اشک تمساح رسانه‌های سلطه؛
به گزارش گروه فضای مجازی« خبرگزاری دانشجو»، بیست و هفت روز از آغاز درگیری در غزه می‌گذرد، واقعه ای که اکثر جهانیان را آزرده کرده و به واکنش واداشته است. اقدام اسرائیلی ها به کشتار بی رحمانه در غزه با آنکه برای نخستین بار نیست که اتفاق می افتد اما این بار یک مسئله این موضوع را از دفعات قبل متمایز کرده است. یکپارچگی مردم جهان در کنار رهبران سیاسی و همچنین رسانه‌های مختلف باعث شده است که موضوع این فاجعه انسانی بیش از دفعات قبل نمود پیدا کند.
در این میان رسانه‌های غربی که عمدتاً وامدار سرویس‌های یکپارچه صهیونیستی بوده و غالباً از سوی کمپانی‌ها و کشورهای حامی این رژیم حمایت می‌شوند نیز به پوششی نسبتاً گسترده از این کشتار انسانی و قتل عام مردم بی گناه دست زده‌اند که با آنکه در نگاه اول با شعارهای این رسانه‌ها مبنی بر بی طرفی و همچنین انعکاس واقعیت هم خوانی دارد اما با اهداف و عملکرد گذشته این رسانه‌ها در تضادی آشکار بسر می‌برد.
در گذشته نه چندان دور همین رسانه‌های مدعی بی طرفی به سانسور شدیدی در خصوص عملکرد رژیم اسرائیل در مورد فلسطینیان پرداخته و تا آنجا که امکان داشت از بیان عمق فاجعه در آن موارد خود داری می‌نمود، اما آنچه امروز با آن مواجه هستیم بازتاب تقریباً گسترده قتل عام کودکان و زنان بی گناه در غزه است که توسط این رسانه‌ها به چشم می‌خورد و البته جای این سؤال را باقی می‌گذارد که آیا آنچه که باعث شده است تا این رسانه‌ها کمی در مورد غزه و مردم آن دست به واقع نگری بزنند عمق این فجایع است و آیا این رسانه‌ها در این مورد خاص رویه خود را مبنی بر سانسور یک‌جانبه از عملکرد متحدان خود عوض کرده‌اند و یا موضوع دیگری در کار است؟
بی بی سی؛ رسانه دولتی بریتانیا در بخش فارسی خود این روزها گزارش‌های بسیاری از کشتار مردم غزه به دست اسرائیلی‌ها بازتاب می‌دهد، همین چند روز گذشته بود که در بخش خبری اصلی این رسانه مصاحبه مفصلی با خانم دکتر حنان عرشاوی دبیر جنبش آزادی بخش فلسطین صورت گرفت که طی آن، این خانم توانست در مدت تقریباً طولانی در این بخش خبری به بیان نظرات خود بپردازد و اسرائیلی‌ها را مردمی غاصب و جنایتکار خوانده و خواستار نابودی کامل این رژیم گردد.
همچنین در بخش های مختلفی از این رسانه بارها با افرادی در غزه ارتباط برقرار شده است و طی آن گزارشاتی از احوالات مردم در این شهر بازتاب داده شد که بیانگر شرایط بسیار بد و نامناسب زیستی در این شهر می‌باشد.
و یا حتی دعوت از کارشناسانی در استودیوی خبری این رسانه که موضعی کاملاً تند در مورد این رژیم داشته‌اند و طی حضور در آن بخش خبری به بیان دیدگاه‌های خود پرداخته‌اند و اسرائیل را با الفاظی نظیر غاصب و قاتل و رژیمی سفاک مورد خطاب قرار دادند که این امر در رسانه ای مانند بی بی سی، بی سابقه است. موضوعی که تا امروز بیشتر از تریبون‌های کشورهای حامی فلسطینی‌ها نظیر جمهوری اسلامی و تعداد محدود دیگری بازتاب داده می‌شد این بار از رسانه‌های رسمی کشورهای حامی این رژیم پخش می‌شود!
هرچند که بارها این رسانه‌ها با نشان دادن گوشه ای از وقایع سعی بر آن داشتند تا خود را رسانه ای بی طرف و بازگو کننده حقیقت جلوه دهند اما این میزان از پوشش خبر در این موضوع که برای آن‌ها موضوعی حیاتی به حساب می‌آید کمی تامل برانگیز است.
چندی پیش در شبکه من و تو که یکی از شاخه‌های وابسته به رسانه سلطنتی انگلستان (بی بی سی) به شمار می‌رود برنامه ای پخش شد که موضوع آن نبرد در غزه بود (از آنجا که سیاست تأسیس این شبکه از سوی حامیان آن همان سیاست‌های شبکه بی بی سی فارسی است با این تفاوت که در این شبکه کمی مسائل در سطحی عیان تر و عریان تر بیان شود تا مخاطب عامی تر نیز با آن ارتباط برقرار کند) در این برنامه خاص از کارشناسی دعوت شده بود که در خصوص جنگ در غزه اظهار نظر کند. این کارشناس (مدرس یکی از دانشکده‌های آمریکا) در ابتدا با محکوم کردن جنایات و کشتار اسرائیلی‌ها در غزه از حماس و دولت اسرائیل (!) به عنوان دولتی تندرو نام بُرد و این دو را مسببان اصلی این کشتارها خواند و در ادامه با بیان اینکه مردم یهود که سال‌ها مورد اذیت و آزار قرار داشتند امروزه به سرزمینی رسیده‌اند و دیگر نمی‌توان آن‌ها را از آنجا بیرون کرد بنابر این بهترین حالت و تنها راهی که می‌توان از این کشتار جلوگیری کرد این است که از تندروی دست کشیده و هر دو طرف یکدیگر را به رسمیت بشناسند.
