به گزارش گروه فضای مجازی« خبرگزاری دانشجو»، پرداخت نصف دیه از سوی شرکت بیمه خبری بود که تاول دل مجروح خانوادههای قربانیان حادثه شین آباد را بار دیگر تازه کرد. خبری که از سوی وکیل این پرونده، حسین احمدی نیاز، از وکلای مدافع خانوادههای دختران شین آبادی منتشر شد صحت داشت.
قربانیان حادثهای که آذر ماه امسال وارد دومین سال پر التهابش میشود، اگر تاکنون دیه جراحات و صدمات ناشی از آتش سوزی مدرسه را دریافت نکرده بودند، اکنون باید تنها به دریافت نصف این دیه بسنده میکردند.
این خبر خانوادههای قربانیان را به اعتراض و واکنش واداشت و به دنبال آن خبرهای این ماجرا بار دیگر در تنور رسانهها داغ شد. تنوری که اگر نبود شاید وعدههای مسئولان با دم سرد زمان به دیوار مشکلات میماسید و هرگز اجرایی نمیشد. اما همین پیگیریها سبب شد که امروز سهشنبه ۱۴ مرداد معلوم شود چه منبعی باید دیه را برای خانوادهها کامل کند و زیر بار مسوولیت برود.
چه کسی را زیر کنیم؟
معمای طنز تلخی سالها در میان مردم معروف بود: هنگام آزمون رانندگی از تو میپرسند سمت راست خیابان یک مرد است و سمت چپ یک زن و تو ناچاری از مسیر منحرف شوی تا نجات پیدا کنی. در این صورت به کدام سمت میپیچی؟
این سوال یک جواب تلخ داشت: به سمت زن چون نصف دیه را میپردازم!
قانون پرداخت نصف دیه به بازماندگان زن متوفی از سال ۹۲ دیگر تنها یک خاطره بد نزد خانوادههای داغ دیده بود، زیرا ۲۵ اردیبهشت طبق تصویب قانون مجازات اسلامی جدید از سوی شورای نگهبان و وعده ابلاغ آن از سوی رییس مجلس به رییس جمهور عملا این دیه را برابر میکرد. فرقی نمیکند ما به تفاوت این دیه را چه صندوقی میپرداخت، این تفاوت نزد مردم ترمیم شده بود. اما با گذشت بیش از یک سال از این قانون که دل اغلب زنان را شاد کرد، گفته شد طبق قانون، بیمه، تنها نصف دیه را به دختران شین آباد پرداخت میکند.
این سوال فعالان حقوق زنان را بار دیگر به تکاپو واداشت و شم خبری رسانهها را به سمت ماجرا تیز کرد.
مطالبه حقوق، فشار همه جانبه
خانوادهها اعتراض کردند، رسانهها منتشر کردند، شایعهها و خبرها پیچید و نمایندگان دوباره تلاش کردند تا پرونده شین آباد از سربالایی به سرازیری بیافتد.
رسول خضری نماینده مردم پیرانشهر و سردشت قبلا اعلام کرده بود: «تمام هزینههای درمان، ایاب و ذهاب، تغذیه این عزیزان و خانوادههای آنها در طول درمان برعهده دولت است.» وی ضمن درخواست پرداخت تمام دیه از دولت خواست تا به خاطر مشکلات رفت و آمد و از دست دادن شغل والدین به خاطر طول درمان درخواست مستمری و کمک هزینه خانوار نیز برای این خانوادهها مقرر شود. رئیسجمهور نیز در نامهای به وزیر آموزش و پرورش دستور تخصیص اعتبار مناسب برای مستمری مادامالعمر این دانش آموزان را داد.
شاید خبر پرداخت نصف دیه یک سوءتفاهم بود، زیرا طبق قانون بخش دیگر دیه را نباید بیمه میپرداخت، بلکه این وظیفه طبق همان مصوبه مجلس که پیشتر به آن اشاره کردیم طبق قانون جدید مجازات اسلامی باید از صندوق تأمین خسارتهای بدنی پرداخت شود.
