به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، متولیان برگزاری این کرسیها، از مسئولان جنبش دانشجویی گرفته تا مسئولان وزارت علوم، هم در سخنانشان حمایت خود را از برگزاری این کرسیها اعلام کردهاند اما باید گفت آنطور که باید، کرسیهای آزاداندیشی آزاد نشده است.
مسئولان چه در وزارت علوم قبلی و چه در وزارت علوم فعلی در حال تدوین یا بازنگری در آئین نامه این کرسیها هستند؛ قبلیها میگفتند کرسی باید ضوابط داشته باشد و فعلیها هم میگویند آن ضوابط کانالیزه شده بوده است.
گویا قرار از هرکسی به زعم خود این کرسیها را مهندسی کند.
اخیرا وزارت علوم شروع به بازنگری آیین نامه کرسیهای آزاد اندیشی در دانشگاهها کرده و آیین نامه جدیدی را هم در این زمینه ابلاغ نموده است.
ادعای مسئولان وزارت علوم این است که «درآییننامه قبلی رویکرد غلطی شکل گرفته بود که فهرستی از افرادی که میتوانستند در کرسیها حضور پیدا کنند فقط نمایندگی جریان فکری سیاسی خاص بودند، اما در آیین نامه جدید تمام افرادی که از نظر قانونی مشکلی نداشته باشند میتوانند در کرسیهای آزاد اندیشی شرکت کنند.»
این موضوعی است که از سوی سید ضیاء هاشمی معاون فرهنگی وزیر علوم بیان شده است.
در بین به نظر میرسد بیان چند نکته خالی از لطف نباشد.
اول اینکه همانطور که مسئولان تشکلهای دانشجویی اذعان دارند، مسئول اول برگزاری این کرسیها، دانشجویان هستند و اتفاقا آنجایی که مسئولان در این خصوص نقش کمتری داشتهاند، کرسیهای موفقی نیز برگزار شده است.
این نکته نیز باید مورد توجه قرار گیرد که همواره احزاب سیاسی به دانشگاه به چشم طمع نگریستهاند بنابریان نباید به بهانه برگزاری کرسیها، پای افراطیون و احزاب منحله و قانون شکن به دانشگاه باز شود.
آنچه از عملکرد وزارت علوم در طی ماههای اخیر نمایانده شده است، به نگرانی فوق دامن میزند.
اقداماتی نظیر تریبون دادن یک طرفه به اصحاب قانون شکن –علیرغم تاکیدات معاون فرهنگی وزیر علوم مبنی بر اینکه قانون شکنان جایی در دانشگاه ندارند و قانون خط قرمز وزارت علوم است- فالوده خوری و همنشینی مسئولان دانشگاه با چهرههای مسئله دار که سابقه قانونی شکنی بسیار در کارنامه خود دارند، بازگشت دانشجویان و اساتید اخراجی به دانشگاه، انتصاب چهرههای مسئله دار در دانشگاهها و... همه در ماههای اخیر رخ داده است بنابریان شاید بتوان گفت برخی به دنبال زمینه چینی برای بازگشت آشوب و ناامنی به دانشگاهها هستند و اکنون در صدد قانون نویسی در این مورد برآمدهاند.
از سوی دیگر عملکرد اخیر وزارت علوم حکایت از مغلطهای بزرگ در این باره دارد به طوریکه هربار دانشجویان از حضور یک طرفه اصحاب فتنه در دانشگاهها و تریبون دادن به آنها گلایه میکنند، مسئولان وزارت علوم کرسیهای آزاد اندیشی را بهانه کرده و میگویند آزاداندیشی از تاکیدات رهبری و نیاز دانشگاه هاست تا به نوعی دانشجویان را به مخالفت به آزاداندیشی متهم سازند غافل از اینکه اولین شرط برگزاری کرسیهای آزاداندیشی حضور دو فکر متفاوت درباره یک موضوع است نه تریبون یک طرفه برای طرح ادعاهایی بیپاسخ که صرفا آشوب سازی در دانشگاه کند.
نکته دیگر این است که جریان فتنه اساسا یک جریان سیاسی نیست که بنا باشد پا به پای جریانهای دیگر در محیط دانشگاهی حضور پیدا کند بلکه این جریان عملا از صحنه سیاسی کشور توسط مردم اخراج شده است.
از کنار هم قرار دادن موارد فوق میتوان گفت که بوی مهندسی کرسیهای آزاداندیشی به سود یک جریان ورشکسته سیاسی میآید.
رهبر معظم انقلاب در دیدار دانشجویی خود به تاریخ ۱۵/۸/۸۲، آزادانه فکر کردن، آزادانه تصمیم گرفتن و دنباله روی نکردن از تلقین بلندگوهای تبلیغاتی غرب را جلوههای آزاداندیشی برشمردند و افزودند: آزادی خواهی نباید فقط منحصر در معنای محدود سیاسی تلقی و معنا شود. در آزادیهای سیاسی، آزادیهای اجتماعی از بخشهای مهم آزادیهای بشری است. ما خودمان کتک خورده و زندان رفته این آزادیها هستیم و معنی آزادی سیاسی را میفهمیم؛ اما میگوییم کسانی که با شعار آزادی سیاسی، دنبال تحقق شعارهای ضدآزادیترین مجموعههای سیاسی دنیا- هیئت حاکمه آمریکا؛ فاشیستهای ظاهرا دموکرات موجود در دنیا از هر فاشیستی، فاشیست ترند؛ مجموعهای متعصب و نومحافظه کار که تازه وارد میدان آزادی خواهی و دنبال آزادی سیاسی رفتن است؟ آن شعار آزادی خواهی که معنا و مآل و خلاصهاش این باشد که آمریکا حکومت دست نشانده خودش را بر این کشور مسلط کند، آن شعار آزادی خواهی نیست؛ ولو صدبزک و رنگ و روغن آزادی خواهی هم به آن بزنند؛ این شعار، دروغین و شعار اسارت و خیانت است. با منطقی که من میگویم، آزاداندیشی را عمیقتر معنا کنیم تا اینجا هم اثر خودش را ببخشد. آزاداندیشی یعنی آزادانه فکر کردن؛ آزادانه تصمیم گرفتن؛ ترجمهای، تقلیدی و بر اثر تلقین دنبال بلندگوهای تبلیغاتی غرب حرکت نکردن. لذا شامل علم، معرفت، مشی سیاسی، شعارها و واژهها و خواستههای متعارف سیاسی و اجتماعی هم میشود. اگر امروز غرب میگوید دموکراسی، ما باید فکر کنیم- آزادفکری یعنی این- ببینیم آیا همین که او میگوید درست است و دموکراسی به صورت مطلق ارزش است، یا قابل خدشه است؟
منبع: خبرنامه دانشجویان ایران