسان علیخانی سالها و شاید میلیاردها تومان پول هزینه شده است تا یاد بگیرد چگونه حرف بزند، چگونه برنامه بسازد.
این برنامه تیم خوبی دارد؛ چرا که یک سال زحمت میکشند تا آدمهای مختلف را پیدا میکنند و این آدمها را متقاعد میکنند که جلوی دوربین بنشینند و صحبت کنند.
به طور کلی ماه عسل برنامهای موفق است، علیخانی در برنامه «ماه عسل» هم موقعیت ماه رمضان را درک میکند و هم آدمها را خوب میشناسد و درک میکند و بهترین کاری که انجام میدهد این است که هیچ وقت درمورد هیچ کسی قضاوت و جبهه گیری نمیکند.
این برنامه علیرغم اینکه گفته میشود بسیار کم هزینه است اما بسیار پرزحمت است.
هیچ وقت پخش این گونه سریالها و برنامهها در تلویزیون نتوانسته جایگزین برنامههای ماهوارهای شود، چراکه هیچ چیزی نمیتواند جایگزین چیز دیگری شود، میتوان با درست ساختن سریال و برنامه، تعداد مخاطب بیشتری را جذب کرد اما نمیتوان مخاطب را اجبار کرد که این برنامه را ببین و آن برنامه را نبین.
کاری که تلویزیون میتواند انجام دهد این است که یک سری برنامههای خوب و جذاب بسازد که سلیقه مخاطب رشد پیدا کند، وقتی سلیقه رشد پیدا کند، در آن زمان دیگر، هر سریال ترکیهای، کرهای و یا هر سریال دیگری نمیتواند مخاطب را راضی کند.
اگر ساخت برنامههای ویژه ماه رمضان با برنامه ریزی درست انجام گیرد، فرصت مناسبی برای سازندگان برنامهها، مخاطبها و مدیران خواهد بود.
منبع: الف