اما همین سوءتفاهم به جلسهای با حضور والدین دانشآموزان شینآبادی و معاون اداره مالی وزارت آموزش و پرورش و مجلسیان انجامید تا پرداخت دیه کامل به این دانشآموزان٬ مستمری و ارایه کمک هزینه به خانوادههای آنان با اختصاص بودجه سنواتی برگزار شود. در این جلسه مقرر شد هر چه سریعتر به موضوع پرداخت دیه کامل به دانشآموزان شینآبادی از سوی دولت رسیدگی شود.
در پایان این جلسه خضری نماینده مردم سردشت و پیرانشهر در مجلس شورای اسلامی گفت: «دولت باید از دانشآموزان حادثه دیده در آتشسوزی مدرسه شینآباد حمایت کند و مصوبه دولت یازدهم مبنی بر درنظر گرفتن ردیف بودجه سنواتی برای تکمیل دیه این دانشآموزان٬ پرداخت مستمری دائم به آنان و همچنین در نظر گرفتن کمک هزینه برای خانوادههایشان جای امیدواری برای بهبود وضعیت و کسب رضایت آنان دارد.
وی تاکید کرد با توجه به وضعیت این دختران دولت باید از این دختران برای حضورشان در جامعه کمک کند، چرا که وضعیت ظاهری این عزیزان همچنان با وجود عملهای جراحی بسیار باز هم به شرایط مطلوب نرسیده است. وی قول داده است پیگیری وضعیت دانشآموزان شینآبادی و نامهنگاری با مسئولان تا حصول نتیجه نهایی و بهبود وضعیت کلی این عزیزان ادامه یابد.»
نگاهی به حمایت بیمهها
وقتی من فرزندم را به مدرسه، یا غیرمستقیم به وزارت آموزش و پرورش و وزیر میسپارم آنها چگونه سلامت فرزندم را تضمین میکنند؟ وسایل کاملا استاندارد و بیخطر یا بیمه کامل و جامع که در صورت بروز یک حادثه شوم دست کم به کمک آن بتوان زخم وارده را ترمیم کرد؟
اگر حادثه شین آباد تکرار شود، آیا دوباره باید دو سالی پیگیری و چانهزنی کرد که به حقوق اولیه و مسلم خود رسید و یا این قربانیان جاده امنیت را برای کودکان آینده هموار کردهاند؟ این سوالاتی است که هر مادر و پدری، خصوصا اگر فرزندانشان در شینآبادهای کشور درس بخوانند، از خود میپرسند.
وقتی از چند و چون بیمهها و مسئولیت آن در تادیه خسارات این چنینی از کارشناس بیمه سوال میکنیم بیشتر میتوان به عمق فاجعه پی برد.
عباس تقیپور، کارشناس ارشد مدیریت بیمه در گفتوگو به دختایران میگوید: «من وقتی فرزندم را به مدرسه میفرستم، میدانم سقف تعهد بیمه حوادثی که شامل او میشود حتی در اثر حادثه منجر به فوت هم ۱۰ میلیون تومان است و بیمه حوادث بیش از این سقف را تعهد نمیکند.»
این کارشناس بیمه افزود: «در انواع بیمهها، بیمه مسئولیت است که برای یک نفر یک دیه کامل و حتی بیشتر از آن را تامین میکند و طبعا حق بیمه کلانی نیز به خاطر آن دریافت میشود. اگر شخص بیمه شده هزینههای درمانش بیش از یک دیه باشد و قرارداد بیمه افزایش دیه برای سالهای آتی و گزینه دیه دوم را خریداری کرده باشد بیمه این هزینهها را میپردازد و حتی ما بهتفاوت دیه در سال حادثه و سالهای آتی را هم تقبل میکند و البته حق بیمه بیشتری نیز دریافت میکند. اما در مورد بیمه حوادث که در مدارس وجود دارد موضوع به این شکل نیست.»