این بیان و ارائه راهکار از سوی این استاد پولتیک دانشکده آمریکا را می‌توان مغز و هدفی نامید که این روزها رسانه‌ها و برخی از رهبران غربی حامیان این رژیم در پی آنند که این بار به صورت بی پرده و صریح از دهان این کارشناس بیرون آمده است.
در واقع بازتاب‌های گسترده رسانه‌های غربی و همچنین یکپارچگی رهبران کشورهای غربی در محکوم کردن و یا حداقل هم دردی با کشته‌شدگان غزه را می‌توان این‌طور ارزیابی نمود که این رسانه‌ها با این عمل خود قصد دارند که این مفهوم را القاء کنند که؛ جهان پذیرفته است که این اعمال (کشتار بی گناهان در غزه) عملی به دور از انسانیت بوده و باید محکوم گردد اما در ادامه با منسوب کردن این اعمال به تندرویان از هر دو طرف، سعی در حذف مقاومت در ازای جبهه گیری در مقابل آنچه ایشان، دولت راست افراطی به رهبری نتانیاهو می‌نامند، کرده و بدین ترتیب با قرار دادن این دو در یک جبهه (جبهه تندرو و مخالف صلح) هر دو را از سر راه بردارند.
به عبارت دیگر کاری که خوارج در صفین با علی (ع) و معاویه کردن و هر دو را در یک کفه ترازو قرار داده و تصمیم بر حذف هر دو گرفتند تا صلح به جامعه مسلمین باز گردد، امروز توسط این رسانه‌ها و البته رهبران سیاسی دولت‌های حامی ایشان اتخاذ شده است.
نشان دادن مظلومیت مردم غزه که چندین دهه است در زیر سیطره ظلم این رژیم به بقای خود ادامه می‌دهند، امروزه دست آویزی است برای حامیان این رژیم تا بتواند با پرداخت اندک هزینه ای تحت عنوان کنار گذاشتن دولتی تندرو از اسرائیل (!) به اصطلاح به مردم جهان و بخصوص مردم غزه چنین القاء کنند که هر دو طرف دارای حق برابر حیات در این سرزمین هستند و البته سهمی برابر نیز از این زمین دارند و هر دو نیز به دنبال ایجاد صلح و سازش بوده و خواهان امنیت در سرزمین‌هایشان برای زنان و کودکانشان هستند و در این میان تنها حماس به‌عنوان گروهی تند رو و مخالف صلح از یکسو و همچنین دولت راست افراطی به رهبری نتانیاهو از سوی دیگر هستند که با این امر مخالف بوده و این جنگ و خشونت حاصل تندروی این دو گروه است.
با این روند در آینده پیش بینی می‌شود که این رسانه‌ها با انتقادهای شدید و صریح تر از این دو گروه مردم دو طرف را به یک اندازه محق شمرده و از حق هر دو طرف در داشتن سهم از این سرزمین حمایت کنند. سرزمینی که متعلق به ملتی است که امروز زیر بار فشار کشتار و قتل عام رژیمی دد منش از یکسو و هم دردی متظاهرانه از سوی رسانه‌های فریبکار و رفیقان گرگ و هم‌سفران قافله از سوی دیگر مواجه است و البته نباید از این نکته غافل شد که این همراهی و هم دردی این رسانه ممکن است بیشتر از آن کشتار، بر تضییع حقوق این ملت مؤثر واقع گردد اگر کمی از این تظاهر غفلت شود.
همچنین این خط تبلیغاتی هدفی دیگر را نیز دنبال می کند؛ و آن چیزی نیست جز تندرو خواندن حماس و نیروهای مقاومت و تلاش برای تقویت خط سازش و در نهایت خلع سلاح مقاومت. تا در حقیقت با برداشتن گام در مسیر صهیونیست ها، اذهان عمومی را به سمت محکومیت حماس و مقصر بودن در کشتار مردم غزه سوق داده و در یک همکاری پایاپای با رژیم صهیونیستی در راستای نابودی مقاومت اسلامی قدم بردارد؛ امری که سال‌هاست به بزرگترین آرزوی رژیم کودک کش صهیونیستی مبدل شده است؛ آرزویی که اکنون با پاسخ های دندان شکن مقاومت به کشتار وحشیانه مردم غزه توسط اسرائیل، خوابی آشفته برای این رژیم غاصب صهیونیستی است.
منبع: فرهنگ نیوز
ارسال نظرات