وی میگوید: «تقبل دیه توسط بیمه در این مورد معمولا یا در قالب کمک و مساعدت صورت میگیرد و یا به شکل دستوری از سوی دولت و مجلس که در این مورد به نظر میرسد به شکل کمک و مساعدت بوده است و تفاوت دیه نیز طبق مذاکرات و توافقاتی که قبلا میان وزارت آموزش و پرورش و مجلس صورت گرفته است از سوی صندوق تامین خسارت بدنی که معمولا از زندانیان دیه که قدرت پرداخت ندارند حمایت میکند، پرداخت خواهد شد.
این کارشناس بیمه میگوید: «در وضعیتی که بیمه در قالب کمک و مساعدت کاری را بر عهده بگیرد عدم انجام آن تعهد از نظر قانونی قابل پیگیری نیست، زیرا در چارچوب تعهداتش نبوده است؛ در صورت دستوری بودن این امر نیز نیز فشار دوباره دولت نیاز است تا بیمه به تعهدات خود عمل کند، اما در مورد پرونده دختران شین آباد با پرداخت مابهتفاوت دیه توسط صندوق تامین خسارت بدنی، موضوع منتفی است.»
بیمهها و قانون
بیمهها عمری از شما پول میگیرند تا وقتی نیاز دارید مورد حمایت قرار بگیرید، اما متاسفانه رویه معمولا اینگونه است که زمان حمایت که فرا میرسد، تا جایی که بتوانند پرداخت خسارت را به تاخیر میاندازند و کمترین وجه ممکن را میپردازند.
ابوالفضل اصغری، کارشناس حقوقی ضمن اعلام این مطلب به دخت ایران میگوید: «مطابق بیمه حوادث، شرکت بیمه تا سقف معینی بدون در نظر داشتن جنسیت باید دیه پرداخت کند و این سقف میتواند دیه کامل انسان هم نباشد.»
وی در مورد حادثه شین آباد میگوید: «قطعا خسارت سنگینی که این دختران و خانوادههایشان تحمل میکنند فراتر از توان پرداخت بیمه است و حتی خارج از تعهدات بیمه، اما در شرایط عادی اگر بیمه از تعهدات خود عدول کند، شکایت توسط وکیل آسیبدیدگان قابل پیگیری در محاکم قضایی است.»
اما به هر حال بیمه چیزی بیشتر از سقف بیمهنامه تعهد ندارد و در صورت اقدام قضایی نیز حداکثر رای همین است و خسارات مازاد بر دیه را باید دولت از ناحیه دیگری تامین کند.
وی در مورد این پرونده بحث خسارات مازاد بر دیه را مطرح میکند و میگوید: «خساراتی که این کودکان و خانوادههایشان دیدهاند خسارات جانی، مالی، اقتصادی و روحی و روانی است. اما بیمه تنها بخشی از این خسارات را به حساب میآورد.»
وی در مورد تاخیر در پرداخت خسارات حتی وقتی هزینههای بیمار از سقف پرداخت بیشتر شده میگوید: «بیمه موظف است از زمان وقوع خسارت ظرف مدت معینی دیه را پرداخت کند و اگر تعویق در پرداخت داشته باشد از طریق شکایت قابل پیگیری است و اگر دادگاه بیمار را به پزشکی قانونی فرستاده در آنجا مشخص شود این تاخیر در تشدید بیماری یا از دست رفتن زمان مناسب درمان تاثیر داشته بیمه باید جبران خسارت کند و محکوم است.»
وی میافزاید: «هم اکنون در محاکم قضایی طبق قانون جدید در مورد حوادث منجر به فوت دیه زن و مرد برابر در نظر گرفته میشود.»
خسارات مازاد بر دیه
مدرسه شین آباد دختران زیبایی داشت که تعدادی از آنها تنها رویایی از آن زیبایی را در ذهن دارند.
عروسکهای سوخته شین آبادی اکنون رویاهای زیادی را از دست دادهاند که میتواند شامل از دست دادن روابط اجتماعی، عدم امکان ادامه تحصیل دست کم در طول دوران درمان، لطمه روحی، از دست دادن موقعیتهای مناسب ازدواج، از دست دادن شرایط یک زندگی عادی و خیلی چیزهای دیگری باشد که حتی نمیتوان به ذهن خطور کرد.
این حادثه حتی جنبههای اجتماعی نیز ممکن است داشته باشد. چه بسا والدینی که در نقاطی دور افتاده با شرایط مشابه از تحصیل دختران خود صرف نظر کنند که به چنین مصیبتی گرفتار نشوند. اما در ازای همه اینها بیمه فقط خسارت آنی و مادی را تا حدی جبران میکند پس بقیه آسیبها چه میشود.
عباس تقیپور، کارشناس بیمه در این مورد به دختایران میگوید: «کشورهایی مثل سوییس و کانادا به جبران خساراتی بیش از خسارت مادی همت گماشتهاند، دختران در صورت ارجاع پرونده به پزشکی قانونی آنها ارزش زیبایی برای دختر و خسارات وارده را برآورد میکنند و بیمه را ملزم به پرداخت میکنند و ارش را هم بیمه میدهد،اما در ایران نگاه به خسارت تنها محدود به ما بهتفاوت قبل از حادثه و بعد از حادثه است. یک نفر قبل از حادثه دو پای سالم داشت، اکنون دو پای شکسته. هزینه درمان این دوپای شکسته یک رقم مشخص است، اما اینکه در آینده این شخص لنگ خواهد زد، احتمالا کار مناسبی نمیتواند پیدا کند، شانس ازدواج کمتری دارد و یا حتی ممکن است در اثر حادثه، همسرش او را ترک کند به بیمه مربوط نمیشود، و اینکه دختران در ایران شانس و فرصتهای زیادی را از دست میدهند و زندگیشان لطمه میبیند فراتر از مرزهای عملکرد بیمه در ایران است.»
تاولی که باید برداشت
عروسکهای سوخته شین آباد و داستان پیگیری طولانی آنان برای رسیدن به مطالباتشان باید بر سر طاقچه مسوولیت مدنی و اجتماعی کشورمان بنشینند تا همیشه به خاطرمان بمانند که چطور میشود یک روزه همه رویاها تبدیل به کابوس شود. کابوسی که همه زندگی را به آتش میکشد، کار، آرامش، درآمد، برنامهها و همه چیز را!
بعد از حوادث به دنبال مقصر گشتن شروع می شود، ندیده گرفتنها جای خود را به احساس مسوولیت درپاسخگویی به افکار عمومی می دهد. بعد وعده ها شروع می شود و تنها بخشی از آنها اعاده می شود آنگاه فراموشی از راه می رسد و جای طلبکار و بدهکار عوض می شود و دوباره و دوباره هر بار چرخ وفلکی از گردونه خارج می شود، مدرسه ای می سوزد، یا کودکانی با اتوبوس سقوط می کنند، تکرار می شود.
چنین فرایندی امروز نه تنها تاولی از زخم این کودکان بر نداشته بلکه برپای تمام کسانی که به همراه این خانواده ها قصه بیمه ها و قوانین و خسارات جبران نا پذیر را دنبال می کنند تاولهای دردناکی نشانده است.
شاید این موجهای خبری یک بار برای همیشه قوانین، مسئولیت ها و حقوق و تکالیف را به جایی برساند که باید باشد. امروز که وعده های خوبی شنیده شد.
باشد که عمل شود و به یک رویه تبدیل گردد.
منبع: دخت ایران